جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای صابرپور
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
استفاده از روشهای آماری مبتنی بر پیکره ها در پژوهشهای علوم انسانی و ادبیات رو به گسترش است. این روشها در مطالعات سبک شناسی، نقد ادبی و ادبیات تطبیقی قابل استفاده هستند. یافتن الگوی تغییرات زبان در گونه های مختلف زبانی و بررسی وجود تشابه و تفاوت زبان در سیاق های مختلف زبانی از دید دانش زبان شناسی اهمیت زیادی دارد. مسئله اصلی ما در این پژوهش آن است که از جهت واژگانی و نحوی چه تفاوت هایی بین چهارگونه کاربردی(سیاق) زبان فارسی امروز وجود دارد و چگونه می توان آنها را تحلیل و تبیین کرد. برای این کار چهار پیکره از گونه های زبان ادبی، خبری، علمی و اداری ایجاد و برچسب گذاری شد. کار شمارش و آمارگیری به کمک برنامه های نرم افزاری انجام شد و نتایج کَمّی بدست آمد. در انتها این نتایج با کمک بافت موقعیتی، از دیدگاه سیاق بررسی و تحلیل شدند. یافته های این پژوهش، نشان می دهند که برخی ویژگی های زبانی در گونه های مختلف، تفاوت واضحی دارند. بعنوان مثال بسامد وقوع فعلها، ضمایر و قیدها در گونه ادبی و بسامد وقوع صفتها در گونه علمی بوضوح بیشتر از سایر گونه ها هستند. کنار هم قراردادن این ویژگی های شاخص می تواند معیاری برای تمایز گونه های زبانی باشد.
زینب صابرپور،
دوره ۲، شماره ۵ - ( بهار ۱۳۸۸ )
چکیده
مینی مالیسم یا کمینه گرایی جنبشی هنری و ادبی است که خاستگاه آن را آمریکای پس از جنگ ویتنام دانسته اند. این جنبش که ابتدا در هنرهای دیداری شکل گرفت، همواره تداعی کننده مفهوم کم و کوتاه بودن و یا استفاده حداقلی از ابزارهای بیان هنری و در واقع نوعی «کاهش» بوده است. این مقاله به بررسی داستان کوتاه مینی مالیستی پرداخته است. به این منظور، ابتدا پیشینه مینی مالیسم به عنوان جنبشی هنری و سپس جنبشی در داستان نویسی بررسی شده است. در ادامه، ماهیت داستان مینی مالیستی تشریح، و سپس ویژگی های اساسی این نوع داستان ازقبیل زبان، شخصیت پردازی، طرح داستانی و... بیان شده است.
زینب صابرپور،
دوره ۶، شماره ۲۳ - ( پاییز ۱۳۹۲ )
چکیده
در این مقاله، رمان رازهای سرزمین من، از حیث نحوه ی بازنمایی شخصیت زنان در آن بررسی شده است. برای این منظور از روش های انتقادی تحلیل گفتمان جهت بررسی متن و نیز از نظریات سیمون دوبووار در باب جنسیت جهت تبیین یافته ها استفاده شده است. تحلیل رمان به این روش، نشان داده است که ویژگی های مهم نحوه ی خاص تصویر زنان در این رمان، یکی تغییر در جفت تقابلی زنانه است؛ به این معنا که دوگانه ی اثیری/ لکاته که هدایت آن را پررنگ کرده، در این جا به دوگانه ی مادر انقلابی/ «نشمه ی سلطنتی» بدل شده است؛ و دیگری، پررنگ کردن نقش سیاسی زنان در انقلاب، تأکید بر اهمیت حضور زنان و نیز اقتدار و روشن بینی و آزاداندیشی سیاسی آن هاست. در این جا ایدئولوژی مستتر در متن، مسئله ی زنان و ارزش داوری ها و پیش فرض های رایج در مورد آن ها را بدل به مسئله ای سیاسی و طبقاتی کرده است و همچنین بر خوانش نویسنده از تاریخ (موضوع اصلی رمان) اثر گذارده است. همچنین نشان داده ایم که استعاره ی سرزمین به مثابه مادر، به شکل ذهنیتی اسطوره ای بر متن حاکم است.
دوره ۱۰، شماره ۴۴ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۱ )
چکیده
داستان امیرارسلان یکی از مهمترین داستانهای عامیانۀ دوران قاجار است. این داستان که بهطور مستقیم برای ناصرالدینشاه نگاشته و روایت شده است میتواند نمونۀ مناسبی برای تحلیل گفتمان عصر قاجار باشد. در دورۀ قاجار، علیرغم رسوبیافتگی گفتمان سنت در جامعۀ ایرانی بهتدریج با نفوذ پیشفرضهای تجدد، گفتمان تجدد شروع به معنابخشی به پدیدهها کرد. در این پژوهش داستان امیرارسلان را از منظر نفوذ گفتمان تجدد و همچنین کشاکش گفتمانی سنت و تجدد بررسی کردهایم. اساس پژوهش را در بررسی یکی از گزارههای تکرارشوندۀ گفتمان تجدد در حوزۀ سیاسی، «مشورت تعیینکننده است»، قرار دادهایم. با استفاده از روش تحلیل گفتمان به بررسی قسمتهایی از متن که براساس این گزاره شکل گرفتهاند پرداخته ایم. همچنین در خلال بررسی گفتمان تجدد در متن به مواردی که گفتمان سنت معنابخش بوده است نیز اشاره کرده ایم.