۲۶ نتیجه برای خدایار
دوره ۳، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۶)- ۱۳۹۴ )
چکیده
یکی از مهمترین ویژگیهای نقاشی و نگارگری ایرانی، پیوند با ادبیات فارسی است که به شکلگیری زبان مشترک و موضوعات مشابه در این دو حوزۀ هنری منجر شده است. هرچند از دورۀ زندیه، بهویژه از اواخر آن، به دلیل تأثیرپذیری نقاشان از هنر اروپایی و ضعف نسبی شعر فارسی، پیوندهای میان این دو رو به گسست نهاد، اما طی ۳۷ سال سلطنت فتحعلیشاه قاجار (۱۲۱۳- ۱۱۷۶ق)، زمینۀ شکوفایی و همگامی تازهای بین شعر و نقاشی به وجود آمد. ازاینرو، نگارندگان در این پژوهش با رویکرد بینارشتهای مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، ضمن توجه به شاخصههای اشعار دورۀ دوم جریان بازگشت و نقاشیهای پیکرنگاری درباری، پیوندهای زیباییشناختی میان این دو حوزۀ هنری را بررسی و عوامل شکلگیری و شکوفایی نسبیشان در دورۀ فتحعلیشاه قاجار را تبیین کردهاند. مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر این است که آیا همچون گذشته میتوان در تصاویر و اشعار این دوره، ویژگیهای مشترکی یافت که از قواعد و پیوندهای زیباییشناختی خاصی پیروی کرده باشند؟ نتایج تحقیق نشان میدهد که نقاشان با استفاده از الگوها و معیارهای زیباییشناسانۀ ادبی و با بهرهگیری از نگاه انسانمدارانه غربی، باستانگرایی و نیز با استفاده از موضوعات جدید، به بازنمایی تصویرسازیهای شاعرانه و توصیفات اشعار عاشقانه پرداختهاند. به بیان دیگر، آنها از طریق شکل و صورت، میان متن و تصویر ارتباط برقرار کردند، نه براساس بازنمایی موضوعات و نمایش مفاهیم متعالی و مثالی. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز شناخت پیوندهای زیباییشناختی مشترک در شعر دورۀ بازگشت و نقاشی پیکرنگاری درباری، با توجه به نقش فتحعلی شاه در فراهم آوردن زمینۀ مساعد در راستای همگامی این دو حوزۀ هنری است.
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
زبان قرآن و به تبع آن زبان عربی، زبان نخست دنیای اسلام است. پس از ورود دین مبین اسلام به ایران و پذیرش این دین نجاتبخش از سوی مردم، تأثیر همهجانبه آن بر تمام شئون فرهنگی و اجتماعی ایرانیان آغاز شد. بخش دیگری از اثرپذیری زبان و فرهنگ ایرانیان در مواجه با میراث منظوم و منثور به زبان عربی است که یا اغلب به وسیله ایرانیان نگاشته شده است یا ایرانیان در آثار خود از میراث عربهای مسلمان سود جستهاند. تأثیر این زبان در زبان فارسی در لایه واژگانی با دامنه گسترده و بعضاً نحوی با دامنه محدود باقی نماند، بلکه در لایههای دیگر زندگی معنوی ایرانیان نیز نمودار گشت و علاوه بر پاسخ به نیازهای ایرانیان در حوزههای یادشده، به تقویت همهجانبه زبان فارسی نیز منجر شد. نویسندگان فارسیزبان با آگاهی از این موضوع، سال تا سال و با شیوههای گوناگون به دامنه تأثیرپذیریهای خود افزودند و از این راه موجبات پیوند هرچه بیشتر زبان و ادب فارسی را با زبان قرآن و فرهنگ اسلام فراهم کردند. بدون تردید فهم بخش عظیمی از میراث بهجا مانده از این تأثیر و تأثر، که در زبان و ادبیات غنی فارسی به یادگار مانده، موقوف به دانستن ریشههای اصلی آن است که در قرآن کریم، احادیث نبوی (ص) و گفتار ائمه معصوم (ع) پراکنده است. نگارندگان در این مقاله، بخشی از شیوههای اثرپذیری فارسیزبانان از مأثورات عربی را بر اساس یافتههای مکتب فرانسویِ ادبیات تطبیقی در نوشتههای منثور آشکار، بسامد مأثورات هفتگانه شاملِ آیات، احادیث، اشعار، امثال، جملههای دعایی، عبارتها و اقوال را در ده متن منثور فارسی از سده چهارم تا ششم هجری ارزیابی کردند. روش کار بدین قرار بود که نخست پژوهشگران طرح، مأثورات عربی را با لحاظ دستهبندیهایِ هفتگانه، استخراج و در فرمهای ویژه طراحیشده ثبت کردند. این مأثورات پس از اعرابگذاری و ترجمه به برنامه اندنوت (EndNote) منتقل و در مرحله پایانی، خروجیهای مورد نظر در نرمافزار اسپیاساس (Spss) تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج تحقیق، بیشترین بسامد در کتابها بهترتیب متعلق به جملات دعایی و نیز عبارتها و اصطلاحات، آیات و احادیث بوده است. مأثورات هفتگانه در تمام کتابهای منتخب بهجز الابنیه عن حقایق الادویه، که فقط سه آیه در آن وجود دارد، بهوضوح مشاهده میشود.
ابراهیم خدایار، محمدجعفر یوسفیان کناری، مریم الهامیان،
دوره ۴، شماره ۱۶ - ( زمستان ۱۳۹۰ )
چکیده
یکی از گونه های ادبی منثور رایج در زبان فارسی، مناظره است. در مناظره¬های منثور، دو یا چند شخصیت به شیوۀ گفت وگونویسی، موضوعات گوناگون را به میان می کشند و در نهایت، نگارنده با نوعی جمع بندی از زبان آن ها به نتیجۀ مورد نظر می رسد. ساختار این نوع مناظرهها بیشتر بر گفت¬وگونویسی استوار بوده و از توصیف و تحلیل های داستان گونه به دور است. در دورۀ مشروطه، به این نوع مناظره ها واژۀ «چیزنویسی» یا شیوه «تئاترنویسی» اطلاق شده است. نزدیکی ساختار ظاهری و اسلوب گفت وگونویسی در این گونۀ ادبی و گونۀ نمایشنامه، این سؤال را به ذهن متبادر می کند که آیا امکان خوانش نمایشی از مناظره¬های منثور وجود دارد؟ لحن و زبان نمایشی، کنش نمایشی گفت¬وگومحور، کشمکش، زمان و مکان از جنبه های نمایشی قابل شناخت از گفت وگوست که در این مقاله بررسی شده¬اند. دستاورد این مقاله، معرفی الگویی گفت وگومحور برای بررسی جنبه¬های نمایشی مناظرههاست. این الگو بر اساس مقایسۀ تطبیقی دیالوگ در نمایشنامه و گفت¬وگو در مناظرۀ منثور و شناخت نقاط مشترک این دو گونه ادبی با یکدیگر پیشنهاد شده است.
ابراهیم خدایار،
دوره ۶، شماره ۲۳ - ( پاییز ۱۳۹۲ )
چکیده
ابراهیم خدایار،
دوره ۷، شماره ۲۷ - ( پاییز ۱۳۹۳ )
چکیده
در اواخر نیمه دوم سده نوزدهم میلادی در میان مسلمانان امپراتوری روسیه، جنبشی اجتماعی و فرهنگی درحال شکلگیری بود که به تأسی از شیوه ابداعی بنیانگذارش، اسماعیلبیک گسپرینسکی (۱۸۵۱- ۱۹۱۴م)، برای آموزش، یعنی «اصول جدید» به «جدیدیه» مشهور شد. رهبر این جنبش برای تبلیغ افکار خود به خلق آثار ادبی در حوزه شعر و ادبیات داستانی نو نیز دست یازید. در این مقاله، رمان دارالراحت مسلمانلری(۱۹۰۶م)، اثر ادبی آرمانشهری گسپرینسکی که عبدالرئوف فطرت بخارایی (۱۸۸۶- ۱۹۳۸م) آن را با نام مسلمانان دارالراحت در ۱۹۱۶م به فارسی ترجمه کرده، تحلیل شده است. وی در این رمان اندیشهها و آرزوهای خود را در قالب جامعه نمونه مسلمان، مدینۀ فاضله، در قالب داستانی آرمانشهری بیان کرده است. این رمان با روش تحلیلیـ توصیفی و با رویکرد انتقادی با استفاده از الگوی طراحیشده برای تحلیل این نوع رمانها، معرفی و نقد شده است؛ بنابراین از این نظر، برای عموم پژوهشگران در آسیای مرکزی و ایران از تازگی خاصی برخوردار است.
دوره ۹، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: در درمان سرطان، بهدلیل محدودیت استفاده از دوز بالا و نیز مقاومت سلولهای سرطانی، بایستی از روشهای بهینهای استفاده کرد که در عین کاهش دوز پرتو و دارو، اثربخشی زیاد درمانی داشته باشند. هدف این پژوهش، بررسی سمیت داروی ضدسرطان سیسپلاتین تحت تاثیر میدان مغناطیسی ایستا در سلولهای حساس و مقاوم به دارو بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر، ردههای سلولی سرطانی مقاوم A۲۷۸۰-CP و حساس به سیسپلاتین A۲۷۸۰ در گروههای سلولی تیمارشده با میدان و دارو نسبت به گروه دریافتکننده دارو بهتنهایی، بررسی و برای تعیین تاثیر میدان مغناطیسی ایستا و غلظت دارو از شدت ۱۰میلیتسلا بهمدت ۲۴ ساعت و غلظتهای لگاریتمی دارو (۱، ۱۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۵۰۰میکروگرم در میلیلیتر) استفاده شد. غلظت مهارکنندگی ۵۰% رشد سلولها (IC۵۰)، پس از تبدیل جذب بهدستآمده در دستگاه الایزاریدر از تست MTT به درصد سایتوتوکسیسیته، برای سلولها در عدم حضور و حضور میدان مغناطیسی به دست آمد. دادهها با نرمافزار Prism از طریق آزمون آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون T تحلیل شدند.
یافتهها: در حضور میدان مغناطیسی ایستا و غلظتهای مختلف دارو کاهش بیشتری در درصد سلولهای زنده مشاهده شد. مقدار IC۵۰ برای سلولهای A۲۷۸۰ در عدم حضور و حضور میدان مغناطیسی ۹/۵۸±۲۷/۶۹ و ۱/۴۸±۸/۹۶میکروگرم در میلیلیتر و برای سلولهای A۲۷۸۰-CP، ۸/۰۳±۶۱/۱۶ و ۳/۱۳±۹/۵۸میکروگرم در میلیلیتر بود.
نتیجهگیری: مرگومیر سلولهای تیمارشده با داروی ضدسرطان سیسپلاتین تحت تاثیر میدان مغناطیسی در ردههای حساس و مقاوم به دارو نسبت به استفاده از دارو بهتنهایی بیشتر است. مقاومت دارویی در رده سلولی مقاوم به دارو در حضور میدان مغناطیسی کاهش مییابد.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۹ )
چکیده
مسائل و کنشهای اجتماعی در آثار محمود دولتآبادی جایگاه بسیار پررنگی دارند. «مرد» داستان کوتاهی است که ازجمله آثار رئالیستی او بهشمار میآید و دارای توصیفاتی دقیق از فضا، شخصیتها و عناصر متعدد داستان است. در این پژوهش پرسش اصلی این است که چگونه در این داستان زبان مسئلۀ هویت شکلنگرفته را بازتاب گفتمانی میدهد؟ چگونه زبان میتواند نظام روابط زنانه و مردانه را از طریق اجراگری به چالش بکشد؟ و اینکه کارکرد فرهنگی هویت در این روایت چیست؟ هدف از نگارش این مقاله تحلیل گفتمانی و بررسی اجراگری در شکلگیری و فهمپذیری هویت شخصیت اصلی و قهرمان این داستان بهنام «ذولقدر» است. قهرمانی که دورۀ کودکی خود را پشتسر گذاشته و اکنون که در آستانۀ ورود به نوجوانی است، زندگی او دچار فراز و نشیبی ناگهانی میشود. او در غیاب پدر تلاش میکند که نقش پدر خانواده را بر عهده بگیرد و با بازتاب هویتی تقلیدی، مسئولیتی را که والدینش از تقبل آن سرباز زدهاند، به تنهایی بهدوش بکشد. ذولقدر با تقلید از گفتمان، رفتارها و اجراگریهای پدرش بهمنزلۀ یک الگوی فرهنگی، هویت جنسیتی جدید خود را بازتولید میکند.
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۲۵ )
چکیده
إن محمد مجتهد الشبستری (۱۳۱۵ﻫ.ش) هو من جمله المجددین الدینیین المعاصرین الإیرانیین، حیث استفاد من علم تفسیر المتون المسمی بالهرمونیتیک لیعمل تأملاته فی الدین ویطالع النصوص الدینیه. وإن مرکز الثقل فی فکر الشبستری وعنایته إنما هو ما یسمی بالتجربه الدینیه، التی هی فی حقیقتها حصیله قراءته الدینیه ومطالعاته. من وجهه نظر شبستری، فإن هذه المقوله لها اعتبارها فی دائره الفرد (الدائره الخاصه). ومن جهه، فإن له نظراته الخاصه فی الدائره السیاسیه، حیث کشف عنها وأوضحها بجلاء. وهی نظرات متفاوته ومختلفه عما علیه تلک الآراء السیاسیه الرائجه فی الفکر الشیعی، وثمه سؤال مطروح ههنا من شقین ألا وهما: أولا- ما هی العلاقه فیما بین القراءه الدینییه للشبستری، والتی ظهرت فی قالب مقوله التجربه الدینیه وبین آرائه السیاسیه؟ وثانیا- هذه العلاقه لأی درجه والى أی حد منسجمه ومبنیه علی أساس منطقی؟ وللإجابه علی هذا السؤال: فإن هذه الفرضیه التالیه مطروحه ومقترحه للإفصاح عن هذا الاستفهام، وهی: إن القراءه الدینیه للشبستری وآراءه السیاسیه متوافقه ومؤتلفه ومنسجمه مع بعضها وفیما بینها، لکن هذا الانسجام لا یتفق مع الأسس المنطقیه ولا یستند إلیها، ذلک أن آراءه السیاسیه مبتنیه علی مطالعاته وتأمله لمسأله محوریه الإنسان فی المدنیه الحدیثه أی أنه مرکز الثقل فیها، حیث إن مضامین هذه المطالعات والقراءات متعارضه وغیر متفقه مع مبانی علم تفسیر المتون (هرمونیتیک) وخاصه المباحث الفلسفیه منها والتی کانت محل اهتمامه ومصدره فی دراسته.
مریم نریمی، اصغر فهیمی فر، ابراهیم خدایار،
دوره ۱۲، شماره ۴۷ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
هر گفتمان متشکل از چندین گزاره و صورت گفتمانی است که با توجه به شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در هر دوره بهوجود میآید. در دورۀ سلطنت فتحعلیشاه قاجار (۱۱۷۶ـ۱۲۱۳ق)، گفتمان مسلط بازگشت ادبی که همان گفتمان سنتی محسوب میشود، براساس نظام ادراکی حاکم بر عصری شکل گرفت که در آن شاه و دربار، در مقام نهاد تولیدکنندۀ گفتمان یادشده، اصلیترین حامی هنر و ادبیات شناخته میشوند. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش گفتمان ادبی بازگشت در تصاویر مختص فتحعلیشاه قاجار با توجه به وضعیت سیاسی، اجتماعی، زمینههای معرفتی و سامانۀ دانایی یا همان روح حاکم بر زمانه است. اگر بپذیریم که تا این دوره، نقاشی ایرانی و ادبیات فارسی کمابیش با یکدیگر در ارتباط و تعامل بودهاند، باید گفت که با شکلگیری و قدرت یافتن گفتمان ادبی این دوره، هنجارهای تصویری در نقاشی ایرانی نیز دگرگون و ویژگیهای تازهای در آن پدیدار شد که در نگارگری سدههای پیشین سابقه نداشته است. نگارندگان در پژوهش حاضر کوشیدهاند تا براساس نظریۀ گفتمان فوکو، بهعنوان الگوی روششناختی و رویکردی بینارشتهای، به این مسئله بپردازند که چگونه گفتمان ادبی بازگشت موجب شکلدهی به تصاویر شاهانۀ مکتب پیکرنگاری درباری و اثرگذاری بر آن شد. بررسیها نشان میدهد در این دوره، شعر و توصیفات شعری همچنان بهمنزله منبع الهام مورد توجه نقاشان بوده است. از این رو صورتهای گفتمانی غالب در سبک ادبی بازگشت، یعنی صورت تاریخ و صورت سیاست که به گفتمان قدرت بدل شده بودند، در پردههای نقاشی تصویری جدید از شاه بهنمایش گذاشتند؛ بهطوری که تصاویر شاه غیرواقعیتر و هالۀ تقدسش بزرگتر شد و همچنین پیکره شاه غیرملموس و استعارهایتر گردید.
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۲۷ )
چکیده
اصبحت اسماء الاشخاص والالقاب واحده من الابداعات الانسانیه التی اولاها الانسان اهتمامه علی مر العصور، ففی کل یوم تظهر للانسان اسماء والقاب تتناسب وحیاته المتحضره والمتقدمه.
تتطرق هذه المقاله الی بحث بعض القاب الشعراء العرب - من العصر الجاهلی الی نهایه العصر العباسی- وکذا التخلص الشعری لبعض الشعراء الفرس - من القرن الثانی الی نهایه القرن الحادی عشر هجری- کما سنتعرف علی طرق اختیار ووضع الاسم الشعری عند شعراء الأُمتین العربیه والفارسیه وکذا اوجه الشبه والاختلاف فیها.
تمثل المقارنه بین طرق اختیار او وضع الالقاب الشعریه عند العرب و الفرس المحور الرئیسی لهذا البحث ، وقد تم ترتیبه علی ثلاثه محاور :
طرق اختیار التخلص الشعری عند الفرس؛
طرق وضع القاب الشعراء عند العرب؛
احصائیه ومقارنه طرق اختیار التخلص الشعری ووضع اللقب.
النتیجه تتمثل فی المحور الثالث والمکونه من احصائیه تشمل ۱۷۰ شاعراً عربیاً و فارسیّاً.
اسماعیل گلرخ ماسوله، ابراهیم خدایار، سید علی قاسم زاده،
دوره ۱۴، شماره ۵۶ - ( زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده
در این مقاله، آثار نقدی پورنامداریان با رویکرد هرمنوتیک فلسفی تحلیل و بازخوانی میشود. مسئله این است که آیا فلسفه هرمنوتیکی در آثار نقدی نویسنده مورد نظر مبنای تفسیر آثار ادبی قرار گرفته است و اگر چنین است، چه مفاهیم و موضوعات هرمنوتیکی مبانی کار او را تشکیل میدهد. فلسفه هرمنوتیکی با بسیاری از موضوعات و مفاهیم خود در نقد ادبی نفوذ کرده است. بهنظر میرسد پورنامداریان نیز در آثار خود از بسیاری از این مفاهیم بهره برده و بسیاری از جلوهها و اندیشههای برآمده از این فلسفه مبنای کار وی در نقد و تحلیل آثار ادبی قرار گرفته است. اما او در بهرهگیری از این مفاهیم، صرفاً خود را در محدوده منتقد مقلد قرار نداده است که تحت تأثیر یکی از رویکردهای اندیشگانی مرتبط با هرمنوتیک فلسفی قرار گرفته باشد؛ بلکه وی علاوهبر آگاهی از دانش جهانی نقد در زمینه هرمنوتیک (علم تأویل جدید)، با تکیه بر میراث تأویل، مخاطب را با چشمانداز جدیدی در زمینه نقد ادبی روشمند آشنا میکند. عنوانها و لایههای این مقاله که متأثر از این مفاهیم است، عبارتاند از: تأویل، تکثر معنایی، رمز و تمثیل، اسطورهزدایی در متنهای رمزی، ساختشکنی، گراماتولوژی، نظریه مرگ مؤلف، بینامتنیت، ابهام و بیمعنایی (چندمعنایی)، التفات و چندمعنایی، ارتباط ساختشکنی و چندمعنایی با شعر تعلیمی و حکمی، چندمعنایی و تعهد اجتماعی در شعر و ادب. وی در آثار نقدی خود گاه این موضوعات را بهطور مستقیم تحلیل و بررسی کرده و گاهی نیز در مقام رویکردی مخصوص چنان در آثارش حلّ و هضم و جذب نموده که آنها را چون گفتمانی ازآنِ خود کرده است.
دوره ۱۴، شماره ۶۵ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
زعفران از ادویههای گرانقیمت جهان است که در صنایع مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. مهمترین فرآیند پس از برداشت زعفران، خشککردن کلالههای آن میباشد. در این تحقیق، خشککردن زعفران با استفاده از روش پرتوتابی و هوای داغ در سه دمای ۶۰، ۷۰ و °C۸۰ و همچنین خشککردن در دمای محیط (°C۲۵) بررسی و تأثیر این روشها بر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و حسی زعفران مطالعه شد. دادههای حاصل با استفاده از تجزیه واریانس و آزمون دانکن (۰۵/۰>p) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرارگرفتند. در روش پرتوتابی، دو غشاء مایلار با ضخامت ۲۰/۰ و ۳۰/۰ میکرومتر و شیشه پیرکس با ضخامت ۳ میلیمتر استفاده شد. براساس نتایج آماری، در ارتباط با کاهش زمان فرآیند خشککردن، روش پرتوتابی با غشاء ۲۰/۰ میکرومتر و خشککن هوای داغ بهترتیب با میانگین زمان خشکشدن ۲۸/۲۵ و ۲۸/۲۲ دقیقه، بهترین روشها بودند. ازنظر حفظ مواد مؤثره زعفران یعنی پیکروکروسین، سافرانال و کروسین، به ترتیب با میانگین ۸۳/۱۱۲، ۷۹/۵۱ و ۷۶/۲۷۴، نیز روش استفاده از شیشه پیرکس نسبت به سایر روشها بهتر بود. در ارزیابی حسی نیز زعفران خشکشده توسط روش پرتوتابی با غشاء ۲۰/۰ میکرومتر دارای کیفیت بهتری ازنظر ارزیابها بود. در کل با توجه به نتایج بهدست آمده، استفاده از خشککن پرتوتاب با غشاء ۲۰/۰ میکرومتر و دمای °C۷۰ در حفظ کیفیت و کاهش زمان فرآیند، بهتر از سایر تیمارها بود.
دوره ۱۵، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
حمل و جابجایی جسم توسط چندین ربات متحرک با کنترل آرایش، روش موثری در مهار اجسام سنگین و پیچیده در محیطهای ناشناخته و شناخته شده است. در این مقاله، برای سه ربات متحرک و کنترل نیروهای تعاملی بین آنها و جسم در حین جابجایی جسم از کنترل آرایش استفاده شده است و همچنین در حضور اغتشاش، الگوریتم کنترلی بر مبنای سیستم تعلیق(RCC) نیمه فعال طراحی شده است.هدف اصلی ساختار کنترلی سیستم تعلیق نیمه فعال، کنترل آرایش مطلوب همزمان با انتقال مناسب جسم بوده است و همچنین مجزا نمودن جسم و دیگر رباتها از تأثیرات خطای رخ داده به هنگام بروز اغتشاش در یک ربات مشخص و جلوگیری از اثرگذاشتن آن به دیگر رباتها از دیگر نتایج روش پیشنهادی است.برای از بین بردن ناپایداری در روشهای امپدانسی، کنترل امپدانس چندگانه، جهت جابجایی جسم توسط رباتهای همکار استفاده شده است. به منظور تعقیب مسیر مطلوب و همچنین تشکیل آرایش هندسی ربات های متحرک، از روش راهنما پیرو استفاده شده است. نتایج شبیهسازی نشان میدهد که سیستم کنترلی تعلیق نیمه فعال در راستای به حداقل رساندن ارتعاشات به همراه اغتشاش منتقل شده به مجموعه رباتها، نسبت به سیستم کنترلی تعلیق غیرفعال، بهینه تر و پایدارتر است.
دوره ۱۶، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
امروزه، آلیاژهای حافظهدار به علت توان بالا، حجمکم و سازگاری با بدن انسان، به صورت گسترده در ساخت عملگرها در اندام پروتزی و تجهیزات پزشکی استفاده می-شوند. در این مقاله کنترل فازی یک نمونه واقعی انگشت مصنوعی با استفاده از خواص عملگرهای آلیاژ حافظهدار ارائه میشود. بدین منظور ابتدا مدل دینامیکی یک انگشت رباتیک سه درجه آزادی با مفاصل چرخشی که از سیم آلیاژ حافظهدار به عنوان زردپی به منظور جمع شدن هر بندانگشت و یک فنر پیچشی به منظور بازگرداندن هر بند به محل اولیه استفاده میکند، ارائه میشود. پس از شبیهسازی مدل دینامیکی انگشت در محیط سیمولینک نرمافزار متلب، با استفاده از نتایج شبیهسازی و انتخاب بهینهی پارامترها و ویژگیهای سیستم، نمونهی واقعی انگشت به همراه مدارات کنترلی لازم ساخته شده و مورد آزمایش قرار میگیرد. در انتها به طراحی و پیادهسازی سیستم کنترل فازی برای انگشت پرداخته میشود. تنظیم گینهای کنترلر به گونهای صورت پذیرفته که ولتاژ ورودی به این عملگرها دارای حداقل میزان ماکزیمم پرش و خروجی سیستم دارای حداقل زمان رسیدن به پایداری باشند. نتایج حاصل از آزمایشهای عملی، عملکرد مناسب کنترلر فازی طراحی شده در دستیابی به موقعیت هر یک از بندهای انگشت به عنوان خروجی، با خطای کم و دقت بالا را نشان میدهد. همچنین نتایج آزمایشات عملی، اعتبار، دقت بالا و صحت مدل شبیهسازی شده را تایید مینماید.
دوره ۱۶، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
در پژوهش حاضر، تحلیل ترموالاستیک استوانههای توخالی نانوکامپوزیتی مدرج تابعی، تقویت شده با نانولولههای کربنی تکجداره، تحت بارگذاری حرارتی، به روش بدون المان، انجام شده است. استوانه در شرایط تکیه گاهی ساده– ساده فرض شده و توزیع خواص مادی در راستای شعاع استوانه، به صورت یک الگوی یکنواخت و سه الگوی مدرج تابعی در نظر گرفته شده است. خواص مکانیکی نانوکامپوزیت تقویت شده با نانولولههای کربنی، با استفاده از مدل میکرومکانیکی اختلاط تعمیم یافته، تخمین زده شده است. معادلههای حاکم با استفاده از اصل کار مجازی بدست آمده و با استفاده از روش بدون المان گسسته سازی و حل شده است. در این روش بدون المان، ضرایب شکل حداقل مربعات متحرک، جهت تقریب میدان جابهجایی، به کار رفته است. شرایط مرزی اساسی، با استفاده از روش تبدیل، اعمال گردیده است. توزیع دمایی در پنل، با حل معادلات حرارت به روش عددی تفاضل محدود، محاسبه شده است. جهت سنجش اعتبار این پژوهش، نتایج حاصله از این پژوهش، با نتایج تحقیقات منتشر شده قبلی، مقایسه شده است و انطباق خوب نتایج دیده میشود. سپس تاثیر پارامترهای مختلف همانند الگوی پخش و مقدار درصد حجمی نانولولههای کربنی و پارامتر هندسی نسبت ارتفاع به شعاع داخلی، بر مولفههای تنش، مورد بررسی قرار گرفته است.
ریحانه عسکری، غلامحسین غلامحسین زاده، ابراهیم خدایار،
دوره ۱۷، شماره ۶۸ - ( زمستان ۱۴۰۳ )
چکیده
طرز «تزریق» یکی از زیر سبکهای شعری در دورۀ رواج سبک هندی است. از آنجا که حتی در آن دوره نیز این شیوه چندان فراگیر نشد، ابیات اندکی از شاعران تزریقگو به ما رسیده و اطلاعات مختصری دربارۀ شعر تزریق در تذکرهها موجود است؛ بنابراین صرفاً با اتکا به مطالب مندرج در تذکرهها نمیتوان بهدرستی چیستی تزریق و مبانی آن را تشخیص داد. در دوران معاصر نیز با وجود آنکه چند مقاله دربارۀ تزریق نوشته شده است، بهدلیل آنکه غالب پژوهشگران بدون توجه لازم به بستر تاریخی، اجتماعی و ادبی تزریقگویی را صرفاً با اتکا به رویکردهای جدید علوم ادبی بررسی کردهاند ابهامها و پرسشهای پیشین کمابیش به قوت خود باقی است. ما در این پژوهش برآنیم تا با روشی توصیفی ـ تحلیلی مبانی تزریقگویی را با اتکا بر زمینۀ تاریخی، بهخصوص با بررسی خود متون تزریقی و نظر خود تزریقگویان دربارۀ شعر تزریق دریابیم. جهت نیل به این مقصود نسخۀ خطی اُطوزنامه سرودۀ ملافوقی یزدی را که پرحجمترین و بهترین منبع موجود در این زمینه است برگزیدهایم. فوقی در مقدمۀ اطوزنامه اذعان داشته تمامی اشعار و عبارات اثر خود را به طرز تزریق سروده و دربارۀ علت تزریقگویی خود توضیحاتی داده است که براساس آنها دستکم میتوان مبانی تزریقگویی را براساس کاملترین مجموعۀ موجود شعر تزریق بررسی و تبیین کرد.
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۳۲ )
چکیده
حازت المناظرات على أهمیه کبیره فی الأدبین العربی و الفارسی لما مثلته من رؤی و عبرت عنه من رموز و دلالات مختلفة.
و نظراً لأهمیه هذاالنوع الأدبی، سنسلّط الضوء فی هذه المقاله علی جانب بسیط من هذا النوع من المناظرات النثریه الخیالیة، و هو النوع الذی تناول فیه الأدباء السیف و القلم باعتبارهما رمزین لفئتین مختلفین، فئه الکتاب و أصحاب الأقلام و ما یطمحون إلیه من مکانه إلى جانب أصحاب القوة.
کما سنعرض لهذا النوع، نشأته و تطوره فی الأدبین، و نفصل الحدیث عنه فی محاوله جاده و هادفه لکشف اللثام عن أوجه التشابه و الإختلاف بینهما فی مناظرتی (السیف و القلم) النثریتین لیعقوبی الطوسی و ابن نباته المصری لنتوصل إلی أن فن المناظرات میراث اسلامی مشترک عنیت به الأمم و کانت انعکاساً و تلبیه لحاجات اجتماعیه و سیاسیه حیث عبرت عن رؤى و أفکار کتّابها و لبّت احتیاجات مجتمعاتهم.
دوره ۱۸، شماره ۶ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
درزهها و ترکها جزء لاینفک سازههای سنگی بوده که بر اساس نوع کاربری سازه تحت تأثیر مجموعهای از بارهای استاتیک و دینامیک قرار میگیرند. یکی از مهمترین عامل گسیختگی سازههای سنگی گسترش همین درزهها و ترکهای موجود در سنگ میباشد. ریز ترکها در سنگ معمولاً به دو شکل طبیعی و القایی مشاهده می شود. در این تحقیق، تاثیر ریز ترک های القایی بر رفتار مکانیکی نمونههای سنگی بررسی شده است. برای این کار از حرارت برای القای ریزترک در داخل نمونه استفاده شده است سپس آزمون های آزمایشگاهی شامل اولتراسونیک، مقاومت فشارشی تک محوره و برزیلی در آزمایشگاه انجام گرفته و الگوی شکست نمونهها در آزمون مقاومت فشاری تک محوره مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج آزمونهای آزمایشگاهی نشان می-دهد که الگوی شکست نمونههای گرانیتی با افزایش ریز ترک ها از حالت "جدایش محوری" به حالت "شکست برشی" تبدیل می-شود . به عبارت دیگر افزایش تعداد ریز ترک ها در نمونههای گرانیتی باعث تغییر الگوی شکست نهایی نمونهها از حالت شکست شکننده به شکست شکلپذیر میشود. همچنین با استفاده از نرم افزار RFPA، ناهمگنی ناشی از ریزترکها به صورت عددی مدلسازی شده و تاثیر آن بر الگوی شکست نمونهها مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج بدست آمده از مدلسازی عددی مشخص گردید که علت تغییر در الگوی شکست نمونههای سنگی با افزایش ریز ترکهای القایی، کاهش ترک های کششی و افزایش ترک های برشی در نمونهها می باشد.
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۱۰- )
چکیده
در یکی از غزل های مدحی حافظ (۲۳۵ قزوینی- غنی) بیتی دیده میشود، که به دلیل وجود نشانههایی در بیت و نشانههای تکمیلی دیگر در کل غزل، به نظر نویسندگان در تأیید و تحلیل «اعتقاد حافظ به اندیشۀ مهدویت» برجسته و قابل تأمل است. این غزل در حال و هوایی عاشقانه سروده شده است. معشوقِ مذکورِ در غزل در سفر است و از او با لقب «شهسوار» یاد شده است. نشانۀ مهم دیگر اینکه حافظ سخت چشم به راه بازگشت اوست: به پیشِ خیلِ خیالش کشیدم ابلقِ چشم/ به آن امید که آن شهسوار باز آید(۲/۲۳۵) فرضیۀ نویسندگان این است که حافظ در این بیت به یک رسم کهن اسلامی، که در روایات و احادیثِ رسیده از پیشوایان شیعه (ع) بر آن بسیار تأکید شده است، آشنایی و در جهان شعر خود به آن التزام یا اشارتی داشته است. این رسم یا آیین اسلامی همان «مرابطه» است که در بیت دوم غزل به آن اشاره شده و در موضوع «انتظار مهدی موعود (عج)» از اعمال مهم محسوب شده است. از دیدگاه روایات شیعی مرابطه عمل بسیار پسندیده ای است و بر هر منتظر لازم است تا با امام خود مرابطه کند. در این تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوا، ابتدا این عمل و اصل آن از دیدگاه روایات اسلامی تبین و سپس بیت مذکور شرح شد. از آنجا که نشانهها و اشارات غیر قابل انکار در این بیت و کل غزل از یک سو و همسویی و همسانی اندیشۀ مرکزی طرح شده در آن با اندیشۀ محوری حافظ در دیوان وی در بارۀ مهدویت از سوی دیگر مطابقت دارد، آشنایی و تأکید حافظ براین رسم شیعی را نمیتوان انکار کرد. دستاورد این تحقیق در تفسیر این غزل حافظ نقش کلیدی دارد.
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( فروردین ۱۴۰۲ )
چکیده
مخازن استوانهای جدار ضخیم در صنایع نفت، شیمیایی، هستهای و نظامی به منظور تحمل فشارهای داخلی کاربرد ویژهای دارند. وجود تنش پسماند فشاری در جدارهی مخازن جدار ضخیم موجب افزایش فشار ترکیدگی و عمر خستگی آن میگردد. فرآیندهای اتوفرتاژ و تداخل شعاعی در استوانهی چندلایه از روشهای مرسوم ایجاد تنش پسماند در جدارهی مخازن میباشند. به منظور دستیابی به استحکام و عمر خستگی بالاتر، از ترکیب این دو فرآیند نیز استفاده میشود. انتگرال J معیار مناسبی جهت ارزیابی رشد ترک در میدانهای کرنش الاستیک و الاستوپلاستیک میباشد. در این پژوهش با استفاده از روش اجزای محدود، توزیع انتگرال J در طول پیشانی ترک نیم بیضی در سطح داخلی استوانهی دولایهی متداخل که انتهای آن بسته بوده و لایه داخلی آن اتوفرتاژ گردیده، محاسبه و سپس فشار ترکیدگی بر مبنای معیار چقرمگی شکست ماده، JΙC
تعیین شده است. همچنین تاثیر پارامترهای مقدار اتوفرتاژ، تداخل شعاعی، عمق، زاویه و شکل ترک بر توزیع انتگرال J و فشار ترکیدگی بررسی گردیده است. لایههای داخلی و خارجی استوانهی دو لایه از جنس آلیاژ آلومینیوم ۷۰۷۵ گرید ۶T در نظر گرفته شده است. رفتار سخت شوندگی غیر خطی دورهای این آلیاژ با استفاده از مدل چابوچه، پیش بینی گردیده است. اعتبار پژوهش بررسی و دقت بالای نتایج، اثبات گردید