جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای ضرونی

نصرالله امامی، قدرت قاسمی پور، قدرت اله ضرونی،
دوره ۱۰، شماره ۳۸ - ( تابستان ۱۳۹۶ )
چکیده

قالب غزل از دیرباز با تعریفی مشخص و شکلی ثابت در ادب فارسی درخشیده است. بر بنیاد این تعریف، غزل قالبی است که در آن مصراع اول هر بیت با مصراع‌های زوج هم‌قافیه‌اند. در روزگار معاصر و هم‌زمان با رواج شعر نوِ نیمایی، تلاش­ها برای تحول در عرصه قالب‌های کهن و ازجمله غزل شروع شد. این نوآوری‌ها عمدتاً برای پویایی این قالب‌ها و متناسب کردن آن‌ها با نبض تحولات زمانه رخ داد. یکی از جریان‌های مهم و اصیل در حوزه غزل، جریان غزل نو است که حدود نیم‌قرن است در فضای ادبی کشور حضور دارد. شاعرانِ این جریان هم در حوزه محتوا و هم فرم تحولات چشمگیری را در عرصه غزل رقم زده‌اند. در این پژوهش با تکیه بر تحولات فرمی کوشش شده است گونه‌های نوآوری در فرم ظاهری غزل تبیین شود. گرچه تحولات این حوزه بسیار است، یافته‌های این پژوهش نشان می­دهد مهم‌ترین آن­ها عبارت‌اند از: ۱. تغییر در شکل نوشتاری و نظام سطربندی غزل (سطربندی نیمایی)؛ ۲. شکل­گیری غزل نیمایی؛ ۳. دیداری کردن غزل (کانکریت‌نویسی) یا القای تصویری معنا؛ ۴. به‌هم چسباندن ابیات هم‌معنا در غزل؛ ۵. آمیختگی با دیگر قالب‌ها؛
 ۶. زیرِهم­نویسی یا نگارش ستونی ابیات؛ ۷. آوردن دو مصراع یک بیت در یک مصراع؛
 ۸. نگارش چهارلختی ابیات غزل؛ ۹. بهره‌گیری از علایم سجاوندی در پیکره غزل؛
 ۱۰. تقسیم‌بندی اپیزودیک غزل؛ ۱۱. پایان‌بندی متفاوت در غزل. این مقاله پژوهشی است در این شگردهای نوآوری و اهداف زیبایی‌شناختی، ارائۀ نمونه‌ها و تحلیل‌های آن‌ها و در نهایت بحثی مختصر درباره آسیب‌شناسی این شگردها.

 

دوره ۱۰، شماره ۴۷ - ( آذر و دی ۱۴۰۱ )
چکیده

یکی از عوامل مهم غنای شعر هر شاعر، داشتن پشتوانه‏‌های فرهنگی است که خود از زیرمجموعه‌‏های مختلفی تشکیل می‌‏شود. یکی از این زیرمجموعه‌‏ها «باورهای عامیانه» است که هر شاعری بسته به میزان مطالعات خود در فرهنگ عامه و نیز ارتباط با نهاد جامعه از آن بهره می‌‏گیرد. باورهای عامیانه مجموعه‌‏ای از اعتقادات، رفتارها و کردارهاست که اگرچه در برخی از موارد مبنای علمی مشخصی نیز ندارند، همواره در مرکز توجه مردم بوده‏‌اند. هدف اصلی ما در پژوهش حاضر، بررسی نحوۀ به‌کارگیری باورهای عامیانه و کارکرد ‏آن‏ها در غزل نو است و در آن با روش تحلیلی ـ انتقادی، سعی شده است باورهای به‌کار رفته در غزل این دوران رده‌‏بندی و تحلیل شود تا از این طریق ضمن دست‏یابی به میزان استفادۀ شاعرانِ جریان غزل نو از باورهای عامیانه، نقش و کارکرد این باورها در قالب غزل، که نمایندۀ اصلی ساحت عاطفی و عاشقانۀ شعر معاصر است، نشان داده شود. یافته‌‏های این پژوهش بیانگر آن است که شاعران مورد بحث ما باورهای عامیانه را از صافی ذهنیت تغزلی خود عبور داده و آن‌ها را عمدتاً در خدمت تغزل قرار داده‌‏اند تا ضمن غنای پشتوانۀ فرهنگی شعر خود، تأثیر عاشقانۀ بیشتری بر مخاطب بگذارند، البته کارکرد این باورها در غزل نو صرفاً محدود به تغزل نیست، بلکه در حوزۀ مسائل سیاسی، اجتماعی، فلسفی و...  نیز مورد استفاده قرار گرفته‌‏اند.
 

دوره ۱۲، شماره ۵۹ - ( آذر و دی ۱۴۰۳ )
چکیده

فرهنگ عامه از دیرباز عنصری اثرگذار در آفرینش آثار ادبی بوده است. زبان، آداب و رسوم، سنت‌ها، باورهای عامه و... همه از عناصری هستند که شاعران در طول تاریخ ادب فارسی در راستای اهداف خود از آن‏ها بهره گرفته‌‏اند. با گسترش نقد و نظریه‏‌های ادبی در روزگار معاصر، شاعران نیز در کنار منتقدان ادبی، دربارۀ رازهای آفرینش آثار ادبی، منابع خلق آن، عناصر اثرگذار آن و... اظهار نظر کرده‏‌اند. یکی از مواردی که شاعران برجستۀ معاصر دربارۀ آن سخن گفته‏‌اند، فرهنگ عامه و نقش آن در آفرینش شعر است. با توجه به اهمیت مسئله، هدف ما در این پژوهش بررسی دیدگاه‌‏ها و نظرات شاعران برجستۀ معاصر دربارۀ اهمیت و ارزش فرهنگ عامه و نقش آن در آفرینش شعر است. در راستای این هدف با روش  تحلیلی  ـ  توصیفی تلاش شده است تئوری‏‌ها و دیدگاه‏‌های شاعران برجسته‌‏ای مانند نیمایوشیج، اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، احمد شاملو و سیمین بهبهانی از لابه‌لای مصاحبه‏‌ها و آثار آنان استخراج، تحلیل و توصیف شود تا از این طریق نقش و اهمیت فرهنگ عامه در خلق آثار ادبی از دیدگاه آنان روشن گردد. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که شاعران جریان‌ساز روزگار معاصر، علاوه بر اینکه از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های فرهنگ عامه در خلق آثار خود استفاده کرده‌‏اند، نگره‏‌ها و نظرات مهمی نیز دربارۀ اهمیت زبان عامه، زبان آرگو، نقش زبان عامه و آرگو در ترجمۀ آثار ادبی، ظرفیت فرهنگ عامه در گسترش تخیل هنری و ادبی، دلایل ماندگاری فرهنگ عامه و ... ارائه کرده‏‌اند که بیش از پیش اهمیت فرهنگ عامه و زیرمجموعه‌های آن را در آفرینش آثار ادبی نشان می‌‏دهد.
 

دوره ۱۴، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

در این تحقیق رفتار ارتعاشی پوسته¬ی مخروطی ناقص تقویت شده با نانولوله¬های کربنی تک جداره با توزیع یکنواخت (UD) و مستقر بر بستر الاستیک (پسترناک)، بر اساس تئوری مرتبه اول تغییر برشی مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور تاثیر خواص مکانیکی نانولوله¬ها بر سازه ی مذکوراز قانون مخلوط¬ها استفاده شده است. برای فرمولبندی مسئله در ابتدا بر اساس میدان تغییر مکان در تئوری مرتبه اول و با استفاده از روابط کرنش تغییر مکان، مولفه های کرنش در مختصات منحنی الخط نوشته شده و پس از ساده سازی در مختصات مخروطی و با استفاده از قوانین هوک تنشها محاسبه شده اند. در مرحله ی بعد با تشکیل تابع انرژی پتانسیل کل سیستم و با در نظر گرفتن توابع مناسب برای تغییر مکانها با توجه به شرایط مرزی پوسته، با اعمال روش ریتز، فرکانس¬های پوسته¬ی مخروطی تقویت شده بدست آمده¬اند. در پایان اثر کسر حجمی نانولوله¬های کربنی، نسبت ضخامت به شعاع مخروط، ثابت¬های بستر الاستیک و پارامترهای دیگر بر روی فرکانس¬های طبیعی سازه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. همچنین صحت نتایج با دیگر مقالات موجود در این زمینه مقایسه و از نحوه ی حل مسئله اطمینان کافی حاصل شده است.

دوره ۱۵، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده

امروزه تقاضا برای اتصال فلزات غیرمشابه آلومینیم و فولاد به منظور کاهش وزن در صنایع حمل و نقل بسرعت در حال افزایش است. در این تحقیق آلیاژ آلومینیم ۵۰۸۳ از طریق روش ترکیبی جوشکاری– لحیم کاری، با بکار بردن پرکننده های پایه آلومینیم ۴۰۴۳ و ۴۰۴۷، به فولاد گالوانیزه و فولاد ساده کربنی اتصال داده شد. لایه ترکیب بین فلزی ترد شگل گرفته در فصل مشترک فولاد- فلز جوش تأثیر اساسی روی استحکام اتصال دارد. نتایج نشان داد که افزایش حرارت ورودی منجر به افزایش ضخامت لایه ترکیب بین فلزی می شود. اندازه ضخامت لایه ترکیب بین فلزی که از تصاویر ریزساختاری اندازه گیری شد، در یک محدوده ۶-۲ میکرومتری بود. نتایج بدست آمده از مشاهده های ریز ساختاری نشان داد که در حرارت ورودی مشابه، ضخامت لایه ترکیب بین فلزی ترد برای اتصال ایجاد شده با پرکننده ۴۰۴۷ تقریباً نصف ضخامت این لایه در اتصال ایجاد شده با پرکننده ۴۰۴۳ است. بالاترین استحکام حاصل شده (۱۷۰مگاپاسکال) مربوط به اتصال آلومینیم به فولاد گالوانیزه با پرکننده ۴۰۴۷ بود. علاوه بر آن، در این نوع اتصال شکست در فلز جوش رخ داد، در حالی که برای اتصال آلومینیم به فولاد ساده کربنی این پدیده در ناحیه فصل مشترک فولاد- فلز جوش بوقوع پیوست. نتایج آنالیز طیف سنجی پراش انرژی پرتو ایکس حضور ترکیب بین فلزی آهن- آلومینیم با نسبت اتمی ۱/۳ را در لایه ترکیب بین فلزی، -برای اتصال آلومینیم به فولاد گالوانیزه نشان داد. این نتیجه همچنین به وسیله آنالیز پراش پرتو ایکس انجام شده بر سطح شکست، اثبات شد.

صفحه ۱ از ۱