۱۹ نتیجه برای رضاپور
دوره ۵، شماره ۵ - ( شماره ۵ (پیاپی ۲۱)- ۱۳۹۳ )
چکیده
قلب نحوی تاکنون در زبانهای مختلف به لحاظ نحوی و گفتمانی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق در گویش مازندرانی نشان میدهد که قلب نحوی هم تابع اصول و محدودیتهای جهانشمول و هم تابع محدودیتهای زبان ویژه است. در این تحقیق نشان میدهیم که انواع قلب نحوی کوتاهبرد، دوربرد و چندگانه در گویش مازندرانی بهکار میرود و کارکرد اصلی قلب نحوی در گفتمان، تغییر توزیع ساختار مبتدا و خبر و همچنین توزیع اطلاع کهنه و نو است. درباره قلب نحوی کوتاهبرد میبینیم که حرکت سازهها در فرایند قلب نحوی، تابع اصول گفتمانی و ساخت اطلاع است؛ اما در این گویش، در قلب نحوی دوربرد عوامل نحوی و اصول نحوی کمینهگرایی علاوه بر اصول گفتمانی، در تبیین ساختهای قلب نحویشده نیز دخیل هستند. به عبارت دیگر در فرایندهای قلب نحوی دوربرد به نوعی شاهد تعامل بین گفتمان و نحو، بهویژه کمینهگرایی هستیم و چنین نتایجی با دستاوردهای زبانشناسان در حوزههای مختلف زبانی همسویی و همخوانی دارد. هدف اصلی تحقیق بررسی رفتار قلب نحوی در گویش مازندرانی است.
دوره ۶، شماره ۵ - ( شماره ۵ (پیاپی ۲۶)- ۱۳۹۴ )
چکیده
ردهشناسی زبان هم بر همگانیهای زبانی و هم بر تنوعات زبانی تأکید دارد وهمگانیهای زبانی در ردهشناسی زبان براساس ملاحظات معنایی، کاربردشناختی، گفتمانی، پردازشی و شناختی تبیین میشوند. در تحقیق حاضر، ترتیب واژه زبان سمنانی براساس مؤلفههای بسیت و چهارگانه درایر (۱۹۹۲) از منظر ردهشناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هدف این تحقیق تعیین ترتیب واژه زبان سمنانی از منظر ردهشناسی است که نتایج تحقیق میتواند در مطالعات ردهشناسی زبان تأثیرگذار باشد. دادههای تحقیق نیز از طریق مصاحبه با گویشوران سمنانی جمعآوری شده است. دادههای تحقیق حاکی از آن است که زبان سمنانی دارای ۱۷ مؤلفه از مؤلفههای فعل پایانی قوی و ۱۶ مؤلفه از مؤلفههای فعل میانی قوی در مقایسه با گروه زبانهای اروپا- آسیا و همچنین دارای ۱۶ مؤلفة فعل پایانی قوی و ۱۴ مؤلفة میانی قوی در مقایسه با گروه زبانهای جهان است. بنابراین زبان سمنانی گرایش به رده زبانهای فعل پایانی دارد. البته فاصله چندانی بین مؤلفههای فعل پایانی قوی و فعل میانی قوی در تحقیق نیست که این نکته نشاندهنده تحول و تغییر زبان سمنانی به سمت رده زبانهای فعل میانی است. همچنین دادههای تحقیق نشان میدهد که مطابقه جنسیت دستوری بین فاعل و فعل وجود دارد و تمامی مصدرها دارای نشانه نمود کامل هستند.
دوره ۶، شماره ۶ - ( شماره ۶ (پیاپی ۲۷)، ویژه نامه- ۱۳۹۴ )
چکیده
شرط مجاورت بهعنوان یکی از محدودیتهای نحوی در اعطای حالت در برخی زبانها مانندِ انگلیسی، هلندی، ترکی و هندی بهشمار میرود و تاکنون مطالعات بسیاری دربارۀ وجود و عدم وجود شرط مجاورت در زبانهای گوناگون صورت گرفته است. پژوهشگرانی مانند چامسکی (۱۹۸۱) و استوول (۱۹۸۱) قائل به نقش شرط مجاورت در دستور زایشی بودهاند و برخی پژوهشگران مانند جانسون (۱۹۹۱) نقش مجاورت را در دستور زایشی رد کردهاند. مخالفان حضور شرط مجاورت در دستور زایشی معتقداند که دو اصل فرافکنی و شرطِ دوشاخهایبودن باید جایگزین مجاورت شوند. در این پژوهش کوشش شده است تا کاربرد شرط مجاورت در زبان فارسی بررسی شود. تحلیل دادههای پژوهش نشان میدهد که حالتبخشیِ هستۀ تصریف به فاعل و همچنین حالتبخشیِ فعل به مفعول مستقیمِ مشخص در زبان فارسی تابع محدودیتهای مجاورت نیستند. درحقیقت در زبان فارسی جایگاه مفعول مستقیمِ مشخص در مشخصگرِ گروه فعلی هستهای و هستۀ تصریف در انتهای جمله قرار گرفتهاند که امکان مجاورت میان هستۀ تصریف و فاعل و همچنین مجاورت میان فعل و مفعول مستقیمِ مشخص در فارسی وجود ندارد؛ اما حالتبخشی حرف اضافه به گروه اسمی و فعل به مفعول مستقیمِ نامشخص تابع محدودیتهای مجاورتاند. بنابراین میان شرط مجاورت و مشخصبودگی رابطهای مستقیم وجود دارد.
دوره ۸، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۹ )
چکیده
کولیها اقوام بیابانگرد و آوارهای هستند که در سراسر جهان به عنوان مظهری از رقص، آواز، آوارگی و خوشباشی مشهورند. آن طور که از منابع تاریخی و ادبی برمیآید کولیها، نخستین بار در روزگار ساسانیان وارد ایران شدند و ورود آنان به فرانسه در سدهی چهارده میلادی بوده است. میانهی سدهی هجدهم و نخستین دهههای سدهی نوزدهم، کولیها جزء شخصیتهای اثر گذار ادبیات فرانسه به شمار میرفتند. نخست سرایندگان و نویسندگان فارسی و فرانسه تنها به یادکرد داستانهایی دربارۀ گذشته، خواستگاه و چگونگی ورود به این دو سرزمین میپرداختند، ولی رفتهرفته، سویههای دیگر زندگی آنان مورد توجه سرایندگان و نویسندگان قرار گرفت. این مقاله بر آن است تا با مطالعهای گذرا بر شیوهی پیدایش و شکلگیری کولیها در ایران و فرانسه، بتواند بررسی دقیقتری بر چهرهی کولی در ادبیات این دو کشور بیاندازد. از میان ویژگیهای گونهگون آنها، نمونههایی همچون خنیاگری، نوازندگی، ترانهسرایی و آوارگی توجه نویسندگان این مقاله را به خود جلب کرده است. در پایان، به این پرسش پاسخ خواهیم داد که پس از شناخت کولیها از چشمانداز فرهنگی- زیستی، هر کدام از این دو فرهنگ و ادبیات چگونه چهرهی کولی را نمایش داده و پروراندهاند.
دوره ۸، شماره ۶ - ( شماره ۶ (پیاپی ۴۱)- ۱۳۹۶ )
چکیده
نظام صرفی زبان سمنانی نقش اساسی در رمزگذاری و بازنمایی معنی ایفا میکند. افعال سبک سمنانی دارای پیشوندهای اشتقاقی متنوعی هستند که هریک از آنها سهم مهمی در بازنمایی معنی دارند. پرسشهای اساسی پژوهش حاضر عبارت است از: پیشوندهای اشتقاقی اساساً چه نقشی در بازنمایی فضای معنایی افعال سبک در زبان سمنانی دارند؟ آیا پیشوندهای اشتقاقی در ایجاد تمایز معنایی درون هریک از ساختهای افعال سبک نقش ایفا میکنند؟ چه ارتباطی بین پیشوندهای اشتقاقی و جزایر معنایی افعال سبک وجود دارد؟ پیکرۀ پژوهش شامل چند کتاب به زبان سمنانی، واژهنامۀ گویش سمنانی و گفتار ۵۰ گویشور زبان سمنانی است که افعال سبک کردیون (kerd-iyún)، بتیون (b(e)-et-iyún) و بوکوآتیون(bū-kkūwātiyún) از این پیکره استخراج شدهاند. دادههای پژوهش نشان میدهد که پیشوندهای اشتقاقی افعال سبک مذکور نقش مهمی در بازنمایی جزایر معنایی دارند و درحقیقت نقش عمدۀ چنین پیشوندهایی در حوزهبندی افعال مرکب است. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن است که در برخی موارد تشابه معنایی نسبی بین برخی پیشوندهای افعال سبک وجود دارد؛ اما با نگاه دقیق میتوان دریافت که حتی در چنین مواردی پیشوندهای اشتقاقی افعال سبک باعث تدقیق تمایز معنایی میشوند. همچنین دادههای پژوهش نشان میدهد که پیشوندهای افعال سبک نقش اساسی در انتخاب جزء غیرفعلی دارند و اغلب جزء غیرفعلی افعال مرکب تنها با یکی از مشتقات فعل سبک بهکار میرود و موارد نادری را میتوان یافت که جزء غیرفعلی با مشتقات یک فعل سبک بهکار میرود؛ اما معنای آنها متفاوت است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی کارکردهای پیشوندهای اشتقاقی افعال سبک کردیون، بتیون و بوکوواتیون در زبان سمنانی است.
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۹ )
چکیده
زبان تعریفشده در دوزبانگی، مالکیت خود را در سوبژکتیویتۀ کاربرِ دوزبانه از قبل به تثبیت رسانده است؛ ولی زبانِ در حال تعریف، خارج از سوبژکتیویته است. از بدو تماس زبانِ در حال تعریف در غشای ذهنی، تأثیرپذیری از زبانِ تعریفشده، اجتنابناپذیر میشود. در شروع دوزبانگی، زبانِ در حال تعریف کاملاً متأثر از زبانِ تعریفشده است. لذا، تداخلهای زبانی که ایجاد میشود، به استفاده و یا تأثیرپذیری از مدلولهای موجود در زبانِ تعریفشده منجر میشود. در این مقاله خواهیم دید که این روند چگونه سبب افزایش ترجمه از زبان تعریفشده و پایین نگه داشته شدن میزان تولید زبانی در زبانِ در حال تعریف میشود. بدین منظور، باید دید که کاربر در کدام قسمت از تبدیل زبانِ در حال تعریف به زبانِ تعریفشده، از نمایش معنایی مشترک و در کدام قسمت از نمایش معنایی مستقل خود بهره میبرد و این موضوع سنجش میزان تولید و یا ترجمه در زبانِ در حال تعریف و رابطۀ مستقیم آن با میزان ورود در سوبژکتیویته را برای ما آشکار میسازد.
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۹ )
چکیده
این پژوهش با هدف توصیف افعال مرکب مازندرانی از منظر شناختی صورت گرفت. فضای معنایی افعال مرکب، نوع همکرد، پیشفعل و نوع فعل سبک بررسی و تفاوتهای شکلگیری این افعال در زبان مازندرانی با زبان فارسی از جنبههای مختلف صرفی، نحوی، واژگانی و معنایی تا حد امکان مقایسه شد. درضمن، نشانههایی برای تشخیص این افعال ارائه شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که افعال مرکب مازندرانی با توجه به نگاهشناختی فرایندی زایاست که از ابعاد فیزیکی و تجربیات اجتماعی زندگی بهره میگیرد و به کمک افعال سبک در ترکیب، بسط استعاری داده میشود و صرف این افعال جدید سبب زایایی[۱] میشود. افعال مرکب ترکیبی، از نظر ترکیبپذیری نیز دارای معنای غیرترکیبی هستند. در بحث فضای معنایی، یک فعل معین میتواند با توجه به نوع پیشفعلی که میگیرد در یک فضای معنایی قرار گیرد و فضای معنایی متفاوتی نسبت به پیشفعلهای متفاوت ایجاد کند. همچنین، در این زبان جزایر معنایی نیز وجود دارد. به عبارت دیگر، در زبان مازندرانی هر پیشفعل گستردهای دارد که معانی ویژهای از فعل سبک را افعال میکند و سپس این افعال بهنوبۀ خود به آن پیشفعل وصل میشوند تا معنی متفاوتی با معنی اصلی و مرکزی خود خلق میکنند.
ight verb
دوره ۱۱، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۹ )
چکیده
تنوع زبانی یکی از بحثهای چالشبرانگیز در زبانشناسی اجتماعی است. نگارنده در پژوهش حاضر به بحث تنوع زبانی در ترجمههای فارسی صادق هدایت و فرزانه طاهری از کتاب مسخ اثر فرانتس کافکا پرداخته است. پرسشهای اساسی در این پژوهش عبارت است از: ۱) نقش جنسیت در تنوع واژگانی در دو ترجمۀ کتاب مسخ چگونه است؟ ۲) تنوع واژگانی بیشتر در کدامیک از اجزای کلام بیشتر صورت
میگیرد؟ ۳) نقش جنسیت در تنوع نحوی در دو ترجمۀ کتاب مسخ چگونه است؟ ۴) چه رابطهای بین جنسیت و فرایندهای نحوی دخیل در تنوع نحوی وجود دارد؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که جنسیت نقش اساسی در تنوع زبانی ازجمله واژگانی، صرفی و نحوی را در زبان فارسی ایفا میکند. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که تعداد کل تنوعات واژگانی ۵۰۵ مورد بوده است. از این تعداد کل تنوع واژگانی، سهم هر یک از تنوعات اجزای کلام ازجمله تنوع فعلی ۳۹۸ مورد، تنوع اسمی ۵۱ مورد، تنوع صفتی ۳۹ مورد و تنوع قیدی ۱۷ مورد بوده است. بررسی دادههای پژوهش حاکی از آن است که میزان تنوع صرفی در مقایسه با تنوعات واژگانی و نحوی بسیار پایین بوده است. یافتههای پژوهش نشان
میدهد که رابطۀ تنگاتنگی بین متغیر اجتماعی جنسیت و متغیرهای نحوی ازجمله قلب نحوی، کاربرد افزودهها، کاربرد ادات استفهام، سببیسازی، موصولیسازی، حرکت بند موصولی و ناهمپایهسازی وجود دارد. یکی از پیامدهای اصلی پژوهش حاضر این است که تعامل تنگاتنگی بین زبانشناسی اجتماعی و دستور زایشی وجود دارد و بنابراین نتایج پژوهش حاضر دیدگاههای زبانشناسان اجتماعی ازجمله سلز و همکاران (۱۹۹۶) و باربیرز (۲۰۰۲) را دربارۀ تعامل بین زبانشناسی اجتماعی و دستور زایشی تأیید میکند.
فرزاد بالو، رضا رضاپور،
دوره ۱۴، شماره ۵۶ - ( زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده
«خاموشی و سکوت» در آثار و اشعار مولانا از مفاهیمی است که ذهن و زبان پژوهشگران را به خود مشغول کرده است؛ چنانکه با تأملی در کارنامۀ مولویپژوهی، کتابها و مقالاتی را مییابیم که از نظرگاههای مختلف عرفانی، کلامی، زبانشناختی و... کوشیدهاند این مفاهیم را شرح دهند. در این پژوهش، با دیدگاه انتقادی ـ تحلیلی، ضمن طبقهبندی و شرح رویکردهای گوناگونی که پژوهشگران با محوریت موضوع خاموشی و سکوت در آثار و اشعار مولانا داشتهاند، این پرسش بنیادین مطرح شده که حلقۀ مفقودۀ این پژوهشها کجاست. این حلقۀ مفقوده بیتوجهی پژوهشها به سکوت از منظر هرمنوتیکی و آشکارکنندگی آن است. سکوتی هرمنوتیکی که بهوسیلۀ آن کلام حق بر زبان عارف بازتاب مییابد. به تعبیر دیگر، در این پژوهش، تبدیل شدن عارف به زبان حق بهوسیلۀ ساحت هرمنوتیکی سکوت میسر دانسته شده، نهفقط از طریق سکوت صِرف مولانا در مقام عارف.
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
در این مقاله، بازدهی هدایت حرارتی نانونوار گرافنی دارای نقص در برابر حضور نانوذرات افزوده در عملیات آشکارسازی جرم های کوچک با استفاده از دینامیک مولکولی غیرتعادلی معکوس مورد مطالعه قرار گرفته است. مدیریت هدایت حرارتی این ساختار به دلیل تلفات القایی در هدایت الکتریکی بسیار موردبحث بوده و هر راهی که بتواند هدایت حرارتی گرافن را تحت مدیریت قرار دهد بسیار کارآمد خواهد بود. در این مقاله دیده شده که حین انجام عملیات آشکارسازی، در اثر ایجاد تخلخلهایی در سطح نانونوار و یا افزوده شدن نانوذرات خارجی، خواص حرارتی گرافن تغییر قابل توجهی مینماید که این مساله باید در کالیبراسیون سنسورهای جرمی بر مبنای گرافن مدنظر قرار گیرد. بطور خلاصه، شبیهسازیها نشان داده که ضریب هدایت حرارتی گرافن با افزایش حضور نانو ذرات آهن کاهش مییابد. در لبههای نوار گرافنی مقدار ضریب هدایت حرارتی از بقیهی نقاط بیشتر است که نشان میدهد مکان جای خالی و نانوذره بر ضریب هدایت حرارتی اثرگذار است. بهعنوان نتیجهای جالبتوجه، مقدار ضریب هدایت حرارتی حالت جای خالی بیشتر از حالت نانوذره همراه با جای خالی بوده و افزایش قطر حفره، اثر مستقیم بر کاهش مقدار ضریب هدایت حرارتی داشته بهطوریکه با افزایش قطر حفره از ۰,۵ نانومتر به ۴.۴ نانومتر در یک نوار گرافن با عرض ۵ نانومتر، مقدار ضریب هدایت حرارتی از ۶۷ W/mk به ۱.۴۳ W/mk میرسد.
دوره ۱۶، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
در این مقاله، ابتدا با استفاده از روش قاچی که روشی مناسب برای حل تحلیلی مسائل شکلدهی میباشد، تأثیر در نظر گرفتن اثرات کارسختی در مدل تحلیلی فرآیند فورج قالب باز ورق سهلایه مورد بررسی قرار گرفته است. به عبارت دیگر، با فرض مدل اصطکاک کولمب و در دوحالت با در نظر گرفتن و بدون در نظر گرفتن اثرات کرنشسختی، فرآیند فورج قالب باز ورق سهلایه تحلیل و بررسی شده است. سپس این فرآیند در نرمافزار المانمحدود آباکوس شبیهسازی و نتایج آن برای صحهگذاری نتایج تحلیل قاچی انجام شده، استفاده میشود. نتایج نشان میدهد که با در نظر گرفتن رفتار کارسختی فلز، ضمن بدست آوردن نتایج دقیقتر، مقدار تنش و نیروی بیشتری برای شکلدهی حاصل می شود. علاوه بر مطالعات تحلیلی، برای بررسی امکان ساخت ورق چندلایه با روش فورج، آزمایش فورج قالب باز ورق دولایه انجام و یک ورق دولایه از جنس آلومینیوم و مس ساخته شده است. نتایج آزمایشها نشاندهنده کیفیت مناسب اتصال دو ورق آلومینیم و مس به یکدیگر از طریق عملیات فورج میباشد. لذا میتوان از این روش برای تولید ورقهای چند لایه در صنایع مختلف استفاده نمود.
دوره ۱۶، شماره ۱۳ - ( ويژهنامه مقالات کنفرانس ۱۳۹۵ )
چکیده
قدسیه رضوانیان، جعفر رضاپور،
دوره ۱۶، شماره ۶۲ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده
اگر زبان را نه آینۀ منعکسکنندۀ مبارزهها، بلکه موضوع مبارزهها و ابزار مبارزه تلقی کنیم، دیگر به جای آن باید از دال گفتمان استفاده کرد که مفاهیم قدرت و زبان را در یک درهمتنیدگی مداوم و تفکیکناپذیر مفهومی، قابل فهم میسازد. درهمین راستا این مقاله بر آن است تا با روشی گفتمانی و با اتخاذ دیدی انتقادی متن تاریخ بیهقی را بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین متون کلاسیک ادبیات فارسی بفهمد و بخواند. به عبارت دیگر با قرار دادن این متن در بافت گفتمانیاش و رابطۀ دیالکتیکش با قدرت و فهمیدن این متن بهعنوان میدان مبارزۀ قدرتها و گفتمانهای متضاد و متخاصم جامعه بتوان به فهمی نو از آن دست پیدا کرد. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف برای انجام تحلیلهای خرد متنی، و از نظریۀ گفتمان لاکلاو و موف برای انجام تحلیلهای کلان گفتمانی عصر بیهقی، بهطور همزمان و ترکیبی بهره میگیرد تا بتوان به نوعی تحلیل گفتمانی خرد و کلان رضایتبخش از متن و عصر تاریخ بیهقی دست پیدا کرد. متن تاریخ بیهقی چنان که نشان داده میشود، نه منعکسکنندۀ راستین مبارزات بلکه خود بخشی از فرایند مبارزه است. این متن تحت تأثیر زنجیرۀ گفتمانهای حاکم است و علیه گفتمانهای پیرامونی بهکار گرفته میشود. تاریخ بیهقی، تحت تأثیر گفتمان که ذهن دوقطبی متن را به یک بازنمایی جهتدار از جریان امور و واقعیتها میکشاند، گفتمانهای حاکم را برجسته مسسازد و گفتمانهای پیرامونی را به حاشیه میراند.
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
چگونگی سنجش فراگیران و تعیین محتویات مطالب، از فعالیتهای ضروری فرایندهای آموزش الکترونیکی میباشند. این فعالیتها توسط استاد یا آموزشیار صورت گرفته و روشهای ارزیابی دانشجویان، نظیر برگزاری آزمونهای برخط یا واگذاری تکالیف مدتدار به آنها تعیین میشوند. در صورتیکه برگزارکنندگان بتوانند از میزان تأثیر هر فعالیت در کیفیت یادگیری فراگیران آگاهی یابند، ضمن صرفهجوئی قابل توجه در وقت و منابع ذینفعان دورهها، باعث انتقال مطالب مفیدتر و سنجش واقعیتر دانشجویان و در نهایت بهبود آموزشالکترونیکی خواهدشد. در این مقاله، ابتدا با تکنیکهای فاقد ناظر دادهکاوی، به خوشهبندی و توصیف وضعیت موجود فراگیران پرداخته و بکمک قاعدهکاوی، قواعد نهفته در دادههای آموزش الکترونیکی را استخراج و محتواهای مؤثر در نتیجهی مطلوب فراگیران را کشف میکنیم؛ سپس، با روشهای باناظر، به پیشبینی نتایج دورهها میپردازیم. با بهرهگیری از دادههای واقعی فعالیتهای یک درس الکترونیکی ارائهشده، و با طراحی چهار روش مختلف برای نمونهبرداری دادهها و آموزش سیستم با دو درخت DT و WJ۴۸، پیشبینیها اجرا شدند و روشها با نرخ دقت ۹۲,۸۶% اعتبارسنجی گردیدند. نشان دادهایم که اسلوبهای این مطالعه میتوانند به استاد درس برای شناخت بهتر فراگیران و تأثیر فعالیتهای آموزشی خواسته شده از آنان نظیر- توصیف ویژگیهای فراگیران بر پایه کشف الگوهای نهفته در نمرههای اکتسابی آنان کمک نماید. تعیین فعالیتهای مؤثرتر یادگیری و تصمیمگیری دربارهی شاخصهای سنجش واقعیتر فراگیران، از مزیتهای مهمی است که روشهای فناورانه این مطالعه برای بهبود مدیریت دورههای یادگیری الکترونیکی فراهم میکنند.
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( فروردین ۱۳۹۸ )
چکیده
در این مقاله به بررسی تاثیرات پارامترهای جریانی- حرارتی بر جریان درون کویل متخلخل پرداخته شده است. همچنین بررسی ماهیت لایه مرزی، توزیع سرعت، فشار و اثرات توزیع میدان حرارتی درون کویل متخلخل بهعنوان محیطی با قابلیت انتقال حرارت بالا انجام شده که این بررسی شامل استفاده از روش برینکمن توسعهیافته برای حرکت سیال و قانون توانی برای محاسبه ضریب انتقال حرارت هدایتی محیط با درنظرگرفتن شار حرارتی متوسط خورشیدی در مقادیر مختلف درصد تخلخل و نفوذپذیری است. برای حل مساله از نرمافزار کامسول بر مبنای روش المان محدود و الگوریتم حلی محیط متخلخل در حلگر MUMPS استفاده شده است. تغییرات دمای بیبُعد بین نتایج بهدستآمده در مدل حاضر و نتایج آزمایشگاهی با یکدیگر در شرایط مشابه مقایسه شدهاند که این مقایسه تطابق قابل قبولی بین نتایج با حداکثر خطای ۳% را نشان میدهد. در مقدار نفوذپذیری ثابت با کاهش ضریب تخلخل، پروفیل سرعت بهدلیل کاهش وجود خلل و فرج درون کویل کشیدهتر میشود بهطوری که جریان در کویل متخلخل شتاب گرفته و حداکثر مقدار سرعت پروفیل در ضریب تخلخل برابر با ۰/۲ و ۲/۵متر بر ثانیه است. در متخلخلشدن کویل مقدار عدد ناسلت افزایش یافته بهطوری که بیشترین اختلاف بین دو حالت متخلخل و بدون تخلخل در ابتدای کویل و برابر با ۳۲% و کمترین مقدار این اختلاف ۲۷% است. در داخل کویل متخلخل جذب انرژی خورشیدی بیشتر و در نتیجه مقدار انتقال حرارت بهبود مییابد. اگر چه مقدار اُفت فشار نیز افزایش مییابد.
دوره ۱۹، شماره ۷ - ( تیر ۱۳۹۸ )
چکیده
در مقاله حاضر به بررسی و تحلیل جریان رقیقشده با روش فوکرپلانک در محدودههای مختلف عدد نودسن و بازههای مختلف اعداد ماخ در رژیمهای مادونصوت و مافوقصوت پرداخته شد. از روش فوکرپلانک برای حل جریان رقیقشده در هندسههای مختلف میکرو/نانو یکبعدی کوئت و مساله دوبعدی کاویتی که جریانهای برشی هستند، استفاده شده است. معادله بولتزمن و بهویژه حل آماری شبیهسازی مستقیم مونت کارلو (DSMC) ابزاری دقیق برای شبیهسازی جریانهای غیرتعادلی هستند. با این حال با کاهش عدد نودسن، هزینههای محاسباتی روش DSMC بهشدت افزایش مییابد. بهمنظور مقابله با این چالش، تقریب فوکرپلانک از معادله بولتزمن در این مقاله در نظر گرفته شد. در کدی که برای شبیهسازی روش فوکرپلانک تدوین شده است این روش با استفاده از مجموعهای از معادلات دیفرانسیل تصادفی، جایگزین جملات برخورد بین-مولکولی در DSMC میشود. در این تحقیق، روش فوکرپلانک در جریان کوئت در رژیم مادونصوت در اعداد ماخ۰/۱۶ (سرعت دیواره ۵۰متر بر ثانیه) و در رژیم مافوق صوت برای عدد ماخ ۳/۱ (سرعت دیواره ۱۰۰۰متر بر ثانیه) در بازه اعداد نودسن از ۰/۰۰۵ تا ۰/۳ ارزیابی شده است. همچنین جریان کاویتی در عدد ماخ ۰/۹۳ (سرعت دیواره ۳۰۰متر بر ثانیه) و در بازه اعداد نودسن ۰/۰۵ تا ۲۰ در نظر گرفته شدهاست. نتایج نشان میدهند که با افزایش همزمان سرعت و عدد نودسن، دقت روش فوکرپلانک افزایش مییابد. علاوه بر این با وجود استفاده از ذرات بیشتر، همگرایی سریع و هزینه محاسباتی کمتر این روش نسبت به روش DSMC از ویژگیهای قابل توجه این روش است.
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده
در تاریخ ۴ اسفند ۱۳۸۳ زمینلرزهای با بزرگی ۵/۶=MW زرند کرمان را به لرزه درآورد. درک ویژگی و استخراج پارامترهای گسل مسبب این زمینلرزه و تعیین و تحدید ارقام، بهمنظور دستیابی به رقم اعتمادبرانگیز از این پارامترها مسئله عددی بسیاری از محققین است. دادههای ماهوارهای راداری به جهت برخورداری از تکنیک برداشت در دو گذر متفاوت (روبهبالا و پایین) قادرند اطلاعات متفاوتی از شرایط فیزیکی و هندسی یک گسل ارائه دهند؛ این خود امکان استخراج بهینه پارامتر گسل مسبب زمینلرزه را فراهم میآورد. بدینمنظور با استفاده از روش کاتورهای گسل محدود و شبیهسازی شتابنگاشت مصنوعی، پارامترهای گسل مسبب در هر مدار به دست آمد و نتایج هر ایستگاه، در هر دو مدار بالاگذر و پایینگذر، با مقادیر مشاهدهای مقایسه گردید. نتایج نشان داد کمترین میزان اختلاف بیشینه شتاب ثبتشده در هر مدار، به نتایج بهدستآمده از مدلسازی پارامترهای ماهوارههای مدار پایینگذر به میزان %۳۶/۵، در مقایسه با مدار بالاگذر به میزان %۵۱/۷ تعلق داشت. بدین ترتیب میتوان گفت دسته پارامترهای گسل محاسبهشده برای زلزله مذکور، از دادههای مدار پایینگذر دقت بالاتری نسبت به دادههای مدار بالاگذر دارند.
دوره ۲۳، شماره ۵ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
دوره ۳۰، شماره ۳ - ( الخریف ۱۴۴۵ )
چکیده
یعد مفهوم النسق من المفاهیم الأساسیه التی یرتکز علیها النقد الثقافی، إذ یهتم هذا النقد بالوظیفه النسقیه فی النصوص والخطابات، ویستقصی اللاوعی النصی مقوّضاً اللغه البلاغیه التی تتراوح بین تفکیک المشاکل الاجتماعیه بلغه أکادیمیه متعالیه عن الواقع وبعیده عن المشارکه فی حلحلتها، وبین الانغلاق علی بنیه النص دون تجاوزها. وهذا النسق قد یکون فی الأغانی أو فی الأزیاء أو الحکایات والأمثال مثلما هو فی الأشعار والقصص والروایات والألحان الشعبیّه المسجّعه وغیرها من الفنون. فکل هذه العناصر ینطوی تحتها نسق ثقافی ثاوٍ فی المضمر یستقبله السامع أو الناظر أو القارئ لتوافقه الخفی مع نسق قدیم مترسخ فیه.
حاولت هذه الدراسه، بالاعتماد علی المنهج التحلیلی – الوصفی وعلی ضوء النقد الثقافی الذی یبحث فی الأنساق الثقافیه المضمره، رصد وتحلیل نسق الفحوله المضمر فی روایه تشرین للروائیه العراقیه وفاء عبدالرزاق، والذی ساهم فی ترسیخ سلبیات شارکت فی بناء الشخصیّه العربیّه إذ تتجلی هذه الشخصیه فی السلوک الاجتماعی والثقافی عامه، وأیضاً لتناول بعض الأفکار والمفاهیم وطرح بعض التأمّلات. ولقد درسنا فی المحاور الفرعیه تمثلات نسق الفحوله فی روایه تشرین التی أخذت صوراً عدّه مثل: الحب، والرغبه فی التحکم، والإقصاء، وتستر الفحوله بالدین، والخوف من العار. وقد توصلت الدراسه إلی مجموعه من النتائج؛ أهمها: إنّ وفاء عبدالرزاق بوعی منها حینا، وعلی غفله منها أحیانا، جعلت الصراع القائم بین سلطه الخطاب الذکوری والتمرّد علی هذا الخطاب وراء النسق الجمالی والأدبی، فسعت إلی شحن روایتها بنسق الفحوله المضمر، لذا تعد روایتها تحتفل بالمرکزی فحسب بل صار الهامش محط أنظارها کذلک.