جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای سادات فیاضی

حسین صافی پیرلوجه، مریم سادات فیاضی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۷ )
چکیده

در این مقاله، ابتدا به‌اختصار تبارشناسی پژوهش‌های روایت‌شناختی را در آغاز قرن بیستم (یعنی پیش از شکل‌گیری رشته‌ای به‌نام روایت‌شناسی) بیان، و به‌طور مشخص ریخت‌شناسی روایت را در آلمان، روسیه و سنت آنگلو-آمریکایی معرفی می‌کنیم. سپس بخش عمده مقاله را به بررسی روایت‌شناسی ساختارگرا و تقابل‌های دوگانه، مقوله‌بندی عناصر روایی و رده‌شناسی روایت اختصاص می‌دهیم. در این بخش، مهم‌ترین آرای ژرار ژنت، استانزل، جرالد پرینس، میکی بال و سیمور چتمن به‌اجمال بازگو می‌شود. در پایان، نگاهی می‌افکنیم به تحولات غیرصورتگرای متأخر در این حوزه که بیشتر مبتنی بر مطالعات شناختی بوده‌اند. در این میان توجه خود را بر کاربردشناسی زبان‌شناختی و به‌ویژه روند احیای الگوهای زبانی توسط مطالعات شناختی متمرکز می‌کنیم؛ به‌این‌ترتیب، روش پژوهش حاضر، نظری می‌باشد.
حسین صافی پیرلوجه، مریم سادات فیاضی فیاضی،
دوره ۴، شماره ۱۴ - ( تابستان ۱۳۹۰ )
چکیده

در مقاله ی حاضر، پس از مرور انواع کانونی سازی روایی و ابزارهای کلامیِ آن از نظر روایت پژوهان سنتی، با رده-شناسی تازه ای از اقسام کانونی سازی تحت عنوان «کانونی سازی فرضی» نیز آشنا خواهیم شد. منظور از کانونی سازی فرضی، امکان دریافت تجربه ای ادراکی مفهومی است از موضعی که کانونی ساز هرگز در آن حضور نداشته است. توصیف (و سپس تبیین) این نوع کانونی سازی نیازمند بهره گیری از دیدگاه های زبان شناختی و فلسفی ای است که یا پس از روایت شناسی ساختارگرا مطرح شده اند، یا بیرون از دیدرس روایت پژوهان سنتی مانده اند. در این میان، دیدگاه-هایی که به طور ویژه مورد توجه نگارنده خواهند بود، یکی معنی شناسی جهان های ممکن است و دیگری معنی شناسی مفهومی. این دو چارچوب نظری در کنار یکدیگر زمینه ی مناسب را برای سنجش ارزش مفهومی داستان در جایی ورای تحلیل های صوری روایت شناسان ساختارگرا و معنی شناسان منطقی فراهم خواهند کرد. در نتیجه، پژوهش حاضر پس از شناسایی علائم زبانیِ انواع متعارف کانونی سازی در نمونه داستان های فارسی، سرانجام با تکیه بر وجوه مجازی این مفهوم، به معنی شناسیِ ابعاد مبهمی از گفتمان روایی خواهد پرداخت که ذاتاً به تحلیل های صوری یا منطقیِ روایت شناسان ساختارگرا تن نمی دهند.

صفحه ۱ از ۱