جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای آیزر
دوره ۵، شماره ۹ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
"زیباییشناسی دریافت" ولفگانگ آیزر یکی از شاخههای مربوط به نظریۀ دریافت در زبانشناسی و ادبیات است. این نظریه با تأکید بر دریافت خواننده، در پی آن است که مترجم متن، به عنوان یکی از خوانندگان، چگونه و با چه روشهایی خلأها و شکافهای یک متن را براساس دریافت خود پر میکند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی از نوع انتقادی و در پرتو نظریه ولفگانگ آیزر، ترجمههای آقایان شجاعی، الهیقمشهای و مؤیدی، از دعای عرفه را بهعنوان یک متن ادبی، برگزیده و پس از بررسی انواع شکافهای متن اصلی دعا، چگونگی بازتاب آنها به زبان فارسی را واکاوی نموده است. برآیند پژوهش نشان داد که بخش مجازی زبان(استعاره، کنایه، مجاز مرسل و تشبیه) نامتعینترین بخش دعاست و استعاره، بیشترین حجم شکاف زبانی را به خود اختصاص داده است. مترجمان برای پر کردن این فضاهای خالی، از دو روش حذف و برجستهسازی بهره بردهاند و از میان مترجمان، شجاعی، با ترجمهای آزاد از این دعای شریفه، بیش از دیگران از روش برجستهسازی برای بازخوانی یا به اصطلاح سفیدخوانی فضاهای خالی استفاده کرده است.
دوره ۷، شماره ۲۹ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
این نوشتار میکوشد روش متنشناسیک نظریه دریافت را از دیدگاه آیزر در رمان «دل فولاد» (۱۳۶۹) نوشته منیرو روانی پور(۱۳۳۳) جستجو کند.
پیش خواست آغازین نوشتار این است که دریافته شود، خواندن این متن در سال انتشار آن، چه تفاوتهای معنایی را در مقایسه با خواندن آن در سالهای اخیر داراست. این پژوهش در مسیر ارزیابی رمان به این دستاورد رسیده است که غیر از مفهوم «جنگ»، که خوانش چیره سال (۱۳۶۹) بوده است، در سال(۱۳۸۹) میتوان ردپای معناهای دیگری را در این رمان دید. معناهایی مانند زن نویسنده، دیکتاتورهای فردی و عرفی جامعه، تاریخ قدرت و غیره. همچنین میتوان در لابهلای این رمان، «افق انتظار» جامعه را در این فاصله ۲۰ ساله بازنگری کرد.
جستار پیشرو بر پایه روش توصیفی-تحلیلی شکل گرفته و به شیوه تحقیق کتابخانهای انجام شده است. از آنجا که تاکنون با این شیوه به رمان «دل فولاد» پرداخته نشده، امید است این گزارش بتواند گامی در راه «معناآفرینی» و «خواننده محوری» بردارد.
فیرور فاضلی، فاطمه تقی نژاد رودبنه،
دوره ۹، شماره ۳۶ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
شعر «ریرا» نیما یوشیج، یکی از برترین شعرهای مدرن است. خصوصیات ساختاری، وزنی و واژگانی این شعر، موجب شده که در طول دههها، خوانندگان به خوانشهای متفاوت و گاهی هم ارز از آن بپردازند. استفاده از برخی واژگان، به ویژه کلمۀ «ریرا» و همچنین استفاده از نماد در اشعار نیما، معنای این شعر را در هالههایی از ابهام قرارداده است که موجب شده تا این شعر در طول زمان مورد خوانشهای مختلفی قرار بگیرد. نظریۀ دریافت در پی خوانشهای متفاوت از یک متن است. خوانش شعر نیما، این حُسن را دارد که ابعاد گوناگون شعر او را آشکار میکند. در این نوشتار برآنیم تا به بیان قرائتهای مختلف از شعر «ریرا» در دو ساحت فرم و تکنیک و همچنین ساختار محتوایی آن بپردازیم و چگونگی دریافت مخاطبان را از هالههای پیشروندۀ معناییِ این شعر در طول زمان – سیر درزمانی و همزمانی- مورد تحلیل و بررسی قراردهیم. این پژوهش نشان میدهد که نیما ابژۀ خود را از طریق فراهم آوردن منظرهای متعدد میآفریند و با ایجاد خلاهایی در متن، عدم تعینی را رقم میزند که خواننده را به رابطه دیالکتیکی با متن فرا میخواند. معنا در این شعر، به واسطه درهمآمیزی افقهای ، در طول زمان شکل میگیرد و آگاهی خواننده در طول شعر کامل میشود. افق انتظار غالب در شعر «ریرا» از نوع افق انتظار اجتماعی است و خوانندگان با استفاده از رمزگان زیباییشناسی و داشتههای معنوی خود، شعر را تفسیر میکنند؛ اما به دلیل خاصیت ذاتی ابهامآمیز بودن این شعر، میتوان هربار خوانش جدیدی از آن ارائه داد.
اسماعیل شفق، علی اصغر آذرپیرا،
دوره ۱۰، شماره ۳۷ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
آیزر و یائوس تحت تأثیر مکتب پدیدارشناسی، نظریه دریافت و زیباییشناسی دریافت را ارائه کردند. آنها معتقدند متنهای ادبی معنای ذاتی یا ثابتی ندارند و این خواننده است که با خوانش خود، معنا را کشف میکند. آیزر کوشید تا فرایند کشفِ معنا توسط خواننده را قاعدهمند کند. او در ابتدا با مطرح کردن بحث شکافها و خلأهای موجود در متنهای ادبی، خوانندگان را به مشارکت در تولید معنا سوق داد. از نظر آیزر، خوانندگان با پُر کردن شکافها و نانوشتههای متنها، به آنها حیاتی دوباره میبخشند. حذف و برجستهسازی، فرضیهسازی، استراتژی خواندن/ خواننده و افق انتظارات دیگر فرایندهایی است که آیزر و یائوس با طرح و بسط آنها، راه را برای تشریح فرایند کشف معنا هموار کردند. در این جستار، شعرِ «آی آدمها» و تفسیرهای متعدد آن از منظر فرایندهای زیباییشناسی دریافت بررسی و تحلیل شده است. به همین منظور، ضمن معرفی و طبقهبندی تفسیرهای متعدد این شعر، فرایند درک خوانندگان تحلیل و فضاهای خالی متن تشریح شده است.