جستجو در مقالات منتشر شده
۸ نتیجه برای رضوانیان
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده
تاریخ بیهقی از جمله متون کمیابی است که با استفاده از شگردهای ادبی، هم به تاریخی به ظاهر مستند و هم به متنی خلاق بدل شده است. یکی از این شگردها بهرهگیری از فضای داستانی و از آن میان نیز، شخصیتپردازی ویژه در این اثر است. این مقاله درصدد است با بررسی شخصیت در این متن، ثابت کند نهتنها ارائه شخصیت در این اثر از رویکرد توصیفی که ویژه تاریخ است گذر میکند، بلکه حتی از شخصیتپردازی داستانی نیز فراتر میرود و با شگردهای برجستهسازی نمایشی، از ویژگیهای شخصیتهای نمایشیِ متون دراماتیک برخوردار میشود. در تاریخ بیهقی گرچه شخصیتها برگرفته از واقعیتهای تاریخاند، اما در متن دوباره خلق میشوند. شخصیتپردازی در این اثر نزدیک به بسیاری از رمانهای امروزی است که در آن علاوه بر اشاره مستقیم به ویژگیهای ظاهری شخصیتها، گفتار و رفتار آنها و احساسات و درونیاتشان، با ارتباطی منطقی و حسابشده برای مخاطب به نمایش گذاشته میشود و شخصیتهای قابل درک، باورپذیر، قابل تجسم، زنده و پویا برای مخاطب ترسیم میشود. در این اثر نویسنده میکوشد شخصیتها، به شیوههای گوناگون همچون گفتوگو، کنش و در کشاکش ارتباط با دیگر شخصیتها و موضعگیری در مسائل و موضوعات مختلف، خود را به مخاطب معرفی کنند و با این روش، موفق به خلق شخصیتهای نمایشی میشود. مبانی این پژوهش را نظریههای شخصیتپردازی تشکیل میدهد و تحلیل ویژگیهای شخصیتپردازی سینمایی به منزله روششناسی پیشنهادی آن تنظیم میشود.
دوره ۶، شماره ۲۲ - ( مهر و آبان ۱۳۹۷ )
چکیده
شکل گیری هرگونه ی زبانی جدید ناشی از برآورده سازی نیاز انسانی است؛ در دهه ی هشتاد در گفتار روزمره ی مردم واژگان تیره و به اصطلاح مخفی/ اینترلاتی رواج یافت که تابوهای دینی، سیاسی و جنسیتی را هدف گرفت و با مسائل دنیای مدرن به شکل فراگیر در هم آمیخت. تبیین دلایل شکل گیری زبان مخفی، یافتن هواداران بسیار در فضاهای مجازی ؛ به ویژه جوانان و تحلیل موضوعی آن در مطالعات فرهنگی قابلیت بررسی و تحلیل دارد ؛ زیرا گرایش فرهنگ نویسی در زبان شناسی کاربردی تنها به داده های مدخلی درون فرهنگ نظر دارد و به زمینه های تاریخی، اجتماعی، سیاسی و ... متن توجهی نمی کند، اما مطالعات فرهنگی با رویکرد بینارشته ای و هم سنگ نگری زبان رسمی و عامیانه، فضا را برای رونمایی از این زبان در مجامع و نهادهای رسمی باز می کند. این مقاله می کوشد با روش تحلیل محتوا از نوع کیفی، پنج منبع از کتاب ها و فرهنگ هایی که بسامد لغات زبان مخفی در آن زیاد است را تحلیل زبانی – موضوعی می نماید. براساس یافته های پژوهش، گسترش اوقات فراغت، ورود فناوری اطلاعات، پیشرفت تکنولوژی و در پی آن امکان گمنام ماندن نویسندگان در فضاهای مجازی و گسترش ادبیات عامه پسند، نقش مهمی در شکل گیری و گسترش زبان مخفی در دهه ی هشتاد داشته است و فارغ از نگاه های سوگیرانه، بررسی علمی و افزودن برخی واژگان غیرتابویی زبان مخفی به زبان معیار میتواند به باروری و تقویت زبان فارسی کمک کند.
قدسیه رضوانیان،
دوره ۷، شماره ۲۵ - ( بهار ۱۳۹۳ )
چکیده
هاله کیانی بارفروشی، قدسیه رضوانیان،
دوره ۱۰، شماره ۳۷ - ( بهار ۱۳۹۶ )
چکیده
با رشد مجلات و پژوهشهای ادبی دانشگاهی در سالهای اخیر، رویکردهای آسیبشناختی در جهت تبیین ضعفها و کاستیهای این پژوهشها شکل گرفتهاست. اما به نظر میرسد اغلب این پژوهشها به توصیف معلول پرداخته-اند و کمتر رویکردی علّی به تحلیل این مسأله دارند.
در این مقاله پژوهشهای ادبی دانشگاهی در سه سطح مورد بررسی قرار گرفتهاند: سطح اول به بررسی هژمونیهای ایدئولوژیک حاکم بر تلقی از ماهیت ادبیات و پژوهشادبی در ایران و تأثیرات آنها در پژوهشهای ادبی دانشگاهی اختصاص یافتهاست. بر این اساس الگوهای فکری حاکم بر پژوهشهای ادبی، نوعی ماهیت تعلیمی، تفسیری، توصیفی و ذوقی را برای آن متصور میداند. سطح دوم به «روش پژوهش» در پژوهشهای ادبی دانشگاهی میپردازد و به کاربردن نظریههای ادبی را به عنوان «روش علمی» برای پژوهش ادبی با توجه به رویکردهای فرارشتهای، کثرتگرایی نظری، نگاه پساپارادایمی و مرکزگریز به این نظریهها با پرسش مواجهه میکند و در سطح سوم نیز اجزای یک مقالهی علمی پژوهشی با طرح مفاهیم روششناسی هرمنوتیک و مسألهمندسازی مورد توجه قرارگرفتهاست؛ اجزایی که نتایج این پژوهش نشانمیدهد اغلب کلیشهای و غیرضروری پنداشته میشوند.
دوره ۱۲، شماره ۶۰ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۳ )
چکیده
قدسیه رضوانیان، جعفر رضاپور،
دوره ۱۶، شماره ۶۲ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده
اگر زبان را نه آینۀ منعکسکنندۀ مبارزهها، بلکه موضوع مبارزهها و ابزار مبارزه تلقی کنیم، دیگر به جای آن باید از دال گفتمان استفاده کرد که مفاهیم قدرت و زبان را در یک درهمتنیدگی مداوم و تفکیکناپذیر مفهومی، قابل فهم میسازد. درهمین راستا این مقاله بر آن است تا با روشی گفتمانی و با اتخاذ دیدی انتقادی متن تاریخ بیهقی را بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین متون کلاسیک ادبیات فارسی بفهمد و بخواند. به عبارت دیگر با قرار دادن این متن در بافت گفتمانیاش و رابطۀ دیالکتیکش با قدرت و فهمیدن این متن بهعنوان میدان مبارزۀ قدرتها و گفتمانهای متضاد و متخاصم جامعه بتوان به فهمی نو از آن دست پیدا کرد. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف برای انجام تحلیلهای خرد متنی، و از نظریۀ گفتمان لاکلاو و موف برای انجام تحلیلهای کلان گفتمانی عصر بیهقی، بهطور همزمان و ترکیبی بهره میگیرد تا بتوان به نوعی تحلیل گفتمانی خرد و کلان رضایتبخش از متن و عصر تاریخ بیهقی دست پیدا کرد. متن تاریخ بیهقی چنان که نشان داده میشود، نه منعکسکنندۀ راستین مبارزات بلکه خود بخشی از فرایند مبارزه است. این متن تحت تأثیر زنجیرۀ گفتمانهای حاکم است و علیه گفتمانهای پیرامونی بهکار گرفته میشود. تاریخ بیهقی، تحت تأثیر گفتمان که ذهن دوقطبی متن را به یک بازنمایی جهتدار از جریان امور و واقعیتها میکشاند، گفتمانهای حاکم را برجسته مسسازد و گفتمانهای پیرامونی را به حاشیه میراند.
دوره ۱۷، شماره ۶۷ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
این تحقیق به صورت تحلیل محتوا(توصیفی- آماری و تحلیلی) بر آن است که برخلاف دیدگاه غالب، حزین به عنوان شاعر و متفکر دوره گذار در نثر، تحت تأثیر جهاننگری ابژکتیو عصر صفوی و بارقههایی از نثر مشروطه، و در شعر در زمره هنرمندان عصر بازگشت جای میگیرد. مقاله با تحلیل جوانب این موضوع، ضمن بررسی زندگی و مطالعه آثار حزین برای تعیین دقیقتر سبک شعر او، ویژگیهای سبکشناختی شاعران انجمن اوّل بازگشت را محور بررسی قرار دادهاست؛ آنگاه با بررسی شعر حزین و مقایسه آنها با اشعار این شاعران با استفاده از روش تحلیلی- آماری به این نتیجه میرسد که حزین بیش از اینکه شاعر سبک هندی باشد، آغازگر سبک بازگشت است.
دوره ۲۶، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۱ )
چکیده
رضایت و استقلال اراده اشخاص، در کنار بیطرفی مرجع داوری، مهمترین مرز فارق این شیوه حل اختلاف از سایر سازوکارها است. با اینحال، اعمال تحریمهای اقتصادی یکجانبه از سوی برخی سازمانهای منطقهای همچون اتحادیۀ اروپا در چارچوب سیاستهای امنیتی خارجی و حفاظت از منافع بنیادین آن، تعاملات تجاری اشخاص و نحوهی حل و فصل اختلافات ناشی از آن را تحت تأثیر قرار داده است. این موضوع، محل برخورد منافع عمومی دولتها با منافع اشخاص خصوصی است که خدشه دار شدن رکن اصلی داوری، یعنی آزادی اراده طرفین را در مراحل مختلف فرأیند رسیدگی داوری به دنبال دارد. از آنجاییکه تحریمهای اتحادیه اروپا بهمنزله نظم عمومی و قاعدهای الزامآور در سطح اتحادیه تلقی میشود، محاکم اتحادیه اروپا مکلف به تبعیت از این نظم و متعاقب آن ابطال آرای داوری مغایر با تحریمهای اقتصادی هستند. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثر نظام تحریمهای اقتصادی اتحادیه اروپا بر حل اختلافات تجاری از طریق داوری و نیز رویکرد دادگاههای مرتبط در این خصوص است. یافته نهایی مقاله به شیوه توصیفی – تحلیلی و با اتکا به مطالعات کتابخانهای حاکی از آن است که در مواجه با نظام تحریمهای اقتصادی اتحادیه اروپا مرجع داوری در مقایسه با محاکم، بهویژه از نظر قانون حاکم بر داوری و نیز شناسایی و اجرای رأی داوری، بیش و پیش از تبعیت از نظام تحریم ها بهعنوان قاعده آمره، به قلمرو صلاحیت و اختیارات خود اتکا میکند