جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای یزدخواستی
حامد یزدخواستی،
دوره ۵، شماره ۱۸ - ( تابستان ۱۳۹۱ )
چکیده
داستان گاوخونی از داستانهایی است که ساختاری رؤیاگونه دارد. در این مقاله کوشیده ایم در خوانشی روان کاوانه بر اساس نظریه فروید، ساختار رؤیاگونه این داستان و شیوه معنادهی آن را بررسی کنیم. این خوانش دو لایه را دربرمیگیرد: ۱. لایه آشکار یا روساخت داستان؛ ۲. لایه پنهان یا زیرساخت داستان. در لایه آشکار نشان داده میشود که داستان زمانی ذهنی دارد و رخدادهای آن در پیرنگی نامنسجم که اصل علیت و ترتیب زمانی در آن رعایت نمی شود، روایت میشود. در لایه پنهان، دو پیرنگ حذفی و استعاری داستان را از هم تفکیک کرده ایم. در پیرنگ استعاری، متن روایی گاوخونی نمادشناسی شده است و دو نماد رودخانه زایندهرود و باتلاق گاوخونی به عنوان دو نماد پرکارکرد که نشان دهنده جنس مادینه و بازگشت درون رحمی هستند، بررسی می شود. بسیاری از شخصیتهای متن بسته به رابطهای که با این دو نماد دارند، روان کاوی میشوند. در پیرنگِ حذفی، رابطه راوی با اصل لذت (غریزه زندگی) و غریزه مرگ بررسی میشود تا تعلیقِ بی پایانِ راوی در فرایند جبر، تکرار و حرکت به سوی مرگ تبیین شود.
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۱ ۱۳۹۱ )
چکیده
هدف کمکهای رسمی توسعهای (ODA)[۱] ، مساعدت کشورهای در حال توسعه به منظور تسریع در رشد و توسعه اقتصادی، توزیع درآمد و کاهش فقر است، اما کمکهای رسمی توسعهای از طریق دولت وارد اقتصاد میشود و اثرگذاری اقتصادی آن، همیشه بحث برانگیز بوده است. برخی دیدگاهها اشاره بر این مطلب دارند که کمکهای رسمی توسعهای، باعث گسترش بوروکراسی دولت میشود، عدهای دیگر مدعی هستند که کمکهای رسمی توسعهای باعث رشد اقتصادی میشود. با این حال اثرات نهایی کمکهای رسمی توسعهای بر رشد اقتصادی، به نحوه اثرگذاری آن بر رفتار مالی دولت بستگی دارد.
این مقاله به دنبال تحلیل اثرات کمکهای رسمی توسعهای بر رفتار مالی دولت درکشورهای منتخب درحال توسعه آسیایی به روش دادههای تابلویی[۲] در دوره (۲۰۰۹-۱۹۹۰)، است. نتایج تجربی بیانگر این است که کمکهای رسمی توسعهای در کشورهای مورد بررسی، اثرات مثبت و معنیداری بر مخارج سرمایهای دولت داشته است و تأثیر معنیداری بر مخارج مصرفی و درآمدهای دولت نداشته است. همچنین، کمکهای رسمی توسعهای جایگزین[۳] استقراض دولت شده است.
[۱]. Official Development Assistance
[۲]. Panel Data
[۳]. Crowds out
فواد مولودی، حامد یزدخواستی، نیلوفر قربانی،
دوره ۱۲، شماره ۴۸ - ( زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده
استعاره ـ در معنای عام خود ـ هرگونه انتقال معنا از چیزی به چیز دیگر است. آشکار است که بخش بزرگی از مطالعات انسانی (از مطالعات حوزۀ زبان و ادبیات تا مطالعات روانشناختی، فلسفی و جامعهشناختی) بررسی شیوههای این انتقال معنا و مطالعۀ چگونگی آن است. در مطالعات زبانی مربوط به استعاره، درباب شیوۀ انتقال معنا از واژه یا عبارت «پایه» به جانب واژه یا عبارت «هدف»، دو رویکرد وجود داشته است: رویکردی که فرایند تشکیل استعاره را متقارن میداند و اصحاب آن معتقدند طرفین استعاره (پایه و هدف) نقش متوازن یا خنثایی را در فرایند استعاره ایفا میکنند؛ رویکرد دوم از نظرگاهی مخالف، فرایند استعاری را جهتدار میداند و بهباور طرفداران آن، در این فرایند واژه یا عبارت پایه نقش بیشتری دارد و معنای خود را به هدف تحمیل میکند. در مقالۀ حاضر، پس از مرور اجمالی آرای اندیشمندان رویکردهای مذکور، به این پرسش اساسی پرداخته شده که چه عواملی بر متقارن یا نامتقارن بودن فرایند استعاره اثر میگذارد. برای پاسخ به این پرسش، ضمن پیش چشم نهادن فرضیۀ تأثیر «زمان» و بهرهگیری از برخی مفاهیم نظریۀ نسبیت عام انیشتین (فضا ـ زمان، جهانخط، گرانش و تانسور) کوشیده شد نقش عامل «زمان» در ایجاد نیروی گرانشی در فضا ـ زمانِ ذهن نشان داده شود. کیفیگرایی و سیالیت یافتههای نظریۀ نسبیت درباب «زمان» و سازگاری آن با منظر مطالعاتی مقاله حاضر دربارۀ زبان و ذهن، تنها دلیل انتخاب این نظریه بوده است. درنهایت این نتیجه بهدست آمد که عامل «زمان» در نامتقارن بودن فرایند استعاره میتواند اثرگذار باشد: هرچه واژه یا عبارت پایه آشناتر باشد (به تعبیر دیگر، قدیمیتر باشد)، نیروی گرانشی بیشتری دارد و بیشتر میتواند معنای خود را بر هدف فرافکند و معنای آن را تحت تأثیر قرار دهد.
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده
کیفیت محیط زیست و سلامت در یک کشور، نقش مهمی بر بهره وری نیروی کار، تولید و رفاه خانوار دارد. آلودگی از طریق کاهش کیفیت زندگی و افزایش هزینه های سلامت، منجر به کاهش بهره وری نیروی کار، تولید و رفاه خانوار و نیز باعث نارسایی مکانیزم بازار می شود. در این شرایط، یک روش دولت برای درونی کردن پیامدهای جانبی منفی، اعمال قوانین و مقررات به منظور ممانعت از انتشار آلاینده ها است. در این تحقیق، اثرات هزینه های تخصیصی دولت در حوزه سلامت و جلوگیری از انتشار آلاینده ها در چارچوب یک الگوی رشد درونزا بررسی شده است. نتایج نظری و تجربی حاصل از حل الگو در وضعیت یکنواخت و تحلیل حساسیت صورت گرفته، بیانگر این است که اختصاص بخش بیشتری از مخارج تخصیصی دولت به حوزه سلامت و ممانعت از انتشار آلاینده ها، به جای پرداخت های انتقالی به خانوار، باعث افزایش نرخ رشد اقتصادی شده است. همچنین، از لحاظ نظری، افزایش در مخارج تخصیصی دولت در حوزه سلامت به جای مخارج ممانعت از انتشار آلاینده ها، اثر مبهمی بر نرخ رشد اقتصادی دارد، اما از لحاظ تجربی باعث افزایش نرخ رشد اقتصادی شده است.