جستجو در مقالات منتشر شده


۱۸۹ نتیجه برای رحیمی


دوره ۱۴، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

در این مقاله، کنترل تعقیب مسیر مرجع زمانی توسط یک ربات متحرک چرخ‌دار ، مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد. ربات متحرک چرخ‌دار، یک سیستم غیرخطی بوده و دارای سه مختصه تعمیم‌یافته (x,y,ϕ) و یک قید غیر هولونومیک ، می‌باشد. در ابتدا، معادلات سینماتیکی و دینامیکی ربات استخراج می‌شود. یک الگوریتم کنترلی غیر مدل مبنا با استفاده از خطاهای فیلتر شده PD-action برای کنترل ربات متحرک چرخ‌دار ارائه شده است. مدل‌های کنترلی غیر مدل مبنا به دلیل عدم وابستگی به مدل دینامیکی ربات، پایین بودن هزینه محاسباتی و همچنین مقاوم بودن در برابر عدم قطعیت‌های مدل، نسبت به مدل‌های کنترلی مدل مبنا مناسب‌تر هستند. با استفاده از تابع لیاپانوف مناسب و همینطور بکار بردن لم باربالات ، پایداری مجانبی کنترل‌کننده مدار بسته برای تعقیب مسیر مرجع زمانی، اثبات می‌شود. در نهایت، نتایج شبیه‌سازی و پیاده‌سازی آزمایشگاهی روش کنترلی پیشنهادی ارائه می‌شود. نتایج حاصله نشان می‌دهد که بدون نیاز به اطلاعات مربوط به مدل دینامیکی و با کاهش دادن بار محاسباتی، عملکرد الگوریتم کنترلی پیشنهادی، قابل قبول می‌باشد. بنابراین، الگوریتم کنترلی پیشنهادی یک الگوریتم ساده است که نسبت به تئوری‌های پیچیده با بار محاسباتی بالا نتایج قابل قبولی می‌دهد، در نتیجه این الگوریتم صنعتی‌تر می‌باشد.

دوره ۱۴، شماره ۱۵ - ( ويژه‌نامه سوم ۱۳۹۳ )
چکیده

در این مقاله، از ربطه‌های هندسی ساده برای تعیین ابعاد و هندسه‌ی یک سازه مشبک مخروطی استفاده شده است و با استفاده از همین رابطه‌ها و رابطه‌ی کلاسیک بار کمانشی یک تیر اویلری، بارکمانش بحرانی یک سازه پوسته‌ای مشبک مخروطی ‌از موادمرکب تحت بار محوری، با روش تحلیلی محاسبه شده است. در ادامه نتایج این تحلیل با نتایج حاصل از آزمایش و نتایج حاصل از تحلیل المان مقایسه شده است. در این مقاله، با بهدست آوردن ضریب طول مؤثر، از رابطه‌ی تیر اویلری برای محاسبه کمانش استفاده شده است. نمونه‌های آزمایشی با یک روش ابتکاری در یک قالب قابل انعطاف از الیاف شیشه با روش رشته‌پیچی تر، در رزین اپوکسی تولید شده‌اند. از یک دستگاه کشش برای آزمایش فشاری محوری نمونه‌ها، استفاده شده است. این دستگاه، بار فشاری را بر حسب جابه‌جایی نسبی دو انتهای سازه را به‌دست می‌دهد. با استفاده از منحنی حاصل از بار-جابه جایی می‌توان بارکمانش بحرانی سازه را تعیین نمود. دراین آزمایش مدهای واماندگی سازه مشبک همچون کمانش عمومی و شکست ریب مشاهده شد. نتایج آزمایش و المان محدود نشان‌ می‌دهند، حل تحلیلی در پیشگویی بار کمانش بحرانی سازه برای طراحی اولیه، دارای کارایی مناسبی است. همچنین، حل تحلیلی در پیشگویی بار کمانش بحرانی یک پوسته مشبک مخروطی که دو ریب محیطی نزدیک به انتهای بزرگ آن تقویت شده است، دقیق‌تر است.

دوره ۱۴، شماره ۵۵ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

نگارندگان این مقاله تلاش کرده­اند براساس روش تحقیق کتابخانه­ای مبتنی بر نظریه­های­ معناگرایی و ساختارگرایی، گزارشی از سیر تاریخی تکامل ساختمان فعل مرکب را از گذشته تا امروز ارائه و مورد نقد و بررسی قراردهند. این پژوهش نشان­ می­دهد که هرچه از آغاز تدوین کتابهای دستوری­ و توجه علمی به مقوله افعال، فاصله می­گیریم و به امروز می­رسیم، «ساختمان فعل مرکب» و راه­های تشخیص آن تکامل بیشتری می­یابد و مشخص می­شود که در این مبحث، همواره باید به مفاهیم ساختواژی، نحوی ومعنایی، توأمان نگریسته شود. بر این اساس فعل مرکب «فعلی است که از دوجزء (اسم یا صفت + همکرد) تشکیل شده است که در مجموع یک معنی دارد و در جمله نقش اسناد را به عهده دارد و گسترش پذیری مانع مرکب بودن آنها نیست.»
 

دوره ۱۴، شماره ۶۸ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
مواد غذایی فراسودمند، حاوی ترکیباتی با فعالیت بیولوژیکی هستند که توانایی ارتقاء سلامت و کاهش خطر ابتلا به امراض را دارا می­باشد. افزودن این ترکیبات به رژیم غذایی انسانها می­تواند تحول بزرگی را در صنعت غذایی به همراه داشته باشد. در این تحقیق تاثیر۳% و۸ % اینولین و نیز ۲% و ۴% پودر چای سبز برروی ویژگی­های شیمیایی ماکارونی از جمله: میزان خاکستر، رطوبت، چربی، پروتئین و فیبر و سایر ویژگی­های شیمیایی، ویژگی­های فیزیکی محصول از جمله: کیفیت پخت ، درصد لهیدگی، درصد جذب آب محصول حین پخت، میزان لعاب و سایر ویژگیهای فیزیکی،  سفتی بافت محصول پخته با دستگاه سنجش بافت اینستران و        ویژگی­های ارگانولپتیکی ماکارونی به روش استاندارد صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که در مقدار پروتئین­ها و چربی نمونه ها کاهش بسیار اندکی دیده شد، اما این تغییرات در سطح آماری ۹۵% معنی دار نبود، همچنین افزایش اینولین و چای سبز منجر به افزایش چشم­گیر میزان فیبر در محصول گردید. در زمینه ویژگی­های فیزیکی و ارگانولپتیکی نیز افزایش اینولین و پودر چای سبز منجر به افزایش افت پخت در مقایسه با تیمار شاهد گردید. بطور کلی نتایج نشان داد که افزایش پودر چای سبز در ترکیب با اینولین و سمولینا منجر به بهبود ویژگی­های پخت گردید و بطور کلی از لحاظ ویژگی بافت محصول تیمار ۳ (۲T- سمولینا ۹۸% + اینولین ۰% + پودر چای سبز ۲%) و از نظر ویژگی­های حسی محصول تیمار ۵ ( ۲T۳L – سمولینا ۹۵% + اینولین ۳% + پودر چای سبز ۲%)    در مقایسه با تیمار شاهد به عنوان تیمارهای برتر شناخته شدند.

دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

این مقاله ارتعاشات گذرای غیرخطی صفحات ساندویچی کامپوزیتی را با لایه ی سیال الکترورئولوژیکال مورد بررسی قرار می دهد. تحریک اولیه به صورت یک بار گسترده یکنواخت و یا ناپایداری فلاتر در اثر جریان هوای مافوق صوت است. برای مدل سازی صحیح رفتار سیال الکترورئولوژیکال در ناحیه ی پس از تسلیم، از مدل پلاستیک بینگهام استفاده می شود. به کمک روابط کرنش-جابه جایی وان کارمن اثر تغییر شکل های بزرگ در نظر گرفته می شود. از تئوری مرتبه ی اول پیستون برای به دست آوردن فشار ایرودینامیکی استفاده می شود. با اعمال اصل همیلتون و استفاده از روش اجزاء محدود معادلات حرکت استخراج شده و سپس، پاسخ از طریق روش انتگرال گیری نیومارک در حوزه ی زمان به دست می آید. در بررسی های عددی اثر لایه ی الکترورئولوژیکال بر رفتار ارتعاشی صفحه ی ساندویچی مطالعه می شود. اثر شدت میدان الکتریکی، ضخامت لایه ی الکترورئولوژیکال، تحریک اولیه و شرایط مرزی بر زمان نشست ارتعاشات گذرا تحلیل می شود. نتایج نشان می دهد با اعمال میدان الکتریکی بر لایه ی الکترورئولوژیکال ، میرایی ارتعاشات گذرا به طور قابل توجهی بهبود می یابد،‌ اما دامنه ی ارتعاشات پس از فلاتر تغییر نمی کند.

دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

فرایند استریولیتوگرافی به‌دلیل دارا بودن همزمان دقت و استحکام، بیشترین سهم را در ایجاد قالب‌های تزریق پلاستیک و نمونه‌‌های ریخته‌گری در خلا و دیگر زمینه‌ها از میان شاخه‌های مختلف نمونه‌ سازی سریع دارا می‌باشد. با این‌حال یکی از اصلی‌ترین محدودیت‌های آن کیفیت پایین سطح ایجاد شده می‌باشد. در این پروژه تاثیر پارامترهای فرایند و جهت قرارگیری نمونه‌ بر کیفیت سطح بررسی شد. لذا نمونه‌‌هایی در شرایط مختلف زاویه سطح، فاصله هاشور و زمان بازپخت ایجاد شده و پارامترهای زبری سطح به دو روش تماسی و غیر تماسی اندازه‌گیری شد. نمونه‌ها درای زاویه سطح دربازه ۰ تا ۱۸۰ درجه با گام ۲ درجه بودند. زمان‌های بازپخت درنظر گرفته شده ۲۰، ۵۰ و ۸۰ دقیقه و مقدار فاصله هاشور ۵۰، ۷۵، ۱۰۰ و ۱۲۵ میکرومتر می‌باشد. در روش غیر تماسی به کمک میکروسکوپ دیجیتالی، پروفیل سطح بدست آمده و سپس زبری سطح به کمک نرم‌افزار متلب محاسبه شد. در نهایت به‌کمک تحلیل آنالیز واریانس رابطه ریاضی بین ورودی‌ها و پاسخ‌ها ایجاد شد. نتایج نشان داد که با افزایش فاصله هاشور، زبری سطح افزایش می‌یابد و زبری سطح در سطوح بالایی، با افزایش زاویه سطح ابتدا با سرعت افزایش و سپس کاهش می‌یابد. در سطوح پایین با افزایش زاویه، زبری سطح به آرامی افزایش یافته و سپس کاهش می‌یابد. همچنین به‌ نظر می‌رسد تغییرات زبری مستقل از زمان بازپخت است. مقایسه داده‌های واقعی با پیش بینی‌های صورت گرفته توسط مدل ایجاد شده نشان می‌دهد که خطای پیش‌بینی کمتر از ۱۴% می‌باشد.

دوره ۱۵، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۰ )
چکیده

توفان حاره‌ای نوظهور فت یکی از نشانه های تغییر اقلیم در محدوده اقیانوس هند و دریای عرب است. شدت توفان مذکور که برای اولین بار روز ۱ ژوئن ۲۰۱۰ در محدوده بین اقیانوس هند و دریای عرب زایش یافت، در روز ۳ ژوئن ۲۰۱۰ به درجه ۴ که در حد ابر چرخند (سوپر سیکلون) است، رسید. توفان مذکور در طی روند غیرقابل پیش‌بینی خود در روز ۴ ژوئن ۲۰۱۰ برابر با ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ به سواحل ایران در چابهار نزدیک شد و قسمت نیم دایره خطرناک آن روی سواحل چابهار قرار گرفت، سپس با تجمیع رطوبت دریاهای عمان و دریای عرب و هم‌چنین رطوبت منطقه همگرایی دریای سرخ و خلیج عدن (در تراز ۸۵۰ هکتوپاسکال ساعت ۳۰/۹ روز ۱۴ خرداد) به شکل توفانی رعد و برقی همراه با بارش همرفتی شدید رگباری و سنگین به سواحل چابهار یورش برد و با ایجاد امواج بلند سهمیگن دریایی و بارش سنگین ۵/۱۰۹ میلی‌متری خسارت‌های سنگینی به وجود آورد. جریان همگرای رطوبت یکی از مهم‌ترین ملزومات وقوع بارش از توفان‌های حاره‌ای‌است که بارش سنگین حاصل از توفان حاره‌ای فت در سواحل چابهار نیز از این قاعده مستثنا نبوده و بارش سنگین یاد شده به علت وزش رطوبت و همگرایی جریان رطوبت ترازهای مختلف جوی در ساعت‌های مختلف روز ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ به وقوع پیوسته است. با استفاده از معادلات ترمودینامیک مخصوص به همگرایی جریان رطوبت جو، نقشه‌های مربوطه به همراه مسیر وزش رطوبت جو بر اثر جریان بادهای غربی ترسیم و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نقشه‌های ترسیمی نشان داد که منبع تأمین و تزریق رطوبت به چرخند حاره‌ای که حرکت آن به سمت سواحل چابهار موجب ریزش بارش سنگین در روز ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ شده است(به استثنای وزش و جریان همگرایی رطوبت تراز ۸۵۰ هکتوپاسکال در ساعت ۳۰/۹ که تزریق رطوبت از سمت خلیج عدن و جنوب غرب منطقه همگرایی دریای سرخ انجام گرفته است) در سایر ترازهای جوی و ساعت‌های روز ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ منبع تزریق و تغذیه رطوبت بارش سنگین سواحل چابهار دریای عرب و خلیج عمان بوده‌اند. هم‌چنین نقشه‌های ترسیمی محل و موقعیت هسته‌های همگرای رطوبتی در جریان فعالیت توفان فت در روز ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ نشان داد که در بیش‌تر اوقات بر روی سواحل چابهار یا نزدیکی آن مستقر بوده‌اند و به عنوان هسته‌های انبارش و تجمیع رطوبت با تزریق رطوبت به داخل چرخند حاره‌ای بارش سنگین ۵/۱۰۹ میلی‌متری روز ۱۴ خرداد را تقویت کرده‌اند.

دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

چکیده- آب آلوده به هیدروکربن های نفتی همواره بر روی محیط اطراف، اثرات منفی و زیان بار زیادی در ابعاد سلامتی جامعه، اقتصادی و محیط زیستی داشته است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی تصفیه پذیری این نوع آلاینده ها از فاضلاب با استفاده از راکتور بیوفیلمی با بستر متحرک صورت گرفت. میزان تصفیه پذیری هیدروکربن های نفتی با محدوده CODهای معادل ۲۰۰ تا ۲۵۰۰ میلی گرم بر لیتر (محدوده TPH بین ۵۲ تا ۴۰۰ میلی گرم بر لیتر) در زمان ماندهای مختلف به راکتور تزریق و راندمان حذف TPH و COD در اثر فعالیت بیولوژیکی تعیین شد. همچنین به بررسی مکانیسم غالب تصفیه، سینتیک واکنش های بیولوژیکی، اثر میکروارگانیسم های معلق و درصد پرشدگی آکنه در سیستم MBBR پرداخته شد. نتایج نشان دادند که بهترین راندمان حذف در COD معادل ۱۰۰۰ میلی گرم بر لیتر به میزان ۸۵ درصد، زمان ماند ۷۲ ساعت و با میزان پرشدگی ۵۰ درصد نتیجه می شود. میزان راندمان حذف TPH در محدوده مذکور روند ملایمی نشان داد به نحوی که در زمان ماند ۷۲ ساعت کاهش در راندمان حذف از ۸۴ درصد در TPH=۵۰mg/L به ۷۵ درصد در TPH=۴۰۰mg/L رسید. نتایج سینتیک واکنش های بیولوژیکی نیز نشان از تبعیت راکتور از مدل مرتبه دوم داشت. با بررسی نتایج حاصل مشاهده شد که سیستم MBBR به دلیل داشتن توانایی مناسب در تجزیه هیدروکربن های نفتی و راندمان حذف بالای COD و TPH گزینه مناسبی جهت تصفیه این نوع آلاینده ها است. واژگان‌کلیدی: COD، TPH، سینتیک واکنش‌های بیولوژیکی، تجزیه بیولوژیک

دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده

در این مقاله تأثیر افزودن نانوذرات رسی به ماتریس پلیمری بر رفتار کمانشی پوسته‌های مشبک نانوکامپوزیتی الیاف شیشه/ اپوکسی- نانوذرات رسی به صورت تجربی مورد مطالعه قرار گرفته است. در تولید پوسته‌های مشبک نانوکامپوزیتی از نانو مواد اپوکسی/نانورس به عنوان زمینه و از تارهای شیشه به عنوان الیاف استفاده شده است. مورفولوژی و خواص مکانیکی نانو مواد اپوکسی/نانورس سخت شده با هاردنر اف‌۲۰۵ (با درصدهای وزنی ۰، ۵/۱، ۳ و ۵ از نانوذرات رسی) با استفاده از آزمون‌های پراش اشعه ایکس و کشش استاندارد، تعیین شده است. این سازه‌ها با استفاده از روش پیچش الیاف ساخته شده‌اند. به منظور مطالعه اثر نانوذرات رسی بر رفتار کمانشی پوسته‌های مشبک نانوکامپوزیتی، این سازه‌ها تحت بارگذاری یکنواخت محوری به صورت فشاری قرار گرفتند. نتایج مربوط به آزمون پراش اشعه ایکس نشان می‌دهد که زنجیره‌های پلیمری توانسته‌اند به فاصله بین صفحات نانوذرات رسی نفوذ کرده و فاصله صفحات آن را افزایش دهند که این امر نشان دهنده لایه لایه ای بودن ساختار این نانوکامپوزیت‌ها می‌باشد. نتایج تست کشش نیز بیانگر آن است که افزودن نانوذرات رسی به اپوکسی سبب افزایش مدول، استحکام کششی، کرنش شکست و انرژی جذب شده تا شکست نانوکامپوزیت‌های اپوکسی/نانورس آن می‌گردد. نتایج آزمون کمانش پوسته‌های مشبک نانوکامپوزیتی نیز نشان دهنده بهبود رفتار کمانشی این سازه‌ها با افزایش نانوذرات رسی به زمینه، می‌باشد. بیشینه بهبود بار کمانشی نمونه های مشبک نانوکامپوزیتی مربوط به نمونه‌های با ۵ درصد وزنی از نانوذرات رسی به مقدار ۱۰ درصد می‌باشد.

دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف از نگارش این مقاله بررسی تحلیلی جریان سیال و انتقال حرارت و جرم در جریان سیال سه بعدی آرام پایا هیدرودینامیک مغناطیسی بر روی یک صفحه گسترش یافته با شرط مرزی همرفت سطحی به کمک روش آنالیز هموتوپی بهینه (OHAM) می‌باشد. در این مساله، بر خلاف شرط بدون لغزش متداول در سطح، شرط مرزی سرعت لغزشی در نظر گرفته شده است. این مقاله شامل مدل تعادلی غیر همگن چهار معادله ای دو مولفه‌ای است که در آن تاثیرات نانوسیال به صورت تاثیرات همزمان حرکت براونی و انتشار حرارتی در نظر گرفته شده است. معادلات دیفرانسیل جزیی بقایی حاکم (PDE) توسط تبدیلات تشابهی مناسب به معادلات دیفرانسیل معمولی (ODE) غیر خطی جفت شده شامل معادلات ممنتوم، انرژی و غلظت تبدیل خواهد شد. از مقایسه بین نتایج به دست آمده از روش OHAM حاضر و نتایج محققین دیگر مشاهده می‌شود که هم‌خوانی خوبی بین نتایج وجود دارد. همچنین، تاثیر پارامترهای فیزیکی مختلف جریان بر روی مولفه‌های سرعت سیال، توزیع دمایی و غلظت و همجنین ضرایب اصطکاک پوسته‌ای در جهات x و y ، عدد ناسلت محلی و عدد شروود محلی مورد بررسی قرار گرفته شده است. این مطالعه نشان می‌دهد که نانوذرات در سیال پایه پتانسیل خوبی را در راستای افزایش عملکرد انتقال حرارت همرفتی سیالات مختلفی از خود نشان می‌دهند. نتایج نشان می‌دهد که گرادیان دمای دیواره با افزایش پارامتر انتشار حرارتی و یا کاهش پارامتر حرکت براونی کاهش می‌یابد. بعلاوه، عدد شروود محلی بطور معکوس متناسب با پارامتر انتشار حرارتی و نیز مستقیما متناسب با پارامتر حرکت براونی می‌باشد.

دوره ۱۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۰ )
چکیده

جدایی­گزینی فضایی در اکثر مادرشهرها به عنوان یک موضوع قابل­توجه مطرح می­باشد، چرا که از یک­سو مستعّد شکل­گیری آن می­باشند و از سویی، جهانی­شدن این فرایند را تقویت می­کند. هدف این پژوهش بررسی الگوهای فضایی جدایی­گزینی در مادرشهر تهران می­باشد. در این راستا هشت متغیر شامل موقعیت شغلی، میزان تحصیلات، کیفیت و مساحت مسکن، بُعد خانوار، سن سرپرست خانوار، قومیت و مذهب از داده­های ثانویه (مرکز آمار ایران،۱۳۸۵) استخراج و با استفاده از شاخص­ جدایی­گزینی فضایی دو گروهی و چندگروهی و بیضی انحراف استاندارد بررسی گردید. نتایج حاکی از وجود جدایی­گزینی فضایی در شهر تهران می­باشد، هرچند بین متغیرهای مختلف تفاوت­هایی وجود دارد. متغیرهای مذهب و قومیت، به ترتیب، در مقایسه با سایر متغیرها میزان بالاتری از جدایی­گزینی دوگروهی و چند­گروهی را نشان می­دهند، اما برخلاف نظریه همگون­سازی فضایی متغیر مذهب الگوی متمرکزتری را در مقایسه با قومیت داراست. هم­چنین، با استفاده از بیضی انحراف استاندارد مشخص گردید که تهران بر اساس متغیر مساحت خانه دارای ساختاری به شدت دوگانه می­باشد و بر خلاف نظریه­های رایج، افزایش بُعد خانوار همراه با افزایش مساحت محل سکونت نمی­باشد، بلکه خانه­های پرجمعیت و با مساحت کم در جنوب شهر و خانه­های با مساحت بالا و خانواده­های کم جمعیت در شمال آن مستقر گردیده­اند.     

دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

در اﯾﻦ مقاله، رفتار ساختارهای ساندویچی با رویه‌هایی از جنس کامپوزیت و هسته‏ای متشکل از فوم و چندلایه کامپوزیتی موج‌دار، تحت بار محوری فشاری ﺑﻪ‏‏‫ﺻﻮرت ﺗﺠﺮﺑﯽ ﺑﺮرﺳﯽ شده است. سه ﺷﮑﻞ موج ﻫﻨﺪﺳﯽ مربعی، ذوزنقه‏ای و مثلثی برای ‫چندلایه کامپوزیتی ﻣﻮج‌دار داﺧﻞ ﻫﺴﺘﻪ در نظر گرفته شده و نتایج ﺑﺎ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻣﺮﺟﻊ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﻪ آن ‫ﺳﺎده و ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺘﺸﮑﻞ از ﻓﻮم ‬ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ، ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺷﺪه‏اﻧﺪ. روﯾﻪﻫﺎ و چندلایه ﮐﺎﻣﭙﻮزﯾﺘﯽ ﻣﻮج‌دار داﺧﻞ ﻫﺴﺘﻪ با استفاد از الیاف بافته شده شیشه و رزین اپوکسی ساخته شده و فوم داخل هسته از جنس PVC می‏باشد. ﺑﺮای ﺳﺎﺧﺖ چندلایه ﮐﺎﻣﭙﻮزﯾﺘﯽ ﻣﻮج‌دار از‬ ‫روش ﻻﯾﻪ‏ﭼﯿﻨﯽ دﺳﺘﯽ و ﺑﺮای اﺗﺼﺎل روﯾﻪﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﺴﺘﻪ از ﺗﮑﻨﯿﮏ انتقال رزین به کمک خلأ، استفاده شده است. به منظور صحت‏سنجی نتایج تجربی، از هر نوع شکل موج هسته، سه نمونه یکسان ساخته شده و برای مقایسه نتایج، از میانگین داده‏‏های تجربی استفاده شده است. آزمون تجربی نمونه‏ها مطابق با آزمون فشار لبه‏ای سازه‏های ساندویچی و بر اساس استاندارد ASTM، انجام شده است. بررسی نتایج نشان می‏دهد که استفاده از چندلایه کامپوزیتی موج‏دار در داخل هسته خواص مکانیکی (نظیر استحکام فشاری، سفتی محوری، چقرمگی) و نسبت خواص مکانیکی به جرم سازه را تا حد زیادی بهبود می‏دهد، همچنین هرچه شکل موج هسته به شکل موج مربعی نزدیکتر باشد، سازه خواص مکانیکی مطلوب‏تری را در مقابل بارگذاری فشاری دارد‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ در مجموع استحکام فشاری از %۵۶/۱۸۸ (هسته مثلثی) ﺗﺎ‬ ‫%۳۷/۳۶۲ (هسته مربعی) و ﻧﺴﺒﺖ استحکام فشاری ﺑﻪ جرم ﻧﯿﺰ از %۳۶/۹۲ (هسته مثلثی) ﺗﺎ %۴/۱۴۱ (هسته مربعی)، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻣﺮﺟﻊ‬ ‫اﻓﺰاﯾﺶ داﺷﺘﻪاﻧﺪ.

دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

در این مقاله با کمک روش تاگوچی رفتار ترموهیدرولیکی سیال در یک گرمکن خورشیدی به صورت عددی بررسی شده و هندسه بهینه آشوبگر دندانه‏ای به منظور اکتساب بیشترین ضریب بهبود حرارتی ارائه شده است. یک هندسه عمومی و مبتکرانه برای آشوبگرهای دندانه‏ای زاویه دار معرفی شده است؛ به طوری که با تغییر در پارامترهای هندسی آن می‏توان به طور همزمان به سه نوع متداول از آشوبگرهای دندانه‏ای زاویه‏دار، یعنی آشوبگرهای دندانه مثلثی،مستطیلی و ذوزنقه‏ای، دست یافت. از یک آرایه متعامد L۱۶ (۴۴) برای تحلیل تاگوچی استفاده شده است. هدف از تحلیل تاگوچی، بیشینه کردن ضریب بهبود حرارتی در گرمکن است. فاکتورهای در نظر گرفته شده برای این تحلیل، پارامترهای هندسی آشوبگر شامل گام نسبی دندانه‏ها، ارتفاع نسب دندانه، عرض نسبی نوک دندانه و درصد عمود بودن یال بالادست دندانه بر جهت جریان می‏باشند. تحلیل برای جریانی با عدد رینولدز ۱۰۰۰۰ و آشوبگری با عرض دهانه ثابت انجام گرفته است. با توجه به اثر دوگانه آشوبگرها بر رفتار ترموهیدرولیکی سیستم، از مفهوم ضریب بهبود حرارتی که در بر دارنده همزمان اثر ضریب انتقال حرارت و ضریب اصطکاک است، استفاده شده است. نتایج نشان می‏دهد، گام دندانه‏ها و ارتفاع دندانه به ترتیب بیشترین اثر را بر روی ضریب بهبود حرارتی دارند. هندسه بهینه تعیین شده یک آشوبگر دندانه مثلثی با گام نسبی H۲P/H=، ارتفاع دندانه H۰,۲e/H= و درصد عمود بودن ۱۰۰% می‏باشد.

دوره ۱۵، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۳ )
چکیده

فعل «خواستن» در زبان فارسی دارای ماهیتی دوگانه است، به گونه‌ای که می‌تواند هم‌زمان به‌عنوان فعل کمکی و فعل واژگانی به‌کار رود. «خواستن» در مقام فعل واژگانی مبین معانی مختلفی است که در قالب ساختارهای متفاوتی نیز بیان می‌شود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بحث و بررسی ابعاد نحوی و معنایی این فعل در ساخت‌های مختلف است. نگارندگان معتقدند که دستور نقش و ارجاع با رویکردی که به مطالعۀ ساخت‌های مرکب دارد، می‌تواند از عهدۀ توصیف همه‌جانبۀ ساخت‌های مورد نظر بر‌آید. در این دستور ساخت‌های مرکب براساس «سلسله‌مراتب میان‌بندی» تبیین می‌شوند. سلسله‌مراتب مذکور خود متشکل از دو پیوستار نحوی و معنایی است. در بُعد نحوی روابط الحاق ـ پیوند مد نظر هستند و در پیوستار معنایی نوع روابط معنایی براساس محمول اصلی مطرح است. در همین راستا تلاش شد  که انواع  کاربردهای فعل «خواستن» براساس سلسله‌مراتب توصیف شوند و از این رهیافت نیز مفروضات دستور نقش و ارجاع  بر مبنای یافته‌های پژوهش آزموده شوند. برخی یافته‌ها حاکی از آن است که فعل «خواستن» به جهت معنایی در زمرۀ محمول‌های روان ـ کنش، سببی امری و نگرش گزاره‌ای جای می‌گیرد و در بُعد نحوی نیز در قالب هم‌وابستگی مرکزی و ناهم‌پایگی مرکزی بروز می‌یابد. گفتنی است داده‌های پژوهش حاضر برگرفته از پیکرۀ همشهری ۲ هستند.

دوره ۱۵، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

در مقاله حاضر به بررسی جریان تراکم پذیر ناشی از موج ضربه‌ای و نوسان حباب با مرز متحرک به روش شبکه بولتزمن می‌پردازیم. شبکه بولتزمن در پیش‌بینی جریان‌های تراکم پذیر با ماخ بالا ناموفق است، اما با تلاش‌هایی که در سال‌های اخیر صورت گرفته است، مدل‌های جدیدی برای پایدار کردن جواب‌های معادلات تراکم پذیر ایجادشده است. روش لکس وندروف اصلاح‌شده که حل پایداری دارد، برای گسسته سازی معادلات بولتزمن استفاده‌شده است. از مدل‌های تراکم پذیر بر مبنای الگوی اویلری و الگوی سرعت‌های چندگانه نویر استوکسی برای شبیه‌سازی جریان تراکم پذیر در شبکه بولتزمن در این تحقیق استفاده‌شده است. دینامیک حباب تراکم پذیر به کمک معادله رایلی- پلسه به‌دست‌آمده است. شبیه‌سازی موج ضربه در حباب به کمک سایر روش‌های دینامیک سیالات محاسباتی انجام‌شده است، اما به علت ضعف‌هایی که روش شبکه بولتزمن در جریان تراکم پذیر داشت، تاکنون تلاشی برای بررسی فیزیک این پدیده با این روش انجام‌نشده است. هدف از این شبیه‌سازی دستیابی به شناختی از توزیع خواص ترمودینامیکی در راستای شعاع حباب هنگام فروریزش حباب و درنهایت شکل‌گیری پدیده آوالیانسانی که ناشی از برخورد امواج شوک در مرکز حباب است، با روش شبکه بولتزمن می باشد.

دوره ۱۵، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

در این مقاله، تقطیر بخار و رشد کردن قطره روی دیواره سرد افقی و همچنین افتادن قطره از روی صفحه عمودی شبیه سازی شده است. روش بکار رفته روش بولتزمن شبکه ای و مدل مورد استفاده مدل لی است که در نسبت های چگالی و ویسکوزیته زیاد پایدار است. این روش همراه با حل معادله دما و اضافه کردن یک عبارت چشمه تغییر فاز به معادله اصلی لی، مورد استفاده قرار گرفته است. مدل لی بر فرضیات کان-هیلیارد و فرض تراکم ناپذیری جریان استوار است. در تحقیق حاضر به علت وجود تغییر فاز شرط دیورژانس آزاد میدان سرعت برقرار نخواهد بود. حل میدان دما که با استفاده از روش اسکالر منفعل صورت گرفته از حل میدان جریان جداست و فرض بوزینسک باعث تاثیر پذیری میدان جریان از میدان دما می‌شود. شبیه سازی به صورت دو بعدی می باشد و از مدل D۲Q۹ استفاده شده است. نتایج حاصله از شبیه سازی در شبکه بندی‌های مختلف مقایسه شده است. در این مقاله اثر جاذبه، زاویه تماس تعادلی قطره و دیواره و دمای سرد دیواره بر افزایش ضخامت قطره و همچنین قانون بقای جرم بررسی شده است. در انتها میدان جریان برای تکرار های مختلف تحلیل و خطوط جریان رسم شده است. مزیت این شبیه سازی، تقطیر به روش لی در نسبت چگالی بالا است. که در این مقاله نسبت چگالی ۲۵ دارای جواب قابل قبولی می‌باشد.

دوره ۱۵، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

مصرف سیالات ماشین‌کاری هزینه‌های زیادی به صنعت تحمیل می‌کند. این سیالات باعث آلودگی محیط‌زیست شده و برای سلامتی انسان زیان آورند. تکنیک ماشین‌کاری با روانکاری کمینه روش نوینی می‌باشد که به‌منظور کاهش مصرف سیالات خنک‌کننده، افزایش کارایی سیال در ناحیه ماشین‌کاری و به‌کارگیری سیالات بی‌خطر استفاده می‌شود. با این حال، این روش در سنگ‌زنی با محدودیت خنک‌کاری روبروست. هدف پروژه حاضر بررسی عمیق‌تر سازو کار انتقال حرارت در تکنیک روانکاری کمینه با شبیه‌سازی عددی دمای آن و بهبود توانایی خنک‌کاری جت هوای آن با استفاده از دستگاه ساده و ارزان‌قیمت خنک‌کن هوای چرخشی است. بدین منظور سامانه‌ای برای اندازه‌گیری ضریب انتقال حرارت جابجایی شرایط مختلف محیط روانکاری کمینه طراحی و ساخته شد. نتایج آزمایش‌های اندازه‌گیری ضریب انتقال حرارت جابجایی حاکی از سهم ۹۵ درصدی هوای فشرده در انتقال حرارت بوده و ضمن اینکه در فرایند خنک‌کاری، افزایش فشار هوا عامل موثرتری نسبت به کاهش دمای آن محسوب می‌شود. نتایج شبیه‌سازی عددی دما نشان می‌دهد با افزایش فشار، نرخ افزایش ضریب انتقال حرارت جابجایی کاهش می‌یابد؛ همچنین توانایی خنک‌کاری دمایی دستگاه خنک‌کن هوای چرخشی در توان حرارتی کم بروز پیدا می‌کند. در سنگ‌زنی فولاد نرم، تکنیک روانکاری کمینه با هوای سرد باعث کاهش چشمگیر نیروی مماسی، ضریب اصطکاک در مقایسه با روش‌های دیگر می‌شود ولی در مجموع، جز در حالت بهینه که بیشترین ضریب انتقال حرارت جابجایی را داراست، کیفیت سطح مطلوبی ارائه نمی‌دهد که به ضریب انتقال حرارت کم گازها در فشارهای پایین مربوط می‌شود.

دوره ۱۵، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده

پوسته‌های استوانه‌ای کامپوزیتی به علت استحکام و نسبت مقاومت به وزن بالا کاربردهای گسترده‌ای در صنایع مختلف پیدا کرده‌اند. یکی از روش‌های افزایش مقاومت کمانشی این سازه‌ها تقویت آنها با انواع ریب‌های تقویت‌کننده است. در این مقاله روش تحلیلی جدیدی برای تحلیل پوسته‌‌های مشبک کامپوزیتی به شیوه معادل‌سازی ارائه شده است. تفاوت اصلی روش ارائه شده و روش‌های پیشین در نحوه ترکیب‌ کردن پارامترهای سفتی پوسته و تقویت‌کننده‌ها و محاسبه سفتی پوسته نهایی است. در این روش یک پوسته سه لایه به گونه‌ای تعیین می‌شود که حجم و سفتی آن برابر حجم و سفتی تقویت‌کننده‌ها باشد. با قرار دادن این سه لایه در کنار لایه‌های پوسته اصلی به راحتی می‌توان سفتی پوسته نهایی را محاسبه نمود سپس بار بحرانی کمانش محوری پوسته با استفاده از روش انرژی ریتز بدست آمده است. روش ارائه شده به کمک نرم‌افزار المان محدود آباکوس اعتبارسنجی شده است و بررسی نتایج نشان می‌دهد که نتایج این روش نسبت به روش‌های پیشین اختلاف کمتری با نتایج المان محدود دارد. همچنین اثر پارامترهای مختلف بر بار بحرانی و بار بحرانی ویژه پوسته مشبک بررسی شده است. نتایج بدست آمده نشان می‌دهد که برای اثربخش بودن فرآیند تقویت سازه، وجود تعداد حداقلی از جفت ریب‌ها و سلول‌های واحد الزامیست. ضمناً اگرچه تقویت‌ سازه به کمک ریب‌ها تقویت‌کننده می‌تواند بار بحرانی را افزایش دهد؛ اما الزاماً بار بحرانی ویژه را بهبود نمی‌بخشد. بهترین حالت برای قرارگیری ریب‌ها زاویه ۳۰ تا ۴۰ درجه نسبت به محور پوسته استوانه‌ای است.

دوره ۱۵، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده

در این مقاله رفتار لاستیک های ناهمگن مدرج تابعی با تغییر شکل بزرگ و تحت بارگذاری های مختلف و با فرض ماده هایپرالاستیک تراکم ناپذیر مدلسازی شده است. در بخش اول، رفتار لاستیک های همسانگرد ناهمگن مدرج تابعی، تحت بارگذاری کششی تک محوره، دو محوره و برش محض مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش دوم رفتار لاستیک های همسانگرد ناهمگن مدرج تابعی تحت بارگذاری همزمان مکانیکی و حرارتی و با استفاده از تجزیه ضربی گرادیان تغییر شکل، تحلیل شده است. در بخش سوم نیز، رفتار لاستیک های عرضی ناهمگن مدرج تابعی تحت بارگذاری مکانیکی تک محوره، دو محوره و برش محض بررسی شده است. در مواد هایپرالاستیک ناهمگن مدرج تابعی خواص مکانیکی به طور پیوسته و در راستاهای مختلف ماده تغییر می کند. برای مدل کردن رفتار غیر خطی ماده از تئوری هایپرالاستیسیته و توابع انرژی کرنشی که تابعی از ناورداهای تانسور تغییر شکل چپ کوشی- گرین هستند، استفاده گردیده است. برای اینکه بتوان توابع انرژی موجود را برای مواد ناهمگن مدرج تابعی به کار برد می بایست در آن اصلاحاتی صورت پذیرد، بنابراین تغییرات ثوابت مربوط به توابع انرژی ذکر شده نیز با توجه به ناهمگن مدرج تابعی بودن ماده به صورت نمایی و در طول میله فرض شده اند. به دلیل ناهمگن مدرج تابعی بودن ماده، تغییر طول نقاط مختلف میله بارگذاری شده نیز تابعی از تغییر خواص می باشد. نتایج تحلیلی با داده های تجربی مقایسه شده و مشخص گردیده است، توابع به کار برده شده، با تقریب بسیار خوبی رفتار ماده را توصیف می کند.

دوره ۱۵، شماره ۷۴ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده در این تحقیق، شرایط استخراج به کمک امواج فراصوت آنتی اکسیدان های طبیعی چای کوهی با بیشینه سازی مجزا و همزمان راندمان فنول کل، فلاونوئید کل و فعالیت آنتی اکسیدانی با روش سطح پاسخ بهینه سازی شد. یک طرح مرکب مرکزی شامل چهار متغیر مستقل قدرت امواج فراصوت­، نسبت حلال به ماده خشک، زمان و ترکیب حلال در پنج سطح، شامل۳۰ آزمون با ۶ تکرار در نقطه مرکزی استفاده شد. نتایج نشان داد که معادله درجه دوم چند جمله ای به طور موفقیت آمیزی می تواند برای بهینه سازی شرایط استخراج استفاده شود. ضرایب تبین مدل ها برای فنول کل، فلاونوئید کل و فعالیت آنتی کسیدانی به ترتیب ۸۳/۰، ۹۰/۰ و ۹۲/۰ بود. همچنین نتایج حاصل از بهینه­سازی فرآیند استخراج فنول کل نشان داد که بیشترین میزان ترکیبات فنولیک ۸/۱۹ (میلی­گرم معادل گالیک اسید/گرم ماده خشک) در شرایط قدرت امواج فراصوت ۸/۲۹۷ وات، نسبت حلال به ماده خشک ۳/۵۶، زمان ۱۴ دقیقه و ترکیب حلال۲/۴۳ % متانول؛ بیشترین میزان فلاونوئید کل ۵۴/۵ (میلی گرم معادل کوئرستین/گرم ماده خشک) تحت شرایط قدرت امواج فراصوت ۳۰۰ وات، نسبت حلال به ماده خشک۶۰ ، زمان ۱۴ دقیقه و ترکیب حلال۴/۶۹% متانول و شرایط بهینه بر حسب درصد فعالیت آنتی­اکسیدانی ۴/۷۸ % در شرایط قدرت امواج فراصوت ۳۰۰ وات، نسبت حلال به ماده خشک۴۰، زمان ۱۴ دقیقه و ترکیب حلال۷/۶۱ % متانول بدست آمد.