جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای کیانی بارفروشی
هاله کیانی بارفروشی، قدسیه رضوانیان،
دوره ۱۰، شماره ۳۷ - ( بهار ۱۳۹۶ )
چکیده
با رشد مجلات و پژوهشهای ادبی دانشگاهی در سالهای اخیر، رویکردهای آسیبشناختی در جهت تبیین ضعفها و کاستیهای این پژوهشها شکل گرفتهاست. اما به نظر میرسد اغلب این پژوهشها به توصیف معلول پرداخته-اند و کمتر رویکردی علّی به تحلیل این مسأله دارند.
در این مقاله پژوهشهای ادبی دانشگاهی در سه سطح مورد بررسی قرار گرفتهاند: سطح اول به بررسی هژمونیهای ایدئولوژیک حاکم بر تلقی از ماهیت ادبیات و پژوهشادبی در ایران و تأثیرات آنها در پژوهشهای ادبی دانشگاهی اختصاص یافتهاست. بر این اساس الگوهای فکری حاکم بر پژوهشهای ادبی، نوعی ماهیت تعلیمی، تفسیری، توصیفی و ذوقی را برای آن متصور میداند. سطح دوم به «روش پژوهش» در پژوهشهای ادبی دانشگاهی میپردازد و به کاربردن نظریههای ادبی را به عنوان «روش علمی» برای پژوهش ادبی با توجه به رویکردهای فرارشتهای، کثرتگرایی نظری، نگاه پساپارادایمی و مرکزگریز به این نظریهها با پرسش مواجهه میکند و در سطح سوم نیز اجزای یک مقالهی علمی پژوهشی با طرح مفاهیم روششناسی هرمنوتیک و مسألهمندسازی مورد توجه قرارگرفتهاست؛ اجزایی که نتایج این پژوهش نشانمیدهد اغلب کلیشهای و غیرضروری پنداشته میشوند.
هاله کیانی بارفروشی، غلامرضا پیروز،
دوره ۱۳، شماره ۴۹ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
مکتب رمانتیسم مقارن با قرن هجدهم در واکنشی دیالکتیکی به مکتب کلاسیسم و نئوکلاسیسم و متأثر از مسائل فلسفی، سیاسی و اجتماعی عصر بهظهور پیوست. تأکید رمانتیسم بر فردیت هنرمند، آزادی تخیل، اصالت احساس و تلاش برای ترسیم حقیقتی مثالی و متعالی که بهزعم رمانتیستها در پس واقعیت اثباتی و علمی وجود داشت، اساس این مکتب را تشکیل میدهد. مقارن با شکلگیری تجدد ادبی در ایران، برخی استادان دانشگاهی و سنتگرایان ادبی، ادبیات متجدد را تقلیدی از غرب و ترجمهای از آثار مکاتب غربی و ازجمله مکتب رمانتیسم معرفی کردند. این ایده در دهههای بعد عمدتاً بهدلیل ضعف پژوهش ادبی در ایران تثبیت شد. پژوهش حاضر نشان میدهد که نوع تلقی از مکتب رمانتیسم در ایران با بهحاشیهرانی برخی ویژگیهای ماهوی آن، انفکاک مؤلفههای این مکتب از بستر فلسفی و معرفتشناختی آنها و تلقی بعضاً نادرست از برخی مفاهیم همراه آن است. از آنجا که مکتبهای ادبی حائز مؤلفههایی مفهومسازیشده و ساختارمند هستند، پژوهش ادبی در ایران از این ساختار سهلالوصول جهت شرح و جریانشناسی ادبی بهره میبرد و با توصیف مؤلفههایی همچون عشق و طبیعت در انفصال کامل از سنت ادبیات فارسی و بدون توجه به تطور این ویژگیها از گذشته تا امروز، شناختی ناقص و گاه اشتباه از جریانهای ادبیات معاصر بهدست میدهد.
دوره ۱۳، شماره ۵۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
در این پژوهش، گزارههای پرسشی در اشعار فروغ فرخزاد در دو حوزۀ ۱) فکری، ۲) عاطفی بررسی شده است. بر اساس یافتههای پژوهش، گزارههای پرسشی در اشعار فروغ فرخزاد بر «جستجوگری» او دلالت دارد و در سه محور جستجوی عشق، جستجوی خود یا هویّتیابی و جستجوی انسانیّت بازتاب یافته است. فروغ در فرایندِ هویّتیابی، چیستی عشق، زندگی و کیستی خود را مورد تأمّل و پرسش قرار میدهد. تحلیل گزارههای پرسشی از دید عاطفی، نشان میدهد، عشق که محور اصلی پرسشگری در دو دفتر نخست اوست بتدریج محوریّت خود را در دفترهای بعدی از دست میدهد و پرسشهای او از لحاظ کمّی و کیفی، دگرگون میشود. مخاطبِ گزارههای پرسشیِ فروغ نیز نمودی از دگردیسیِ فکری و عاطفی اوست و این پژوهش نشان میدهد که مخاطب او از «منِ» شخصی و یا مخاطب فرضی بتدریج به ضمیری قابل تأویل به تمام خوانندگان و مخاطبی عام و جهانشمول تغییر مییابد که دال بر گسترده شدن دیدگاههای فکری و عاطفیِ اوست.