جستجو در مقالات منتشر شده


۷۱ نتیجه برای ذوالفقاری


دوره ۱۶، شماره ۱۳ - ( ويژه‌نامه مقالات کنفرانس ۱۳۹۵ )
چکیده



دوره ۱۶، شماره ۱۳ - ( ويژه‌نامه مقالات کنفرانس ۱۳۹۵ )
چکیده



دوره ۱۶، شماره ۱۳ - ( ويژه‌نامه مقالات کنفرانس ۱۳۹۵ )
چکیده



دوره ۱۶، شماره ۱۳ - ( ويژه‌نامه مقالات کنفرانس ۱۳۹۵ )
چکیده



دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده

هدف از این تحقیق، مقایسه عملکرد دو سیستم تهویه جابه‏جایی کفی و اختلاطی بالاسری جهت ایجاد شرایط آسایش حرارتی برای مسافران یک اتوبوس است. برای این منظور، شبیه‌سازی عددی جریان و انرژی در یک اتوبوس اسکانیا ۴۲۱۲ با ۴۵ نفر سرنشین انجام شده است. در تهویه جابه‌جایی، دریچه‌های ورودی روی کف و در زیر صندلی‌ها واقع شده است و در تهویه اختلاطی، دریچه‌های ورودی در بالای سر مسافران جانمایی شده است. در هر دو سیستم، طبق استاندارد اشری برای وسایل نقلیه عمومی، دبی هوای ورودی به اندازه ۵ لیتر بر ثانیه به ازای هر نفر تأمین شده است. همچنین، دمای هوای ورودی به نحوی تنظیم شده است تا شاخص میانگین رأی افراد طبق استانداردهای آسایش حرارتی در محدوده مجاز واقع شود. در تهویه جابه‏جایی به‌دلیل وجود دریچه‌های ورودی در کف اتوبوس و اثرات شناوری، دمای هوا در ناحیه پای افراد حدود ۱۸C است که در مقایسه با سایر بخش‌های بدن پایین‌تر است. همچنین، گرادیان عمودی دمایی در تهویه اختلاطی بالاسری نسبت به تهویه جابه‏جایی کفی کمتر است؛ بطوریکه اختلاف دمایی قسمت پا در مقایسه با ناحیه سر تنها ۲C است. در تهویه اختلاطی بالاسری، دمای هوا در ناحیه سر حدود ۲۴C است در حالی‌که در تهویه جابه‏جایی کفی دما محیط اطراف سر حدود ۲۶°C است که دیگر در ناحیه خنثی قرار نمی‌گیرد. نتایج مدل آسایش حرارتی ۶۵ نقطه‌ای نشان می‏دهد که اختلاف دمای سطح پوست با دمای خنثی پوست هر بخش در تهویه جابه‏جایی کفی در مقایسه با نوع اختلاطی بالاسری بیش‏تر است.

دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده

ارزیابی صحیح شرایط آسایش حرارتی در مکان‌های پرجمعیت می‌تواند گامی مؤثر در انتخاب و طراحی سیستم‌های تهویه مطلوب در این مکان‌ها باشد. در یک محیط جمعیت، به دلیل حضور هم‌زمان تعداد زیادی از افراد و نیز تفاوتهای فردی از جمله سن، جنسیت، لباس، وزن و شاخص توده بدنی، تامین کردن شرایط مطلوب آسایش حرارتی کاری نسبتاً پیچیده است. در این مقاله با استفاده از مدل فردی سه نقطه‌ای به تحلیل اثرات عوامل فردی بر احساس حرارتی افراد در یک سالن پرجمعیت پرداخته شده است. برای این منظور، یک محیط پر جمعیت دارای سیستم تهویه جابه‌جایی و دریچه‌های ورودی هوای مستقر روی کف مورد مدلسازی قرار گرفته و شاخص احساس حرارتی ساکنان مستقر در ردیف وسط تحلیل شده است. بر اساس نتایج، زنان در مقایسه با مردان نسبت به شرایط سرما حساس‌تر هستند. همچنین، تأثیر شاخص توده بدنی بر احساس حرارتی افراد بسیار قابل ملاحظه است. در مقایسه با یک فرد با اندام متعادل، افراد لاغر دارای احساس حرارتی سردتر و افراد چاق دارای احساس گرمتر هستند. به عنوان نمونه، تفاوت در احساس حرارتی بخشهای فاقد پوشش، برای یک زن لاغر (BMI=۱۸) و یک مرد چاق (BMI=۳۴) در سالن مورد بررسی، حدود ۰,۴۲ واحد است که در ارزیابی آسایش حرارتی بسیار قابل توجه می‌باشد.

دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده

تهویه ساختمان‌ها به علت نیاز به بهبود کیفیت هوای داخل و تأمین شرایط مطلوب آسایشی برای ساکنان امری ضروری است. هرچه فضا بزرگتر و جمعیت آن بیشتر باشد، تامین این شرایط پیچیده‌تر می‌شود. در این تحقیق با استفاده از دینامیک سیالات محاسباتی و حلگر اپن‌فوم به تحلیل اثرات نرخ تعویض ساعتی بر کیفیت هوای داخل و مصرف انرژی با رعایت قید آسایش حرارتی در یک سالن اجتماعات پرداخته شده است. برای این منظور یک سالن با جمعیت ۵۰ نفر و دارای سیستم توزیع هوای زیر سطحی با دریچه‌های ورود هوا به شکل نواری در مقابل صندلی افراد مدلسازی شده است. همچنین، نرخ تعویض هوای ساعتی در سه حالت ۵، ۱۰ و ۱۵ مورد بررسی قرار گرفته است. برای مقایسه بهتر نتایج، با استفاده از مدل دو نقطه‌ای آسایش حرارتی گایج، دمای هوای ورودی در این سه حالت به گونه‌ای تنظیم شده است که میانگین شاخص آسایش حرارتی در ناحیه حضور افراد برابر صفر (حالت خنثی) شود. نتایج نشان می‌دهد که غلظت آلاینده‌ها در ناحیه حضور افراد در حالت‌های نرخ تعویض هوای ساعتی ۱۰ و ۱۵ نسبت به ۵ به ترتیب ۳۶ و ۴۶ درصد کاهش یافته که به معنای بهبود کیفیت هوای داخل می‌باشد. از سوی دیگر مصرف انرژی بین ۲۸ تا ۶۹ درصد افزایش می‌یابد. همچنین بر اساس نتایج، با افزایش نرخ تعویض هوای ساعتی نارضایتی موضعی ناشی از کوران به طور محسوسی افزایش یافته و می‌تواند به مقدار ۱۵ درصد نیز برسد

دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده

مسئله مهم در طراحی قالبهای چند حفره ای، بالانس جریان بین حفره ها است. هر انحراف در پر شدن نابالانس حفره ها مشکلاتی را در فرآیند تزریق و کیفیت قطعات تزریق پلاستیک ایجاد می کند. در این مقاله، بالانس جریان در یک قالب تزریق پلاستیک دو حفره ای با حجمهای نابرابر (به اصطلاح قالبهای خانوادگی معروف هستند) بررسی شده است. نرم افزار مولدفلو برای پیش بینی فاز پر شدن قالب بکار گرفته شد. قطرهای راهگاه های مربوط به هر حفره برای دست یابی به یک جریان بالانس تنظیم شد. بالانس جریان بوسیله قالبگیری تزریقی با شات کوتاه و اندازه گیری وزن هر حفره ارزیابی شد. پلی اتیلن سنگین بعنوان ماده پلاستیکی در این تحقیق استفاده شد. نتایج نشان داد که انطباق خوبی بین شبیه سازی و تجربی وجود دارد. همچنین، در این مقاله قطر یکی از راهگاه ها در حین قالبگیری تزریقی می تواند بوسیله قرار گیری یک اینزرت در راهگاه مورد نظر تغییر یابد. اثر بالانس جریان روی خواص کششی قطعات تزریق شده بررسی شد. نتایج آزمون کششی نشان داد که قطعات به دست آمده از قالب بالانس استحکام کششی و تغییر طول تا نقطه شکست بالاتری به ترتیب %۱۴ و %۱۸ نسبت به قالب نابالانس دارند. اندازه های قطعات تزریق شده اندازه گیری شد. این نتیجه به دست آمد که اختلافی بین انقباض نمونه های به دست آمده از قالب بالانس و نابالانس مشاهده نشد.

دوره ۱۷، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

یکی از مهم‌ترین فرآیند‌های ماشینکاری در حوزه جراحی‌ها و مهندسی پزشکی، فرآیند سوراخکاری استخوان می‌باشد. سوراخکاری استخوان کاربرد عمده‌ای در جراحی‌های ارتوپدی، نمونه‌برداری‌های استخوانی و همچنین دندان‌پزشکی دارد. در طول عمل سوراخکاری استخوان، اعمال نیروی بیش‌از‌حد به بافت استخوان سبب ایجاد شکست و ترک‌خوردگی و ایجاد آسیب جدی در بافت استخوان می‌گردد. در این مقاله، یک مدل تحلیلی بهبود‌یافته براساس کار‌های انجام شده توسط بونو و نی، چاندراسخاران و لی برای پیش‌بینی رفتار نیروی محوری در فرآیند سوراخکاری استخوان ارائه‌شده است، در این مدل عمل برش در راس مته به سه ناحیه تقسیم می‌شود: لبه‌های برش اولیه، بخش بیرونی لبه اسکنه (لبه برش ثانویه) و بخش داخلی لبه اسکنه (ناحیه دندانه). در مدل تحلیلی ارائه‌شده فرآیند برش در هریک از این سه ناحیه مورد‌بررسی قرار‌گرفته است. به‌منظور صحه‌گذاری مدل تحلیلی، آزمایش‌های تجربی با بهره‌گیری از استخوان تازه گاو انجام‌شده است. نرخ پیشروی و سرعت دورانی ابزار به‌عنوان پارامتر‌های موثر در سوراخکاری در نظر گرفته‌شده و مدل آماری برای بدست‌اوردن مدل ریاضی و ارائه نمودار‌های برهم‌کنش متغیر‌های ورودی ازمایش، به روش سطح پاسخ و تحلیل تجربی فرایند سوراخکاری استخوان ارائه گردیده است. انطباق نتایج حاصل از مدل تحلیلی و آزمایش‌های تجربی مناسب ارزیابی می‌گردد. نتایج به‌دست آمده از مدل تحلیلی و مدل تجربی بدین‌صورت است که با کاهش مقدار پیشروی و افزایش سرعت دورانی ابزار نیروی وارده به بافت استخوان کاهش می‌یابد.

دوره ۱۷، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده

مدل‌های استاندارد آسایش حرارتی همچون مدل فنگر و گایج و دیگر مدل‌های آسایش حرارتی متداول، برای محیط‌های یکنواخت توسعه پیدا کرده و آسایش حرارتی کلی برای بدن را بر مبنای عوامل فردی و محیطی متوسط پیش‌بینی می‌نمایند و توانایی ارزیابی آسایش حرارتی موضعی را ندارند. در حالی که در محیط‌های غیریکنواخت، بخش‌های مختلف بدن محدوده‌های مختلفی از پارامترهای فیزیکی از جمله دمای هوا، دمای متوسط تابش و سرعت هوا را تجربه می‌کنند. بنابراین واکنش افراد به محیط غیریکنواخت بستگی به احساس حرارتی موضعی بخش‌های مختلف بدن آنها دارد نه به احساس حرارتی کل بدن. در حال حاضر، ارزیابی آسایش حرارتی در محیط‌های غیریکنواخت، بیشتر به صورت آزمایش‌های کنترل شده در محیط‌های خاص مثل محیط داخل اتومبیل بوده و مدل‌های ارائه شده، بر اساس تحلیل رگرسیون نتایج تجربی استوار بوده است که مختص شرایط فردی و محیطی مطابق با آزمایش‌های انجام شده می‌باشند. هدف از این مقاله ارائه یک مدل آسایش حرارتی برای ارزیابی احساس حرارتی موضعی بخش‌های مختلف بدن و در نهایت ارزیابی احساس حرارتی کل بدن در محیط‌های غیریکنواخت می‌باشد. در مدل جدید، با استفاده از مدل فیزیولوژیکی و ۱۶ بخشی تانابه، اثرات غیریکنواختی محیط لحاظ شده و دما و فرایندهای فیزیولوژیکی بخش‌های مختلف بدن محاسبه شده و سپس احساس حرارتی موضعی و کل بدن از طریق مدل دانشگاه برکلی ارزیابی می‌گردد. نتایج بدست آمده از مدل جدید با نتایج تجربی موجود مقایسه گردیده که حکایت از همخوانی مناسب نتایج بدست آمده با داده‌های آزمایشگاهی دارد.

دوره ۱۷، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

در تحقیق حاضر یک مدل آسایش حرارتی جدید مبتنی بر حسگرهای حرارتی پوست به کمک مبانی انتقال حرارت غیر فوریه‌ای در بافت‌های زنده توسعه داده‌شده است. این مدل جدید مفاهیم سرعت محدود انتشار اغتشاشات دمایی را با کمک معادلات غیر فوریه‌ای در نظر می‌گیرد. توصیف انتقال حرارت در بافت‌های زنده به دلیل دارا بودن ساختاری پیچیده و ناهمگن با سایر مواد متفاوت می‌باشد. مدل انتقال حرارت زیستی تأخیر فاز دوگانه که شامل دو جمله تأخیر زمانی می‌باشد، نمونه‌ای از انتقال حرارت غیر فوریه‌ای در بافت‌های زنده است. در این تحقیق، از این مدل برای تعیین توزیع دما در محل حسگرهای حرارتی پوست استفاده شده است. مدل جدید آسایش حرارتی با مقایسه نتایج تجربی موجود اعتبار سنجی گردید و نتایج خوبی حاصل شد. از آنجایی‌که پاسخ حرارتی حسگرهای پوستی بدن به دما و نرخ تغییرات آن در محل حسگرها وابسته است، پیش‌بینی صحیح این مؤلفه‌ها بسیار حائز اهمیت به نظر می‌رسد. در این مقاله ضمن بهبود مدل‌های پیشین، تأثیر انتقال حرارت غیر فوریه‌ای بر مشتق دما نیز مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته‌است. نتایج نشان می‌دهد وجود تأخیرهای فاز دوگانه تأثیر بسزایی در نرخ تغییر دما و در نتیجه پاسخ حرارتی حسگرهای بدن دارد.

دوره ۱۷، شماره ۱۰۶ - ( آذر ۱۳۹۹ )
چکیده

نشاسته مقاوم نوع سه به‏عنوان یک فیبر رژیمی در دسته ترکیبات پری‏بیوتیک جای دارد و می‏توان از آن در غنی‏سازی رژیم‏های کم‏کالری و بدون گلوتن مخصوص بیماران مبتلا به سلیاک استفاده نمود. در همین راستا هدف از انجام این پژوهش بررسی امکان بهبود خصوصیات کمی و کیفی به همراه افزایش ارزش تغذیه­ای کیک برنجی بدون گلوتن با جایگزینی آرد برنج با نشاسته مقاوم نوع سه در سطوح صفر، ۵، ۱۰، ۱۵، ۲۰، ۲۵ و ۳۰ درصد و ارزیابی ویژگی‏های فیزیکوشیمیایی، بافتی و حسی محصول تولیدی در قالب یک طرح کاملاً تصادفی بود (۰۵/۰˂P). نتایج نشان داد که با جایگزینی آرد برنج با نشاسته مقاوم در فرمولاسیون کیک برنجی بدون گلوتن، وزن مخصوص خمیر کاهش و میزان رطوبت محصول نهایی افزایش یافت. همچنین با جایگزینی آرد برنج با نشاسته مقاوم نوع سه تا سطح ۲۰ درصد، ارتفاع، حجم مخصوص و تخلخل محصول نهایی افزایش و پس از آن کاهش یافت. از سوی دیگر نمونه حاوی ۲۰ درصد نشاسته مقاوم از کمترین میزان سفتی بافت در بازه‏های زمانی ۲ ساعت، ۳ و ۷ روز پس از تولید برخوردار بود. علاوه بر این نتایج گویای آن بود که با جایگزینی نشاسته مقاوم در فرمولاسیون کیک برنجی بدون گلوتن تنها در سطوح ۲۵ و ۳۰ درصد جایگزینی، میزان مؤلفه L* پوسته و مغز محصول افزایش و از میزان مؤلفه‏های a* و b*  آن کاسته شد. در نهایت داوران چشایی با ارزیابی خصوصیاتی از جمله فرم و شکل، رنگ، سفتی و نرمی بافت، طعم (مزه و آروما) و پذیرش‏کلی، نمونه حاوی ۸۰ درصد آرد برنج و ۲۰ درصد نشاسته مقاوم را به‏عنوان بهترین نمونه معرفی نمودند. بنابراین با توجه به نتایج ارزیابی ویژگی­های فیزیکوشیمیایی و حسی، می­توان با جایگزینی ۲۰ درصد نشاسته مقاوم با آرد برنج در فرمولاسیون کیک بدون گلوتن، محصولی با کالری کمتر و مناسب برای افراد مبتلا به بیماری سلیاک تولید نمود.

دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

تحقیق حاضر باهدف بررسی تأثیر هم‌زمان مشخصه‌های فردی و فیزیولوژیکی افراد بر پاسخ حرارتی ناحیه دست تحت اعمال یک تحریک سرمایی شدید صورت پذیرفته است. بر این اساس، پاسخ حرارتی گذرای دستان ۸۹ نفر از دانشجویان پسر با استفاده از تکنیک تصویربرداری ترموگرافی مورد ارزیابی قرارگرفته است. سپس، با به‌کارگیری روش-های تحلیل آماری روابطی تجربی برای تخمین زمان پاسخ حرارتی افراد دارای شرایط فردی و فیزیولوژیکی مختلف توسعه‌یافته است. نتایج نشان داد که از میان ۹ پارامتر فردی و فیزیولوژیکی موردبررسی (سن، چربی داخلی، درصد ماهیچه، درصد چربی، شاخص توده بدنی، فشارخون سیستولیک، فشارخون دیاستولیک، ضربان قلب و زمان گرسنگی)، زمان پاسخ حرارتی افراد تنها با چهار پارامتر مستقل چربی داخلی، شاخص توده بدنی، فشارخون سیستولیک و زمان گرسنگی رابطه معنی‌داری برقرار می‌کند. همچنین در تحقیق حاضر، با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره، رابطه‌ای برای تخمین زمان پاسخ حرارتی افراد در برابر تحریکات سرمایی توسعه داده‌شده است. این رابطه نشان می‌دهد که زمان پاسخ حرارتی افراد چاق می‌تواند تا حدود ۲۰ درصد نسبت به افراد لاغر بیشتر باشد. علاوه بر این، نتایج حاکی از آن است که به ازای سپری شدن هر یک ساعت از زمان صرف آخرین وعده غذایی، پاسخ حرارتی بدن افراد حدود ۱ درصد کندتر می‌شود.

دوره ۱۸، شماره ۵ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

سوراخ‌کاری استخوان از مهم‌ترین فرآیند‌های بیومکانیکی است که در اعمال جراحی ارتوپدی کاربرد دارد. مهم‌ترین عارضه‌ای که ممکن است در عمل جراحی براده‌برداری از استخوان ایجاد شود، بالا رفتن دما از محدوده مجاز و ایجاد نکروز حرارتی در بافت استخوان می‌باشد. علی‌رغم پژوهش‌های فراوان، چگونگی تاثیر پارامتر‌های سرعت دورانی و نرخ پیشروی مته بر رفتار دما‌ی فرآیند مورد اختلاف پژوهشگران این حوزه است. در تحقیق حاضر، یک مدل‌سازی ریاضی و طراحی آزمایش دقیق صورت گرفته و با بهره‌گیری از روش سطح پاسخ یک مدل ریاضی به منظور تحلیل و پیش‌بینی رفتار پاسخ‌ها از نتایج آزمایش‌ها استخراج شده است. اثر هر یک از فاکتور‌های ورودی و بر‌هم‌کنش آن‌ها بر روی پاسخ فرآیند بررسی شده، که در محدوده این تحقیق با افزایش سرعت دورانی دما افزایش می-یابد اما رفتار نرخ پیشروی به علت زمان تماس مته و استخوان پیچیده است در نتیجه افزایش دما در نرخ‌های پیشروی پایین و افزایش دما به علت افزایش نیرو و اصطکاک در نرخ‌های پیشروی بالا اتفاق می‌افتد و نیز با افزایش قطر مته دما‌ی فرآیند افزایش می‌یابد. همچنین میزان حساسیت اثر هر یک از پارامتر‌ها به روش آنالیز حساسیت سوبل مورد بررسی قرار گرفته و با در نظر گرفتن تغییرات همزمان همه پارامتر‌ها در رفتار دما به ترتیب سرعت دورانی، نرخ پیشروی و قطر مته بیشتر‌ین اثر را داشته است. بهینه-سازی رفتار دمای فرآیند نیز ارائه گردیده، که کمینه دما، ۳۷ درجه سانتی‌گراد، با بهره‌گیری از قطر مته ۲,۵ میلی‌متر، سرعت دورانی ۵۰۰ دور بر دقیقه و نرخ پیشروی ۳۰ میلی‌متر بر دقیقه، ایجاد می‌شود.

دوره ۱۸، شماره ۷۱ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده

یکی از بنمایه‌های داستانی منظومه­های عاشقانه "مرگ عشّاق" است. سراینده در این متون هنر خود را به کار می‌گیرد تا مرگ قهرمان را همانند تولّد او، حادثه­ای به یادماندنی توصیف کند. این تحقیق به روش توصیفی‌تحلیلی به این سؤالات پاسخ می‌دهد که بنمایۀ مرگ عشّاق در منظومه‌های عاشقانۀ فارسی را چگونه می توان طبقه‌بندی کرد و هر زیرگونۀ آن چه نقشی در روایت داستان ایفا می‌کند. برای این منظور کتاب "یک‌­صد منظومۀ عاشقانه فارسی" (ذوالفقاری،۱۳۹۴) مبنای کار قرار گرفت و این نتیجه به دست آمد که سه گونۀ مرگ طبیعی، خودکشی و قتل به همراه زیرگونه‌ها و عللی برای عشّاق اتّفاق ­افتاده است.
 
 

دوره ۱۸، شماره ۱۲۱ - ( اسفند ۱۴۰۰ )
چکیده

در این تحقیق از سه سطح مالتودکسترین (صفر، ۲۵ و ۵۰ درصد) و چهار سطح قاووت (صفر، ۳، ۶ و ۱۰ درصد) در فرمولاسیون مافین استفاده شد. فاکتورهای قوام و دانسیته خمیر کیک و  رطوبت، حجم مخصوص، تخلخل، رنگ پوسته، سفتی و پذیرش کلی مافین ارزیابی شد. نتایج نشان داد جایگزینی ۵۰ درصد از شکر با مالتودکسترین منجر به افزایش دانسیته خمیر شد. قوام خمیر در هر دو سطح مالتودکسترین و سطح ۱۰ درصد قاووت افزایش یافت. رطوبت نمونه‏ها با افزایش جایگزینی شکر با مالتودکسترین در بازه زمانی دو ساعت پس از پخت افزایش یافت. این در حالی بود که رطوبت مافین در بازه زمانی یک هفته پس از پخت تحت تأثیر هر دو ترکیب (مالتودکسترین و قاووت) و افزایش سطح مصرف آن‏ها بود. نمونه حاوی ۲۵ درصد مالتودکسترین و ۳ درصد قاووت از بیشترین حجم مخصوص ( ۵۷/۴ سانتی‏متر مکعب بر گرم) و تخلخل ( ۱۷/۲۴ درصد) در کنار نمونه شاهد (۸۶/۴ سانتی‏متر مکعب بر گرم و ۲۶/۲۵ درصد) برخوردار بود. براساس نتایج سفتی بافت مشخص شد جایگزینی ۲۵ درصد شکر با مالتودکسترین عاملی بر کاهش روند بیاتی نمونه‏ها طی یک هفته نگهداری بود. نتایج ارزیابی رنگ پوسته مافین نیز نشان داد تمام مافین‏های تولید شده از مؤلفه رنگی L* و b* بیشتر و a* کمتری در مقایسه با نمونه شاهد برخوردار بودند، بدین معنی که نمونه شاهد رنگ تیره‏تری داشت. در نهایت براساس امتیاز پذیرش کلی نمونه‏های حاوی ۲۵ درصد مالتودکسترین و ۳ و ۶ درصد قاووت به عنوان بهترین نمونه مافین‏های تولیدی در این تحقیق معرفی می‏شوند.

صفحه ۳ از ۴