جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای «شهرزاد»

محمود حیدری،
دوره ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده

یکی از عرصه­های پژوهش در ادبیات تطبیقی بررسی رابطه ادبیات و هنرهاست. کتاب گران‌سنگ هزارویک‌شب بر هنرهای مختلف، ازجمله هنرهای نمایشی، تأثیر چشمگیری داشته است و از این نظر شاید کمتر اثری ادبی بتواند با آن همانندی کند. دادلی اندرو میان اثر سینمایی اقتباسی و متن ادبی سه رابطه بنیادین را ممکن می­داند: وام­گیری، تلاقی، و وفاداری و تبدیل. این پژوهش با رویکردی تطبیقی و براساس نظریه اقتباس اندرو، درپی اثبات این فرضیه است که مجموعه نمایشی «شهرزاد» متأثر از فضای هزارویک‌شب بوده و از آن اقتباس کرده است. پژوهش در پایان با اثبات این فرضیه، به این نتیجه رسیده است که مجموعه نمایشی «شهرزاد» بیشتر اقتباسی از نوع وام­گیری است که ایده و بن­مایه­های مضمونی متن این کتاب را به‌عاریت گرفته است. در وام­گیری، فیلم­ساز در جست‌وجوی یافتن متنی است که شهرت و اعتباری در مقام اسطوره  و نقش کهن­الگو در ذهن مخاطب داشته باشد و از این منظر، هزارویک‌شب دقیقاً همان ویژگی­هایی را دارد که متن ادبی در این نوع از اقتباس باید داشته باشد.

 

صفحه ۱ از ۱