جستجو در مقالات منتشر شده


۲۸۳ نتیجه برای حیدری


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

لاندوفسکی نشانه‌شناس اجتماعی کانون توجه خود را بر روی سوژۀ گفتمانی و گفته‌پردازی معطوف می­کند و بدین ترتیب مفاهیم حضور و ادراک و احساس را در نشانه­شناسی مطرح می­کند. اینکه گفته‌پردازی بیشتر از ساحت گفته اهمیت می­یابد مقدمات نشانه­شناسی پدیدار­شناختی را فراهم می‌کند. مسألۀ مهم نگارندگان پژوهش این است که با توجه به اینکه در نظام «تطبیق» شاهد وحدت میان سوژه­ها هستیم و «دیگری» یا آن وجه «غیریت» نه تنها ابژه­ای منفعل نیست بلکه حکم سوژه­ای با تعاملی پویا را ایفا می­کند چگونه فرآیند معنایی شکل می­گیرد و آیا می­توان ادعا کرد که ارتباط میان سوژه­ها با نظریۀ «تطبیق» لاندوفسکی هم­خوانی دارد. با توجه به مسأله پژوهش، فرضیۀ نگارندگان این است که دریافت معنا با توجه به تعامل­های مشخص بین سوژه­ها در بافت­های اجتماعی متفاوت می­باشد، از‌این‌رو دریافت معنا نمی­تواند جدا از بافت و ساحت گفته­پردازی باشد بلکه تابع تعامل بین سوژه­ها در شرایط متفاوت گفتمانی است.پژوهش حاضر به بررسی نشانه­معناهای موجود در قصیده «لیالی المنفی» اثر مُحی‌الدین فارِس پرداخته‌است. دستاوردها حاکی از آن است که نظام معنایی حاکم بر گفتمان این قصیده از نوع نظام تطبیق است. در واقع ارتباط تعاملی و تطبیقی نظام نشانه­ای در این قصیده به گونه­ای است که معانی تبعید، جنگ داخلی، اشغالگران از پیش تعیین شده و یک جانبه نیست بلکه این معانی تنها در صورتی قابل دریافت هستند که مسألۀ حضور و تعامل هم‌زمان سوژه و دیگری مطرح شود. ضمن اینکه گفته‌پرداز به ترتیب از دو نظام آپولونی و دیونیسوسی برای نامطلوب جلوه دادن پدیدۀ استعمار و نوستالژی بهره برده‌است.
 

دوره ۰، شماره ۳ - ( شماره ۳- ۱۳۸۶ )
چکیده

چکیده این مقاله به بررسی سابقه بال و فرشته در آثار هنری قبل از اسلام می پردازد. بررسی نمون ههای تصویری متعدد ب هجا مانده از حیوانات بالدار و به طور اخص انسان بالدار؛ نشان می دهد که تجسم فرشته فقط به صورت انسان بالدار نم یباشد و فقط یک نماد ایرانی نیست . در هر صورت، بال در قبل از اسلام در اکثر موارد، نماد قدرت و علامت ایزدی است . به احتمال قوی، منشاْ فرشته و بال بر اساس شواهد و دلایل، باید از بین النهرین باشد . شکل بال ها در ابتدای بکار گیری آن ها - یعنی هزاره ی سوم ق.م. (بر اساس قدیمی ترین نمونه ی انسان بالدار، که به دوره ی اکد باز می گردد) - شکلی ساده است؛ اما بال سه قسمتی هخامنشی شکلی خاص و پیکر سه قسمتی است که آن را از سایر دوران ها جدا م یکند.

دوره ۱، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۹ )
چکیده

 با توجه به مزایای حس ‌مکان برای فرد و جامعه، رو به رشد بودن روند سالمندی در ایران، اهمیت حضور آنان در فضاهای شهری به عنوان سرمایه‌ی اجتماعی و تاثیر محیط بر سطح عملکردی‌ و حس‌ مکان آنان توجه به ترجیحات محیطی این گروه جمعیتی حائز اهمیت است. هدف این پژوهش، بهبود رابطه مکان و سالمندان و شناسایی عوامل موثر بر شکل‌گیری حس مکان سالمندان است. تحقیق حاضر در چارچوب روش‌شناسی کیفی و از نوع تحلیل محتوی است. داده‌ها با کمک تکنیک مصاحبه‌ی عمیق نیمه‌ساختاریافته جمع‌آوری شده و حجم نمونه با اشباع نظری مشارکت کنندگان مشخص شده است.
مورد پژوهش در تحقیق میدان راه‌آهن تهران است؛ این میدان به عنوان پلازای ساختمان تاریخی راه‌آهن و یکی از دروازه‌های کلیدی پایتخت ایران، در منطقه‌ی ۱۶ شهرداری تهران واقع شده است. داده‌های گردآوری شده در قالب ۱۹ شناسه، ۵ مفهوم و ۳ مقوله کدگذاری شده‌اند. مقولات شامل ارتباط با مردم، کارایی فضا و هویت‌مندی فضا می‌باشند. مفاهیم عمده نیز عبارتند از: جامعه‌ی استفاده کننده از فضا، مدیریت فضا، امکانات و تسهیلات فضا، انسجام فضایی و پیشینه‌ی فضا. نتایج این پژوهش نیز نشان داد که نگاه سالمندان تنها به کالبد فضا محدود نیست و استفاده‌کنندگان از فضا نیز بر حس مکان آن‌ها تاثیر می‌گذارند. همچنین مدل پیشنهادی این تحقیق می‌تواند راهنمایی برای طراحان و  برنامه‌ریزان شهری باشد تا با توجه به شناسه‌های استخراج شده، بر حس مکان این گروه جمعیتی تاثیر مثبت گذارند.

دوره ۲، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۳)- ۱۳۹۱ )
چکیده

با افزایش توجه جهانی به کاهش فشار مداخلات انسانی بر محیط زیست، مطالعه نحوه تعامل ساختمان­های سنتی و اجزای آن ها با محیط جهت شناخت روش­ های طراحی طبیعی رشد چشم­گیری داشته است. در مناطق گرمسیری به ویژه مناطق مرطوبِ گرم، نیاز به سایه و کوران هوا مهم­ترین عواملی هستند که سبب خلق راهکارهای معماری برای تامین شرایط آسایش حرارتی شده­اند. برای مثال در مطالعه ریخت شناسانه و اقلیمی شهر دزفول تمهیدات حیرت انگیزی جهت ایجاد سایه و کوران هوا در شهرسازی و معماری آن صورت گرفته است. از میان صدها راه کار، یکی از آنها استفاده از خوون­چینی­های آجری است که علاوه بر عملکرد بصری، به نظر می­رسد کارکردی اقلیمی نیز دارد. در مقاله حاضر کوشش شده تا با شناخت نحوه شکل­ گیری الگو‌های خوون­ های آجری، نقش این الگوها در تعدیل شرایط اقلیمی از طریق بررسی میزان سایه­ اندازی آن‎ها بر روی بدنه­ ها مورد ارزیابی قرار گیرد. برای انجام این تحقیق نمونه­های متداول خوون­ چینی­ های آجری انتخاب شده و میزان سایه ایجاد شده بر هریک از آن‎ها در ساعات مختلف روز و در جهت­گیری­های مشخص شبیه­ سازی شده‌اند. مقدار سایه ایجاد شده با استفاده از پردازش تصویری محاسبه و مورد تحلیل قرار گرفته‌است. با توجه به اندازه­ گیری ساعات تابش خورشید بر بدنه­ ها چنین الگوهایی، در زاویه­های مختلف، مقدار سایه ایجاد شده بر روی سطوح را حدود ۵/۲ تا ۵/۴ برابر افزایش می­دهند. بررسی­ های انجام شده نشان می­دهد که در شکل­گیری چنین الگوهایی علاوه بر توجه به جنبه­های زیباشناختی، به نقش اقلیمی این الگوها بر افزایش میزان سایه ایجاد شده بر سطوح نیز توجه شده است.

دوره ۳، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۵)- ۱۳۹۴ )
چکیده

این مقاله تلاشی برای خوانش تطبیقی داستان مرثیهای برای ژاله و قاتلش،اثر ابوتراب خسروی، نویسندۀ معاصر ایرانی و درونمایۀ خائن قهرمان، اثر خورخه لوئیس بورخس، نویسنده، شاعر و ادیب معاصر آرژانتینی است. این تحقیق با استفاده از روش تطبیقی و براساس مؤلفه‌های چارچوب‌گریز پست‌مدرنیسم انجام شده است که از مهم‌ترین جریانات فکری عصر جدید به شمار می‌رود. در این پژوهش، به‌دنبال اثبات این فرضیه هستیم که وجوه اشتراک بین داستانِ درون‌مایۀ خائن قهرمان و مرثیهای برای ژاله و قاتلش که در پاره‌ای موارد ماهیت تقلیدی پیدا می‌کند، اتفاقی نیست و نشان‌دهنده تأثیرپذیری ابوتراب خسروی از بورخس در خلق این اثر است. استفاده از رویکرد پست‌مدرن، همسانی پیرنگ، شیوۀ روایی یکسان، استفاده از نماد‌های مشترک و‌...، گزاره‌های مشترک این دو متن هستند. بررسی و تحلیل این اشتراک‌ها برای اثبات تشابهات این دو متن، از مهم‌ترین اهداف این مقاله به شمار می‌رود.

دوره ۳، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۵)- ۱۳۹۴ )
چکیده

سهراب سپهری و میخائیل نعیمه، دو شاعر معاصر ایرانی و لبنانی، در اشعار خود لایه‌های نازکی از عرفان و تصوف دارند که توانسته‌اند با آن‌ها، صرف‌نظر از خاستگاه شرقی یا اسلامی‌شان، میراث ادبیات صوفیانه و عرفانی را در دوره معاصر و در دو ادبیات فارسی و عربی احیا کنند و به خواسته‌ها و دغدغه‌های انسان معاصر توجه کنند که در گرداب مسائل اجتماعی و سیاسی، خود را درمانده می‌بیند. در پژوهش حاضر، در پی شناساندن درون‌مایه‌هایی از تصوف و عرفان در شعر این دو شاعر هستیم که شعرشان را به هم نزدیک کرده و آن‌ها را بین شاعران معاصر دیگر متمایز ساخته‌اند. از درون‌مایه‌های صوفیانه در شعر این دو شاعر می­توانیم به مواردی چون تجلی خداوند بر پدیده­های عالم (وحدت شهود)، اتحاد نفس با عالم، عزلت و تنهایی صوفیانه، عشق و تقابل آن با عقل، طبیعت­گرایی، خوشبینی عارفانه، تبیین نظام احسن، مرگ‌دوستی عارفانه و دم را غنیمت شمردن اشاره کنیم. هدف از انجام این پژوهش، تبیین اندیشه­های مشترک دو شاعر، نحوه برخورد آن‌ها با عرفان در دوره معاصر و آبشخورهای عرفانی آن‌ها است.

دوره ۳، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده

رقابت چین و آمریکا در سده جدید یکی از مهم‌ترین پیشرانه‌های رقابت‌های ژئوپلیتیکی در سطوح مختلف منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است. چین به‌عنوان یکی از قدرت‌های بزرگ که توانایی بالقوه برای تبدیل شدن به ابرقدرت و به چالش کشیدن جایگاه فعلی آمریکا دارد، امری که باعث نگرانی استراتژیست‌ها و مقامات آمریکایی نیز شده است. در نتیجه ایالات متحده در دهه دوم قرن بیست و یکم تمرکز استراتژیک امنیت ملی خود را از خاورمیانه به شرق آسیا انتقال داد. یا کم رنگ شدن حضور آمریکا در منطقه هم‌پیمانان سنتی آمریکا مانند اسرائیل(رژیم غاصب صهیونیستی) و کشور‌های عربی از گسترش قلمرو نفوذ رقبای ژئوپلیتیکی خود یعنی ایران و ترکیه بیمناک بوده و با توجه به تجارب تاریخی منطقه و نفوذ ژئوپلیتیکی ایران در شرایط کنونی واکنش کشورهای مزبور را وادار به همکاری دو و چند جانبه کرده است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی است و با تکیه بر منابع کتابخانه‌ای و اینترنتی در پی تبیین ژئوپلیتیکی صلح ابراهیم از منظر آثار و پیامدهای آن بر روابط منطقه‌ای در خلیج فارس و بهویژه اهداف و منافع جمهوری اسلامی است. اسرائیل به‌طور سنتی استراتژی اتحاد پیرامونی را به‌عنوان مکمل استراتژی امنیت ملی خود برگزیده است، توافق اعراب و اسرائیل در قالب توافق صلح ابراهیم به نوعی بازساخت ریملند جدید با هدف کنترل و محدود کردن اثرگذاری ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی است. در صورت اجرایی شدن پروژه یاد شده می‌توان انتظار رخنمون ریملند جدید منطقه‌ای با هدف کنترل و تضعیف ایران را داشت.

دوره ۳، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۰ )
چکیده

یکی از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی کشورها، رشد بخش خارجی اقتصاد و بازرگانی بین المللی است. به عبارت دیگر، داشتن مبادلات تجاری گسترده یکی از عوامل اصلی رشد اقتصادی کشورها محسوب می‌شود. در همین راستا یکی از مباحث نوین در حوزه سازمان‌ها، به کارگیری مفاهیم دیجیتال سازی و فناوری اطلاعات در مدیریت سازمان‌های خدماتی و تولیدی است که در انقلاب صنعتی چهارم به وقوع پیوسته است. هدف این مطالعه ارزیابی وضعیت کنونی گمرک ایران از نظر مولفه‌های انقلاب صنعتی چهارم می‌باشد. پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی است، چرا که علاوه بر جنبه آگاهی بخشی و علمی، جنبه کاربردی نیز برای شرکت‌ها و سازمان‌ها و به‌خصوص گمرک خواهد داشت. از نظر روش نیز پژوهش حاضر یک پژوهش کمی می‌باشد. با بررسی وضعیت موجود، داده‌های به دست آمده در هفت مقوله اصلی طبقه بندی می‌شوند: بهره گیری از فناوری‌های روز، امکانات و زیرساخت‌ها، همکاری و تعامل، سیاست گذاری‌ها و قوانین، مدیریت و برنامه ریزی، عوامل بین المللی و برون سازمانی و ساختار سازمان. در نتایج مشخص شد که وضعیت کنونی گمرک از نظر مولفه‌های انقلاب صنعتی چهارم مطلوب بوده است.

دوره ۳، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۱ )
چکیده

اهداف: امروزه گسترش شهرنشینی، با کم­رنگ شدن و یا ازبین رفتن فعالیت­های انسانی در فضای بین ساختمان­ها همراه است. هدف این پژوهش، شناخت ابعاد پیوستگی ساختمان و شهر و چگونگی تسخیر آن توسط شبکه معنا و نهایتا یافتن راه رهایی و مقاومت در برابر این شبکه در قالب پیوستگی درون­ماندگار می­باشد.
روش: روش تحقیق پژوهش حاضر کیفی است، به­گونه­ای که در سطح پارادایم، دارای نگرش رهایی­بخشی است. در سطح راهبرد با تحلیل گفتمان انجام و با بکارگیری تدابیر گردآوری داده، کدگذاری، تحلیل، نمایش، تبیین و زدودن پیاده­سازی می­گردد.
یافته‌ها: یافته ­های پژوهش، حاکی از آن است که عوامل پیوستگی ساختمان و شهر ازطریق شبکه­ای پنهان و در قالب سه مقیاس کلان، واسط و خرد با یکدیگر در ارتباط­اند. بدین ترتیب که مقیاس کلان عوامل معنایی، مقیاس واسط عوامل اجتماعی و مقیاس خرد عوامل کالبدی و کارکردی-رفتاری را شامل می­شود. از این­رو نهادهای اجتماعی به عنوان مقیاس واسط، دارای فرم و فعالیت مشخصی هستند، به­صورتی که پس از شکل­گیری، ارتباط خود با بعد بی­کران را ازدست داده و در قالب نهاد رسمی و درون شبکه معنا به حیات خود ادامه می­دهند، که نهایتا منجر به افزایش کنترل و قدرت، توسعه مالکیت خصوصی و گسست بیشتر ساختمان و شهر می­گردد.
نتیجه­ گیری: در نتیجه و به منظور پیوستگی درون­ماندگار ساختمان و شهر می­بایست، نهاد رسمی برای دستیابی مجدد به عرصه بی­کرانی و تعریف مجدد نهاد اجتماعی غیرفعال گردد و از هر آن­چه شبکه معنا بر مفهوم نهاد مترتب نموده زدوده شود. این امر توسط حضور نا-نهادها در فضای بین ساختمان­­ها محقق می­گردد.
 

دوره ۳، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده

این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی به واکاوی بنمایه­ «غم غربت» بهعنوان یکی از مهمترین بنمایه‌های عرفانی در شعر ابن فارض و حافظ دو نماینده­ بزرگ شعر عرفانی ادبیات فارسی و عربی پرداخته و کوشیده است تا پاسخ درخوری به چگونگی حضور این غم و واکنش این دو شاعر به‌ موضوع بیابد. یافتههای پژوهش حاکی ­است که در اندیشه­ عارفانه­ دو شاعر، جدایی روح از مصدر و قرار گرفتن در کالبد خاکی جسم و هبوط انسان از بهشت به این جهان، نمودهای غریبی او است. در‌‌مقابل واکنش عارف برای فرار از غربت روح در بدن، یاد مرگ و رسیدن به فناست و برای رهایی از غربت در این جهان و دوری از معشوق حقیقی به جلوه‌های آن عشق که در این جهان تجلی یافته است و از آن به عشق‌ زمینی یا مجازی تعبیر می‌شود، روی آورده است. عشق زمینی در شعر دو شاعر ترجمانی از عشق ‌الهی و انعکاسی از آن عهد روز نخست است که عارفان برای مجسم کردن آن عشق ‌الهی و کاستن آلام حسرت دوری معشوق حقیقی به آن توسل جُسته­اند. خواب و رؤیا و خلوت‌گزینی نیز دیگر ساختارهای دو شاعر به این غربت است.

دوره ۳، شماره ۶ - ( پاییز و زمستان ۱۳۹۵ )
چکیده

دانشمندان ادبیات عربی در تقسیم­­بندی انواع فاء و تحلیل معنایی آن با یکدیگر اختلاف دارند، این اختلاف در کنار محدودیت­های زبانی، مترجمان قرآن را در برگردان و انتخاب معادل مناسب برای انواع فاء، با دشواری­هایی مواجه ساخته است. این جستار بر آن است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، گونههای استعمال حرف فاء را در قرآن کریم مورد واکاوی قرارداده و برگردان فارسی هریک از آن­ها را ارزیابی نماید. از مهمترین نتایج این تحقیق، آن است که دوگونه حرف فاءعاطفه و فاء رابطه در قرآن کریم مورد استعمال قرار گرفته است که فاء عاطفه از حیث معنایی به انواع ترتیب (معنوی و ذکری)، تعقیب، سببیت، تفریعو تعلیل و فاء رابطه به انواع جزا و شبه جزا و سببیت تقسیم می­شوند. نیز بدست آمد که برگردان فارسی فاء فصیحه، تعلیلیه و سببیه (اگر در جواب نهی باشد)، به نسبت انواع دیگر فاء، با اشکال بیشتری مواجه و برگردان فاء ترتیب و تعقیب، در زبان فارسی با مشکل کمتری روبرو است.

دوره ۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده

در مطالعه حاضر، برای بازیابی و حذف فلز سنگین روی از محلول آبی برای اولین بار از جلبک قرمز دریایی گراسیلاریا کورتیکاتا(Gracilaria Corticata) به عنوان استفاده شده و مطالعه تعادلی فرآیند انجام گرفت. در این بررسی اثر پارامترهای مهمی نظیر pH اولیه محلول، مقدار جاذب و زمان تماس بر بازدهی جذب فرآیند بررسی شد. به منظور بررسی رفتارهای تعادلی فرآیند از مدل­های ایزوترم جذب دو پارامتری لانگمویر و فرندلیچ برای مدل­سازی میزان جذب فلز روی توسط جلبک گراسیلاریا کورتیکاتا استفاده گردید. نتایج نشان داد که با توجه به ضریب همبستگی محاسبه شده، ایزوترم فرندلیچ نسبت به لانگمویر عملکرد بهتری در برازش داده­های آزمایشی جذب فلز روی توسط جلبک دارد. بالاترین ضریب همبستگی به صورت نقطه به نقطه برای درصد جذب مربوط به مقدار جاذب g/ml ۳ با زمان تماس min ۳۶۰ و ۷=pH و پایین­ترین ضریب همبستگی به صورت نقطه به نقطه درصد جذب مربوط به مقدار جاذب g/ml ۴ با زمان تماس min ۳۶۰ و ۷=pH تعیین شد. اما به صورت فشرده بالاترین درصد جذب مربوط به مقدار جاذب g/ml ۴ با زمان تماس min ۴۲۰ و pH=۹ و پایین­ترین درصد جذب مربوط به مقدار جاذب g/ml ۲ با زمان تماس min ۳۰۰ و pH=۵ تعیین شد. ماکزیمم درصد جذب تعیین شده برای جلبک قرمز گراسیلاریا کورتیکاتا  mg/g ۸۷۵/۷۶ و مینیمم جذب mg/g ۲۲۵/۴۹ تعیین شد.

دوره ۴، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۱۴)- ۱۳۹۲ )
چکیده

این مقاله تلاشی است برای یافتن ردپای متون دیگر یا به عبارتی بینامتنیت در داستان شرق بنفشه  اثر شهریار مندنی پور، نویسنده نسل سوم داستان نویسی ایران. خوانش بینامتنی مخاطب را از ارتباط یک متن با متون دیگر آگاه می کند و بنا بر نظریه بینامتنیت، هیچ متنی در انزوا شکل نمی گیرد و نمی توان آن را بدون ارتباط با متون دیگر خواند یا تفسیر کرد.  در داستان شرق بنفشه حضور متون دیگر در متن اصلی به روشنی محسوس است و مؤلف نشانه هایی به کار می برد که با بررسی آن ها می توان جنبه های بینامتنی را تشخیص داد و منابع آن را شناخت. این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی و بر اساس نظریه بینامتنیت و بررسی شواهد به دنبال اثبات این فرضیه است که وجوه اشتراک بین داستان شرق بنفشه و سایر  آثار مورد  بحث، ازجمله غزلیات حافظ، غزلیات شمس، تذکرة الاولیا، بوف کور و ... که در پاره ای موارد ماهیت تقلیدی پیدا می کند، اتفاقی نیست و انگیزه مؤلف از به وجود آوردن عمدی  این مجموعه از روابط بینامتنی، ایجاد یک نظام معنایی در جهت رسیدن به مفهومی عرفانی در متن است. پیرنگ همسان، عرفان مشترک، اعتقاد به هستی در نیستی و قدم نهادن به وادی فنا از گزاره های مشترک این اثر با برخی متون دیگراست که در طول داستان از آن ها نام برده می شود. بررسی و تحلیل این اشتراکات در جهت نشان دادن بینامتنیت این اثر با سایر متون مورد بحث و خوانش اثری با مضمونی شرقی از دیدگاه  بینامتنی به عنوان نظریه ای امروزی از مهم ترین دستاوردهای این مقاله است.

دوره ۴، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۱ ۱۴۰۱ )
چکیده

تقسیم پهنه سرزمینی و جمعیتی کشور به حوزه­های انتخاباتی، نخستین گام به منظور تسهیل برگزاری انتخابات و فراهم آوردن زمینه و بستر تناسب عادلانه بین تعداد نمایندگان و جمعیت کشور است. ترسیم حوزه­های انتخابیه، بایستی به گونه­ای باشد که ضامن تحقق عدالت و برابری شهروندان بوده و باعث شکل­گیری مجلسی دموکراتیک و مردم سالار شود که نماینده اقشار مختلف مردم باشد. پژوهش حاضر به ارزیابی روند تصویب لایحه "اصلاح جدول حوزه‌های انتخابیه مجلس شورای اسلامی و تعداد نمایندگان آنها در سال ۱۳۷۸" پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش کلی، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. یافته‌های تحقیق گویای آن است که شاخص­های جمعیت، انطباق با تقسیمات کشوری وسعت، رقابت مکانی، محرومیت، مرزی بودن و موقعیت اقتصادی و صنعتی مهم­ترین شاخص­های موثر در افزایش۲۰ کرسی نمایندگی و اصلاح جدول حوزه­های انتخابیه بود. عدم تعریف شاخص برای معیارهای حوزه بندی بر مبنای اصل ۶۴ قانون اساسی (انسانی، سیاسی، جغرافیایی و نظایر آنها) و محاسبه نکردن وزن و سهم آنها در حوزه بندی که برخاسته از نبود دایره حوزه بندی در وزارت کشور است، باعث انحراف از عدالت فضایی در افزایش کرسی نمایندگی و تفکیک و الحاق برخی حوزه­ها در لایحه دولت شد.
 

دوره ۴، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۱ ۱۴۰۱ )
چکیده

انتخابات موثرترین و عملی‌ترین وسیله برای اعمال افکار و عقاید مردم و تشخیص گزینه‌ها و ارجحیت‌های اجتماعی در جوامع مردم سالار است که طی فرآیند آن، رای دهی و مشارکت انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان نقش اساسی دارد. این پژوهش تحلیلی از جغرافیای انتخابات و تکنیک‌های نوینی است که کاندیداهای مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه اسلام آباد و دالاهو برای موفقیت در انتخابات به‌کار گرفته‌اند. روش مورد استفاده در این پژوهش با توجه به ماهیت و اهداف موضوع و همچنین متناسب با آزمون فرضیه‌ها و گردآوری داده ها، روش توصیفی تحلیلی می‌باشد . جامعه آماری آن خانوارهای ساکن در حوزه انتخابیه اسلام آباد و دالاهو با جمعیتی بالغ بر ۱۷۶۸۶۴ نفر و ۵۱۱۷۷ خانوار می‌باشد. یافته‌ها نشان داد رابطه معنادار بین احساس وضعیت اجتماعی- اقتصادی و به‌کار بردن تکنیک‌ها و شگردهای تبلیغاتی کاندیداها وجود دارد؛ به عبارتی هر چه وضعیت اجتماعی- اقتصادی کاندیداها مناسب تر باشد تکنیک‌ها از لحاظ کمی و کیفی در سطح بالاتری خواهد بود.

 

دوره ۴، شماره ۷ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۶ )
چکیده

واژگان تک­کاربرد نسبت به سایر واژگان در قرآن‌کریم، نیاز به‌دقت بیش‌تری در ترجمه دارند؛ زیرا گزینه­های توضیحی دیگری در سایر آیات نداشته و این فقدان مصداق و سیاق آیه مشابه، بازگردانی آن­ها را با دشواری همراه کرده است. فعل «نشط» یکی از واژگان تک­کاربرد در قرآن‌کریم است که تنها یک­بار در آیه ۲ سوره نازعات مورد اشاره قرار گرفته است. به‌نظر می­رسد مترجمان در برخورد با این واژه، گونه­های مختلفی از ترجمه را در پیش گرفته­ و دچار تشتت آراء شده­اند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل داده­ها و انتخاب ترجمه برتر، با روش دسته­بندی رویکردهای مترجمان و تحلیل داده­های قرآنی، اقدام به بررسی و نقد گونه­های معنایی ارائه شده توسط ایشان نموده تا به این مسأله پاسخ گوید که نهایتاً کدام رویکرد دارای اعتبار بیشتری است؟
رهاورد پژوهش چنین است: مترجمان سه روش تحت‌اللفظی، وفادار و تفسیری را در ترجمه این آیه به­کارگرفته­اند؛ اما حقیقتاً هیچ‌یک نتوانسته است تمامی موازین نهفته در حقیقتِ واژه را رعایت نماید. در نتیجه لازم است در بازگردانی این آیه تجدیدنظر صورت گیرد.

دوره ۴، شماره ۸ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

یکی از افسانه‏هایی که پیشینۀ تاریخی و فرهنگی کهنی در میان قوم کرد و نیز دیگر اقوام دارد، افسانۀ ملک‌جمشید است. در این مقاله به بررسی کارکردهای نمادین شخصیت‏ها و قهرمانان این افسانه و نیز باورها، اعتقادات و آداب زندگی ­مردمان کرد پرداخته شده است. افزون‌براین، تلاش شده است که با بهره‏گیری از چارچوب‌های ادبیات تطبیقی، تفاوت‏ها و شباهت­های روایت افسانه در ادبیات شفاهی ­و مکتوب- براساس روایت علی‌اشرف درویشیان و رضا خندان - بررسی شود. یافته‏های پژوهش نیز بیانگر آن است که فرهنگ عامه و شفاهی در تکامل و غنای فرهنگ ملی و جهانی- که در شمار اهداف بنیادین ادبیات تطبیقی قرار می­گیرند- می­تواند نقش مؤثری داشته ­باشد. 

دوره ۴، شماره ۱۶ - ( تابستان ۱۳۸۶ )
چکیده

اگرچه مولوی به گفته خود برای ظاهر حکایت اهمیت چندانی قائل نیست و آن را پیمانه‌ای برای دانه معنی می‌داند، عملاً پیمانه‌ای که برای نقل دانه معنی برمی‌گزیند بسیار زیبا و شکیل است. برای روشنتر شدن این معنی کافی است نظری به حکایات مشابه مولوی با دیگر شاعران و نویسندگان قبلی بیفکنیم. می‌دانیم که قسمت اعظم حکایات مولوی در مثنوی به وسیله دیگران قبلاً نقل شده است. اگرچه بدون شک مهمترین هدف مولوی از ذکر و بیان این حکایات، نتایج‌ مختلف عرفانی است که از اجزا و کلیت حکایات می‌گیرد در بیشتر موارد برای غنای حکایت در آنها دخل و تصرفهایی کرده که تقریباً در تمام موارد کاستیهایی را برطرف کرده و یا حکایات را زیباتر جلوه داده است. این دخل و تصرف و تغییرها شکلهای گوناگونی دارد؛ از جمله حقیقت نمایی حکایات، جهانی کردن شخصیتهای داستان، استفاده از طنز و... .
یکی از مهمترین دخل و تصرفهای او در حکایات، پویایی شخصیتها و قهرمانان در مقابل ایستایی همان شخصیتها در حکایات دیگران است.
به طور خلاصه می‌توان گفت قهرمانان و شخصیتهای حکایات مولوی آهسته آهسته در طول حکایت به آگاهی می‌رسند و گره داستان که برای خواننده گشوده می‌شود برای خود قهرمان هم گشوده می‌شود و قهرمان در پایان حکایت معمولاً به اشتباه خود پی می‌برد. این موضوع از نظر روانی بر خواننده و مخاطب تأثیر بیشتری می‌گذارد زیرا همچنان که قهرمان حکایت لحظه به لحظه از غفلت دور، و به آگاهی و دانش نزدیک می‌شود، مخاطب و خواننده که ناآگاهانه خود را با او برابر نهاده است، احساس شعف و رضایت بیشتری می‌کند و در نهایت چنین می‌پندارد که خود اوست که به آگاهی رسیده و یا به اشتباه خود پی برده است.
در این مقاله از این جهت حکایات مشابه مولوی و عطار با هم مقایسه شده است. از مجموع ۳۹۰ حکایت مثنوی حدود ۴۲ حکایت با حکایات عطار مشابه است. حداقل قهرمانان ۱۵ حکایت مولوی در طول داستان متحول می‌شوند (به آگاهی می‌رسند و یا عملاً به اشتباه خود پی می‌برند.) این در حالی است که در همین حکایات در مثنویهای عطار، قهرمانان چنین نیستند.
 

دوره ۵، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۱۷)- ۱۳۹۳ )
چکیده

در زبان هایی که ویژگی آرایش نحوی آزاد دارند، قلب نحوی می تواند سازه های مختلف جمله را جابه جا کند. می یاگاوا (۲۰۰۱) مدعی است که در زبان ترکی با اعمال قاعده قلب نحوی، عناصر غیر فاعلی به مشخصگر گروه زمان حرکت می کنند و فاعل در جایگاه اصلی خود، یعنی مشخصگر گروه فعلی سبک باقی می ماند. در این مقاله می خواهیم با تکیه بر رویکرد مطابقت در مدل کاوشگر- هدف برنامه کمینه گرایی و ارائه مثال های کافی نشان دهیم برخلاف ادّعای می یاگاوا، سازه موجود (فاعل) در مشخصگر گروه فعلی سبک با توجه به نقش دوگانه مطابقت (بازبینی مشخصه های غیر قابل تعبیر عنصر زمان و دریافت حالت فاعلی) باید به مشخصگر گروه زمان حرکت کند و در زبان ترکی آذری با اعمال قاعده قلب نحوی، عناصر غیر فاعلی مانند مفعول طی عملکرد مطابقت در طول اشتقاق نحوی، به جایگاهی قبل از گروه زمان که از آن به عنوان جایگاه تأکید یاد می شود ارتقاء پیدا می کنند، زیرا مشخصگر گروه زمان توسط فاعل پر می شود. پس قاعده قلب نحوی در زبان ترکی آذری همان مبتداسازی است و چنانچه در فرایند تولید جمله، به دلایل معنایی و کلامی، نیازی به تأکید یا مبتداسازی باشد، گروه نقش نمای یادشده در جایگاهی قبل از گروه زمان قرار می گیرد.

صفحه ۱ از ۱۵    
اولین
قبلی
۱
...