۱۲ نتیجه برای رضایی دشت ارژنه
محمود رضایی دشت ارژنه،
دوره ۱، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۷ )
چکیده
براساس رویکرد بینامتنیت، هیچ متنی خودبسنده نیست و هر متن در آن واحد، هم بینامتنی از متون پیشین و هم بینامتنی برای متون پسین خواهد بود. در این جستار، ابتدا وجوه مختلف متن و بینامتنیت تشریح، و سپس براساس این رویکرد، قصه ای از مرزبان نامه نقد و بررسی شده است. در پایان نیز گفته شده چنان که رولان بارت، باختین، کریستوا، ژنت، تودوروف و دیگر منتقدان پیرو بینامتنیت تأکید کرده اند، هیچ متنی اصیل نیست و قصه مورد بحث در مرزبان نامه نیز چون متون دیگر واگویه ای از متون پیشین است.
دوره ۳، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۵)- ۱۳۹۴ )
چکیده
از دیرباز ادبیات ملل مختلف، همواره بر یکدیگر تأثیر متقابل داشتهاند و کمتر ملتی از این تأثیرپذیریها دور مانده است؛ برای نمونه میتوانیم به دو کشور کهن و ریشهدار ایران و یونان اشاره کنیم که روابط و تبادلات فرهنگی آنها، به شکلهای گوناگونی در ادبیات دو کشور نمود پیدا کرده است. تتبع در آثار شاعران و نشان دادن این تأثیرپذیریها میتواند در فهم آثارشان و گشودن گرههای شرح اشعار بسیار سودمند باشد. در این جستار، با واکاوی خمسه نظامی، روشن شده است که حکیم گنجه، از طریق ترجمه آثار یونانی به عربی یا فارسی، با اساطیر یونان آشنا بوده است و بسیاری از حکایتهایش را با تأثیرپذیری مستقیم یا غیر مستقیم از اساطیر یونانی به تصویر کشیده است؛ چنانکه در پردازش حکایتهای «اسکندر و آرایشگر»، «جمشید با خاصگی محرم»، «اسکندر و نوشابه»، «شهر مدهوشان»، «شبان و انگشتری» و «فتنه» به اسطورههای یونانی «شاه میداس»، «آمازونها»، «مایلو» و «گیگس یا ژیرس» نظر داشته است.
دوره ۵، شماره ۱۶ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
بررسی ترانه های برزگری در استان کهگیلویه و بویراحمد
سید برزو جمالیان زاده
دکتر محمود رضایی دشتارژنه
چکیده
شعر کار نسخهی خوانای احساسات سرایندگان و چگونگی محیط کار است و اشعار خوانندگان در حین انجام کار که به طور انفرادی یا جمعی خوانده میشود، بیانگر وضع معیشت، دلتنگیها، رنجها، آمال و آرزوها، عشقها و نیایشهای آن-هاست. اینگونه آواها، فضای کار را از یکنواختی و خشکی نجات میبخشد و خستگی و رنج توانفرسای کار را تسکین میدهد و رایحهی تلاش، حرکت، شوق و امید را در درون این زنان و مردان هنگام کار تقویت میکند. در این جستار، نگارندگان کوشیدهاند که به بررسی و معرفی انواع ترانههای برزیگران استان کهگیلویه و بویراحمد که در حین انجام کار درو (برزگری) به شکل آهنگینی میخوانند، بپردازند. اشعاری که در زمینهی کار و شغل، در فرهنگ محلّی این منطقه، سروده شده است، بخش وسیعی از ادبیات این مرز و بوم را تشکیل میدهد. در فرجام این نتیجه حاصل شد که مهمترین مضامین ترانههای برزگری، عشق به یار (همسر، نامزد)، سختی کار، شکوه از سختیهای این کار، آرزو و امید و برانگیختن برزگران به تلاش بیشتر به کار است؛ ترانههای که در عین سادگی و بیپیرایگی، بار عاطفی بالایی دارند و نیک بر دل می-نشینند.
دوره ۶، شماره ۲۴ - ( تابستان ۱۳۸۸ )
چکیده
اژدهاکشی از جمله مواردی است که تنی چند از پهلوانان نامی ایران از جمله رستم، بدان دست یازیدهاند؛ چرا که در گستره اساطیر ایران، اژدها، نماد خشکسالی است و در واقع، کشتن اژدها نماد پیروزی ترسالی بر خشکسالی است. اما موردی که در ایران با نماد خشکسالی بودن اژدها تناقض دارد، رستم دستان است. او اگر چه در خوان سوم، خود نیز به کشتن اژدها موفق میشود، هم درفش او اژدها پیکر است و هم به نیای خود ضحاک (اژیدهاک اوستا) نیک میبالد که این امر با اژدهاکشی او و نماد خشکسالی بودن اژدها در اساطیر ایران تناقض دارد. نگارنده در این جستار به این نتیجه رسیده است که درفش اژدها پیکر رستم و تقدس اژدها در دیدگاه او احتمالاً تحت تأثیر اساطیر چین به ایران راه یافته است؛ از این رو اژدهایی که توتم رستم است و سخت آن را گرامی میدارد برخلاف اساطیر ایران، نماد باران و طراوت و ترسالی است.
دوره ۷، شماره ۲۷ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۸ )
چکیده
یکی از لایههای درخور پژوهش در قصههای فولکلور، بررسی بنمایۀ اساطیری مربوط به پرندگان در افسانه است. پرندگان از گذشتههای دور آنقدر برای انسان اهمیت دارند که حتی در اساطیر اقوام و ملل مختلف نیز حضور داشتهاند. در این مقاله با روش تحلیل محتوا به بررسی بنمایههای اسطورهای پرندگان در افسانههای لری پرداختهایم. منظور از افسانههای لری، افسانههایی است که در استانهای لرنشین چهارمحال و بختیاری، لرستان و کهگیلویه و بویراحمد گردآوری شدهاند. هدف از این پژوهش در وهلۀ نخست پیبردن به خویشکاریهای پرندگان در افسانههای لری و در مرحلۀ بعد نشان دادن تأثیرپذیری جایگاه پرندگان از باورهای اسطورهای است. در این جستار دلایل دگردیسی نقشهای برخی از پرندگان در افسانههای لری در مقایسه با باورهای اساطیری بررسی شده است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که از مجموع ۱۴۰ افسانۀ لری در ۴۸ افسانه پرندگانی همچون عقاب، سیمرغ، کلاغ، جغد، قو، کبوتر و گنجشک با خویشکاریهایی مثبت لری حضور دارند که این مسئله میتواند نشاندهندۀ محبوبیت آنها در میان مردم باشد. همچنین گفتنی است که باورهای اساطیری، باورهای دینی و شرایط بومی نیز بر جایگاه و خویشکاری پرندگان تأثیر داشته است.
دوره ۷، شماره ۲۸ - ( مهر و آبان ۱۳۹۸ )
چکیده
جنگ در اساطیر ایرانی از آغاز آفرینش وجود داشتهاست برخی از ایزدان ایرانی مانند: بهرام، میترا، باد، هوم و سروش از جنگ در اساطیر ایرانی از آغاز آفرینش وجود داشته است. برخی از ایزدان ایرانی مانند بهرام، میترا، باد، هوم و سروش از طرف خدای بزرگ ـ اهورامزدا ـ برای استقرار صلح و امنیت و پاکی، با انگرهمینو و نیروهایش میجنگند. اساطیر نقشی فعال در پسزمینۀ ذهنی و ناخودآگاه جمعی دارند. بهنوعی که در ادیان، هنر، ادبیات و فرهنگ عمومی هر دورهای تأثیر بسزایی دارند. از این رو، در این مقاله به بررسی ایزدان جنگ در افسانههای استانهای چهارمحال و بختیاری، لرستان و کهگیلویه و بویراحمد پرداخته میشود. بستر پژوهش، افسانههایی است که به زبان فارسی در استانهای چهارمحال و بختیاری، لرستان و کهگیلویه و بویراحمد گردآوری شدهاند. هدف تحقیق، تبیین و تحلیل چگونگی حضور ایزدان اساطیری جنگ در افسانههای استانهای مذکور است. خواننده با مطالعۀ این مقاله درمییابد که ایزدان جنگجویی چون بهرام، سروش، باد و مهر در افسانههای این استانها گاه بهعنوان موجودی فوقبشر و گاه نیز بهعنوان موجودی زمینی همراه با دگردیسیهایی در زمینۀ ویژگیهای ظاهری و کارکرد حضور دارند.
دوره ۷، شماره ۳۰ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۸ )
چکیده
اسب یکی از رازآمیزترین بنمایهها در ادب حماسی است که همواره در کنار قهرمان
نقشآفرینی کرده و گاه حتی با قهرمانان یکی پنداشته شده است و در گذر زمان،
خویشکاریهای متنوعی را به خود گرفته است. در این جستار بر اساس روش تحلیل محتوایی، آثاری چون شاهنامۀ فردوسی، طومارهای نقالی، زرینقبانامه، اسکندرنامه، دارابنامه، فیروزشاهنامه، حمزهنامه و ابومسلمنامه بررسی شد تا روشن شود که اسب چه خویشکاریهای خاصی در این متون دارد. پس از واکاوی متون یادشده روشن شد که اسب علاوه بر پیوند با پهلوان و باد و آب که در پژوهشهای پیشین به آن اشاره شده، ارتباطی معنادار با پری و باروری، دیو و جادو و مرگ دارد؛ به این ترتیب که گاه اسب در هیئتی پریوار، با باروری پیوند مییابد، گاه سویهای منفی به خود میگیرد و با دیو و جادو اینهمانی پیدا میکند و گاه بهشکلی رازآلود، نماد مرگ واقع میشود.
دوره ۹، شماره ۳۹ - ( مرداد و شهریور ۱۴۰۰ )
چکیده
اسطورههای باروری یکی از مهمترین و تکرارشوندهترین انواع اساطیر ملل جهان است که شرح سرنوشت «ایزد نباتی شهیدشونده»، «پهلوان/ ایزد اژدهاکش» و «پهلوان/ ایزد دیوکش» و معمولاً تمثیلی از مرگ و حیات طبیعت یا تغییر فصلهاست. باورهای اساطیری ضمن اینکه در میان مردم در حال اشاعه است در ناخودآگاه جمعی مردم نیز انباشته شده است؛ بنابراین افسانه ها ــ که آفرینندگان آن عموم مردم هستند ــ محمل مناسبی برای بازتاب اساطیر باروری در دورانهای مختلف هستند. ازاینرو، در این مقاله با روش توصیفی ـ تطبیقی به بررسی بازتاب اساطیر باروری در ۱۴۰ افسانۀ متعلق به استانهای چهارمحال و بختیاری، لرستان و کهگیلویه و بویراحمد پرداخته می شود. هدف از پژوهش حاضر دستیابی به الگوهای اساطیری باروری تبلوریافته در افسانه های استانهای مذکور است. خواننده با مطالعۀ این مقاله درمی یابد که الگوهای «ایزد نباتی شهیدشونده» در ۱۴ افسانه، «پهلوان/ ایزد اژدهاکش» در ۹ افسانه و «پهلوان/ ایزد دیوکش» در ۳۰ افسانه بازتاب یافته است. اساطیر باروری تحتتأثیر مسائل دینی و تغییر گفتمان مادرسالاری به مردسالاری در افسانه ها دچار دگردیسی شده اند.
دوره ۱۳، شماره ۶۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۴ )
چکیده
بهار دانش از افسانههای عامیانه و کهن هندی به زبان فارسی با درونمایۀ عشقی، نوشتۀ عنایتالله کَنَبوِه لاهوری (درگذشته ۱۰۸۸ق) که آن را در سال ۱۰۶۱ق به نام شاهجهان گورکانی تألیف کرده است. این کتاب جزوِ ادبیات داستانی، یعنی فصل مشترک داستانهای عامیانه و ادبی و به شیوۀ داستانپردازی هندی، داستان در داستان است. داستان اصلی و طولانی آن، تخیلی و موضوعش عشق «بهرهوربانو و جهاندارشاه» و مضمون داستان اصلی و عمدهترین داستانهای فرعی آن، حکایتهایی در مکر زنان است. در بهار دانش، درونمایههایی چون تغییر شکل، طلسم، جادو، تجسد در حالت تغییر شکل، آگاهی به علم خلع بدن و نقل روح از کالبدی به کالبد دیگر در سراسر فضای داستانها دیده میشود. بهعلاوه حضور و تسخیر دیوان و غولان، سخن گفتن با حیوانات جادویی، بهرهگیری از جادوی موجود در عناصر طبیعت و... در تمامی داستانها وجود دارد. در این مقاله، کارکردهای جادو و یاریگران آن، اشیا و ابزارهای جادو و شیوههای استفاده از آنها، سفرها و مکانهای جادویی و موجودات فراواقعی، راههای دستیابی به عوامل جادو و باطلکنندههای سحر و طلسم در حکایات بهار دانش، بررسی و تحلیل شده تا هرچه بیشـتر بر اهمیت مطالعه، آگاهی و حفظ پیشینۀ فرهنگی و اجتماعی قصههای عامیانه ـ که مهمترین بسـتر حضور و تجلی بنمایههای اسـاطیری و کهن در میان تودۀ مردم اسـت- تأکید شود.
دوره ۱۷، شماره ۶۹ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
پرسش اصلی این مقاله این است که آیا اسطوره میتواند حضوری ناخودآگاهانه در فرایند شکلگیری فرم ادبی داشته باشد؛ برای پاسخ به این پرسش ابتدا با رویکردی توصیفیـتحلیلی لایههای دوگانه باورهای اساطیری درباره رابطه آب و باران، باروری و نعمتبخشی با خویشکاری اصلی پادشاه در یک نظام سیاسیـفرهنگی تشریح شده است. در ادامه یافتههای این مقاله نشان میدهد که باور به رابطه شاه و مجموعه عقاید مرتبط با آب و باران منبع مهم و مؤثری در شکلگیری ناخودآگاهانه رایجترین و پربسامدترین خانواده تصویری در شعر مدحی فارسی بوده است. همچنین این مقاله با توضیح رابطه اسطوره و ادبیت و بررسی روابط متناظر مفهوم شاه با آب و باران و باروری و تحلیل ویژگیهای شاه اسطورهای، ابعاد تکوین یک کلیشه تصویری متکرر را مورد بررسی قرار میدهد.
دوره ۱۷، شماره ۶۹ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
پرسش اصلی این مقاله این است که آیا اسطوره میتواند حضوری ناخودآگاهانه در فرایند شکلگیری فرم ادبی داشته باشد؛ برای پاسخ به این پرسش ابتدا با رویکردی توصیفیـتحلیلی لایههای دوگانه باورهای اساطیری درباره رابطه آب و باران، باروری و نعمتبخشی با خویشکاری اصلی پادشاه در یک نظام سیاسیـفرهنگی تشریح شده است. در ادامه یافتههای این مقاله نشان میدهد که باور به رابطه شاه و مجموعه عقاید مرتبط با آب و باران منبع مهم و مؤثری در شکلگیری ناخودآگاهانه رایجترین و پربسامدترین خانواده تصویری در شعر مدحی فارسی بوده است. همچنین این مقاله با توضیح رابطه اسطوره و ادبیت و بررسی روابط متناظر مفهوم شاه با آب و باران و باروری و تحلیل ویژگیهای شاه اسطورهای، ابعاد تکوین یک کلیشه تصویری متکرر را مورد بررسی قرار میدهد.
دوره ۲۰، شماره ۸۰ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
شاهنامۀ فردوسی بسیاری از روایتهای اسطورهای ایرانی را در خود جمع کرده است؛ اما داستانهایی هست که بنا به دلایلی فردوسی بدانها نپرداخته است. از مهمترین اسطورههای ایرانیِ غایب در شاهنامه، اسطورۀ آرش است. برخی پژوهشگران معتقدند فردوسی آگاهانه به این اسطوره اشاره نکرده است. برخی دیگر بر این باورند که این اسطوره در منابعی نبوده که مبنای شاهنامۀ فردوسی بوده است. این تحقیق میکوشد به این مسئله از دیدی تازه، یعنی «تحلیل پارادایمی» پاسخ دهد. نویسندگان این مقاله بر این باورند که در صورتی که بپذیریم داستان آرش در منابع فردوسی بوده است، میتوان تصور کرد آنچه فردوسی را بر آن داشته است از پرداختن به این داستان صرف نظر کند، تضاد بنیادینی است که بین پارادایم حاکم بر شاهنامه و پارادایم حاکم بر داستان آرش از دید مرگ و زندگی وجود دارد. در پارادایم شاهنامه، کنش طبیعی و بدیهیِ قهرمانان، برتری زندگی بر مرگ در هر احوال و اوضاعی است؛ اما داستان آرش در ستایش مرگ خودخواسته و شهادت است. انتخابِ مرگِ خودخواسته یا شهادت مسئلهای است که اساساً از پارادایم شاهنامه خارج است و وجود داستانی همچون داستان آرش با محوریت برتری مرگ بر زندگی با پارادایم شاهنامه کاملاً ناهمخوان است و حذف آن را میتوان تصمیمی برای تثبیت پارادایم حاکم و حفظ انسجام فکری متن تلقی کرد.