جستجو در مقالات منتشر شده


۱۳ نتیجه برای فتوحی رودمعجنی


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

یکی از ویژگی‌های زبانی برجسته در اشعار آزاد نیما، نحو متشخّص و متمایز اوست. نیما از این شاخصۀ زبانی خود با عنوان «تلفیقات صرفی و نحوی» نام برده است. بررسی تلفیقات نحوی نیما نشان می‌دهد که این تلفیقات در شعر نیما کارکردهایی دارد که یکی از این کارکردها، نقش آن در ایجاد موسیقی شعر است.از آنجا که تلفیقات نحوی مربوط به صفت، در شعر نیما بسامد بالایی دارد، این مقاله بعد از تبیین انواع تلفیقات نحوی نیما در صفت؛ نظیر گسترش صفت، فاصله انداختن میان موصوف و صفت، کاربرد صفت جانشین موصوف و... به بیان کارکرد آن در ایجاد موسیقی شعر نیما می‌پردازد و نتیجه می‌گیرد که نیما از طریق تلفیقات نحوی خود به‌ویژه دربارۀ صفت، سعی کرده به موسیقی طبیعی کلام که متناسب با احساس و مضمون شعر است، دست یابد.
 
محمود فتوحی رودمعجنی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۷ )
چکیده

دومین شماره مجله ‌نقد ادبی به یاری خداوند و به همت و پایمردی دوستان و نویسندگان مقالات توفیق انتشار یافت. در این شماره که بخش عمده آن نتیجه کوشش‌های جناب آقای دکتر حسین پاینده است، رویکرد «روایت‌شناسی» غلبه دارد و از هفت مقاله ‌این شماره، چهار مقاله به مباحث روایت در داستان اختصاص یافته است.
محمود فتوحی رودمعجنی،
دوره ۱، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۸۷ )
چکیده

اثر ادبی تأویل پذیر و چندمعناست. این ویژگی تا حدود زیادی مولود زبان مجازی و صناعات بیانی متن است. این مقاله می کوشد تا نقش زبان مجازی و صناعات ادبی را در شکستن ساختار عادی زبان، تعلیق معنای قطعی، و واسازی متن ادبی بررسی کند. برای این منظور، صناعات معنوی را بر اساس نقشی که در ابهام آفرینی و فاصله گذاری میان متن ادبی و زبان قراردادی ایفا می کنند از مجاز مرسل تا پارادوکس رده بندی می کند. پس از بحث درباره نقش هر یک از آن ها در تکثر معانی و ابهام متن، به این نتیجه می رسد که ماندگاری و پویایی متن در تاریخ، مرهون ابهام و تأویل پذیری حاصل از مجازها و صناعات بلاغی آن است. زبان مجازی، ذاتاً ساخت شکن است؛ زیرا نخست با تغییر گونه بیان، معنای متفاوتی را پیشنهاد می کند و در مرحله دوم امکان قطعیت معنای پیشنهادی را رد، و آن معنای قطعی را انکار می کند. بنا براین، متن ادبی در جریان خوانش های مختلف از طریق پنهان سازی و تعلیق معنا، پیوسته در کار شکستن ساختار خویش و بازسازی آن است و از رهگذر همین تفاوت و تعلیق، قابلیت گفت وگو با تاریخ و نسل های مختلف را می یابد.

دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

در تاریخ مطالعات زبان و ادبیّات فارسی در غرب، یکی از برجسته‌ترین چهره‌های ادبی آمریکا رالف والدو امرسن (۱۸۸۲- ۱۸۰۳) است که علاقه‌اش به شعر و اندیشه شاعران ایرانی، موجب شد علاوه بر ارائه ترجمه از اشعار شاعران ایرانی به زبان انگلیسی، تحت‌تأثیر شعر فارسی و به خصوص غزلیّات حافظ، شعرهایی با گرایش‌های شرقی بسراید. افزون بر آن، امرسن مقاله‌ای با عنوان «درباره شعر فارسی» نوشته است که اطلاع از محتوای آن در روشن‌کردن ذهنیت او درباره شعر فارسی و چگونگی شکل‌گیری شناخت وی از شاعران ایرانی نقش مهمی دارد. این مقاله جایگاه شاعران ایرانی را در نگاه او نمایان کرده و برداشت امرسن را از شخصیت و اندیشه حافظ در مقام شاعری آزاد‌اندیش نشان می‌دهد. هدف این پژوهش واکاوی ذهنیت امرسن بر اساس مقاله «درباره شعر فارسی» است. ابتدا به بررسی منابع شناخت وی از ادب شرق و شعر فارسی می‌پردازیم، سپس مبانی درک او از افق‌های معنایی اشعار عارفانه شاعران ایرانی مطرح می‌شود و در پایان بررسی نگرش تحسین‌آمیز وی نسبت به شخصیت و اندیشه حافظ ارائه می‌شود، از جمله آزاد‌اندیشی، اعتقاد به عشق استعلایی، استفاده از تخلّص، ساختارهای دولایه‌ای شعر حافظ و مواردی از این دست قرار داده که هر یک در جای خود مورد بررسی قرار خواهند گرفت. این بررسی نشان می‌دهد که به دلیل تفاوت‌های زبانی و فرهنگی، گاهی خطاهایی در برداشت وی از شعر شاعران ایرانی به چشم می‌خورد، به همین دلیل موضوع بعدی مورد بحث در این جستار، بررسی خطاهایی است که در ترجمه‌های امرسن از بعضی از این مفاهیم ایجاد شده است. به احتمال زیاد این خطا‌ها می‌توانند ناشی از مراجعه امرسن به ترجمه‌هایی باشد که از تنگنای چند زبان عبور کرده‌اند.
محمود فتوحی رودمعجنی، محمد افشین وفایی،
دوره ۲، شماره ۶ - ( تابستان ۱۳۸۸ )
چکیده

نظریه تاریخ ادبی هرمنوتیکی به جای سرگذشت مؤلف و متن، «تاریخ خوانندگان متن» یا «تاریخ ادبیات مخاطبان» را پیشنهاد می¬دهد. از این دیدگاه، عیار ادبیت یک متن مثلاً دیوان حافظ بر اساس میزان سرزندگی، پویایی و قابلیت مکالمه اش با نسل های روزگاران مختلف سنجیده می شود. پس مورخ ادبی، باید «تاریخ تأثیر» حافظ در مخاطبان پس از خود را به نگارش درآورد. او با این کار در حقیقت تاریخ «حیات دیوان حافظ» و «تاریخ معانی شعر حافظ» یعنی سرگذشت یک متن پس از تولد، و حرکت آن در تاریخ را می نویسد. این مقاله از رهگذر بازشناسی خوانندگان حافظ در سده نهم به بررسی پژواک صدای این شاعر در حدود یک سده پس از مرگ وی می پردازد و بر اساس اطلاعات به دست آمده از منابع سده های هشتم و نهم، خوانندگان را بر مبنای نوع خوانشی که از کلام حافظ دارند رده بندی می کند. همچنین پایگاه اجتماعی حافظ را بر اساس اطلاعات زندگی نامه ای و نیز القاب و عناوینی که به حافظ می دهند نشان می دهد و در نهایت سیر تطوّر موقعیت و معنای شعر حافظ را از سادگی به پیچیدگی و از گفتمان ادبی به درون گفتمان قدسی به تصویر می کشد.
محمود فتوحی رودمعجنی،
دوره ۳، شماره ۱۰ - ( تابستان ۱۳۸۹ )
چکیده

این مقاله سخن منثور صوفیانه را در دو گونۀ متقابل رده‌بندی می‌کند: یکی سخن مغلوب و دیگری سخن متمکّن. دو اصطلاح مغلوب و متمکّن را برخی از صوفیان در آثارشان به کار برده‌اند. بنیاد تفاوت‌های این دو گروه از متن‌ها عبارت‌اند از: خاستگاه معرفتی، منبع آگاهی، محتوای متن و نقش و کارکرد زبان در گفتمان نثر عرفانی. متن‌های متمکّن حاوی مفاهیم اجتماعی و برآمده از آگاهی ایدئولوژیک و عقاید گروه صوفیان‌اند، آن‌ها وضعیتی را سازمان‌دهی و تثبیت می‌کنند و زبان در آن‌ها نقش تنظیم‌کنندگی دارد. دسته دوم متن‌های مغلوب‌اند که مولود تجربه‌های ‌شخصی‌اند و جهان متنی و تصویر تازه‌ای می‌سازند. از لحاظ دلالی، متن مغلوب گشوده و تأویل‌پذیر است و قطب استعاری زبان در آن غلبه دارد؛ اما متن متمکّن در شمار متن‌های بسته است. مقاله در پایان، سیر دگردیسی زبان نثر صوفیانه را از جانب کلام متمکّن به سوی کلام مغلوب بیان می‌کند.
محمود فتوحی رودمعجنی،
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( بهار ۱۳۹۲ )
چکیده

 مقالات وارده به فصلنامۀ نقد ادبی
محمود فتوحی رودمعجنی،
دوره ۷، شماره ۲۷ - ( پاییز ۱۳۹۳ )
چکیده

.

دوره ۸، شماره ۳۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۹ )
چکیده

تفریح و سرگرمی یکی از شناخته‌شده‌ترین اهداف قصه است. در این مقاله، نشان داده خواهد شد که قصه علاوه بر سرگرمی، نقش مهمی در اهداف و وضعیت سیاسی و اجتماعی در عصر صفوی داشته است. بدین منظور، قصه‌های منثور عصر صفوی بر اساس رویکرد اغراض و اهداف تحلیل شده است. اولین هدف مهم در قصص این دوره، «تبلیغ مبانی مذهبی» است. نقالان در این دوره، با تبلیغ مذهب رسمی کشور، سعی در ترویج، تحکیم و تثبیت مبانی مذهبی در میان عامه داشته‌اند. مقصود دیگر قصص این دوره، مباحث «سیاسی و اجتماعی» در دو حوزۀ «نقال، در نقش تثبیت‌کننده/ شکل‌دهنده به هویت ایرانی» و «نقال، در نقش موعظه‌گر سیاسی ـ اجتماعی» بررسی خواهد شد. غرض دیگر قصص این دوره، مباحث «روان‌درمانی» است. متونی سرشار از خیال‌پردازی که از طریق هم‌ذات‌پنداری یا فراموشی حاصل از غرقه‌گی، سبب سلامت افراد را فراهم می‌آورده است. هدف دیگر قصص منثور عصر صفوی، «تفریحی و سرگرم‌کنندگی» است. بر اساس آمار مستخرج از قصه‌ها، نشان داده خواهد شد که کدام­یک از اهداف قصه در این دوره، نسبت­به اهداف دیگر دارای اهمیت بیشتری بوده است و چرا.
محمود فتوحی رودمعجنی،
دوره ۹، شماره ۳۴ - ( تابستان ۱۳۹۵ )
چکیده

واژۀ مضمون از کلیدواژه‌های اصلی فن شعر فارسی در سبک هندی است‌‌. این واژه که از میانۀ قرن دهم به یک اصطلاح فنی در هنر شعر فارسی بدل شده است مترادف «معنی، محتوا، مفهوم، منطوق، مقصود یا فحوا و لحن کلام» نیست‌‌. مسأله این مقاله بازشناسی ماهیت مضمون به عنوان هنرسازۀ اصلی مکتب ‌نازک‌خیالی (سبک هندی) است‌‌. مقاله می‌کوشد چیستیِ «مضمون» و سازوکار «مضمون‌بندی» را از دیدگاه شاعران و تذکره‌نویسان آن دوره بازشناسد‌‌. برای این منظور نخستین کاربردهای مضمون در مقام یک اصطلاح فن شعر را از پایان قرن دهم تا پایان قرن دوازدهم رصد کرده و هشت ویژگی مضمون را از خلالِ سخن شاعران و منتقدان سبک هندی شناسایی نموده و در نهایت تعریفی از مضمون ارائه کرده است‌‌. همچنین بر اساس سه فعل پر کاربرد مرتبط با مضمون (یافتن، بستن، رساندن)، سه فرایند مضمون‌آفرینی در سبک هندی را از هم متمایز ساخته است‌‌. و به روند رو به پیچیدگی صناعت مضمون از صائب تبریزی تا ناصر علی سرهندی در پایان قرن دوازدهم اشاره کرده است‌. 

دوره ۱۱، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۹ )
چکیده

یکی از مباحث اصلی در تاریخ‌نگاری میزان اعتبار شخصی و مرجعیت تاریخ‌نگار است. اهمیت این امر از آنجاست که هر چه میزان اعتبارِ شخصی تاریخ‌نگار بالاتر باشد، میزان اقناعِ مخاطب به­طبع آن بالاتر می‌رود. در این جستار میزانِ تأثیرگذاری تاریخ‌نگار در اقناعِ مخاطب و شیوه‌ها و تمهیداتِ بلاغی و زبانی که به اعتبارِ سخنِ تاریخ‌نگار در جهت باورپذیریِ بیشترِ مخاطب به کار گرفته می‌شده است، موردِ بررسی قرار خواهد گرفت. در این مقاله با به­کارگیری روشِ نقدِ نو ـ ارسطویی برآنیم تا اعتبارِ شخصیِ تاریخ‌نگار و راهبردهایی را که تاریخ‌نگار برای بالا بردن اعتبارِ  شخصیِ خود به­کار می­برده است، نشان دهیم. از آنجایی که یکی از کارکردهای متن‌های تاریخی در راستای تحکیم و تثبیت حکومت­‌ها نوشته می‌شوند، این متن‌ها آوردگاه استفاده از تمهیداتِ بلاغی و زبانی‌اند. تاریخِ فتوحاتِ شاهی اثرِ امینیِ هروی به­دلیلِ اینکه از نخستین تاریخ‌های نوشته­شده  و مؤثر در شکل‌گیری دولت و ایدئولوژی صفویان است، انتخاب شد، چراکه نقش و اعتبارِ شخصیِ تاریخ‌نگار و شیوه‌های اقناع‌گری وی بسیار اهمیت دارد.
 
 
محمود فتوحی رودمعجنی،
دوره ۱۵، شماره ۶۰ - ( زمستان ۱۴۰۱ )
چکیده

فلسفه و شعر اگرچه همواره از قلمروهای پرطرفدار معرفت بشری بوده‌اند، اما میان آن دو ستیز و ناسازگاری دیرینه‌ای در جریان بوده است. این جستار در پی آن است تا نشان دهد که نسبت فلسفه و شعر از قرن بیستم به این سو از دشمنی به جانب خویشاوندی گراییده است؛ هر چه به روزگار کنونی نزدیکتر می‌شویم فیلسوفان ـ به‌ویژه در فلسفۀ قاره‌ای ـ از نگاه ستیزه‌جویانۀ  افلاطون‌گرا به شعر فاصله می‌گیرند و به خویشاوندی شعر و فلسفه بیشتر توجه دارند. بر پایۀ این خویشاوندی، مقاله چهار شباهت میان دو قلمرو شعر و فلسفه را مطرح می‌کند و نشان می‌دهد که دگرگونی نگاه به منسابات شعر و فلسفه، نتیجۀ تغییر نگرش معرفتشناختی به شعر بوده است.

سیده فاطمه حسینی، محمود فتوحی رودمعجنی،
دوره ۱۷، شماره ۶۵ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده

این پژوهش با استناد به اشعار دو دستنویس ۱۰۵۹ ق و ۱۰۸۳ ق دیوان صائب تبریزی، بیان می‌دارد که سبک شعری صائب پس از بازگشت از هند، تحولاتی را از ‌سر گذرانده ‌است، به گونه‌ای که دو طرز متفاوت در اشعار او قابل شناسایی است. این پژوهش با سبک‌شناسی بلاغی اشعار دو دستنویس، سیر تحول سبک صائب را ترسیم می‌کند و نشان می‌دهد که شاخصه‌های بلاغی شعر صائب در این دو طرز، تغییر یافته و از بیان استعاری به‌سوی نازک‌خیالی و بیان تمثیلی گراییده ‌است. سپس به شاخصه‌هایی می‌پردازد که فردیت سبک صائب را نمایان می‌کند و درنهایت، عوامل مؤثر در تغییر طرز شعر صائب را بررسی می‌کند و بر این نکته تأکید دارد که تحول سبکی شعر صائب همسو با تغییر نگرش هستی‌شناختی او پدید آمده ‌است.


صفحه ۱ از ۱