جستجو در مقالات منتشر شده


۳۰ نتیجه برای سجودی


دوره ۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده

این مقاله به بررسی انواع مختلف سکوت به منزله غیابی معنادار می‌پردازد که جای آن یک رد باقی می‌ماند. در این رد سکوت به شکل‌های مختلفی تجلی دارد. بررسی سکوت دلالتمند نشان می‌دهد که این سکوت نشاندار به‌ واسطه ابزارهای گفتمانی در متن حضور دارد و نظام زبان بخشی از پیام خود را به‌واسطه بیان و بخشی را به‌واسطه سکوت انتقال می‌دهد. به همین دلیل سکوت در ادبیات به صورت یکی از شگردهای روایی مورد استفاده قرار می‌گیرد. پرسش این پژوهش، چگونگی کارکرد گفتمانی سکوت نوشتاری در داستان است؛ بدین مفهوم که سکوت نوشتاری در چه سطوحی و برای چه کارکرد گفتمانی در داستان به‌کار می‌رود. این مقاله به امر تحلیل پنج داستان کوتاه ایرانی، در سه سطح ساختاری، معنایی و کاربردشناختی می‌پردازد و نتیجه به‌دست‌آمده نشان می‌دهد که سکوت به عنوان ابزار مطالعه ساخت‌مندی و چگونگی شکل‌گیری روایت در سه سطح و بر روی سه محور جانشینی، همنشینی و برهمکنش به منظور ایجاد گره‌افکنی، تعلیق، زمینه‌سازی، فضاسازی و گره‌گشایی در پیرنگ و داستان بازنمایی می‌شود.

دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

این بررسی از دوران باستان آغاز شده است و تا دوران پست مدرن ادامه دارد. در یک تقسیم بندی کلی، به بررسی روایت های کلاسیک، مدرن و پست مدرن از عالم پرداخته شده است. این تقسیم بندی به این معنا نیست که با ظهور تفکر و هنر مدرن، تفکر و هنر کلاسیک و با ظهور تفکر پست مدرن، هنر و تفکر مدرن و کلاسیک به کلی به فراموشی سپرده شده است. این ایده امری نا معقول است و با دستاوردها و دیدگاه های پست مدرن در تضاد به نظر می رسد. هدف اصلی در پژوهش حاضر روشن سازی تحول روایت و به ویژه جایگاه سوژه از آغاز دوران باستان تا دوره پست مدرن است. در این مقاله کوشیده ایم تحول های روایت را همراه با مصداق های زبانی و هنری آن بررسی کنیم و نشان دهیم که چگونه روایت های زبانی و هنری، از دیر باز تا کنون دستخوش تغییر شده اند.

دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

مقاله حاضر به بررسی و نقد نمایشنامه «مرگ فروشنده»، ترجمه بین‌زبانی آن به فارسی و ترجمه بین‌فرهنگی- بین‌نشانه‌ای آن به یک تله‌تئاتر ایرانی می‌پردازد. نمایشنامه از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه شده و ترجمه فارسی مبنای ترجمه بین‌نشانه‌ای آن بوده است. بر این اساس نگارنده هر دو ترجمه را با متن‌های پیشین مربوطه مقایسه کرده و در هر دو ترجمه، نشانه‌هایی که مشخصاً کارکرد ایدئولوژیک دارند تعیین و بررسی شدند. سپس با بسط نظریه نشانه‌شناسی انتقادی برای نقد ترجمه، انواع این نشانه‌ها و چگونگی تغییرات و حفظ این نشانه‌ها در تله‌تئاتر تحلیل و نقد شده‌اند. یافته‌های به دست آمده نشان داد که در ترجمه بین‌زبانی هیچ سانسوری وجود نداشته ولی در تله‌تئاتر تقریباً همه نشانه‌های دارای کارکرد ایدئولوژیک خاص حذف شده‌اند و در‌واقع متن آنقدر سانسور شده که گاهی حتی انسجام خود را از دست داده است. مترجم/ کارگردان سعی کرده تا جایی که می‌تواند متن را مطابق فرهنگ مقصد تغییر دهد و از طریق حذف و اضافه‌کردن نشانه‌های منطبق با دیدگاه‌ها و سنت‌های غالب متن مقصد و حذف کامل نشانه‌هایی که با این دیدگاه‌ها منطبق نیستند و در حقیقت از طریق حذف و اضافه‌های کاملاً مشهود با کارکردهای ایدئولوژیک مشخص دیدگاه‌های فرهنگ و سنت غالب جامعه مقصد را از طریق ترجمه به دریافت‌کنندگان اعمال کند؛ به همین دلیل متنی آفریده که در برخی موارد کاملاً انسجام خود را از دست داده و یا نسبت به متن پیشین معناهای متفاوتی پیدا کرده که گاه حتی در تضاد کامل با معناهای موردنظر متن اصلی بوده‌اند.
فرزان سجودی، حسین زیرراهی،
دوره ۲، شماره ۶ - ( تابستان ۱۳۸۸ )
چکیده

کاربرد نظریه زمان هارالد واینریش در دو متن داستانی فارسی بوف کور و سووشون نشان می دهد تقسیم بندی متون بر اساس زمان های فعلی به دو دسته نقل و بحث توسط واینریش در داستان فارسی نیز قابل تشخیص است. زمان های نقلی، حال و آینده بخش هایی از متن را می سازند که بیشتر جنبه بحث و گفت وگو دارند. از سوی دیگر زمان های گذشته ساده، گذشته استمراری و گذشته دور (بعید) بیشتر بخش نقلی و حکایتی متن ها را تشکیل می دهند. دیگر اینکه هر دسته حال، آینده و گذشته خاص خود را داراست. در نظام بحث، زمان نقلی نقش پس نگری، حال نقطه صفر و آینده نقش پیش نگری دارد. در نظام نقل، گذشته دور نقش پس نگری دارد و گذشته ساده و استمراری هر دو نقطه صفر هستند. در زبان فارسی زمانی که نقش پیش نگری را در این نظام داشته باشد، وجود ندارد. سرانجام اینکه در نظام نقل، دو زمان گذشته ساده و استمراری عملکردی در جهت برجسته سازی دارند. قسمت هایی که با گذشته استمراری می آیند در پس زمینه و نقاط دور صحنه قرار می گیرند؛ درحالی که مورد اصلی حکایت که با گذشته ساده می آید در جلو صحنه قرار دارد.

دوره ۴، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۱۳)- ۱۳۹۲ )
چکیده

مقاله حاضر با مطرح کردن این پرسش نوشته شده است: «ترجمه ترکیبات استعاری فرهنگ- بنیاد به چه روش یا روش هایی امکان پذیر است؟». در پاسخ گویی به این سؤال، نتایج بررسی تطبیقی ترجمه رینولد نیکلسون از دفتر اول مثنوی معنوی مولانا به عنوان داده درنظر گرفته شده است. چارچوب کار، الگوی ترجمه هاروی (۲۰۰۰) است. نگارنده با توجه به نیاز پژوهش، به معرفی نشانه استعاری و دلالت استعاری پرداخته است. در این بخش شش نوع دلالت از هم بازشناخته شده اند. الگوی شش گانه- که یکی از دستاورد های این پژوهش است- می تواند بین هر دو زبان «الف» و «ب» که زبان مبدأ و مقصد در فرایند ترجمه اند، مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه تحقیق، چگونگی به کارگیری این دلالت در ترجمه استعاره های فرهنگ- بنیاد و سپس معرفی الگویی برای ترجمه این موارد آمده است. به عبارت دیگر، برای هریک از روابط دلالی مطرح شده شیوه هایی در ترجمه پیشنهاد شده است. این پیشنها دها براساس ماهیت دلالت استعاری شکل گرفته اند. به این ترتیب، مترجم در رویارویی با ترکیب استعاری الگویی در دست دارد که او را در ترجمه انواع استعاره ها قدم به قدم راهنمایی می کند. 
مجتبی حسین نیا کلور، فرزان سجودی،
دوره ۴، شماره ۱۳ - ( بهار ۱۳۹۰ )
چکیده

در این مقاله از منظر نشانه‌شناسی به بررسی امکان شکل‌گیری ایهام بر صحنه‌ی تئاتر پرداخته شده است. در راستای نیل به این مقصود ابتدا به تعاریف موجود از ابهام و ایهام در بلاغت ادبی مراجعه شد. با مراجعه به این تعاریف مشخص گردید، سرچشمه وقوع ابهام و ایهام در ادبیات، کلمات چند معنی هستند و نظرات غالب در زمینه‌ی تمایز بین ابهام و ایهام، بر موضع و قصد تاکید دارند. باارائه‌ی مثالی در این وجه تمایز تشکیک حاصل آمد و در نهایت همبافت به عنوان مرجع قضاوت در ابهام یا ایهام بودنِ کاربردِ کلمه‌ی چندمعنایی برگزیده شده و تعریفی که مقاله بر آن مبتنی است، به‌دست آمد. در انطباق تعریف به‌دست آمده با نشانه‌شناسی، مفهوم دلالت چند‌گانه به عنوان معادلِ کاربردِ کلمات چند‌معنایی گرفته شد و دوامِ ابهام معنایی حاصل از دلالت چندگانه، شرط اساسی اطلاق ایهام بر کاربرد نشانه‌ی بالقوه دارای امکان دلالت چندگانه معرفی شد. در جستجوی امکان ظهور ایهام در اجرا و بر روی صحنه، عوامل زیر به عنوان محدودکننده‌ی این امکان،شناسایی شدند. از بین رفتن بافت‌های موقعیتی که مدلول‌های نشانه‌ی دارای دلالت چندگانه در آن‌ها بر مدلول‌های متفاوت دلالت می‌کنند به جهت لزوم ارتباط آن بافت‌ها با آن چه بر اساس ذات بازنمودی نمایش، می‌تواند بر صحنه حاضر شود؛ تراکم نظام‌های نشانه‌ای در تئاتر به جهت آن‌که ممکن است مدلول‌های متفاوت نشانه‌ی دارای دلالت چندگانه در یکی از این نظام‌ها نفی شوند و زنده‌بودن اجرای نمایش که مانع از جمع مدلول‌های متفاوت نشانه‌ی دارای دلالت چندگانه در ذهن تماشاگر در طول تماشای نمایش می‌شود.

دوره ۵، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۱۷)- ۱۳۹۳ )
چکیده

صنعت التفات یکی از مهم ترین صنایع ادبی به شمار می رود و کاربرد وسیعی در متون ادبی زبان های مختلف دارد. کاربرد این صنعت در قرآن مجید که یکی از برجسته ترین متون ادبی زبان عربی به شمار می رود، چنان گسترده و متنوع است که بلاغیون عرب در تعریف و ارائه نمونه هایش، بیشتر به آیات این کتاب الهی استناد می کنند. مطالعه آثار بلاغی زبان عربی نشان می دهد نخست اینکه معنای صنعت التفات در بلاغت عربی بسیار فرا تر از معنای اصلی آن در بلاغت فارسی و غربی، یعنی تغییر در خطاب است، دوم اینکه ادب پژوهان و به ویژه بلاغیون عرب درباره چیستی التفات و نمونه های آن اتفاق نظر ندارند و سوم اینکه تعاریف این نویسندگان از صنعت التفات معمولاً با نمونه هایی که از آن ارائه می کنند همخوانی ندارد. نگارندگان مقاله حاضر برای تحقق هدف خود، یعنی گونه شناسی کاربرد صنعت التفات در قرآن کریم، تعریف علم المعانی از التفات، یعنی «خروج از آنچه به طور طبیعی مورد انتظار است» را مبنا قرار داده اند و با استفاده از مؤلفه های اصلی کنش گفتاری، به بررسی گونه ها و اشکال مختلف کاربرد این صنعت در قرآن کریم پرداخته اند و با ذکر نمونه های متعدد نشان می دهند که این صنعت چگونه و به چه شیوه هایی بر هر سه مؤلفه گفته، گفته پرداز و گفته شنو تأثیر می گذارد.

دوره ۵، شماره ۳ - ( شماره ۳ (پیاپی ۱۹)- ۱۳۹۳ )
چکیده

در این پژوهش، مراحل چهارگانۀ دریافت متن را با توجه به سه معیار متنیت بوگراند و درسلر، یعنی انسجام، پیوستگی و بینامتنیت، در مجموعه شعر زندگی خواب­ها، اثر سهراب سپهری، بیان کرده‌ایم. هدف از پژوهش، یافتن روش تحلیلی نو در شعر معاصر است که از جزء به کل و از متن به شناخت می­رسد؛ بنابراین ترکیبی از روش­های عینی و ذهنی است که شیوۀ درک و مراحل دریافت شعر معاصر را طی مراحلی در برابر خواننده قرار می­دهد. ابتدا با تقطیع متن، واژه­های مهم یا مراکز کنترل محتوا را پیدا می­کنیم و سپس شعر را از طریق استنباط، به­ صورت مفاهیم پیوسته در­می‌یابیم و طرح ذهنی شاعر را برای بیان روایت آن کشف می­کنیم. در طرح، ایدۀ خاصی از طریق شعر انتقال یافته است که با مطالعات و تجربه­های مشترک خواننده و شاعر ارتباط دارد. طرفین گفتمان یا محتوای ذهنی مشابهی دارند یا به بینامتن­های مشترکی دسترسی دارند. به این ­ترتیب، خواننده به هدف شاعر‍‍‍ پی می­برد و با دنبال ­کردن شعرهای دیگر می­بیند که شاعر، طرح ذهنی خود را در شعرهای دیگر در موقعیت­های جدید تکرار می­کند. در پایان نتیجه می‌گیریم که سپهری با دو بینامتن سورئالیسم و عرفان و تکرار یک طرحوارۀ زنجیری، به طرح و توصیف کوتاه تجربیات متافیزیکی خویش پرداخته است.  
فرزان سجودی،
دوره ۵، شماره ۱۹ - ( پاییز ۱۳۹۱ )
چکیده

استعاره یکی از مهم ترین موضوعات مورد بحث در زبان شناسی شناختی است. هدف از مقاله حاضر بررسی وجود و کیفیت استعاره ی مفهومی «گذر زمان به مثابه حرکت در مکان» در قصه های کودک در گروه های سنی الف، ب و ج، در چارچوب معناشناسی شناختی بر اساس نظریه معاصر استعاره ی لیکاف است. روش انجام این مقاله به صورت توصیفی– تحلیلی بوده است. در این مقاله داده ها به روش کتابخانه ای و از ۶۰ کتاب کودک گرفته شده است. به طور کلی می توان از این مقاله چنین نتیجه گیری کرد که: الف) به نظر می رسد، کودک فارسی زبان، در گروه های سنی مورد بررسی، مفهوم زمان را به واسطه ی حرکت در مکان درک می کند و این نه تنها از طریق حرکت خطی، در راستای افقی و عمودی امکان پذیر است بلکه جهت حرکت از لحاظ کیفی می تواند متفاوت باشد؛ بدین معنی که حرکت می تواند به صورت حجمی، فضا یا ظرفی را پُر کند، سطحی را بپوشاند یا به صورت تغییر حالت و وضعیت خود را نشان دهد. ب) کودک فارسی زبان، در گروه های سنی مورد بررسی، نه تنها مفهوم زمان را به واسطه ی حرکت در مکان درک می کند بلکه عملکرد الگوی نگاشت " زمان چیز است"، "آن چیز در حرکت است" در استعاره زمان، با فرافکنی هستی شناسانه به ماه و خورشید و اشیاء پیرامون کودک وابسته است و بر درک مفهوم زمان تأثیر مستقیم دارد. کلید واژه ها: استعاره- زبان شناسی شناختی- معناشناسی شناختی- زمان- نظریه لیکاف

دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

در این مقاله اثر ضد رگ‌ زایی داروی آرتیمیزینین برای مقابله با رشد تومور سرطانی مورد بررسی قرار گرفته است.به این منظور از رویکرد مدلسازی استفاده شده است. ابتدا یکی از مدل‌ های موجود در ادبیات برای انطباق با نتایج تجربی، بهبود داده شده و سپس پارامتر های آن با استفاده از روش بیشترین شیب بر مبنای داده‌ های آزمایشگاهی جمع‌ آوری شده از موش‌ های آزمایشگاهی استخراج شده است. سپس بر مبنای مدل استخراج شده، روش پایداری لیاپانوف برای طراحی برنامه دارو دهی مد نظر قرار گرفته و یک برنامه دارو دهی برای درمان و کنترل رشد تومور سرطانی ارائه گردیده است. با استفاده از شبیه‌ سازی های رایانه ای نشان داده شده است که برنامه دارو دهی ارائه شده مناسب بوده و می‌ تواند منجر به ایجاد بهبود در روند درمان و کنترل رشد تومور سرطانی گردد. در طراحی برنامه دارو دهی مقدار سمیت داروی آرتیمیزینین نیز لحاظ شده است.

دوره ۶، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده

براساس بررسی‌های انجام شده از دیرباز توسعه‌ متوازن و پایدار از جمله اهداف اساسی کشور بوده است. به‌طوری که با نوساناتی توجهاتی در سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های توسعه‌ قبل و بعد از انقلاب اسلامی به مقوله "توسعه‌ منطقه‌ای" صورت پذیرفته است و به تعبیری از جمله مولفه‌هایی بوده‌اند که تحلیل اثرات آنها بر چهره‌پردازی نظام ملی در مقیاس خرد و کلان بسیار اهمیت دارد. اگرچه با مشاهده‌ وضعیت کنونی، به نظر می‌رسد کیفیت زندگی مردم و سطح رفاه اجتماعی ایشان دستخوش نابرابری‌های عظیمی از منظر توزیع منابع مالی، زیرساخت‌ها و امکانات رفاهی شده است. بنابراین می‌توان گفت عدم توفیق برنامه‌ریزی توسعه‌ منطقه‌ای و تقسیم کار فضایی، موجب افزایش نابرابری و فاصله در بین مناطق مختلف کشور شده است. بنابراین توجه به مغایرت‌های منطقه‌ای و غلبه کردن بر آن در سطوح توسعه‌ هر یک از مناطق به منظور ایجاد ساختار منطقی در تقسیم کار و ایجاد انواع تخصص که با بهترین وجه وظایف توسعه‌ ملی را برآورد سازند، ارتباط برنامه‌ریزی ملی با برنامه‌ریزی توسعه‌ منطقه‌ای را بیش از پیش ضروری می‌نماید.
 

دوره ۶، شماره ۳ - ( شماره ۳ (پیاپی ۲۴)- ۱۳۹۴ )
چکیده

در این مقاله بر‌آنیم تا چگونگی بازنمایی عامل جنسیت را در تصاویر کتاب‌های آموزش‌ زبان‌ انگلیسی American English File (۲), Four Corners (۲) & Interchange (۲)مورد‌ بررسی ‌قرار‌ دهیم. چارچوب‌ نظری به‌کار‌گرفته‌شده در نگارش این مقاله، الگوی نشانه‌شناسی هلیدی و به دنبال آن، به‌طور مشخص، نشانه‌شناسی ‌اجتماعی ‌تصویر کرسو فان لیوون(۲۰۰۶[۱۹۹۶]) می‌باشد. تولید متن، از جمله تصویر، یک عمل گفتمانی و در‌نتیجه، اجتماعی است. این کنش اجتماعی در مورد کتاب‌های‌ درسی که برای زبان‌آموزان غیر ‌انگلیسی‌زبان نوشته ‌شده ‌است، در سطحی فراتر، یعنی بینا‌فرهنگی عمل‌ می‌کند. در‌نتیجه، پیوسته این مسئله وجود‌ دارد که آیا ممکن است فرهنگِ مرکز، یعنی جامعه انگلیسی‌زبان، از طریق متون کتاب‌های‌ درسی، ساز‌و‌کار‌های گفتمانی تولید‌‎‌ کند که در آن دیگری ویژگی‌های غیر و غریب را پیدا‌ کند و خود، طبیعی و آشنا تلقی ‌شود؟ این پژوهش با بررسی تصاویر، متون و عناوین زبانی و حاشیه آن تصاویر، کاوش‌ می‌کند که کتاب‌های آموزش ‌زبان ‌انگلیسی چگونه فرهنگ جامعه انگلیسی‌زبان را احتمالاً به‌عنوان فرهنگ بدیهی، طبیعی و اجتناب‌ناپذیر به ‌تصویر ‌می‌کشند و دیگران را به غیرهایی که فقط در صورت جذب در این فرهنگ، غیریت خود را از‌دست‌ می‌دهند، تبدیل ‌کرده و به‌ تصویر ‌می‌کشند. هدف اصلی این پژوهش این است که متون آموزش ‌زبان ‌انگلیسی را به‌طور گسترده، تحلیل‌ کرده و کارکردهای متفاوت گفتمانی، اجتماعی و فرهنگی آن‌ها را بررسی ‌نماید. همچنین بررسی نقش تصاویر در این عمل گفتمانی بینا‌فرهنگی، تفاوت‌های فرهنگی و چگونگی بازتاب آن‌ها در کتاب‌های‌ درسی آموزش ‌زبان ‌انگلیسی، کارکردهای ایدئولوژیکی تصاویر و چگونگی وجه‌نمایی در تصاویر کتاب‌های‌ درسی، اهداف فرعی این پژوهش را تشکیل‌ می‌دهند.

دوره ۷، شماره ۵ - ( شماره ۵ (پیاپی ۳۳)- ۱۳۹۵ )
چکیده

این پژوهش می‌کوشد با مطالعۀ رمان‌های ادبیات مهاجرت فارسی، چالش عناصر هویت‌ساز دو سرزمین مبدأ و میزبان را در فضاهای بیناگفتمانی مهاجرت، در سرزمین میزبان، تحلیل و بررسی کند. هدف از این بررسی، پاسخ به این پرسش اصلی است که: جابه‌جایی سوژۀ انسانی از سپهر نشانه‌ای سرزمین مادری به سپهر نشانه‌ای سرزمین میزبان، عناصر هویت‌ساز سرزمین مادری را دچار چه چالش‌هایی می‌کند؟ مقاله برای رسیدن به پاسخ این پرسش، از مبانی نظری مطالعات فرهنگی و به‌ویژه نظریۀ سپهر نشانه‌ای یوری لوتمان سود می‌جوید. فرض مقاله بر این است که عناصر هویت‌ساز با خروج از سپهر نشانه‌ای خود، بخش مهمی از قدرت و تأثیرگذاریشان را از دست می‌دهند. این نشانه‌های هویت‌ساز در سرزمین میزبان به‌سبب ازدست‌دادن قدرت‌های حامیِ خود و تفاوت و تعارض با نشانه‌های هویت‌ساز میزبان، ممکن است به حاشیه فرستاده شوند یا دچار تغییرات ارزشی شوند و درنتیجه، سوژۀ انسانی را دچار چالش‌های فراوان هویتی کنند؛ چالش‌هایی که از هویت آستانه‌ای تا بحران هویت و بی‌هویتی متغیر است.
 
 

دوره ۸، شماره ۳ - ( شماره ۳ (پیاپی ۳۸)- ۱۳۹۶ )
چکیده

این مقاله به مطالعۀ تعامل دو شیوۀ تصویری و نوشتاری در شعر دیداری فارسی براساس الگوی ادغام در نشانه‌شناسی شناختی می پردازد. از آنجایی که شعر معاصر ماهیتی چندشیوه دارد، مسئلۀ اصلی این پژوهش چگونگی آمیزش شیوه‌های کلامی و تصویری به شکل‌های مختلفی در ذهن انسان است که در نهایت معنای کلی اثر چیزی بیش از معنای موجود در هر شیوه‌ تلقی می‌شود. پرسش این مقاله بررسی چیستی قلمروهای مورد مطالعه در شعر دیداری براساس نشانه‌شناسی شناختی است. دستیابی به دسته‌بندی­ای نظام‌مند از انواع شعر دیداری مبتنی بر بنیان‌های شناختی ذهن، هدف این نوشتار است. بدین منظور، تمامی شعرهای دیداری موجود در ادبیات فارسی بررسی شدند. بر اساس فرضیه‌های این پژوهش، الگوی مورد استفاده در این مقاله به غیر از قلمروهای ذهنی- که حاصل تجربۀ انسان هستند- به قلمروهای طبیعی، فرهنگی و درونی نیز می‌پردازد و البته در این مقاله با اِعمال برخی تغییرات در الگوی آرهاوس، امکان ترکیب شیوۀ تصویری و کلامی از خلال تعامل شش فضا با یکدیگر ممکن می‌شود. نتیجۀ پژوهش نشان می‌دهد که سه نوع شعر دیداری براساس هشت مشخصۀ شناختی قابل تفکیک هستند. از آنجایی که جهان مغز و جهان ادبیات الگوهای مشابهی دارند، چگونگی تعامل تصویر و کلام در ذهن، حاصل مواجهۀ انسان با جهان است که در نتیجه به ساخت جهان ادبی منجر می‌شود.
ندا کاظمی نوایی، فرزان سجودی، مهبود فاضلی، فرهاد ساسانی،
دوره ۸، شماره ۳۲ - ( زمستان ۱۳۹۴ )
چکیده

هدف اصلی این مقاله، بررسی روابط قدرت در رمان طوبی و معنای شب با تأکید بر مسئلۀ جنسیت و بازنمایی جنسیت در این رمان است. یکی از ابزارهایی که زبانشناسی اجتماعی هلیدی برای بررسی متون و آشکار ساختن سازوکارهای ایدئولوژیک آن در اختیار می‌گذارد، بررسی ساختار وجه و وجه‌نمایی است. در این پژوهش، با تأکید بر نقش وجه-نمایی در تولید متون و بازتولید روابط قدرت و مناسبات جنسیتی، به بررسی وجه‌نمایی در رمان طوبی و معنای شب، با روش توصیفی- تحلیلی پرداختیم. در این رمان، چشم‌انداز تاریخی هفتاد ساله‌ای از زن ایرانی ارائه می‌شود؛ اما طوبی، شخصیتِ زنِ محوری، در این سیر تاریخیِ رو به جلو، نه تنها دستاوردی در رسیدن به اهدافش نمی‌یابد، بلکه سیری قهقرایی را می‌پیماید. طوبی در ابتدای رمان، زنی است که به ضرس قاطع و با کمال اطمینان سخن می‌گوید؛ اما در پایان رمان، فردی است که به هیچ چیز یقین ندارد و هیچ باوری در گفته‌هایش نیست. درواقع، سیر تحول وجه‌نماهای طوبی از قطعیت و بایدِ بیرونی به تردید و شایدِ درونی میل می‌کند. این استحالۀ درونی و سترونی روحی طوبی در پایان رمان، در ارتباط مستقیم با مناسبات و کارکردهای گفتمانی کلان‌ترِ اجتماعی در دوران قاجار و پهلوی اول قرار می‌گیرد؛ مناسبات اجتماعی‌ای که زنان را از اندیشیدن، گفتن و مشارکت اجتماعی در فضای بیرون بازمی‌دارد.

دوره ۹، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۷ )
چکیده

گفتمان‌ها همواره در تلاشند با کنترل ذهن مخاطب به گفتمان قدرت تبدیل شوند. مقالۀ حاضر با استخراج و بررسی توصیفی- تحلیلی استعاره‌های ۶۰۰ مقالۀ سیاسی و اجتماعی برخی روزنامه‌های اصلاح‌طلب و ‌اصول‌گرا در دو دورۀ پادقدرت و قدرت به روش پیکره‌ای و با رویکردی شناختی ـ انتقادی، در دو مدل هارت و لوکس (۲۰۰۷) و چارتریس بلک (۲۰۰۴) نحوۀ به­کارگیری استعاره‌های قدرت، پادقدرت و تعاملاتشان را بررسی می‌کند.
نتایج به­دست آمده نشان می‌دهد گفتمان‌ها با استفاده از رسانه در منابع فردی و اجتماعیِ ساخت استعاره دست می‌برند. با انتخاب استعاره‌ها و شکل‌دهی مفاهیم ذهنی  که منطبق با گفتمان گروهشان است، گسترۀ شناختی تجربی و حتی ایدئولوژی و فرهنگ افراد را دچار جرح و تعدیل و معنای مورد نظر خود را ایجاد می‌کنند. سپس، با به­کارگیری ایدئولوژی، فرهنگ و تاریخ دست به انتخاب و یا ساخت استعاره‌‌های جدیدتر می‌زنند. به این ترتیب، به گفتمان خود مشروعیت می‌بخشند و از گفتمان رقیب مشروعیت‌زدایی می‌کنند و فرایند متقاعدسازی اتفاق می‌افتد. در صورتی که گفتمانی مشروعیت بهتری داشته باشد، گفتمان پادقدرت استعاره‌های موفق آن را مصادره به مطلوب می­کند. طبق یافته‌های پژوهش طرح‌واره‌های استعاری دو جناح مطرح، از مفاهیم واحدی مانند دولت ، انتخابات ، قدرت و ... بسیار متفاوت است و در واقع به شدت همدیگر را تضعیف می‌کنند تا بتوانند از گفتمان رقیب مشروعیت­زدایی کنند و به گفتمان خود مشروعیت بیشتری ببخشند. 
 

دوره ۱۰، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۸ )
چکیده

وقتی متن در یک بستر آشنا درک شود و برای خواننده کلیتی منسجم داشته باشد، یک «پاره ‌کلامی» یا «گفتمان» خوانده می‌شود. قرائت یک گفتمان هم در گرو دانش زبانی و هم دانش غیرزبانی است. زندگینامه ‌خودنوشت نیز در مقام یک روایت، جهان متنیِ خود را دارد. واقعیت آن، حاصل شیوه ‌رمزگذاری زبانی، یعنی همان نسبیت زبانی و جبر زبانی از سوی نگارنده­اش است که فعالانه جهان و خویشتن را برمی­سازد. از این رو، از رهگذر تحلیل دامنه ‌زبان به­کار رفته در یک متن زندگینامۀ خودنوشت، به لحاظ معانی صریح و زنجیره­ای از معانی ضمنی، می‌توان شناختی از جهان­بینی مؤلف به­دست آورد. به بیان دیگر، سوژه ‌زندگینامه ‌خودنوشت، محصول لحظه‌ به لحظه، و از یک تجربه به تجربه ‌دیگر است که در گستره­ای از زبان، در موقعیت‌های چندگانه ‌برخاسته از گفتار ایستا قرار می‌گیرد. اجرای همین خویشتن چندپاره به یک هنجار پست مدرن تبدیل شده است. حال باید پرسید، ارتباط میان زبان با واقعیت زندگینامه ‌خودنوشت چیست و چه  جنبه‌هایی از هویت فرهنگی خویشتن را بازنمایی می‌کند؟ با توجه به این مسئله، هدف از این مقاله، پاسخ به این پرسش است که در قرائت ما از سوژه ‌پست­مدرن در کانون زندگینامه ‌خودنوشت، با درنظر گرفتن زبان به­منزله ‌واسطه ‌بیان و نیز با توجه به فرازبان در مقام زبانی که برای توضیح درخصوص زبانِ چنین متنی به­منظور بازنمود خویشتن به­کار می‌رود، چگونه «من» چندگانه و مبهم و هم چنین «دیگران» برآمده از این متون، در زبان تحقق می‌یابند و در گقتمان‌های گوناگون شرکت می‌جویند.
 

دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده

چکیده- در این مقاله، رفتار دینامیکی و تولید فشار آب حفره ای اضافی در سد خاکی نمونه، با استفاده از نتایج تحلیلهای دینامیکی غیرخطی و با در نظر گرفتن فشار آب حفره ای اضافی تولید شده در مدت زلزله، بررسی شده است. بر پایه نسخه بایرن ۱ از مدل فین ۲، تغییرات نسبت فشار آب حفره ای اضافی در برابر تغییرات پارامترهای مقاومتی اجزای سد و نیز در برابر رفتار اتساعی یا انقباضی مصالح پوسته، که امکان رخداد روانگرایی در آنها ملحوظ شده- مطالعه شده است. همچنین با استفاده از روش مقیاس کردن بیشینه شتاب اعمالی، تغییرات نسبت فشار آب حفره ای اضافی و پدیده روانگرایی در شتابهای بیشینه متفاوت، بررسی شده است. نتایج حاصل، وابستگی پاسخ فشار آب حفره ای را به پارامترهای مقاومتی اجزای سد، زاویه اتساع مصالح و شتاب اعمالی بیشینه نشان می دهد و اینکه در صورت نبود تراکم مناسب در مصالح پوسته، پتانسیل گسیختگی بر اثر روانگرایی بهشدت افزایش می یابد. نتایج همچنین نشان میدهد که در سدهای خاکی ساخته شده با تراکم مناسب مصالح، احتمال وقوع روانگرایی حتی در زلزلههای با دامنه شتاب بسیار زیاد، ناچیز است.

دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده

مطابق مدلهای انتقال اثر نرخ ارز، نرخ ارز در تعیین قدرت رقابتی صادرات کشورها بسیار حائز اهمیت بوده و تعیین اندازه انتقال اثرات نرخ ارز بر قیمت صادرات می تواند در برنامه ریزی های توسعه صادرات ایفای نقش نماید. در این راستا، در مقاله حاضر سعی شده است در چارچوب نظری مدلهای انتقال اثر نرخ ارز، با استفاده از تکنیک ARDL میزان انتقال اثرات نرخ ارز بر قیمت صادرات غیرنفتی اقتصاد ایران طی دوره ۱۳۵۰تا ۱۳۸۶مورد آزمون قرار گیرد. یافته های تجربی تحقیق نشان می دهد که رابطه مثبت و معنی داری بین نرخ ارز و شاخص قیمت صادرات وجود دارد، به طوری که طی دوره مورد بررسی، با افزایش نرخ ارز (کاهش ارزش پول ملی) شاخص قیمت صادرات به طور معنی دار افزایش یافته است. در نتیجه میزان انتقال اثر نرخ ارز(Pass-Through) به قیمت صادرات کشور تقریباً کامل و به قیمت وارداتی کشور مقصد برابر صفر می باشد. به عبارت دیگر، نتایج تجربی تحقیق دلالت بر این دارد که در اقتصاد ایران، صادرکنندگان در مواجهه با کاهش ارزش پول ملی(افزایش نرخ ارز)، قیمت صادرات را افزایش داده و به این ترتیب، تغییر نرخ ارز تأثیر چندانی بر قیمت پرداختی کشور مقصد نداشته است.

دوره ۱۱، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۹ )
چکیده

 گفتمان‌های جنسیتی همواره برای تثبیتِ مفصل‌بندی‌های خود سعی در مشروعیت­‌بخشی به ابعاد خودی و مشروعیت‌زدایی از عناصر دیگری دارند؛ مشروعیت‌بخشی، از ‌نظر نشانه‌شناسی ـ  گفتمانی، فرایندی است که از طریق مفصل‌بندی گفتمانی، قدرت را هژمونیک می‌کند. هدف نگارندگان در این مقاله بررسی و شناسایی نحوه عملکرد سازوکارهای مشروعیت‌بخشی گفتمان‌های جنسیتی در ادبیات داستانی معاصر فارسی است. از همین ‌رو، آن­ها خوانشی واسازانه را با تکیه بر نظریه گفتمان لاکلا و موف (۲۰۰۱) و دریدا (۱۹۸۳) از روش‌شناسی ون‌لیوون (۲۰۰۷) ارائه می‌کنند و از سایر ابزارهای زبان‌شناختی نیز بهره می‌برند. آنگاه برای تحلیل و نشان‌ دادن عملکرد سازوکارهای یادشده به‌سراغ رمان سلوک دولت‌آبادی می‌روند و با گزینش هدفمند، بخش‌هایی از آن را بررسی می‌کنند. در ‌پایان، آن­ها به پرسش این پژوهش درباره نحوه عملکرد سازوکارهای مشروعیت‌بخشیِ گفتمان‌های جنسیتـی پاسخ می‌دهند و چهار ساختارِ ساده، مرکب، پیچیـده، و زنجیـره‌ای را در آن سازوکارها معرفی می‌کنند. افزون بر آن، نشان می‌دهند گفتمان‌های جنسیتی با تلاش برای کسب مشروعیت و حصولِ آن، از ادامه مسیر باز نمی‌مانند، بلکه برای حفظ و تثبیت آن نیز گام فرامی‌نهند و همواره به صورت صریح یا ضمنی ــ بازبافت‌سازی ــ از دیگری مشروعیت می‌زدایند

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱