جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای آلفرد آدلر
حسینعلی قبادی،
دوره ۲، شماره ۷ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده
در میان رویکردهای گوناگون نقد و بررسی آثار ادبی که از ابتدای قرن بیستم شکل گرفت، نقد روانکاوانه ی آثار هنری و تحلیل متون ادبی از منظر روانشناسی از ویژگی خاصی برخوردار است. فروید به عنوان بنیانگذار روانکاوی توانست با توجه به دریافت های جدید و نوآورانه ی خویش از روان انسان و کشف ابعاد جدیدی از وجود آدمی، قرائت تازه ای را از متون ادبی و اساطیری و آثار هنری به مخاطبان خود ارائه دهد. توجه وی به تحلیل روانی مولف از خلال اثرش، بزرگترین دستآورد او در این زمینه بود. پس از وی نقد روانکاوانه دستخوش تحولات گوناگونی شد که یونگ، آدلر، ارنست جونز، اریک اریکسون از جمله ی فعالان در زمینه ی تحول و پرورش این روش نقد بودند. در جریان این تحولات یکی از برجسته ترین روش های تحلیل آثار ادبی، نقد و تحلیل شخصیت های اثر ادبی از منظر روانشناسی است که توسط شاگردان فروید بویژه ارنست جونز پیگیری شد و به عنوان یکی از برجسته ترین رویکردهای نقد روانکاوانه ی کلاسیک مطرح گردید که این روش به دلیل پویایی و ساختارمندی خود، تا زمان کنونی نیز به صورت رویکردی برجسته و مطرح در نقد روانکاوانه ی مدرن، از اهمیت بسزایی برخوردار است. بنابراین در این تحقیق سعی بر آن شده است که شخصیت زال در شاهنامه از نگاه روانشناسی مورد نقد و بررسی قرار گیرد و ویژگی روانی این شخصیت در چارچوب نظریه عقده ی حقارت و برتری جویی آلفرد آدلر تحلیل و بررسی شود.
دوره ۸، شماره ۳۶ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
تحلیل متون ادبی با بهرهگیری از نظریههای روانشناختی که ذیل عنوان نقد روانشناختی و گاه مبتنی بر آموزههای فروید و نقد روانکاوانه از آن یاد میشود، رویکردی کاربردی ـ عملگرا در مواجهه با متن ادبی است؛ رویکردی میانرشتهای که دو حوزه از علوم انسانی را به هم پیوند میدهد و دریچههایی تازه را بر درک متن میگشاید. مسئله شخصیت و نیز، چگونگی و چندگانگی تیپهای شخصیتی، حوزه اصلی کاربرد روانشناسی در واقعیت پیش روی دنیای بیرونی است. آگاهی از این مقوله، به بهبود روابط اجتماعی و چگونگی تعاملات سازنده منجر میشود. تیپهای شخصیتی نهتنها در عینیت بیرونی و در روابط آشکار اجتماعی، که در متون ادبی نیز ظاهر میشوند و به ایفای نقش میپردازند که فراتر از این، جانوران نمادین بهکار رفته در گستره ادبیات عامه و امثال و حکم، در کارکردی ژرف و عمیق، میتوانند نمودبخش تیپهای شخصیتی باشند. آلفرد آدلر، پیشگام روانشناسی اجتماعی و صاحب نظریه روانشناسی فردی، با معرفی چهار تیپ شخصیتی، یکی از اثرگذارترین نظریهها را در این حوزه ارائه کرده است. جستار پیشرو، مبتنی بر این چارچوب نظری و با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی گزینگویههای ادبی و فرهنگ عامه پرداخته و روایی این نظریه را در گستره شماری از گزارههای ادبی و باورهای عامه، نشان داده است. پژوهش حاضر، بهمثابه نخستین پژوهشی که نظریه مذکور را از حوزه یک یا چند اثر منسجم، به گستره تاریخی ـ کاربردی گزینگویههای ادبی و فرهنگ عامه برده است، نشان میدهد که چگونه گزینگویهها بهدلیل اتکا بر انگارههای فرهنگی و با توجه به ماهیت موجز و تأثیرگذار خویش، حیوانات نمادین ـ سمبلیک را در هیئت تیپهای شخصیتی روانشناختی بازتاب میدهند.