جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای ماه وان
فاطمه ماه وان،
دوره ۵، شماره ۱۷ - ( بهار ۱۳۹۱ )
چکیده
نگارگران مضامین مختلفی از متون ادبی را به تصویر میکشیدند. اما تصویرگری اثر ادبی آن گاه جذبه بیشتری پیدا میکرد که نگارگر داستانی را با مضمون هنرمندی یک نقاش به نقش درمی آورد. داستانی که از بیشترین ارتباط با زندگی، علایق و تمایلات نگارگر برخوردار است. چنین مضمونی این سؤال را در ذهن مخاطب، و بی تردید در ذهن نگارگر، ایجاد می کند که چه شیوه ای را برای تصویرگری این مضمون باید برگزید؟
در این جستار درصدد هستیم تا ضمن مطرح کردن دو فرضیه، شیوههای مصوّرسازی داستانی با مضمون هنرمندی یک نقاش را بررسی کنیم. این پژوهش بررسی دو نگاره از میرک با مضمون هنرمندی شاپور نقاش در خسرو و شیرین نظامی را شامل می شود. در این بررسی درپی آنیم تا ضمن تحلیل شیوههای مصوّرسازی مضمون هنرمندی نقاش، کارکرد و نقش هریک از شیوههای محتمل را نیز تبیین کنیم. همچنین برآنیم تا به الگویی از مصوّرسازی مضمون هنرمندی نقاش دست یابیم.
فاطمه ماه وان،
دوره ۶، شماره ۲۲ - ( تابستان ۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده: نگارگر برای مصوّرسازی، ویژگی¬های تصویری متن ادبی را اخذ کرده و آن¬ را در قالبی هنری به تصویر می¬کشد. قابلیّت¬های تصویری متون یکسان نیست و شیوه مصوّرسازی به فراخور قابلیّت¬های تصویریِ متن، تغییر می¬کند. در این جستار با انطباقِ عناصر متنی و ساختارهای تصویریِ مقامات حریری، درصدد برآمدیم تا قابلیّت¬های تصویری نوع ادبیِ مقامه را بررسی کنیم. پرسش پژوهش، این است که آیا نوع ادبی مقامه، شیوه خاصی از تصویرگری را طلب می¬کند؟ ویژگی¬های سبکی مقامه چه تأثیری بر نوع تصویرگری آن دارد؟ برای پاسخ به پرسش مذکور، متن مقامات حریری را با نگاره¬های آن انطباق می¬¬دهیم. حاصل انطباق متن و تصویر، دو ساختار کلّی را در تصویرسازی مقامات حریری نمایان می¬¬سازد: ۱ـ ساختارهای تصویری همانند ۲ـ ساختارهای تصویری چندگانه. حاصل پژوهش، مبیّن سبک شاخصی از تصویرسازی در مقامات حریری است که می¬توان آن را به عنوان الگوی تصویرسازیِ مقامات معرّفی کرد. کلید واژه¬ها: مقامات حریری، تصویرگری، نگارگری، مقامه، نسخ مصوّر
دوره ۸، شماره ۳۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۹ )
چکیده
قصههای عامه در دورۀ قاجار در میان مردم محبوبیت و شیوع بیشتری یافت. ظهور چاپ سنگی در این دوره به نشر و گسترش این داستانها کمک بسیاری کرد. بهویژه چاپهای سنگی مصور که داستانها را با زبان تصویر و با جذابیت بیشتری برای مردم بیان میکردند. داستان «نوشآفرین گوهرتاج»، داستان عامۀ منثوری از دورۀ قاجار در شرح عشق شاهزاده ابراهیم، فرزند پادشاه چین، برای رسیدن به معشوقش نوشآفرین گوهرتاج، دختر پادشاه دمشق است. نویسنده و زمان تألیف این داستان عامه معلوم نیست. چاپهای سنگی متعدد نوشآفرین گوهرتاج، حاکی از مقبولیت و محبوبیت آن نزد عموم مردم است. با توجه به اهمیت این داستان نزد مردم، پژوهش حاضر یکی از مهمترین چاپهای سنگی این داستان، یعنی نخستین چاپ سنگی مصور نوشآفرین گوهرتاج، مورخ ۱۲۶۳ق محفوظ در آکادمی ملی لینچی در رم را بررسی میکند. نسخۀ مذکور به ۵۷ نگاره به قلم برجستهترین تصویرگر کتب چاپ سنگی، یعنی میرزا علیقلی خویی، مزین است. در این جستار، داستان عامۀ «نوشآفرین گوهرتاج» معرفی و اهمیت چاپهای سنگی در ترویج این داستان بررسی میشود. بخش اصلی مقاله به تحلیل نگارههای این نسخه از منظر چهرهپردازی و پیکرهنگاری، تصویرگری موجودات موهوم و افسانهای و ترسیم صحنههای رزم و بزم اختصاص دارد. حاصل پژوهش نشان میدهد که تصویرگر نسخه در تلاش بوده است تا نگارهها را به شیوهای مردمپسند و متناسب با نیازهای عصر خود بهتصویر درآورد.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
تصویر زبانی بین المللی است، یعنی مردم با هر ملیّت، نژاد و زبانی میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و به ترجمان نیازی ندارد. قلعه الموت از مهمترین قلاع اسماعیلیه است اما برای بررسی آن عمدتاً به منابع تاریخی رجوع شده و منابع تصویری، به طور اخص نگارهها، مورد توجّه قرار نگرفته است. با توجه به اینکه تصویر روشنی از قلعه الموت پیش از حمله مغول و تخریب آن در دست نیست، این پژوهش قصد دارد بر مبنای نگارهها موقعیّت و جایگاه الموت را بررسی کند و نشان دهد چگونه از این تصاویر میتوان برای بازسازی قلعه مدد جست؟ جستار حاضر در تلاش برای یافتن تجسمی از قلعه الموت، نگارههای سه متن تاریخی کهن یعنی جهانگشا، چنگیزنامه و جامع التّواریخ را بررسی میکند. موقعیت جغرافیایی الموت، کاشیهای زرین فام قلعه، تصویر هلاکو خان و... از جمله مواردی است که از رهگذر این نگارهها به دست میآید. حاصل پژوهش نشان میدهد نگارهها به ارائه تجسّمی از قلعه پیش از تخریب و در هم شکستن عظمتش کمک کرده و در واقع روایت متنی را به روایت تصویری تبدیل میکنند.