جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای پورابراهیم

شیرین پورابراهیم، مریم سادات غیاثیان،
دوره ۶، شماره ۲۳ - ( پاییز ۱۳۹۲ )
چکیده

نظریه استعاره شناختی معتقد است که زبان عادی و زبان ادبی، از جهاتی در مفهوم سازی مفاهیم شبیه هم و از جهاتی متفاوتند. مقاله حاضر، در صدد پرداختن به خلاقیت های حافظ در تصور مفهوم عشق در چارچوب این نظریه است. مفهوم عشق در شعر حافظ به کمک راهبردها یا ابزارهای شناختی رایجی چون استعاره، تصویر، مجاز و جاندارپنداری مفهوم سازی می شود، اما به نظر می رسد حافظ شیوه های خلاقانه تری را در استعاره های شعری عشق به کار برده است. به منظور کشف شاخص های تأثیرگذار در مفهوم سازی متفاوت عشق، دو سوال مهم مطرح می شود: مفهوم سازیِ شعری عشق چه تفاوتی با مفهوم سازی عادی و رایج آن در زبان فارسی دارد؟ و، کدامیک از شاخص های چهار گانه کوچش(۲۰۱۰) در آفرینش خلاقیت استعاری در شعر حافظ نقش پررنگ تری دارد؟ بررسی داده های تحقیق نشان می دهد که عشق در زبان حافظ، مانند زبان های دیگر و مانند زبان فارسی از مفاهیم آتش، سفر، مستی، و غیره به عنوان حوزه مبدأ کمک می گیرد. اما مفهوم سازی آن از نظر چهار شاخص گسترش، تفصیل، زیرسؤال بردن، و تلفیق، با زبان عادی فرق دارد. به نظر می رسد آنچه باعث می شود زبان شعر، از زبان عادی متمایز شود، کاربرد خلاقانه مفهوم سازی های استعاری، جاندارپنداری، استعاره های تصویری و مجاز مفهومی باشد. همچنین از میان چهار شاخص مطرح در استعاره های مفهومی شعری، تلفیق و تفصیل بیشترین و زیرسوال بردن کمترین کاربرد را داراست.همچنین حافظ از استعاره های تخیلی نو در مفهومسازیِ عشق بسیار بهره برده است.

دوره ۷، شماره ۳ - ( شماره ۳ (پیاپی ۳۱)- ۱۳۹۵ )
چکیده

این مقاله می‌کوشد تا نوع راوی و وجهیت حاکم بر دیدگاه راوی را در داستان کوتاه بهرام صادقی با عنوان «صراحت و قاطعیت» (۱۳۸۸) بررسی کند. این مطالعه بر‌اساس الگوی پیشنهادی سیمپسون (۱۹۹۳) صورت می‌گیرد که در آن روایت و زاویه دید با دیدگاهی زبان‌شناختی بررسی می‌شوند. هدف این پژوهش، تعیین نوع راوی و نوع وجهیت این داستان می‌باشد. بنابراین در وهله اول تلاش بر آن است که دریابیم از میان انواع راوی طرح‌شده در الگوی سیمپسون، این داستان به کدام نوع تعلق دارد و سپس بررسی نماییم که آیا وجهیت داستان مثبت، منفی یا خنثی است. فرض ما این است که راوی این داستان سوم شخص روایی و داستان دارای وجهیت خنثی است. در این تحقیق، داده‌ها بر‌اساس مقولات و ابزارهای تحلیلی معرفی‌شده در نظریه، مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرند؛ بنابراین روش این تحقیق توصیفی_ تحلیلی است. بررسی این داستان نشان می‌دهد که راوی از نوع «ب» (سوم شخص در حالت روایی) است که با اراده و اختیار تام وارد ذهن شخصیت‌ها می‌شود. با بررسی ابزارهای وجهی به‌کار‌رفته در تک‌تک جملات داستان مشخص می‌شود که راوی در درجه اول از افعال و قیود تمنایی و سپس جملات بیان‌کننده عقیده، جملات عام، فعل‌های امری، قیود و صفات ارزیابانه که همگی نشان‌گر وجهیت مثبت هستند، استفاده کرده است. همچنین راوی برای نشان دادن نحوه رخ دادن سوء تفاهمات و همچنین ارزیابی موقعیت، از برخی ابزارهای زبانی مرتبط به وجهیت منفی استفاده کرده که عمده‌ترین آن‌ها افعال شناختی است.

دوره ۱۰، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۸ ۱۳۹۸ )
چکیده

نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون (۱۳۹۰) مدعی است، ارتباط محکمی میان تجربه‌های ‌محیطی و مفهوم‌سازی‌های بشر وجود دارد که در زبان جلوه می‌کند. گفتمان ادبی و شعر نیز پیرو قواعد زبان است. از سوی دیگر، نقد بوم­گرا بررسی رابطه میان انسان و طبیعت را محور مطالعات ادبی خود قرار می‌دهد. التقاط این دو رویکرد معنایی و ادبی، چارچوبی برای بررسی رابطه‌های شناختی شاعر با محیط و انعکاس آن در اثر وی است. زبان شعر متأثر از تجربیات زیست‌محیطی شاعر است. این مقاله تلاش می­کند، تأثیر تجربیات ‌محیطی سلمان هراتی ـ شاعر معاصر ایرانی ـ را روی مفهوم‌سازی‌های اجتماعی ـ مذهبی موجود در شعر وی تحلیل کند. برای این منظور، ابتدا استعاره‌هایی که حوزه مقصد آن­ها، مفاهیم شهادت و امامت بود، استخراج شد. سپس، بر اساس نظریه استعاره مفهومی معاصر بررسی شد که محیط زیست این شاعر و اجزای تشکیل ‌دهنده آن چه نقشی در مفهوم‌سازی‌های موجود دارند. به عبارتی، چگونه و کدام حوزه‌های مبدأ از این زیست‌بوم استخراج شده ‌است. نتیجه این تحلیل نشان می‌دهد تجربۀ زیستی و فرهنگی سلمان تأثیر عمده­ای بر شکل­گیریِ گفتمان شعری او و تعامل فضای عاطفی و شناختی شعرش دارد و شاعر از سه حوزه مفهومی مبدأ نور، گیاه و آب و مفاهیم مرتبط با آن­ها برای مفهوم‌سازی شهادت و امامت بهره‌برداری کرده‌ است. استعاره «شهادت/ شهید و امامت/ امام/ ظهور طبیعت است» کلان­استعاره جاری در زیرساخت شعرهای سلمان است. ترسیم معرفت، توحید، عشق، پایداری، انتظار و دیگر مؤلفه‌های فرهنگ شهادت و امامت است که با کاربرد این استعاره‌ها در شعر وی برجسته شده‌اند.
 

 

دوره ۱۳، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۱ )
چکیده

چشم‌انداز زبانی به‌عنوان یکی از شاخه‏های جدید زبان‏شناسی اجتماعی به کاربرد و بررسی علائم و نشانه‏های زبانی به‌صورت نوشتاری در مکان‌‏های عمومی می‏پردازد. با توجه به این تعریف، تمام علائم جاده‏ای، بیلبورد‏های تبلیغاتی، اسم خیابان‏ها، اسم مکان‏ها، علائم تبلیغاتی مغازه‏ها، دیوارنوشته‏ها و غیره چشم‌انداز زبانی یک منطقۀ خاص را تشکیل می‏دهند. هدف از انجام این پژوهش تحلیل، بررسی و رمزگشایی دیوارنوشته‏ها در چارچوب مفهوم چشم‌انداز زبانی است. از آنجا که پدیدۀ چندزبانگی در چارچوب چشم‌انداز زبانی بسیار پراهمیت است، محققان این پژوهش کوشیدند تا بازنمود چندزبانگی را نیز در دیوارنوشته‏های کرمانشاه بررسی کنند. دیوارنویسی پدیده‏ای زبانی ـ اجتماعی و ابزاری برای بیان دل‏‌مشغولی‌ها و اندیشۀ مردم هر جامعه است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ میدانی است که به شیوۀ گردآوری اسنادی (عکس‌برداری)، به مطالعه تعداد ۲۰۰۸ دیوارنوشتۀ شهر کرمانشاه پرداخته است. از میان ۲۰۰۸ دیوارنوشته، ۱/۹۵ درصد دیوارنوشته‏های شهر به فارسی، ۰۸/۳ درصد به عربی و ۵/۱ درصد به انگلیسی است و هیچ دیوارنوشته‏ای به زبان کردی وجود ندارد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که دیوارنوشته‏های کرمانشاه بیشتر برگرفته از فرهنگ غیررسمی هستند که توسط تودۀ مردم بر دیوار‏ها نقش بسته‏اند. در بررسی بازنمود چندزبانگی در کرمانشاه و در مقایسۀ سه زبان فارسی، انگلیسی و عربی، زبان فارسی بیشترین مضامین ارزشی برآمده از فرهنگ رسمی و مضامین تبلیغاتی برآمده از فرهنگ غیررسمی را دربر داشت. دیوارنوشته‏های انگلیسی بیشتر مربوط به نام‏ها بودند و دیوارنوشته‏های عربی نیز مضمون عقیدتی‏ ـ مذهبی داشتند.
 

دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده

یکی از روشهای متداول و کارا برای اصلاح رفتار خاکهای مسالهدار، استفاده از ستونهای سنگی است . این ستون ها باعث افزایش ظرفیت باربری این نوع خاکها شده و نشست آنها را تحت بارهای وارده کاهش میدهند     . ستونهای سنگی ظرفیت باربری خود را به وسیله محصوریت ایجاد شده بهوسیله خاک اطراف بهدست میآورند     . در خاکهای ریزدانه بسیار نرم، فشار جانبی اعمالی به ستون کافی نبوده و ستونها تحت بارهای اعمالی دچار کمانش جانبی می شود     . یکی از روشهای جلوگیری از کمانش جانبی ستونها و ارتقاء عملکرد آنها در خاکهای بسیار نرم، استفاده از ستونهای سنگی صلب است     . در این مقاله نتایج یک مطالعه آزمایشگاهی و عددی که بهمنظور ارزیابی عملکرد ستونهای سنگی صلب از نوع شفته آهک متراکم برای اصلاح رفتار خاکهای   ریزدانه نرم انجام شده است، ارائه می شود     . در این پژوهش نمونههایی در ابعاد بزرگ متشکل از خاک رس و ستونهای شفتهآهکی متراکم با استفاده از تئوری سلول واحد در آزمایشگاه ساخته شده و با بررسی تأثیر پارامترهای مختلف، تحت بارگذاری قرار گرفته       -   استفاده شده است . نتایج آزمایشها نشان میدهد که ستون- V۸,۲ Plaxis اند. برای مدلسازی عددی نمونهها، از نرمافزار اجزاء محدود های شفتهآهکی متراکم بهمیزان قابل توجهی موجب افزایش ظرفیت باربری و کاهش نشست خاکهای ریزدانه نرم می شود و با   افزایش نسبت مساحت، تأثیر استفاده از این ستونها در بهبود رفتار خاک، مشهودتر میشود     . مقایسه نتایج آزمایشگاهی و نت ایج حاصل از مدلسازی عددی نشان میدهد که انطباق خوبی بین نتایج وجود داشته و میانگین اختلاف بین نتایج     ۶% است .  

صفحه ۱ از ۱