جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای آرزو
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده
یکی از کنشهای زبانی که در تعاملات اجتماعی و گفتوگوهای روزمره در انواع زبانها از جمله زبان فارسی نقش پررنگی دارد، آرزوکردن و بیان دعای خیر برای مخاطب است. آرزوها در زبان فارسی با استفاده از ساختارهای خاص دستوری مانند جملههای فعلی دارای فعل التزامی، جملههای اسمی، شبهجملهها و اصطلاحات دیگر بیان میشوند و دارای کاربردهای ویژه و گوناگون هستند. این ساختها و کاربردهای گوناگون در زبانهای مختلف با یکدیگر مطابقت ندارند؛ لذا گویشوران غیرفارسیزبان در هنگام برخورد با این عبارتها و اصطلاحات هم در فهم مطلب و هم در کاربرد آنها دچار مشکل میشوند. بدین منظور و نیز برای رفع این مشکل، مطالعه ساختار این عناصر زبانی به نظر ضروری میرسد. آنها میتوانند برای ختم مکالمه، تشکر از مخاطب و واکنش به اظهارات او بهکار روند. علاوه بر این در زبان فارسی شاهد آرزوهای غیرمستقیم و نیز گروهی هستیم که این مسئله از دیدگاه فرهنگی شایان توجه است. این مقاله علاوه بر ارائه ساختارهای دستوری آرزوها، به تفکیک آنها از لحاظ معنایی و نیز کاربردی میپردازد و با ارائه مثالهای مختلف میکوشد تا چگونگی کنش زبانی آرزوها را در زبان فارسی روشن سازد.
دوره ۱۳، شماره ۵۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
یافتههای مقاله نشان میدهد فیلمنامه داستانی، فیلمنامه به زبان ساده است. کلمه داستانی علاوه بر اینکه آن را در برابر فیلمنامههای نما به نما قرار میدهد، که بر چگونگی حرکت دوربین مبتنی است، به عناصر روایی در آن اشاره دارد. این گونه ادبی تفاوت دهگانه با رمان، و با فیلمنامههای مستند و پویانمایی نیز تفاوتهایی دارد. عناصر روایی فیلمنامه داستانی چهار نظام دارد: ۱ـ نظام کنش(کنش شخصیت، کنش طرح ـ مکان و زمان ـ و کنش جابهجایی ـ پیوند دو مکان ـ) ۲- نظام رفتارهای غیرکلامی شخصیتها ۳ـ نظام آوا ۴ـ نظام موسیقی. برای دریافت این نظمها از سه فیلمنامه داستانی کودک گردآمده دهه شصت، فیلمنامه داستانی آرزوهای کوچک بررسی میشود.
مهدی رحیم پور،
دوره ۱۶، شماره ۶۲ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
موضوع نقد ادبی در شبهقاره از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده است و منتقدان بسیاری به نوشتن نقد به برخی آثار اعم از نظم و نثر پرداختهاند. بسیاری از منتقدان و آثارشان معرفی و یا حتی منتشر شدهاند، اما برخی همچنان بهصورت خطی در کتابخانههای مختلف نگهداری میشوند. عموماً نقدهای نوشتهشده بهصورت نثر هستند، ولی در لابهلای آثار موجود نقدهایی نیز بهصورت منظوم نوشته شده که در نوع خود جالب توجّه است. شیدای فتحپوری، منیر لاهوری و عبدالباقی صهبایی از منتقدان برجستۀ شبهقاره هستند که سعی در تجربۀ نقد در قالب نظم داشتهاند که بهنظر میرسد تا حد قابل توجّهی موفق بودهاند. اگرچه منظوم بودن نقد آنها باعث به وجود آمدن محدودیتهایی شده است. با وجود آثار بسیار ارزشمندی که در زمینۀ سابقۀ نقد ادبی در شبهقاره تألیف شده، با شناسایی و کشف آثار مختلف و نویافته در این زمینه، هر روز دامنۀ نقد ادبی در شبهقاره گستردهتر و آشکارتر میشود و نشان میدهد این مقوله از اهمیت بالایی در بین ادیبان، علما و نویسندگان آن دیار برخوردار بوده است. در این مقاله ابتدا به معرفی نقدهای منظوم پرداختیم و در ادامه به انگیزههای برخی از این منتقدان در نوشتن نقد خود اشاره و سپس این نقدها را بررسی و تحلیل کردیم.