جستجو در مقالات منتشر شده
۴۸ نتیجه برای تقارن
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
این مقاله با استفاده از مدل اتو رگرسیون با وقفه های توزیعی غیرخطی (NARDL)، تأثیر شوکهای مثبت و منفی اقتصاد سایه بر توسعه مالی را طی دوره زمانی ۱۳۵۳ تا ۱۳۹۴ در کوتاه مدت و بلندمدت، مورد بررسی قرار داده، و برای این منظور، با بهرهگیری از نسبت حجم نقدینگی به تولید ناخالص داخلی بهعنوان شاخص توسعه مالی، به تعیین اثرپذیری این عامل از اقتصاد سایه- شامل تمامی فعالیتهای تولیدی مبتنی بر بازار که به دلیل فرار یا اجتناب از پرداختهایی نظیر مالیات و سهم تأمین اجتماعی، به طور عمدی از مقامات دولتی پنهان میشوند- پرداخته، و برای اندازه گیری اقتصاد سایه، از شاخص چندگانه-علل چندگانه محاسبه شده توسط پیرایی و رجایی (۱۳۹۴)، استفاده به عمل آمده است. نتایج تحقیق، نشان میدهد که تأثیر شوکهای مثبت و منفی اقتصاد سایه بر توسعه مالی در بلندمدت و کوتاهمدت، نامتقارن بوده، و این عدم تقارن به این صورت است که در کوتاه مدت و بلندمدت، شوک منفی اقتصاد سایه، تأثیر بیشتری نسبت به شوک مثبت آن دارد. لذا دولت می تواند جهت حفظ سطح موجود توسعه مالی، در کوتاه مدت از طریق کنترل سختگیرانه فعالیتهای غیرقانونی، مانع افزایش اندازه اقتصاد سایه گردد و در بلندمدت، نسبت به شناسایی فعالیتهای غیرقانونی موجود و کاهش تدریجی آن، اقدام کند.
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
در این پژوهش رفتار مکانیکی- حرارتی پلیمرهای تقویتشده با نانولوله کربنی ساده با استفاده از یک روش تحلیلی مبتنی بر مدلسازی مکانیک نیمهپیوسته مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور یک المان حجمی نماینده از پلیمر تقویتشده با نانولوله استوانهای شکل با تقارن چرخهای استفاده میشود که در آن تقویتکننده نانولوله در مقیاس نانو و پلیمر اطرافش بهصورت محیط پیوسته مدل شدهاند. واردنمودن شرایط متقارن چرخهای در فرآیند حل مساله سبب هماهنگی هرچه بیشتر نتایج تحلیلی با شرایط واقعی میشود. فاز میانی بین نانولوله و پلیمر نیز با تنشهای بین سطحی و خواص مکانیکی برگرفته از اثر نیروهای واندروالسی موثر بین اتمهای نانولوله و پلیمر مدلسازی میشود. بهطور کلی تنشهای پسماند حرارتی در نانوکامپوزیتهای پلیمری بهدلیل اختلاف قابل توجه بین ضریب انبساط پلیمر و نانولوله به وجود میآید. در مقاله حاضر ابتدا مدلسازی نیمهپیوسته توضیح داده شده است و سپس نقش برخی پارامترهای موثر بر تنشهای پسماند حرارتی نظیر نسبت حجمی، نسبت منظری و دما مورد مطالعه قرار گرفته است. اگرچه بر اساس برخی از تحقیقات موجود درمقیاس ماکرو به نظر میرسد که افزودن نانولولهها به پلیمر سبب کاهش ضریب انبساط نانوکامپوزیت و در نتیجه کاهش تنشهای پسماند حرارتی آن خواهد بود، لکن نتایج این تحقیق نشان میدهد که با انتخاب نامناسب برخی پارامترها نظیر نسبت حجمی و منظری نانولوله و نیز تغییر دما، تنشهای پسماند حرارتی بین نانولوله و پلیمر زیاد میشود که این امر میتواند باعث تضعیف استحکام نهایی ماده پلیمری شود.
دوره ۲۰، شماره ۵ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
موج طولی بحرانی به معنای انکسار امواج طولی گسیلشده از محیط اول در راستای موازی با سطح محیط دوم است. ارتباط بین تنش و سرعت موج با قانون آکوستوالاستیک بیان میشود. تعیین ضریب آکوستوالاستیک به کمک روابط تئوری به علت نیاز به محاسبه ثوابت الاستیک مرتبه دوم و سوم ماده بسیار مشکل است. هدف از این پژوهش ارایه روشی تجربی برای اندازهگیری دقیق ضریب آکوستوالاستیک، بررسی تاثیر ضخامت محیط انتشار بر امواج طولی بحرانی و در نهایت بررسی امکان اندازهگیری تنش در پوستهها و صفحات نازک است. با ارسال موج در سطح ماده و بررسی امواج دریافت شده توسط سنجشگرهای گیرنده، به گسیختگی و به وجود آمدن گروههای مختلف در انتشار امواج طولی بحرانی پی برده شد. در حالی که موج ارسالی تنها از یک گروه تشکیل شده است. بررسی نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که انتشار موج طولی در ضخامتهای کم سبب به وجود آمدن مولفههایی از امواج لمب متقارن و نامتقارن نیز میشود. با اعمال تنش کششی بر ورقی که در آن موج طولی بحرانی ارسال شده است مشخص شد که تمام گروههایی که توسط ترانسدیوسر گیرنده دریافت میشوند و دارای ماهیت طولی بحرانی هستند رفتار یکسانی در مقابل تغییرات تنش دارند در حالی که مولفههای لمب رفتار متفاوتی در برابر تغییرات تنش از خود نشان میدهند. همچنین بررسی تغییرات زمان انتشار امواج با تغییرات تنشهای کمتر از حد الاستیک نشان میدهد که در نمونهای با ضخامت ۰/۵میلیمتر، تغییرات زمان پرواز امواج لمب و ، به ترتیب ۳/۷۵ و ۱/۹۱ برابر تغییرات امواج طولی بحرانی است.
دوره ۲۰، شماره ۱۱ - ( ۸-۱۳۹۹ )
چکیده
در پژوهش حاضر با استفاده از روشی نوین، فولاد دوفازی با استحکام بالا و انعطاف پذیری مطلوب از فولاد ساده کربنی با ۱۶/۰% کربن، تولید شد. با استفاده از آستنیته کردن، کوئنچ، نورد سرد نامتقارن و آنیل میان بحرانی در دماهای C˚۷۷۰ و C˚۸۰۰ و زمان های کوتاه نگهداری ۱ و ۵ دقیقه، فولاد دوفازی با ساختار فریت-مارتنزیت به دست آمد. به دلیل اعمال کرنش برشی یکنواخت از طریق نورد سرد نامتقارن، توزیع یکنواختی از فاز مارتنزیت در صفحات RD-TD و RD-ND مشاهده شد. با افزایش زمان نگهداری، کسرحجمی مارتنزیت در دمای C˚۷۷۰ از ۸ به ۱۲ درصد و در دمای C˚۸۰۰ از ۱۰ به ۳۳ درصد به ترتیب در زمانهای ۱ و ۵ دقیقه رسید. با افزایش دما و زمان آنیل میان بحرانی مقدار مارتنزیت افزایش و سختی و استحکام بهبود یافت. نمونه تولید شده در دمای C˚۸۰۰ و زمان ۵ دقیقه، خواص مکانیکی عالی از جمله سختی HV ۲۴۴ و استحکام MPa ۱۰۲۰ و انعطافپذیری ۵/۱۲% را از خود نشان داد. همچنین به دلیل بالا بودن کسرحجمی مارتنزیت و در پی آن کاهش کربن محتوی آن، سختی این فاز کاهش یافته و در نتیجه تغییرشکل پلاستیک قابل توجه و کرنشسختی بالایی را از خود نشان داد. سطح شکست اکثر فولادهای دوفازی تولید شده عمدتا شامل دیمپل بود که نشان دهندهی رفتار شکست نرم است.
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
شوکهای قیمت نفت، علاوه بر ایجاد نا اطمینانی و اثرات نامطلوب بر عملکرد اقتصاد کلان کشورهای صادرکننده نفت، بر ثبات مالی و سیستمهای بانکی آنها نیز تأثیرگذار است. درواقع، وابستگی سیاستهای دولت به تغییرات قیمت نفت در کشورهای صادرکننده آن، حلقه های بازخوردی بین قیمت های داراییها و اعتبارات بانکی به وجود می آورد که میتواند موجب افزایش تدریجی آسیب پذیری در بخش مالی اقتصاد شود. بنابراین، با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این مطالعه، بررسی آثار نامتقارن تکانههای قیمتی نفت بر نسبت مطالبات غیرجاری بهکل تسهیلات اعطایی بانکها (NPL) بهعنوان شاخصی جهت اندازهگیری ریسک اعتباری، در مجموعه منتخبی از ۱۸ بانک در ایران در دوره زمانی ۱۳۹۶-۱۳۸۵میباشد. در این راستا، رابطه بین متغیرها با استفاده از تکنیک خود رگرسیون با وقفه های توزیعی غیرخطی پانلی (Panel NARDL) مورد بررسی قرارگرفته است. بر اساس این رویکرد، کارآیی پیشبینی مدلهای متقارن و نامتقارن از طریق ریﺸﻪ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺮﺑﻌﺎت ﺧﻄﺎ و آزمون کمپبل و تامپسون (Campbell, & Thompson, ۲۰۰۸) مورد آزمون قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد، مدل نامتقارن بررسی تکانههای قیمت نفت، عملکرد و کارآیی بهتری نسبت به مدل متقارن دارد. این عدم تقارن در کوتاهمدت و بلندمدت، معنادار بهدست آمده است. همچنین بر اساس نتایج بهدستآمده، تأثیر قیمت نفت بر NPL برخی از بانکها، مثبت و در برخی دیگر، منفی و معنادار میباشد.
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده
از آنجایی که نابرابری درآمد، بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی زندگی افراد جامعه اثر می گذارد، بررسی متغیرهای تأثیرگذار بر نابرابری درآمد، دارای اهمیت میباشد. با توجه به آنکه در میان متغیرهای اثرگذار بر نابرابری درآمد در مطالعات داخلی، به نقش بی ثباتی اقتصاد کلان بویژه در قالب نامتقارنِ آن توجه چندانی نشده است، در این پژوهش، سعی شد تا اثر نامتقارن بی ثباتی اقتصاد کلان بر نابرابری درآمد در ایران بررسی شود. برای این منظور، از رهیافت خودتوضیحی با وقفه های توزیعی غیرخطی (نامتقارن) در دوره ۱۳۵۰ تا ۱۳۹۷ استفاده شده، و نتایج حاکی از آن است که در هر دو قالب متقارن و نامتقارن، بی ثباتی اقتصاد کلان، اثری مستقیم بر توزیع درآمد دارد؛ به نحویکه بر مبنای الگوی نامتقارن، افزایش ها در بی ثباتی اقتصاد کلان، نابرابری درآمد را افزایش (اثر نامطلوب)، و کاهش ها در آن، نابرابری را کاهش (اثر مطلوب) می دهد. از حیث اندازه اثر، کاهش ها در بی ثباتی اقتصاد کلان، بیش از افزایش ها در بی ثباتی بر نابرابری درآمد اثرگذار است. علاوه بر این، در هر دو قالب متقارن و نامتقارن، افزایش در مالیات مستقیم و قیمت انرژی، نابرابری درآمد را کاهش و افزایش در مالیات غیرمستقیم، نابرابری درآمد را افزایش می دهد. همچنین در این پژوهش، فرضیه کوزنتس رد نمیشود.
دوره ۲۲، شماره ۱۱ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده
در تحقیق حاضر اثر مسیر کرنش توسط دو فرایند نورد نامتقارن مستقیم و نورد نامتقارن متقاطع و نیز پیری طبیعی روی ریزساختار و سختی آلیاژ آلومینیم AA۷۰۷۵ مورد بررسی قرار گرفت. ریزساختار توسط میکروسکوپ نوری و سختی توسط دستگاه سختی سنجی ماکرو ویکرز بررسی شد. نتایج نشان داد که نمونهی عملیات محلولی شده (نمونه اولیه) دارای دانههای کشیده شده ناشی از نورد و میانگین عرض دانهها در این نمونه برابر با ۴/۱۳ میکرومتر بوده است. با اعمال نورد نامتقارن مستقیم تا ۶۰%، دانهها کشیدهتر شدند و میانگین عرض دانهها به ۶/۲ میکرومتر رسید. با اعمال نورد نامتقارن متقاطع تا ۴۰%، میانگین عرض دانهها به ۷/۳ میکرومتر رسید. توزیع ذرات با اعمال نورد تغییر محسوسی نداشت. باندهای برشی نیز بعد از ۴۰% و ۶۰% نورد مستقیم، و نیز پس از ۴۰% نورد متقاطع در ماده تشکیل شدند. در زمان پیری صفر، سختی نمونهی ۶۰% نورد مستقیم از نمونهی ۴۰% نورد متقاطع بیشتر بود. با افزایش زمان پیرسازی، سختی تمامی نمونهها در اثر پیری طبیعی افزایش یافت. هر چه درصد کاهش ضخامت بیشتر شد (افزایش کرنش)، درصد افزایش سختی ناشی از پیری طبیعی کاهش پیدا کرد. افزایش سختی ناشی از پیری طبیعی در فرایند نورد متقاطع محسوستر از فرایند نورد مستقیم بود. بعد از گذشت ۷ روز پیری طبیعی، سختی ماده به حد اشباع خود رسید.
دوره ۲۳، شماره ۵ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده