جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای علیزاده شعرباف


دوره ۶، شماره ۱۹ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده در این پژوهش صحّت انتساب متن زرّین‌ملک به نقیب‌الممالک و ارتباط آن به دربار قاجاری مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. به این منظور گزارههای قالبی مشترک میان این متن و دو اثر دیگر نقیب‌الممالک؛ یعنی امیر ارسلان و ملکجمشید را استخراج و بررسی نموده ایم. هرچند گزاره‌های قالبی، تمهید مشترک روایی در متون کلاسیک است، اما با توجه به تمایز نحوه بکارگیری و تفاوت صور بلاغی، می تواند در تعیین سبک شخصی و شناخت خالق اثر نقش مهمی ایفا نماید. گزاره های قالبی مشترک سه متن در این پژوهش به هشت دستۀ گزاره‌های قالبی آغازگر، پایانی، توصیفی، میان‌متنی، تشبیهی، سوگند، دشنام و دعا بخش‌بندی شده است. علاوه بر گزاره های قالبی، دیگر الگوهای همسانِ مشترک سه متن، در سه بخشِ ابیات، اسامی و طلسم‌های مشترک بررسی شده اند. برپایۀ همسانی پربسامد این الگوها و گزاره‌های قالبی مشترک می‌توان متن نسخه‌ خطی زرّین‌ملک را از نقیب‌الممالک، نقّال دربار ناصرالدین‌ شاه قاجاری دانست.

دوره ۸، شماره ۳۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۹ )
چکیده

تفریح و سرگرمی یکی از شناخته‌شده‌ترین اهداف قصه است. در این مقاله، نشان داده خواهد شد که قصه علاوه بر سرگرمی، نقش مهمی در اهداف و وضعیت سیاسی و اجتماعی در عصر صفوی داشته است. بدین منظور، قصه‌های منثور عصر صفوی بر اساس رویکرد اغراض و اهداف تحلیل شده است. اولین هدف مهم در قصص این دوره، «تبلیغ مبانی مذهبی» است. نقالان در این دوره، با تبلیغ مذهب رسمی کشور، سعی در ترویج، تحکیم و تثبیت مبانی مذهبی در میان عامه داشته‌اند. مقصود دیگر قصص این دوره، مباحث «سیاسی و اجتماعی» در دو حوزۀ «نقال، در نقش تثبیت‌کننده/ شکل‌دهنده به هویت ایرانی» و «نقال، در نقش موعظه‌گر سیاسی ـ اجتماعی» بررسی خواهد شد. غرض دیگر قصص این دوره، مباحث «روان‌درمانی» است. متونی سرشار از خیال‌پردازی که از طریق هم‌ذات‌پنداری یا فراموشی حاصل از غرقه‌گی، سبب سلامت افراد را فراهم می‌آورده است. هدف دیگر قصص منثور عصر صفوی، «تفریحی و سرگرم‌کنندگی» است. بر اساس آمار مستخرج از قصه‌ها، نشان داده خواهد شد که کدام­یک از اهداف قصه در این دوره، نسبت­به اهداف دیگر دارای اهمیت بیشتری بوده است و چرا.
مهرداد علیزاده شعرباف،
دوره ۱۴، شماره ۵۵ - ( پاییز ۱۴۰۰ )
چکیده

مقالۀ حاضر به نقد و بررسی کتاب هویت ملی در قصه‌های عامۀ دورۀ صفوی اثر محمد حنیف می‌پردازد. نویسنده در مقدمۀ این کتاب ۳۱۷ صفحه‌ای ادعا می‌کند که «هدف اصلی پژوهش یافتن وجوه مختلف هویت ملی ایرانیان در قصه‌های عامۀ دورۀ صفوی است» (۱۳۹۴: دوازده) و سپس ادعا می‌کند «نگارنده پس از بررسی موضوع هویت خواهد کوشید تا در خلال بررسی متون به سؤال‌هایی در باب هویت پاسخ دهد» (همان: سیزده). محمد حنیف مسئلۀ اهمیت هویت در عصر صفوی و پیوند آن با قصص این دوره را به‌خوبی متوجه شده است۱ و در کتاب هویت ملی در قصه‌های عامۀ دورۀ صفوی سعی در بازنمود این مسئله دارد، اما ایرادات اساسی در کار وی به چشم می‌خورد که در ادامه به چهار مورد از مهم‌ترین آن‌ها اشاره خواهد شد.


صفحه ۱ از ۱