۲۸۳ نتیجه برای حیدری
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تأثیر ویژگی های ترافیکی فضاهای باز مجموعه های مسکونی، بر میزان بروز فعالیت اجتماعی در آن ها انجام شده است. پیشینۀ پژوهش در طراحی محیط نشان می دهد که ویژگ یهای کالبدی فضاهای باز مسکونی و رفتارهای ترافیکی در آن م یتواند بر میزان مطلوبیت آن ها تأثیرگذار باشد و کیفیت زندگی اجتماعی سا کنین را تحت تأثیر قرار دهد. در این پژوهش، با استفاده از روش تحقیق پیمایشی، ارزیابی سا کنین دو واحد همسایگی مشابه از تأثیر حرکت خودرو بر میزان و کیفیت فعالیت اجتماعی در دو محله در مجموعه شهری مهرگان شهر قزوین مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها نشان م یدهد که در بررسی تأثیر تأمین پارکینگ محلی، از آنجا که پارکینگ های سا کنین در هر دو سایت، در محیط بیرونی تأمین شده، تفاوت معناداری در تأثیر این مسئله بر زندگی اجتماعی سا کنین مشاهده نم یگردد. پرسش شوندگان، طرح سایت محل سکونت خود را، از نظر کاهش خوانایی سواره و تأمین پارکین گهای محیطی متوسط ارزیابی کرد هاند. در مجموع م یتوان گفت، سلسله مراتب معابر و مدیریت ترافیکی، بر ایجاد ظرفیت برای فعالیت کافی و مؤثر در سایت، تأ کید دارد. مطابق یافته های تحقیق، تحقق زندگی اجتماعی در بعد مدیریت ترافیک در دو طرح مورد بررسی تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. سا کنینی که فعالیت بیشتری دارند، کاهش سرعت و حجم تردد محل زندگی خود را نسبت به سایر پرسش شوندگان بیشتر ارزیابی کردند. در طرح واحد همسایگی اول، به دلیل استفاده از ابزار های مدیریت ترافیکی متنوع، سرعت حرکت سواره کمتر است و در آن برای پیاده اولویت بالاتری در نظر گرفته اند. ولی وجود زندگی اجتماعی در دو بعد کاهش خوانایی سواره و تأمین پارکین گهای محیطی، معنادار نیست اما در مجموع مطابق یافت ههای تحقیق، م یتوان ادعا کرد که مدیریت ترافیک ب هصورت معناداری زندگی اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد.
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر القای تریپلوییدی در قزلآلای رنگینکمان بر بازماندگی، رشد، ویژگیهای لاشه و همچنین ترکیب اسیدهای چرب عضله بود. برای این کار از ۸ مولد ماده با میانگین وزن ۲۴۶±۱۶۰۰ گرم و ۶ مولد نر با میانگین وزن ۱۸۶±۱۳۹۳ گرم که از نظر سنی ۴ ساله بودند، استفاده شد. شوک دمایی ۱۰ دقیقه پس از لقاح و به مدت ۱۰ دقیقه و با دمای ۲۸ درجه سانتیگراد اعمال شد. نتایج نشان داد درصد القای تریپلوییدی ۱±۱۰/۸۷ درصد بود که با اندازهگیری گلبولهای قرمز مشخص شد. نرخ بازماندگی از مرحله لقاح تا چشمزدگی در گروه دیپلویید ۵۹/۱±۱۲/۹۲ درصد و در گروه تریپلویید ۲۱/۱±۳۱/۸۶ درصد بود و بهطور معناداری کاهش یافت (۰۵/۰p<). بازماندگی در مرحله چشمزدگی تا تخمگشایی در گروه دیپلویید ۴۵/۰±۱۰/۹۸ درصد و در گروه تریپلویید۳۳/۱±۰۴/۹۴ درصد بود که بهطور معناداری کاهش یافت (۰۵/۰p<). از نظر شاخصهای رشد نظیر وزن اولیه، وزن نهایی، افزایش وزن، ضریب رشد ویژه و ضریب چاقی در انتهای دوره آزمایش یعنی ۳۸ روز پس از شروع تغذیه فعال، گروه دیپلویید بهطور معناداری بهتر از گروه تریپلویید بود (۰۵/۰p<). ترکیب بیوشیمیایی لاشه از نظر میزان پروتئین، چربی و خاکستر بین دو گروه تفاوتی نداشت، ولی میزان رطوبت در گروه تریپلویید افزایش معناداری (۰۵/۰p<) نشان داد. علاوه بر این، نتایج این پژوهش نشان داد که در اثر القای تریپلوییدی میزان اسیدهای چرب اشباع افزایش یافته و میزان اسیدهای چرب غیراشباع کاهش مییابد.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
با مترا کمتر شدن شهرها و افزایش ارتفاع ساختمان ها، سطوح عمودی نما متناسب با سطح زیر بنا، افزایش می یابد، لذا جدار های عمودی ساختمان، از بیشترین ظرفیت برای استفاده از انرژی خورشیدی در ساختما نهای آینده برخوردار م یباشند. تلفیق و یکپارچ هسازی سیست مهای خورشیدی نظیر گردآورهای حرارتی با عناصر تشکی لدهنده ساختمان نظیر دیوار، بام و سایه بان ضمن آن که تمامیت و یکپارچگی معماری و اجزای آن را حفظ م یکند، م یتواند صرفه اقتصادی کاربرد این سیست مها را افزایش داده و در مجموع کارایی و بهره وری انرژی را در ساختمان بهبود ببخشد. در این پژوهش، کاربرد حرارتی انرژی خورشیدی با توجه به مزی تهای نسبی آن نظیر بازدهی بالا و بهای مناسب در مقایسه با کاربردهای الکتریکی، پیشنهاد شده است. برای جلوگیری از بازتاب پرتوهای خورشید از سطح نما - ناشی از اختاف زاویه زیاد سطح نما و زاویه تابش آفتاب در تابستان - استفاده از گردآورهای لول های تحت خأ ب هصورت افقی پیشنهاد شد. این نوع از گردآور، در مقایسه با انواع تخت، در دماهای بالای سیال خروجی، بازدهی بالای خود را حفظ می کند. در نتیجه، دامنه کارایی آن، برای گرمایش و حتی سرمایش متکی بر حرارت گسترش م ییابد. برای سهولت تعمیر و نگ هداری، فناوری لوله گرمایی انتخاب شد تا انتقال حرارت از گردآور به سیستم جمع آوری انرژی بدون انتقال سیال و به صورت اتصال خشک صورت پذیرد. لذا، خطر رسو بگذاری یا نشت سیال ناقل به کلی برطرف می شود. استفاده از گردآورهای لول های، امکان عبور نور روز و ارتباط بصری را فراهم م ینماید؛ ضمن آن که نقش سایه بان را نیز ایفا م یکند. در نهایت، این ایده به کمک روش های نرم افزاری شبیه سازی گردید و مشخص شد با استفاده از فرم لوله ای افقی، بازدهی سالانه در مقایسه با گردآور تخت، به میزان چشمگیری افزایش می یابد.
دوره ۵، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده
افزایش عفونت های باکتریایی به مشکلی جدی در جوامع بشری تبدیل شده است. براین اساس توسعه مواد نانوکامپوزیتی برپایه مواد زیست سازگار و بی خطر برای محیط زیست که علاوه بر قابلیت ضد میکروبی و زیست سازگاری یا عدم سمیت سلولی، خواص ساختاری منحصر بفردی نیز داشته باشد از اهمیت بالایی برخورداراست. در این پژوهش، سلولز باکتریایی (BC)/ پلی پیرول (PPy) و نانوذرات روی (ZnO) که همزمان دارای خواص ضدمیکروبی و قابلیت تکثیر سلولی باشند، بهعنوان نسل جدیدی از ایروژل نانوکامپوزیتی که به روش خشک کردن انجمادی تولید شدند، معرفی شد. بر این اساس ابتدا ZnO با درصدهای وزنی مختلف ۱ %، ۳ % و ۵ % به BC اضافه شد و سپس PPy در مقدار mmol ۲ به روش پلیمریزاسیون درجا در ساختار مذکور تعبیه شد. تصاویر FESEM اثبات کرد که ساختار نانولیفی و متخلخل BC، در حضور PPy و ZnO نیز حفظ شده است. هرچند بعد از افزودن PPy و ZnO ساختار متراکم شده و ریزساختار خوشه انگوری تشکیل دادند. با افزودن mmol ۲ به BC و سنتز PPy، استحکام کششی و مدول یانگ BC به طور قابل توجهی کاهش یافته و به ترتیب به مقادیر MPa ۷۱ و GPa ۵/۲ رسید. از سوی مقابل، با افزودن نانوذرات ZnO خواص مکانیکی افزایش قابل توجهی یافته (افزایش مدول یانگ و استحکام کششی در مقایسه با نمونه های BC/PPy) که این موضوع به دلیل فشرده شدن ساختار ایروژل نانوکامپوزیتی حاصل و همچنین تشکیل فصل مشترک نانوذرات ZnO با دو پلیمر BC و PPy است. مشاهده هاله و ناحیه ممانعت در محیط کشت حاوی دو باکتری گرم مثبت و منفی، به خوبی قابلیت ضدباکتریایی داربستهای نانوکامپوزیتی سه جزئی را اثبات کرد. نتایج MTT مربوط به L۹۲۹ بر روی داربستها نشان داد که با افزودن ۳ % از نانوذرات ZnO، چسبندگی و تکثیر سلولی در طی روزهای مختلف ۱ روز، ۵ روز و ۷ روز از کشت افزایش قابل توجهی یافت.
دوره ۵، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۲ )
چکیده
جنگ از عناصر پایدار در جوامع بشری در دورههای مختلف میباشد. با وجود تحولات و پیشرفتهای صورت گرفته در عرصههای مختلف فناوریهای دفاعی- امنیتی، همچنان جنگ و تهدید سرزمینها را تحت شعاع خود قرار داده و حکومتها را برآن میدارد که با روشهای مختلف تلاش کنند تا با کمترین هزینه و آسیب با آن مواجه شوند. در این میان آمایش دفاعی سرزمین، یکی از استراتژیهای برجسته پیش روی حکومتها در دورههای مختلف بوده است. با توجه به تغییر در ماهیت جنگ از سخت به سوی جنگ هوشمند قاعدتا عوامل موثر بر آمایش دفاعی سرزمین دچار تحول و تغییرات گستردهای شده است. بر این مبنا، مقاله حاضر تلاش دارد که با نگرشی جامع و جدید این مولفههای موثر بر آمایش دفاعی سرزمینها را مبتنی بر یافتههای کتابخانهای و میدانی (مصاحبه) مورد بررسی و استخراج قرار دهد. نتایج حاصل از یافتههای کتابخانهای و مصاحبه نشان دهنده آن است که مولفههای موثر بر آمایش دفاعی سرزمین متناسب با تحولات صورت گرفته در شکل و نوع جنگها و تهدیدات شامل ۱۳۰ مولفه میباشد که جهت درک بهتر آنها را میتوان در قالب ۱۵ بعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ژئوپلیتیکی، امنیتی، نظامی، جمعیتی، علمی- بهداشتی، اقلیمی، ژئومورفولوژی، خاکها، هیدرولوژی، زیستی و ریاضی دسته بندی کرد. در مجموع، تحول در ماهیت جنگها ضرورت تغییر در آمایش دفاعی سرزمین برای حکومتها را ضرورت بخشیده است که باید متناسب با نتایج تحقیق حاضر مورد بررسی و بحث قرار گیرد.
دوره ۵، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده
چکیده
عدم توسعه گردشگری در هر مکان جغرافیای بیشتر به دو عامل وابسته است؛ یکی مطلوب نبودن خصوصیات ذاتی مناطق و دیگری عدم تصمیم گیری درست سیاست گذاران و برنامه ریزان. در شرایطی که قابلیتها و توانهای محیطی مناسب ارزیابی شود میبایست ریشه ناکامی در عدم رونق گردشگری و بهبود زندگی مردم را در سیاستگذاری گردشگری جست. در این راستا پژوهش حاضر با رویکرد آیندهپژوهی، به شناخت عوامل راهبردی در سیاست گذاری توسعه گردشگری سایت هورامان بهعنوان بخشی از استان کرمانشاه و کردستان و بیست و ششمین اثر میراث فرهنگی ملموس ایران، ثبت شده در فهرست جهانی یونسکو میپردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، مبتنی بر روش آیندهپژوهی و تحلیل ساختاری است و جامعه اماری آن شامل ۲۰ نفر از افرادی است که بهصورت تخصصی در حوزه گردشگری فعالیت دارند. در مجموع، دارای ۷ مولفه و ۳۶ شاخص اثرگذار، که محصول ادغام، حذف، اصلاح و ویرایش ۱۰۳ متغیر اولیه بوده که با استفاده از نرم افزار میک مک، ۱۵عامل نهایی بهعنوان پیشران موثر بر سیاست گذاری توسعه گردشگری سایت هورامان انتخاب شده است. نتایج نشان میدهد که شاخصهای قوانین و مقررات گردشگری، سیاستهای کلان دولت، نیروی انسانی ماهر و اموزش دیده و بازافرینی با رویکرد گردشگری به ترتیب از جمله متغیرهایی هستند که بیشترین سهم را در اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر این سایت دارند
دوره ۵، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده
مسئله تحقیق:مسئله آسایش حرارتی کاربران در فضاهای باز موردتوجه معماران و طراحان فضاهای مسکونی بوده است. در معماری سنتی ایران با توجه به آبوهوای هر منطقه فرم، جایگیری فضاها و طراحی فضاهای باز با توجه به اقلیم هر منطقه شکلگرفته است که این تدابیر طراحی امکان تامین شرایط آسایشی مطلوب را می داده است. عملکرد بهتر این چیدمان در ارائه آسایش حرارتی در فضای باز را میتوان به توزیع بلوکهای ساختمانی نسبت داد که از ایجاد فضاهای باز بدون سایه بزرگ در داخل سایت جلوگیری میکند. سایهای که توسط بلوکهای ساختمانی ایجاد میشود از افزایش بیشازحد دما در ساعات بعدازظهر تابستان جلوگیری مینماید.
هدف: هدف این پژوهش یافتن مؤلفه های طراحی فضاهای باز مجتمعهای مسکونی مؤثر در تأمین آسایش حرارتی ساکنین شده است.
روش پژوهش: روش تحقیق در این پژوهش شبیه سازی نرم افزاری و میدانی است که خروجی های نرم افزاری برای اعتبارسنجی با استفاده از دادهه ای میدانی حاصل از اندازه گیری محیطی کنترل شده اند. بدین منظور با استفاده از مطالعه متون علمی مؤلفههای فرم شهری تأثیرگذار بر آسایش حرارتی فضاهای باز شهری در سلسله مراتبی از بافت تا بنا استخراجشده سپس برای شبیهسازی و تحلیل عوامل طراحی از نرمافزار ENVI-met بهره گرفته و هر یک از بلوکهای مسکونی با ارتفاع مشخص در نرمافزار شبیهسازیشده است.
نتیجه: نتایج نشان میدهد که بلوک های شهری منفرد مکعبی شکل آسایش حرارت بهتری را در فضای باز ارائه میکنند. عملکرد بهتر این چیدمان در ارائه آسایش حرارتی در فضای باز را میتوان به توزیع بلوکهای ساختمانی نسبت داد.
دوره ۵، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده
شهرها بهعنوان کانونهای جمعیتی و مراکز اجتماعی متناسب با شرایط سیاسی و موقعیت اقتصادی، ارتباطی مسیر رشد و توسعه را پیش گرفتهاند و پذیرای جمعیت از اقصی نقاط محدوده و فرامحدوده خود میشوند و همین امر توسعه فیزیکی شهر را در ادوار مختلف تاریخی دست خوش تغییر و تحولات انسانی و طبیعی نموده است، عموما با گسترده ترین دخالتهای نسنجیده انسانی در محیط طبیعی از جمله ساخت و سازهای بی رویه در حریم گسل، عدم توجه به مباحث پدافند غیرعامل در برنامه ریزی شهری، فقدان و یا بی توجهی به ضوابط و استانداردهای ساخت و ساز نیز تشدید میشود. کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله، بهعنوان یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری و طراحی شهری محسوب میگردد. لذا ضرورت توجه به توسعه شهری کارآمد و لزوم توجه به اندیشههای جدید شهرسازی و برنامهریزی دفاعی شهر، برای رسیدن به اهداف پدافند شهری بسیار مهم به نظر میرسد. نتایج ارزیابی آسیب شناسی از پهنههای لرزه خیز در فضای سرزمینی حاکی از تمرکز قابل توجهی از فضاهای سکونتی بهویژه شهرها است. از سوی دیگر تجارب مدیریت بحران ناشی از مخاطرات زلزله در کشورهای مختلف و بهویژه ایران نیز نشانگر ناکارآمدی در آسیب شناسی و حفاظت از فضاهای شهری و کاهش خسارات اقتصادی و انسانی بوده است. در بسیاری از پژوهشهای اخیر موضوع کاهش خسارات ناشی از زلزله در قلمرو حوزه کالبدی_ فضایی به منظور افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. در حالیکه این پژوهش با شناخت مولفههای محیطی، کالبدی_ فضایی، اجتماعی، اقتصادی و شاخصهای اثرگذار در هر مولفه، آسیب شناسی و پهنههای خطرپذیر ناشی از زلزله را به صورت جامع و مطلوب تعیین و بر اساس آن استراتژیهای کاهش خطر را باز تعریف ساخته است. در مقاله حاضر با بررسیهای بنیادی و ارائه مبانی نظری در ارتباط با موضوع و محدوده مورد مطالعه نسبت به تشکیل پایگاه اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزاری ArcGIS اقدام گردید و سپس با هدف ارزیابی میزان آسیبپذیری مناطق شهرداری کلان شهر کرمانشاه، متناسب با شرایط محدوده مورد مطالعه پرداخته شده است که در نهایت آسیب پذیری مناطق شهرداری کلانشهر کرمانشاه با توجه به اصول پدافندغیرعامل و معیارهای کمی و کیفی با استفاده از نرم افزار ArcGIS و مدل آنتروپی شانون در شناسایی مولفههای تاثیرگذارتر و همچنین مدل تاپسیس جهت شناسایی مناطق شهرداری با آسیب پذیری بیشتر به صورت نقشه پهنه آسیب پذیر مشخص گردید و به ترتیب مناطق۸ و ۴ و ... دارای کمترین آسیب پذیری شناخته شدند (منطقه ۸ رتبه اول، منطقه ۴ در رتبه دوم، منطقه ۱ در رتبه سوم، منطقه ۳ و ۲ بهطور مشترک رتبه چهارم، منطقه ۵ رتبه پنجم، منطقه ۶ رتبه ششم و منطقه ۷ رتبه هفتم) و در ادامه با ارائه راهکارهایی سیر توسعه ادواری شهر و جهات توسعه کالبدی کلان شهر کرمانشاه براساس موقعیت مکانی محدوده با رویکردی به ملاحظات پدافندغیرعامل بررسی و ارائه راهکار صورت پذیرفته است.
دوره ۵، شماره ۹ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
ترجمه یکی از برجستهترین مقولات بینافرهنگی است که از دیرباز تاکنون، فراز و نشیبهای فراوانی به خود دیده و پیوسته در حال رشد و ارتقاء است. یکی از ابعاد مهم ترجمه، مقوله فرهنگی است. عناصر فرهنگی از آن جهت که مختص قوم و گروه خاصی است و به تناسب گفتار، کردار و سلایق آنان متفاوت است، انتقال معنا را به زبان مقصد، با مشکل مواجه میسازد؛ که البته ریشه این مشکلات، به میزان شناخت مترجم به عناصر فرهنگی زبان مبدأ ارتباط دارد. از جمله معروفترین صاحب نظران در زمینه ترجمه عناصر فرهنگی، پیتر نیومارک (۱۹۸۸) است. نیومارک، عناصر فرهنگی را به پنج دسته تقسیم کرده و پانزده روش، برای ترجمه آنها ارائه داده است. جستار حاضر در پرتو نظریه نیومارک و با روش توصیفی-تحلیلی به ارزیابی پنج ترجمه از ترجمههای فارسی قرآن میپردازد. معیار انتخاب ترجمههای یادشده، صبغه خاص هر کدام از ترجمههای فوق، در سبک نوشتاری آنها است. کما اینکه ترجمههای انتخاب شده، در بازه زمانی سال ۱۳۶۷ شمسی تا ۱۳۸۳ به وجود آمدهاند. در این پژوهش، ترجمه فرهنگ مادی پوشاک در قرآن مورد بررسی قرار گرفته و هدف از نگارش مقاله، این است که بدانیم کدام روش از پانزده روش ترجمه عناصر فرهنگی در ترجمه عنصر پوشاک نقش بارزتری دارد؟ برآیند پژوهش، حاکی از آن است که مترجمان غالباً ترجمه تحت اللفظی را برگزیدهاند و برای ترجمه عناصر فرهنگی، شیوه انتقال، معادل فرهنگی و هم معنایی را انتخاب کردهاند.
دوره ۵، شماره ۱۴ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
قربانی آیینی مذهبی است که در میان اقوام و ملل مختلف با اهداف گوناگون رواج دارد. بسیاری از سنتهای دینی برای دور ماندن از بلایا و یا رفع آن، کشتن حیوانی را توصیه میکنند. باور بلاگردانی میان قوم بختیاری با هدف انتقال شر و دور ریختن آن در اشکال خونی و غیر خونی است. قوم بختیاری بر اساس آموزههای دین اسلام و در روز عید قربان، بر فراز کوهها به قربانی حیواناتی همچون گوسفند، بز و گاو میپردازند. شکل دیگر خونریزی برای دفع شر، چشمزخم و بلا، هنگام جشن عروسی و ... است. از دیگر نمودهای بلاگردانی میتوان به موارد غیرخونی مانند دَمبند کردن و دعانویسی اشاره کرد. هدف این پژوهش، تحلیل چگونگی برگزاری مراسم، هدف و اشکال باور بلاگردانی با خون ازجمله قربانی و خونریختن و غیر خونی در قوم بختیاری است. این پژوهش به شکل بنیادی، بر پایه مطالعات کتابخانهای ـ میدانی و به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است. قوم بختیاری عمل آیینی قربانی را برای پیروی از فرمان الهی انجام میدهند؛ اما برخی از اعمال این قوم مانند انجام قربانی در بالای کوه، پرورش و تزیین حیوان و بریدن سر آن در پای درخت، ریختن خون بر زمین (جرعهافشانی)، مالیدن آن بر سروصورت و همچنین بستن مهرهها و بازوبندها در پارچۀ
تیرهرنگ، نمودی اساطیری دارند.
دوره ۵، شماره ۱۵ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده
در روزگار صفوی، محافل اجتماعی به خصوص قهوهخانههای شهر اصفهان، نقش مهمّی در روابط و فعاّلیّت-های شاعران مکتب اصفهان داشتهاست. در لابهلای تذکرهها و گاه سفرنامههای اروپاییان، آنچه مشاهده می-شود، حضور شاهعباس اوّل و دیگر اقشار اجتماعی در قهوهخانهاست. طرح غزل، نقد و اصلاح شعر شاعران، که بعضاً اهل پیشه و کسب بودهاند و در عرصهی آفرینش شعر، نیاز به تلاش و ممارست داشتهاند، در قهوه-خانهها به رشد و کمال میرسیدند. همچنین قهوهخانهها؛ در رونق وقوعگویی و پیوند خوشنویسی و شعر این دوره، تأثیر بسزائی داشتهاند. از طرف دیگر گاهی مصرف مواد مخدّر در این قهوهخانهها نیز قدرت تخییل آنان را تشدید میکردهاست، تا جایی که میتوان گفت یکی از دلایل بعضی از خیالپردازی شاعران آن دوره، مصرف همین مواد بودهاست. چنان که در سطح واژگانی و مضمون پردازیِ تنی چند از شاعران صاحب طرز چون صائب به آن برمیخوریم. اگر چه ظرافت خیال و نازکاندیشی شاعران سبک هندی دلایل فراوانی دارد، امّا میتوان گفت مصرف مواد مخدّر یکی از عوامل این شیوه بوده، که کمتر بدان پرداخته شدهاست. فراوانی اصطلاحات قهوهخانه و اسامی انواع موارد مخدر در شعر این دوره، تا حد زیادی گویای این واقعیت است. در این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی سعی شدهاست تأثیر قهوهخانههای اصفهان به عنوان محفلی ادبی و همچنین مصرف مواد مخدّر، در این مکانها، بر شکلگیری شعر این دوره، بررسی شود.
واژههای کلیدی: قهوهخانهها، نقد، اصلاح شعر.
دوره ۵، شماره ۱۷ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
مطالعه حاضر به واکاوی مفهوم زن در ضربالمثلهای لری با تأکید بر بعد نابرابری جنسیتی میپردازد. برای تحلیل موضوع، از دیدگاه نشانهشناسی بارت، تحلیل گفتمان لاکلا و موفه و تفسیرگرایی کیلفورد گیرتز کمک گرفته شد. رویکرد و روش تحقیق، رویکردی کیفی و استفاده از دو روش مطالعه اسناد و مصاحبه عمیق با افراد(زن، مرد) واجد شرایط بالای ۵۰ سال بود. روشهای انتخاب این افراد، و تفسیر و تحلیل دادهها، به ترتیب، بر اساس روش نمونهگیری هدفمند و روش تحلیل موضوعی یا تماتیک است. دادههای مورد بررسی، ضربالمثلهای رایج در گویش لری ممسنی، به ویژه، موارد مرتبط با نابرابری جنسیتی بوده است. مقولههای ناشی از واکاوی ضربالمثلها را میتوان حول مقولههای فرعیِ زن موجودی سطحینگر، حقیر، ابزارگونه، اطاعتپذیر، فتنهگر و سخنچین؛ و مقوله یا دال محوری " دیگریِ فرودست" دستهبندی و تحلیل کرد. بر اساس تحلیل مضامین و نگاه امیکی مصاحبه شوندگان، میتوان گفت تصاویر ارائه شده از زنان در ضرب-المثلهای لری، به شکلگیری و تقویتِ نوعی زبان جنسیتگرا و کردار تبعیضآمیز جنسیتی در جامعه مورد نظر انجامیده است. تا جاییکه این زبان جنسیتی، به تعبیر بارت، شکل اسطورهای به خود گرفته و بر اساس نگاه گفتمانی لاکلا و موفه، نوعی مرز ضدیتی کاملاً مشخص بین ما(مردان) به مثابه جنس فرادست، و دیگری(زنان) به مثابه جنس فرودست ترسیم و تحکیم شده است. در نهایت اینکه چنین تصویری میتواند هم بازتاب و بازگو کنندهی نابرابری بین جنسیتی و هم ممانعت کنندهی زنان در دستیابی به موقعیتهای مهم و ارزشمند زیست اجتماعشان باشد.
دوره ۶، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۲۲)- ۱۳۹۴ )
چکیده
تحقیق حاضر، ساخت افعال سبک رمزگردانیشدۀ ترکیِ آذری‑ فارسی را از منظر «مدل زبان ماتریس» مورد مطالعه قرار داده است. دادهها با حضور در کلاس و ضبط و یادداشتبرداری از تعاملات رسمی و غیر رسمی چهار نفر از معلّمان با صد نفر از دانشآموزان دوزبانه کلاسهای ابتدایی و همچنین مصاحبت با هشت نفر از معلّمان دوزبانه جمعآوری شدند. بررسی دادههای جمعآوریشده نشان داد که در ساخت افعال سبک رمزگردانیشده، سازههای غیر فعلی زبان فارسی (اسمها، صفتها، قیدها و گروههای حرف اضافهای)، بهعنوان عناصر درونه با افعال سبک ترکی آذری ترکیب میشوند و در جملات زبان ترکی آذری به کار میروند. زبان ترکی آذری بهعنوان زبان ماتریس، چارچوب ساختواژی‑ نحوی این جملات را تعیین میکند. این بخش از دادهها با اصول مدل زبان ماتریس انطباق کامل دارد. امّا کاربرد ساخت افعال سبک رمزگردانیشدۀ ترکی آذری‑ فارسی در جملات سببی ترکی آذری، اصل ترتیب تکواژهای مدل زبان ماتریس را نقض میکند. بررسی ساختهای سببی رمزگردانیشده نشان داد که سازه غیر فعلی زبان فارسی بهعنوان عنصر درونه، نهتنها در سطح مفهومی‑ واژگانی، بلکه در سطح گزاره‑ موضوع نیز فعّال میشود. فعّال شدن سازۀ غیر فعلی زبان درونه در سطح گزاره‑ موضوع و به دنبال آن، اعمال نحو زبان درونه بر بند متمم سببی رمزگردانیشده، نهتنها بر بسط و گسترش اصل ترتیب تکواژهای مدل زبان ماتریس تأکید دارد، بلکه نشاندهندۀ تأثیرپذیری نحو از واژگان است که تأییدی بر عدم استقلال نحو از واژگان به شمار میآید.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان دارای ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که چند بعدی بودن مسکن، آن را به عنوان یک عامل بنیادی زندگی جوامع بشری مطرح ساخته است. در این بین توسعه جامعه شهری تا حدودی پایه های زندگی روستایی را در خود نهفته دارد. بافت مسکونی روستایی با توجه به نقش و کارکردی که در رابطه با فعالیت های موجود در روستاها ایفا می نماید از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مقاله به بررسی ویژگی های معماری برخی الگوهای مسکن روستایی در سه پهنه بندی واقع در استان سمنان می پردازد. به منظور بررسی معماری مسکن روستایی در منطقه با توجه به طبقه آبادی ها، استقرار روستاها و قرارگیری در بافت )که این ویژگی ها می تواند مشخصات معماری مسکن را تحت تأثیر قرار دهد( با نمونه گیری خوشه ای، روستاهای نمونه انتخاب می گردد. شکل درونی و کارکرد خانه های روستایی و نوع مصالح و ترکیب آن ها در بناها نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نتایج بررسی های نشان میدهد؛ موقعیت و ویژگی های جغرافیای -اقلیمی نقش تعیین کننده ای در بافت و سیمای مسکن روستایی داشته و نحوه شکل گیری فضاها، کارکرد خانه های روستایی و نوع مصالحی که در ساخت و ساز بافت مسکونی روستا بکار می رود با سنت های بومی و شناخت مردم از فنون تولید مصالح و بکارگیری الگوهای کارا در معماری بناهای مسکونی متداوم و پایدار بوده است.
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
لوسیفراز حشره شبتاب، یک آنزیم مولد نور است که در زمینههای مختلف بیوتکنولوژی و زیستشناسی مولکولی استفاده میشود. لوسیفراز کاربردهای گستردهای در بسیاری از حوزههای آنالیز ژنتیکی نظیر ردیابی بیان ژن، سنجش ژن گزارشگر و مطالعات پروتئومیکس نظیر برهمکنشهای پروتئین- پروتئین دارد. علیرغم مزیت هایی که این آنزیم دارد، محدودیت هایی نیز در سامانه های مبتنی بر لوسیفراز وجود دارد که مهم ترین آن ها پایداری پایین آنزیم است. یکی از جدیدترین روش هایی که برای حل این مشکل توسعه یافته است، استفاده از حلال های بسا زودگداز(DES) می باشد. یک گروه از حلال های بسا زودگداز از نمک آلی همراه با یک دهنده هیدروژن ساخته می شود که به سبب آن، پیوندهای هیدروژنی درون مولکولی باعث کاهش نقطه ذوب آن نسبت به هر یک از ترکیبات سازنده می باشد. در تحقیق حاضر، اثرات این حلال را روی ویژگی های سینتیکی آنزیم لوسیفراز Lampyris turkestanicus وحشی و جهشیافته(I۲۳۲R - E۳۵۴R/Arg۳۵۶) بررسی شد. بدین منظور،آنزیمهای وحشی و جهشیافته در BL۲۱ بیان گردید و پروتئینهای مورد نظر از طریق کروماتوگرافی تمایلی تخلیص و برای مطالعات سینتیکی استفاده شد. در اینجا، از حلال کولین کلراید:گلیسرول به عنوان حلال بسازودگداز استفاده گردید. با توجه به نتایج، پایداری دمایی لوسیفراز وحشی در حلال DES نسبت به جهش یافته بسیار بیشتر است. همچنین، فعالیت باقیمانده هر دو آنزیم وحشی و جهش یافته در حضور حلال DES نسبت به عدم حضور آن بیشتر است.
دوره ۶، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده
موضوع تحقیق: در مطالعه حاضر، نانوکامپوزیتهای دیاکسید تیتانیوم/نقره (TiO۲/Ag) به روش سل-ژل سنتز و عملکرد آنها برای حذف فوتوکاتالیستی متریبوزین با کاتالیزورهای TiO۲ تجاری P۲۵ Degussa مقایسه شدهاست.
روش تحقیق: نانوکامپوزیتهای سنتز شده با استفاده از طیف سنجی پراش پرتو ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدانی (FESEM)، و تجزیه و تحلیل پرتو ایکس پراکنده انرژی (EDX) آنالیز شدهاند. تأثیر پارامترهای عملیاتی شامل زمان واکنش (۰-۲۴۰ دقیقه)، pH (۴-۹)، دوز کاتالیزور (۰۱۵/۰ – ۰۰۵/۰ گرم)، دما (۶۰-۱۰ درجه سانتیگراد)، نور مرئی و تابش نور UV، غلظت اولیه متریبوزین (۲۵-۱۰ میلی گرم بر لیتر)، اثر کاتالیزور در تاریکی، و میزان نقره موجود در نانوکامپوزیتهای TiO۲/Ag (۷-۱۰/۰ درصد وزنی) بر روی حذف فتوکاتالیستی متریبوزین از محلولهای آبی مصنوعی و واقعی مورد بررسی قرار گرفتهاست.
نتایج اصلی: بررسیهای آزمایشگاهی نشان داد که نانوکامپوزیت TiO۲/Ag حاوی ۱۰ درصد وزنی نقره، زمان واکنش ۱۲۰ دقیقه، pH برابر ۶، جرم کاتالیست ۰۱۳/۰ گرم، و غلظت اولیه ۱۰ میلیگرم بر لیتر متریبوزین بهترین ویژگیها برای حداکثرکردن حذف متریبوزین در حضور نور UV است. نتایج بهدستآمده نشان داد که عملکرد این نانوکامپوزیت در تخریب علفکشها بهتر از نانوکاتالیست TiO۲ تجاری است. علاوه بر این، روش پیشنهادی برای حذف متریبوزین تزریق شده به آب رودخانههای کارون و زهره و پساب کارخانه نیشکر در شرایط بهینه به کار گرفته شد و نتایج موفقیت آمیزی بدست آمد. همچنین نتایج حاصل از سه بار استفاده و احیای نانوکامپوزیت دیاکسید تیتانیوم/نقره، کارآمدی زیاد این فتوکاتالیست در حذف متریبوزین از نمونههای آبی را نشان داد. مقایسه روشهای موجود در مقالات برای حذف متریبوزین با تحقیق حاضر نشان داد که روش پیشنهادی بهتر از این روشها بوده و یا تفاوت چندانی با آنها ندارد.
دوره ۶، شماره ۸ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
هزارویکشب داستانهایی از زبان یک قصهگوی ادیب و آگاه است که از داستانهای ملل مختلف و ادبیات داستانی پیش از خود آگاه است؛ بهطوریکه گفتهاند بهندرت داستانی در این کتاب وجود دارد که پیشروان، مشتقات یا نظیرههایی نداشته باشد. یکی از حکایتهای این کتاب «حکایت مکر زنان» است که ساختار پیرنگی آن مشابهتهای فراوانی با داستان «سودابه و سیاوش» در شاهنامه دارد. این پژوهش به شیوه تطبیقی و بر اساس نظریه تزوتان تودروف؛ دانشمند ساختارگرای بلغاری- فرانسوی، به مقایسه عنصر پیرنگ و عناصر آن پرداخته و به این نتیجه دستیافته است که پیرنگ در دو داستان، بسیار به هم نزدیک بوده و این شباهت ساختاری پیرنگ در دو داستان، به ریشه و پیشینۀ آنها مربوط است. گفتار حاضر بر آن است که حکایت مکر زنان از کتاب هزارویکشب بنا بر دلایل ریشهشناسی و همانندی و همگونی ساختار پیرنگی دو داستان و تحریر هزارویکشب در روزگاری پسینتر از پیدایش داستان سیاوش در ایران، میتواند گزارش و روایتی دیگر از داستان سیاوش باشد که در شاهنامه فردوسی روایتشده است.
دوره ۶، شماره ۲۰ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۷ )
چکیده
همزاد با تمام ابعاد و جلوههای متنوعش یکی از کهنترین باورها در میان ملل مختلف جهان است. این عنصر که در اساطیر ریشه دارد، به شیوههای گوناگون در باور و اعتقادات مردم جهان به حیات خود ادامه داده و در برخی موارد، متناسب با دانش بشری، تغییر شکل و ماهیت داده است. از یک منظر، باور به وجود همزاد، نشئتگرفته از ترس از مرگ و میل به زنده ماندن است. همزاد به صورتهایی همچون سایه، دوقلویی، جفت جنین و تصویر در آب یا آینه، از منظر روانشناسی، اسطوره، پزشکی، قصه و... قابل بررسی است. در این مقاله ابتدا مباحثی دربارۀ همزاد در ایران و جهان ارائه خواهد شد، سپس به بازتاب آن باورها در فرهنگ قوم لک پرداخته میشود که یقیناً ادامه و بعضاً همان اعتقادات موجود در بین دیگر اقوام ایران و جهان است. بنا به دلایل فراوان، میتوان گفت که باور به همزاد هنوز در برخی از مناطق لکنشین و در بین سالخوردگان اعتبار ویژهای دارد و از اعتقادات خدشهناپذیر آنان محسوب میشود؛ اگرچه در بین نسل جوان و تحصیلکرده دیگر خرافهای بیش نیست. این پژوهش، بر پایۀ مطالعات کتابخانهای ـ میدانی و به روش توصیفی ـ تحلیلی و در برخی موارد با تکیه بر اظهارات شفاهی، انجام شده است.
دوره ۶، شماره ۲۰ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۷ )
چکیده
خاقانی شروانی از شاعران سبک ارانی (آذربایجانی) است. از ویژگیهای برجسته این سبک استفاده از ابزارهای گوناگون جهت دشوار ساختن کلام است. او با بهرهگیری از پشتوانۀ عظیم فرهنگی و نیز با استفاده از دانشها و علوم و فنون زمان خود، تصاویر بدیع خلق کرده و کلام خود را از دام ابتذال رها کرده است. به دیگر سخن، شاید بتوان این تنوع و گونهگونی در تصاویر شاعرانه را ناشی از وسعت اطلاعات خاقانی و تتبع و مداقۀ او در مطالعۀ کتب تفسیری و تاریخی دانست. از ابزار و وسایلی که خاقانی برای پروراندن تصاویر خود از آن بهره میبرد تلمیح است که بهدلیل بسامد بالای کاربرد آن در دیوان میتوان آن را از خصایص سبکی خاقانی به حساب آورد. خاقانی گاه در تلمیحات خود به سراغ اشاراتی میرود که در ادبیات رسمی و مکتوب نمیتوان منشأ و مأخذی برای آن پیدا کرد، لذا باید سراغ روایتهای عامیانه و شفاهی رفت و در آن روایات، مأخذ اشارۀ او را یافت. در این جستار بر آنیم تا به بررسی مأخذ چند تلمیح شاهنامهای خاقانی بپردازیم که بر اساس روایات شفاهی و عامیانه بنا نهاده شده و در روایات رسمی و مکتوب از آنها یاد نشده است.
فاطمه حیدری، بهناز امانی، بیتا دارابی،
دوره ۶، شماره ۲۲ - ( تابستان ۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده بنابر نظریۀ بینا¬متنیت هیچ متنی در انزوا شکل نمی گیرد و نمی توان آن را بدون ارتباط با متون دیگر خواند یا تفسیر کرد. در روند خوانش داستان پیکر فرهاد تاثیرپذیری از بوف کور به روشنی محسوس است در واقع در این اثر، مؤلف نشانه هایی به کار می برد که با بررسی این نشانه ها می توان جنبه های بینامتنی را تشخیص و منابع آن را شناخت. این تحقیق با استفاده از روشِ تطبیقی و بر اساسِ نظریۀ بینامتنیت و بررسیِ شواهد به دنبالِ اثباتِ این فرضیه است که وجوهِ اشتراک بین داستانِ پیکر فرهاد و بوف کور که در پارهای موارد ماهیتِ تقلیدی پیدا می کند اتفاقی نبوده و این امر بیانگرِ تاثیرپذیریِ عباس معروفی از صادق هدایت در خلق این اثر است. همسانیِ پیرنگ، شیوه ی روایی یکسان(جریان سیال ذهن)، اعتقاد به تناسخ، استفاده از نماد های مشترک مانند نیلوفر کبود و ... از گزاره های مشترک این دو متن است و بررسی و تحلیل این اشتراکات در جهتِ اثباتِ بینامتنیتِ این دو متن از مهم ترین دستاوردهای این مقاله است.