جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای پورعظیمی
سعید پورعظیمی، مصطفی قهرمانی،
دوره ۵، شماره ۲۰ - ( زمستان ۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده از آن¬جا که امثال، برخاسته از تجربه¬های حیات قومی¬اند با مطالعه¬ی آن¬ها می¬توان ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هر قوم را بازشناخت. ساختار سیاسی ایران تا دوره¬ی مشروطیت، با استبداد شناخته می¬شود که در آن، پادشاه پیوسته در رأس قدرت بود و مردم همگی رمه¬ی او به شمار می¬رفتند. حاکمیت استبداد، رواج اندیشه¬ی جبرباوری، فقدان زمینه¬های عقلانی و فلسفی در جامعه، سرسپردگی و نفی فردیت از جمله عواملی هستند که در طول تاریخ ایران سبب شکل¬گیری سخنان و امثالی شده¬اند که بنیان هرگونه تعقل، حرکت اجتماعی و پیشرفت را سست کرده¬اند. امثال و حکم به عنوان نمایان¬ترین تجلی¬گاه اندیشه و مهمترین دستورالعمل زندگی عامه¬ی مردم، بخش درخوری از فرهنگ و زبان ایرانیان را تشکیل می¬دهد و ازین¬رو برای شناخت و تحلیل فرهنگ ایرانی بسیار کارآمد است. در این مقاله به بررسی چند مورد اساسی از پیش¬زمینه¬هایی پرداخته¬ایم که پذیرش و پرورش استبداد را در میان مردم موجب شده و در امثال و حکم نمود یافته¬اند. نتیجه آن¬که استبدادپذیری پیش و بیش از آن¬که ناشی از اعمال قدرت باشد، دارای زمینه¬هایی فرهنگی است و قرون متمادی ذهن و زبان مردم را شکل داده است.
سعید پورعظیمی،
دوره ۸، شماره ۲۹ - ( بهار ۱۳۹۴ )
چکیده
روابط عارف قزوینی در جایگاه «شاعر ملی ایران» با برخی از نامدارترین چهرههای عصر خویش و فراز و نشیب این مناسبات و دگرگونی آرای عارف دربارهی برخی از آنها، روحیات و عقاید او را به روشنی آینگی میکند. بدبینی، سوءظن، واکنشهای عصبی و پرخاشگرانه که با حساسیت و صداقت بسیار در آمیخته، اساس شخصیت و مواجههی عارف با دیگران را شکل میدهد؛ هم از این روست که دوستیها و دشمنیهای عارف گذرا و متزلزل است و موجبات انزوا و مردمگریزی او از یک سو و آزردگی و کدورت دوستانش از سوی دیگر را فراهم میآورد. بر اینهمه باید روحیهی انقلابیِ یکسونگر و میهنپرستی بیمرزِ عارف و نگاه اغراقآمیزِ حاصل از این اندیشهها را نیز افزود که منشِ دشمنتراش او را تشدید کرده است. این مقاله از خلال نامهها، خاطرات و دیگر نوشتههای عارف، آرای او را دربارهی حسن تقیزاده، اشرفالدین گیلانی، احمد کسروی، ملکالشعرای بهار، وحید دستگردی و رضاخان بیان میدارد و ریشههای نزاع و خصومت میان عارف و آنان را به بحث میگذارد و از این رهگذر علل تنهایی و انزوای محبوبترین شاعر عصر مشروطه در دههی پایانی زندگیاش را عیان میکند.
سعید پورعظیمی،
دوره ۱۷، شماره ۶۷ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده
در سال ۱۳۲۱ سیّد هادی حائری (کوروش) مجموعهای از اشعار منتشرشدۀ عارف قزوینی را که پیشتر در کتاب منتخباتی از دیوان ابوالقاسم عارف (بهکوشش سِر دینشاه سلیسیتر ایرانی) و عارفنامۀ هَزار (مجموعه مکاتبات عارف و محمدرضا هَزار شیرازی) چاپ شده بود، بهعلاوۀ چند شعر دیگر تحت عنوان جلد دوم دیوان عارف قزوینی در بنگاه بازرگانی گلبهار کرمان (در تهران) منتشر کرد.
حائری در سال ۱۳۷۲ با انتشار کتاب آثار منتشرنشدۀ عارف قزوینی تغییر و تحریف و حذف و انواع دگرگونیها در شعرهای عارف را به انگیزههای ایدئولوژیکِ مذهبی، سیاسی، مصلحتاندیشانه، تغییرهای ذوقی و رفع خطاها و لغزشهای زبانی (دستوری، منطقی = معنایی) و عروضی دنبال گرفت تا هم انتقادهای آتشین عارف به نهاد و متولیان روحانیت را محو کند، هم از او شاعری ضد رضاشاه و مخالف با نظام سلطنت بسازد، هم هزل و هجاها و سخنان گزندۀ شاعر ملی را بزداید و سرانجام بیتهای محذوف را با تصرفهایی خودسرانه در شعرهایی برساخته بهکار گیرد.