۱۱۰ نتیجه برای زمانی
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
تشدید یکی از ویژگیهای بارز زبان شهمیرزادی، یکی از زبانهای ایرانی نوی غربیِ شمالی و زبان مردم شهر شهمیرزاد در استان سمنان، است. در پژوهش حاضر، نمونههای تشدید در زبان شهمیرزادی در مقولههای فعل، اسم و صفت و در جایگاههای درونتکواژی و میانتکواژی گردآوری شده است. دادههای پژوهش با انجام مصاحبه با ۵ گویشور بومی زن و مرد شهمیرزادی در گروههای سنی میانسال تا سالمند با سطح سواد ابتدایی یا بیسواد تا کارشناسی گردآوری شده و در چارچوب نظریۀ بهینگی تحلیل شده است. بررسی دادهها نشان میدهد که بسیاری از موارد تشدید در زبان شهمیرزادی حاصل فرایند همگونی کامل همزمانی و درزمانی است. همچنین مرتبهبندی محدودیتها در این زبان نشان میدهد که در شهمیرزادی الگوهای همگونی پیشرو و پسرو بهترتیب تابع دو مرتبهبندی خاص از محدودیتهای شیوه و جایگاه تولید است و همگونی دوسویه نیز از برآیند همین دو مرتبهبندی به دست میآید.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
از منظر نشانهشناختی، رابطۀ دلالتی رابطۀ سهوجهی است که میان هر نشانه و ابژۀ آن و تعبیر و تفسیر همان نشانه برقرار میشود و درنتیجه فرایندهای نشانهای، دلالتهای بیپایانی مییابند. این رابطۀ سهوجهی، نشانهها را در گونههای نمادین، نمایهای و شمایلی طبقهبندی میکند. ضربالمثلها، گزینگویههایی هستند که از بستر یک جامعۀ زبانی گرفته شدهاند. این گونهها، دلالتهای متعددی را شکل میدهند و نوعی برساخت جنسیتی را نمایهسازی میکند. از این روی، با تکیه بر مطالعات نشانهشناختی میتوان دلالتهای گوناگون تقابل زن/ مرد را در ضربالمثلهای هر قوم مورد بررسی قرار داد. بدین منظور، در مقاله حاضر، مفهوم جنسیت در ضربالمثلهای زبان تاتی خراسان شمالی براساس الگوی نشانهشناسی پیرس مورد واکاوی قرار گرفتهاست تا چگونگی بازتاب عناصر فرهنگی و قومی تاتزبانان در نشانههای نمادین، شمایلی و نمایهای جنسیت در این ضربالمثلها ارزیابی و تحلیل شود. نتیجۀ بررسی نشان میدهد که ضربالمثلهای تاتی بیشتر در قالب نشانههای نمادین، بهکار رفتهاند. بیشترین بسامد در فرایندهای نشانهای از آنِ ابژهشدگی و شیءوارگی است و پس از آن فرایندهای دیگریسازی و غیریتسازی قرار دارد. تقابل نمادین میان جنس زن و مرد و نظم گفتمانی و جایگاه سلسهمراتبی این مفهوم در قالب انگارههای فرادستی/ فرودستی، ارزش/ ناارزش، انسان/ حیوان، اقتدارگرایی/ تضعیف، مرکز/ حاشیه، خود/ دیگری، هنجار/ ناهنجار، دوست/ دشمن و سلطهگر/ سلطهپذیر طبقهبندی و مفهومسازی شده است. این تقابل، انگارۀ دیگریِ بودن جنس زن و برتری جنس مرد بر آن را بهصورت یک گفتمان مسلط بازنمایی میکند. براساس این، میتوان برساخت جنسیتی این مفهوم را در ارتباط با گونۀ زبانی تاتی خراسان شمالی شاکلهبندی کرد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
رابطه دوسویه انسان و مکان در شکل گیری انواع فرهنگ بشری تأثیر بسزایی داشته است. در نشانه شناسی فرهنگی، رابطه مکان به عنوان یک نظام نشانه ای با دیگر رمزگانهای فرهنگی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد تا «اومِولت»ها و «سپهرهای نشانه ای» متون را مشخص سازد. منظومه دو چنار اثر حسن روشان یکی از آثار ادبی فاخر معاصر به زبان فارسی در وصف تاریخ، فرهنگ و جغرافیای خراسان شمالی بویژه شهر بجنورد است. در این منظومه، عنصر مکان به صورت یک رمزگان پویا و سیال با دیگر ابعاد تاریخی، اجتماعی و فرهنگی مردم خراسان شمالی پیوند خورده است که از منظر نشانه شناسی فرهنگی مرزهای سپهرنشانه ای متن را مشخص می سازد. این مقاله می کوشد دلالتهای معنایی مکانهای یاد شده در منظومه دو چنار را براساس رویکرد نشانه شناسی فرهنگیِ مکان واکاوی کند. نتیجه این بررسی نشان میدهد که یادکرد اماکن باستانی (معبد اسپاخو، چرمغان)، طبیعی (قنات فیض آباد، چشمه پلمیس )، کوچهها و محلات قدیمی شهر (سبزه میدان، قرنقه دالان، النگ اوچ آقاچ، شترخانه) و اماکن مدرن (سینما و کافه)، اماکن دینی (مسجد انقلاب، مسجد امام) در منظومه دو چنار از کارکرد کنشی خود خارج شده و در فرایند پویای معناپردازی با تبدیل شدن به مکان- شدگی، فضا- شدگی مکان، مکان بازپردازی شده، مکان پدیداری و غیره به بازیابی و احیای هویت و فرهنگ عامه و تاریخ خراسان شمالی می پردازد. همچنین مکانهای یاد شده در این منظومه گفتمان بومگرا، گفتمان هویتی و انقلابی و گفتمان تاریخی منعکس می کنند.
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده
طنز یکی از انواع ادبی است که در آن طنزپرداز، به قصد اصلاح، با سلاح قلم و چاشنی خنده، زبان به انتقاد از معایب و مفاسد موجود در جامعه باز میکند. عبدالله ندیم و دهخدا هر دو از طنزپردازان زبان فارسی و عربی و زبانزد عالمان اهل قلم هستند. هردو با قلم خود به شیوهای که خواننده را به تفکر وادارد، از معایب جامعه زمان خود انتقاد کرده و آن را مورد تمسخر قرار دادند؛ یکی از آنها در انقلاب عرابی پاشا شرکت کرده و دیگری در نهضت مشروطه نقش بارزی داشت.
در مقالات آنها ویژگیهای مشترک فراوانی، باوجود اختلافهای اندکی که از نظر محتوایی و ساختارهای زبانی با هم دارند، وجود دارد و درواقع میتوان گفت مقالات این دو، زبان حال مردمان آن روزگاران و استعمارستیزی آنها است. هر دو از دخالت بیگانگان در امور داخلی کشورشان شکوه و شکایت کردهاند و این مفاهیم را در قالبهای مختص خو، بیان میکنند. محدودبودن دوره انتشار این مقالات، خود مؤید جو خفقان و اختناقآور آن دوره است. از دیگر ویژگیهای مشترک آنها متأثر بود آنها بهصورت مستقیم و غیرمستقیم از آموزههای سید جمالالدین اسدآبادی است که اعتقاد داشت نشریه باید میدانی برای افکار متعالی و دفاع از وطن باشد. هدف از این پژوهش بررسی بیان طنزهای ندیم و دهخدا در زمینه استبدادستیزی و تأثیر آموزههای سید جمالالدین اسدآبادی بر این دو ادیب، با وجود اختلاف محیطی است.
دوره ۱، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده
سارتر فیلسوف بزرگ و هنرمندی خلاق است که اندیشههای اگزیستانسیالیسم را بهطور ماهرانه در آثار هنری بهویژه در آثار نمایشی به تحریر درآورده است. اما هدف این مقاله، بررسی و نقد تلاشهای سارتر است که خواسته «اندیشههای فلسفی اگزیستانسیالیسم را مانند «فاصلهگذاری» «نگاه» و «انتخاب» و غیره هم به سبک اجرا، نگارش، کارگردانی، بازیگری و حتی صحنه و تماشاچی تعمیم دهد. در این راستا، ضمن ابراز نظریات استهتیک در هنر در این موارد و موضوعات، نظریات سارتر از جمله «تئاتر موقعیت» «تحلیل روانی»، «زمان»، «مکان» و موارد مطرحشده در بالا که در تئاتر و سینما رمان مورد بحث قرار گرفته است و سارتر بر بنیاد ایدههای فلسفیاش ابراز نموده است، به روش تطبیقی و توصیفی، تحلیلی و با شیوه آزمایشات و تجربیات شخصی در عرصه کارگردانی تئاتر و فیلم و سریال را به مقایسه میگذاریم و به پاسخ این سؤال که آیا این نظریات در همه هنرها و همه سبکهای هنری و مکاتب بهویژه سینما و تئاتر مصداق دارد یا ندارد، به بحث و بررسی میپردازیم تا روشن شود که آیا این نظریات و تعمیمهایی که در ذهن سارتر میگذرد تا چه اندازه مورد تأیید صاحبان فن و نظریهپردازان دسته تیک در هنر میباشد؟ سارتر اگرچه مباحث فوق را در حضور آلبرکامو، ژان کوکتو، ژان لویی بارو از بزرگان هنر فرانسه به بحث و گفتگو گذرانیده است ولی ضمن تقدیر و پاسداشت سارتر بهعنوان یک فیلسوف و نویسنده تئاتر، برخی نظریات او در عرصه بازیگری، صحنه، تئاتر و سینما و تماشاچی و حتی نگارش نهتنها عمومیت ندارد، بلکه در مواردی از اندیشههایی خام و گاه دستوری و ذهنی و غیرواقعی، برخوردار بودهاند و در این مقاله از دیدگاه استهتیک در هنر به اثبات آن مبادرت ورزیدهایم.
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
«باهم آیی ها» بخش عمده ای از همنشینی های واژگانی را تشکیل می دهند، اما تاکنون تعریف دقیق و روشنی برای آن ها ارائه نشده است. منظور از باهم آیی ها همنشینی کلمات یا گروهی از کلمات است که میلی آشکار برای ظاهر شدن با هم دارند. دلیل عمده اختصاص این تحقیق به پدیده با هم آیی ها این است که این همنشینی ها برای کاربران غیربومی یک زبان، قابل فهم اما غیرقابل تولید هستند؛ به این ترتیب هدف اصلی این تحقیق، روشن کردن پدیده باهم آیی و معرفی شاخص های نحوی و معنایی به کار رفته در ساختار آن، با تکیه بر مؤلفه هایی است که در ساختار آن نقش دارند. این امر به کمک مقایسه دو پیکره زبانی در فرانسه و فارسی میسر شده است.
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
دوره ۳، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۰ )
چکیده
با وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ م/ ۱۳۵۷ ش گفتمان ایدئولوژیک اسلامی بهعنوان مهمترین عنصر حوزه گفتمان گونگی گفتمان مدرنیسم با مفصل بندی با دیگر خرده گفتمانها و با توجه به قابلیت دسترسی، تواناییها، اعتبار و عام گرایی توانست استعلای گفتمان خود را در مقایسه با گفتمان حاکم و بهویژه در ارتباط با گفتمانهای رقیب به منحصه ظهور رسانده و با ایجاد فضای آرمانی جدید، بهعنوان گفتمانِ هژمون ظهور کرده و ساخت سیاسی مسلط فضا را در این دوره از تاریخ ایران ایجاد کند. آن چه که بیشتر منجر به هژمونی گفتمان ایدئولوژیک اسلامی در مقابل گفتمانهای رقیب گردید علاوه بر شخصیت کاریزمایی [آیت الله خمینی ]، عبارت بود از اتخاذ راهبردی درست تحت عنوان سیاست هم ارزی بین گروههای مختلف به مفهومی که لاکلائو و موفه از آن مدنظر دارند. یعنی ایجاد نوعی اتحاد ارگانیک بین گروهها، احزاب، تشکلات و توده مردم با هدفِ تبدیل کردن امرِ اجتماعی به امرِ سیاسی. این پژوهش با رویکردی بنیادی و با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی موسوم به تحلیلِ گفتمان به چگونگی سیطره گفتمان ایدئولوژیک اسلامی بر ساخت سیاسی فضا در دهه اول انقلاب میپردازد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فضا، قدرت و گفتمان به معنای فوکویی و تاثیر آن بر ساخت سیاسی فضا است. دالِ مرکزی این گفتمان ایدئولوژی اسلامی است که در مقابل و نفی دالِ مرکزی گفتمان قبلی یعنی، مدرنیسم غربی ظهور کرد؛ همچنین ظرف فضایی- مکانی که این گفتمان در آن تجلی و نمود مییابد، امت اسلامی میباشد، یعنی جائی که عنصر سرزمین در آن حذف میگردد و بهجای آن قلمرو، همان گستره جهانی است.
دوره ۴، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده
بر اساس آموزه ماواگزینی روحالقدس از جمله کارکردهای اساسی روحالقدس هدایت مومن مسیحی به سوی حقیقت خداوند و شبیهساختن وی به اوست. فیلسوفان مسیحی میکوشند به فهم معقولی از ماواگزیدن روحالقدس در درون مومن مسیحی با وجود قدرت انتخاب و اختیار انسان در پذیرش هدایت و عدم آن، دست یابند. مدل مشارکتی آلستون میتواند به نحو معقولی از جایگاه اختیار دفاع نماید. بر اساس این مدل مومن مسیحی در روند ماواگزینی روحالقدس در درون خویش، هم تا حدی به آنچه خیر است معرفت و آگاهی مییابد و هم احساس میکند مایل است واکنشی شایسته و مناسب نشان دهد. این مدل در تمام استحالهها نقش درونی مهمی به روحالقدس میبخشد و در عین حال مجال انجام کارهای بسیاری را برای فرد باقی میگذارد و اختیار او را در نظر میگیرد. این مدل میتواند به عنوان تبیینی عقلانی از جایگاه اختیار در روند هدایت باطنی روحالقدس در جریان ماواگزینی، به شمار آید.
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده
اثر یونهای فلزی، سورفاکتانتها، عوامل اکسیدکننده و مهارکنندههای آنزیمی بر فعالیت آنزیمهای تریپسین و کیموتریپسین بچه ماهی نورس آزاد دریای خزر بررسی شد. یونهایK+ وNa+ نسبت به نمونه شاهد اثر معناداری بر کاهش فعالیت آنزیم تریپسین و کیموتریپسین نداشت(۰۵/۰p>). یونهایCa۲+وMg۲+سبب افزایش معنادار و یونهایMn۲+،Cu۲+،Ba۲+،Co۲+،Zn۲+،Fe۲+ وAl۳+ باعث کاهش معنادار فعالیت آنزیم تریپسین و کیموتریپسین شدند(۰۵/۰>p). سورفاکتانتهای ساپونین و اسید تاروکولیک باعث افزایش معنادار در فعالیت آنزیم تریپسین و کیموتریپسین نسبت به شاهد شدند(۰۵/۰>p)، ولی سدیم کولات افزایش معناداری را بر فعالیت آنزیم تریپسین و کیموتریپسین نشان نداد (۰۵/۰<p). عوامل اکسیدکننده پراکسیدهیدروژن و سدیم پربورات باعث کاهش معنادار فعالیت آنزیم تریپسین و کیموتریپسین گردید (۰۵/۰>p). فعالیت آنزیم تریپسین و کیموتریپسین نسبت به شاهد در حضور مهارکنندههای SBTI، PMSF و پاراآمینوبنزآمیدین کاهش معناداری داشت (۰۵/۰>p). مهارکنندههای TPCK، پپاستاتینA، یدواستیک اسید، EDTA و بتامرکپتواتانول بر روی فعالیت آنزیم تریپسین در مقایسه با شاهد کاهش معناداری نداشتند(۰۵/۰<p). فعالیت آنزیم کیموتریپسین در حضور مهارکنندههای TPCK، یدواستیک اسید، EDTA و بتامرکپتواتانول کاهش معنادارداشت (۰۵/۰>p). فعالیت آنزیم تریپسین در حضور مهارکننده TLCKکاهشیمعنادار نشان داد (۰۵/۰>p). اثر مهارکنندههای TLCK و پپاستاتینA روی فعالیت آنزیم کیموتریپسین در مقایسه با شاهد کاهش معناداری نداشت (۰۵/۰<p). نتایج نشان داد فعالیت آنزیمهای تریپسین و کیموتریپسین در بچه ماهی نورس آزاد دریای خزر تحتتأثیر عوامل شیمیایی ارزیابی شده در حداقل غلظتشان بود.
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
اکسیداسیون چربی یکی از فرایندهای اصلی در کاهش کیفیت و ارزش تغذیهای انواع مواد غذایی محسوب میشود. هدف از انجام این تحقیق تعیین فعالیت ضداکسیدانی پپتید حاصل از هیدرولیز پروتئین ایزوله عضله کیلکای معمولی (Clupeonella cultriventris caspia) بود که با استفاده از آنزیم تریپسین موجود در عصاره استخراج شده ضمائم پیلوریک ماهی کیلکای معمولی تولید شد. بررسی نشان داد دما و pH بهینه فعالیت آنزیم تریپسین برای هیدرولیز سوبسترای) BAPNA Nα–benzoyl-DL-argenine-ρ-nitroanilide-HCL ( بهترتیب۶۰ درجه سانتیگراد و۰/۸ بود. فعالیت ضداکسیدانی پپتید حاصل از هیدرولیز پروتئین ایزوله نیز نشان داد که با افزایش درجه هیدرولیز از ۲۰ تا ۴۰ درصد، میزان فعالیت بازدارندگی رادیکال DPPH و ABTS و همچنین قدرت ضداکسیدانی بازدارندگی آهن (FRAP) بهطور معناداری افزایش یافت (۰۵/۰>p). نتایج پیشنهاد میکند آنزیم تریپسین موجود در عصاره مستخرج شده ضمائم پیلوریک ماهی کیلکای معمولی میتواند ابزار مناسبی برای تولید پپتید از پروتئین ایزوله این گونه با فعالیت ضداکسیدانی محسوب شود و جایگزین مناسبی برای آنزیمهای تجاری مورد استفاده در تولید پروتئین هیدرولیز شده مانند آنزیم میکروبی باشد.
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعه عوامل و مؤلفههای مؤثر بر توسعه مدیریت الکترونیکی منابع انسانی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی که جامعه آماری آن شامل کلیه کارکنان و مدیران دانشگاه اصفهان در سال ۹۳ بود.
نتایج تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که از بین عوامل چهارگانه مورد مطالعه، عوامل سازمانی و راهبری فناوری اطلاعات و ارتباطات منابع انسانی بر توسعه مدیریت الکترونیک منابع انسانی تأثیر معناداری دارند. همچنین مؤلفههای هریک از عوامل چهارگانه مورد مطالعه جداگانه وارد مدل شدند که نتیجه آزمون حاکی از آن بود که از بین مؤلفههای عامل سازمانی، مؤلفههای مدیریت ارشد، ارتباطات سازمانی و فناوری ارتباطات و اطلاعات سازمان، از بین مؤلفههای عامل محیطی، مؤلفههای اجتماعی- فرهنگی و بخش خصوصی، از بین مؤلفههای عامل راهبری فناوری اطلاعات و ارتباطات منابع انسانی، مؤلفه تدوین استراتژیها و درنهایت از بین مؤلفههای عامل طراحی سیستم مدیریت الکترونیک منابع انسانی، هر دو مؤلفه کیفیت اطلاعات و کیفیت سیستم تأثیر معناداری در توسعه مدیریت الکترونیک منابع انسانی دارند.
دوره ۷، شماره ۱ - ( شماره ۱ (بهار و تابستان)- ۱۳۹۴ )
چکیده
حوزۀ عمومی مکانی برای گفتوگو و نقد قدرت است که اولین بار آن را هابرماس بهصورت نظری مطرح کرد و پیشینهاش را به سالنها، قهوهخانهها و دربار اروپایی رساند. این تصور که شکلگیری حوزۀ عمومی مختص غرب است، درست بهنظر نمیرسد؛ زیرا در دورانی از تاریخ ایران نیز همزمان با غرب، وجوهی از شکلهای حوزۀ عمومی دیده میشود که در دوره صفویه بهوجود آمده بود؛ اما مسیر تداوم و سیر آن در ایران و غرب بهدلیل اوضاع تاریخی، سیاسی و اجتماعی متفاوت بوده است. این مقاله با رویکرد جامعهشناسی تاریخی و روش توصیفی- تحلیلی، درصدد اثبات این است که در غرب حوزۀ عمومی، یعنی نقد قدرت، از دربار آغاز شد و سپس به جامعه راه یافت؛ ولی در ایران برعکس، نقد قدرت و گفتوگو دربارۀ مسائل عمومی در جامعه و بهویژه قهوهخانهها شکل گرفت و بعد به حوزۀ دربار انتقال پیدا کرد. همزمان با تسلط قدرت حاکمه، نهاد مذهب (مذهب تشیع) توانست از راههای مختلف مانند یافتن عنوان مذهب رسمی کشور و گسترش مناسک شیعی، به قالب حوزۀ عمومی، یعنی جایی که در آن گفتوگو و نقد صورت میپذیرد، درآید. به این ترتیب، حوزۀ عمومی در ایران عصر صفوی تا پهلوی، در قالب حوزۀ عمومی مذهبی جلوه کرد و از دهۀ ۱۳۴۰ آمیختگی میان حوزۀ عمومی سیاسی و مذهبی رخنمون میشود.
دوره ۷، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده
اهداف: افزایش مصرف آبزیان، توسعه صنعت آبزیپروری و نیاز به تولید خوراک آبزیان، دسترسی به روغن ماهی را در آینده نامعلوم میسازد. هدف پژوهش بررسی تاثیر جایگزینی روغن ماهی جیره غذایی با روغن هسته انگور بر شاخصهای رشد و فعالیت آنزیمهای پپسین و تریپسین ماهیان قزلآلای رنگینکمان بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر روی ۴۵۰ قطعه ماهی قزلآلای رنگینکمان طی یک دوره ۶۰ روزه انجام شد. در این مطالعه از جیره شاهد (A) حاوی ۱۰۰% روغن ماهی و جیرههای حاوی ۲۵% (B)، ۵۰% (C)، ۷۵% (D) و ۱۰۰% (E) روغن هسته انگور بهجای روغن ماهی استفاده شد. دادهها با نرمافزار Graph Pad Prism و SPSS ۲۰ از طریق آزمون واریانس یکطرفه تحلیل شدند.
یافتهها: بیشترین وزن نهایی و افزایش وزن در جیره C و کمترین آنها در D بود که اختلاف معنیداری داشتند. اختلاف معنیداری در نرخ رشد ویژه و کارآیی پروتئین جیرهها وجود نداشت. بیشترین ضریب تبدیل غذایی در جیره E و کمترین آن در C با اختلاف معنیداری مشاهده شد. بیشترین کارآیی چربی در جیره C بود. بیشترین کارآیی غذا در جیرههای C و D و کمترین آن در E بود و جیرهها اختلاف معنیداری نداشتند. بیشترین فعالیت آنزیم پپسین و تریپسین در ضمایم پیلوریک در جیره C و در روده در C و D مشاهده شد. میزان بهینه جایگزینی روغن ماهی بهوسیله روغن هسته انگور ۵۰% (جیره C) برآورد شد.
نتیجهگیری: جیره غذایی ۵۰% روغن ماهی و ۵۰% روغن هسته انگور بر بهبود شاخصهای رشد و فعالیت آنزیمهای پپسین و تریپسین ماهیان قزلآلای رنگینکمان موثر است.
دوره ۷، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: در پژوهش حاضر تاثیر جایگزینی پودر ماهی با آکوپرو (کنجاله سویای فرآوریشده) بر پاسخ رشد، ترکیب شیمیایی بدن و فعالیت آنزیم پروتئاز کل در ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) (میانگین وزن ۰/۳±۲/۳۸گرم) بهمدت ۶ هفته انجام شد.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر از جیره شاهد (A) حاوی ۱۰۰% پودرماهی و سایر جیرهها حاوی ۲۵ (B)،۵۰ (C)، ۷۵ (D) و ۱۰۰% (E) آکوپرو بهجای پودر ماهی استفاده شد. در پایان آزمایش شاخصهای رشد، ترکیب شیمیایی بدن و فعالیت آنزیم پروتئاز کل سنجش شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد شاخصهای افزایش وزن بدن، نرخ رشد ویژه و میانگین رشد روزانه در جیره آزمایشی C بیشترین میزان را داشت و اختلاف معنیداری با سایر تیمارها نشان داد (۰/۰۵p<)، در حالی که شاخص وضعیت در جیره آزمایشی C نسبت به سایر تیمارها کمتر بود ولی اختلاف معنیداری را نشان نداد (۰/۰۵p>). میزان رطوبت، چربی و خاکستر بدن بهترتیب در جیرههای آزمایشی A و B وE بهطور معنیداری بالاتر از سایر تیمارها بودند (۰/۰۵p<)، ولی بیشترین میزان پروتئین در جیره آزمایشی C مشاهده شد که اختلاف معنیداری با سایر تیمارها نداشت (۰/۰۵p>). بیشترین میزان فعالیت آنزیم پروتئاز کل از ضمایم پیلوریک و روده در ماهیان تغذیهشده با جیره آزمایشی C مشاهده شد که نسبت به سایر جیرههای غذایی اختلاف معنیداری را نشان داد (۰/۰۵>p).
نتیجهگیری: نتایج حاصل از عملکرد رشد، ترکیب شیمیایی بدن و فعالیت آنزیم پروتئاز کل در این تحقیق نشان داد که جیره حاوی ۵۰% آکوپرو نسبت به سایر جیرهها برای رشد ماهی قزلآلای رنگین کمان مناسب است.
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
در این تحقیق اثر تقویتکنندههای مختلف، نظیر الیاف کربن، الیاف شیشه، اکسید سیلیسیم و اکسید زیرکونیوم، بر خواص سایشی، حرارتی و ریزساختاری کامپوزیتهای زمینه فنولیک بررسی میشود. رزینهای فنولیک بهدلیل خاصیت زغالشوندگی منحصر بهفردشان در دماهای بالا کاربرد ویژهای در ساخت محافظهای حرارتی در صنایع هوافضا دارند. در این تحقیق، سه دسته نمونه با درصدها و مواد مختلف ساخته شده است. دسته اول دارای ۵/۳۷% رزول بهعنوان زمینه و ۵/۶۲% درصد تقویتکننده، دسته دوم شامل ۴۰% رزول، ۴۰% اکسید سیلیسیم و ۲۰% اکسید زیرکونیوم و دسته سوم کامپوزیتهای تقویتشده با الیاف کربن است که با ۵% وزنی اکسید زیرکونیوم پوشش داده شدهاند. برای بررسی خواص حرارتی، سایشی و ریزساختاری کامپوزیتها نظیر نرخ سایش، ابتدا کامپوزیتهای ساخته شده، از طریق مشعل شماره ۷ و با شعله اکسیژن اسیتیلن، تحت حرارت ºC۲۸۰۰ و شار حرارتی ۳۵/۸ قرار داده شد و سپس بر اساس شاخصهای تحلیلی همانند نرخ سایش و تحلیل میکروسکپی، بررسیهای لازم انجام شد. در پایان مشخص شد که نرخ سایش نمونههای تقویت شده با الیاف کربن، ۲۰% پایینتر از سایر نمونهها است. همچنین افزایش اکسید زیرکونیوم نشانگر افزایش نرخ سایش است.
دوره ۸، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: در مطالعه حاضر تاثیر عصاره نعناع در غلظتهای مختلف بر فرایند فساد شیمیایی و باکتریایی سوریمی ماهی کیلکای معمولی طی نگهداری در یخچال (°C۱±۴) در زمانهای مختلف بررسی گردید.
مواد و روشها: در این تحقیق آزمونهای شیمیایی شامل شاخص پراکسید (PV)، تیوباربیتوریک اسید (TBA)، مجموع بازهای نیتروژنی فرار (TVB-N) و pH و آزمونهای باکتریایی شامل شمارش باکتریهای کل (TVC) و سرمادوست (PTC) ارزیابی شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد با گذشت زمان میزان شاخص PV در تیمارهای حاوی عصاره نعناع بطور معنیداری نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت بطوریکه در تیمار ۴% از ۳۳/۰ در روز اول به ۰۸/۴ میلی اکی والان اکسیژن در روز ۱۲ افزایش یافت (۰۵/۰>P). میزان TBA و TVB-N در تیمار شاهد با گذشت زمان افزایش معنیداری نسبت به تیمارهای حاوی عصاره نعناع داشت بطوریکه مقادیر ۴۳/۰ میلیگرم مالوندیآلدهید برای TBA و ۸/۳۲ میلیگرم نیتروژن برای TVB-N در روز ۱۵ ثبت گردید (۰۵/۰>P). مقدار pH در تمام طول دوره نگهداری در تیمارهای حاوی عصاره نعناع بطور معنیداری پائینتر از تیمار شاهد بود که مقدار آن در تیمار ۴% از ۲۸/۶ در روز اول به ۱۰/۷ در روز ۱۵ رسید (۰۵/۰>P). تعداد باکتریهای TVC و PTC در تیمار شاهد بطور معنیداری بالاتر از تیمارهای حاوی عصاره نعناع بود بطوریکه در تیمار شاهد مقادیر آن به ترتیب از ۵۵/۳ و ۲۵/۳ به ۶۴/۶ و ۹۶/۵ CFU افزایش یافت (۰۵/۰>P).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه تیمار حاوی عصاره نعناع بویژه تیمار ۴% میتواند برای نگهداری کوتاه مدت سوریمی کیلکای معمولی در دمای یخچال مورد استفاده قرار گیرد.
دوره ۸، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده
"مرگ" حادثه گریزناپذیر و ناگزیر غایی تمام انسانهاست. بعضی آن را به دست فراموشی میسپارند و برخی معرفتاندیشانه با پذیرش آن، وقوعش را حتمی و حقیقی میدانند. بررسی و تحلیل روایت دو شخصیت مستبد، قدرتمند و خونریز داستانهای فردوسی و آلبر کامو و نحوه مواجهه آن دو با مرگ خود و دیگران، مساله اصلی این پژوهش است. کالیگولا و ضحاک که خود را فرمانده مطلق و صاحب اختیار جان و مال آدمیان میدانستند، بر این باور بودند که میتوانند بر مرگ نیز تسلط یابند، آنان میکوشیدند با کشتن دیگران، از هراس مرگ خود رهایی یابند؛ اما ناموس طبیعت و حوادث روزگار آنان را با پدیده مرگ رویاروی ساخت. چگونگی پرداخت حوادث داستان از دیدگاه فردوسی طوسی (به نمایندگی از حکمای اسلامی) و آلبر کامو (از نمایندگان مکتب اگزیستانسیالیزم) فلسفه حیات و مرگ را از نظرگاه دو جهان اندیشگانی در شرق و غرب عالم بر ما روشن میکند. هر دو صاحب منصب پس از کسب قدرت دست به ظلم و ستم و کشتار بیسابقه اطرافیان میزنند. مانند تمام آدمهای دنیا از مرگ خود میهراسند و میخواهند با قتل آدمها، قدرت طبیعت در کشتن انسانها را در دست بگیرند. کشتن برای مبارزه با هراس مرگ، تنها راهکار آنهاست. سرنوشت هر دو شخصیت شبیه هم است و در نهایت به دلیل قتل و خونخواری علیه هر دو شورشی به پا میشود و از صحنه قدرت کنار گذاشته میشوند.
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده
فناوری رهایش کنترل شده داروهای پروتئینی و پپتیدی از ذرات زیست تخریب پذیر به عنوان یک حوزه برجسته جهت غلبه بر مشکلات مرتبط با فرمولاسیون ماکرومولکولها ظهور کرده است. هدف از تحقیق حاضر ساخت میکرو ذرات بارگذاری شده با پروتئین با استفاده از پلیمر زیست تخریب پذیر PCL و هیدروژل حاصل از غضروف فیل ماهی و BSA به عنوان داروی مدل برای داروهای پروتئینی و پپتیدی نظیر GnRH بود. در این مطالعه روش امولسیون دوگانه به عنوان یکی از مناسبترین روشهای تهیه سامانه تحویل دارو برای پروتئینهای محلول در آب انتخاب گردید. در تهیه امولسیون اول از اولتراسونیک و در امولسیون دوم از همزن مکانیکی استفاده گردید. در این مطالعه ۳ گروه شامل گروه ۱(PCL/hydrogel/BSA)، گروه ۲(PCL/BSA) و گروه ۳(PCL/Alginate/BSA) به عنوان سامانه تحویل دارو تهیه گردید. نتایج نشان داد شکل ذرات در همه گروهها کروی بوده و ذرات بصورت منفرد در محیط آبی پراکنده شده بودند. همچنین مقایسه میانگین اندازه ذرات نشان داد ذرات تهیه شده در گروه ۱ بطورمعنی داری نسبت به سایر گروهها اندازه کوچکتری داشتند بر اساس نتایج به دست آمده کارآیی انکپسوله شدن BSA در گروه ۱ به طور معنی داری بالاتر از سایر گروهها بود؛ درحالیکه گروه ۲ کمترین درصد انکپسوله شدن را نشان داد. بر اساس نتایج به دست آمده، هیدروژل تهیه شده از غضروف فیل ماهی استفاده شده در گروه ۱ میتواند برای تهیه سیستم تحویل داروهای پروتئینی و پپتیدی پیشنهاد گردد.
دوره ۹، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: مهندسی بافت و جایگزینی بافتهای آسیبدیده در علم پزشکی بسیار حایز اهمیت و نسبت به پیوند عضو از شخصی به شخص دیگر کارآمدتر است، بنابراین تولید داربست از پلیمرهای طبیعی و مصنوعی با خصوصیات مطلوب بهمنظور بازسازی بافتهای آسیبدیده گسترش روزافزونی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر فرآیند پلاسما بر زاویه تماس یا آبدوستی داربست نانولیفی پلیلاکتیکگلایکولیکاسید و کیفیت کشت سلول در آن بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر ابتدا نانوالیاف پلیلاکتیکگلایکولیکاسید، با استفاده از حلالهای کلروفرم خالص و مخلوط کلروفرم ۸۰%- دیمتیلفرمآمید ۲۰% الکتروریسی شدند. سطح داربستهای الکتروریسیشده با فناوری پلاسما اصلاح، سپس سلول کلیه میمون سبز آفریقایی (VERO) روی آنها کشت داده شد. مقایسه داربستهای ساده تولیدشده، از نظر میزان آبدوستی و تکثیر سلول، با داربستهای اصلاحشده توسط فرآیند پلاسما صورت گرفت. بهمنظور مقایسه آبدوستی نمونهها، زاویه تماس آب آنها اندازهگیری شد.
یافتهها: نمونههای اصلاحشده به روش پلاسما کاهش مطلوبی در زوایه تماس آب داشتند و آبدوستی بهتری از خود نشان دادند. طیف گروههای C=O و C-O در نمونههای اصلاحشده با پلاسما نسبت به نمونههای خام افزایش یافت. اصلاح سطح داربست با پلاسما موجب بهبود چسبندگی، رشد و تکثیر سلولها نسبت به داربستهای ساده شد.
نتیجهگیری: زاویه تماس نمونههای اصلاحشده با پلاسما کاهش چشمگیری دارد. فرآیند پلاسما میتواند موجب افزایش آبدوستی داربستهای نانولیفی پلیلاکتیکگلایکولیکاسید شود و چسبندگی و رشد سلول روی داربستهای اصلاحشده با پلاسما بهتر از رشد و تکثیر سلول بر داربستهای ساده است.