جستجو در مقالات منتشر شده


۷۴ نتیجه برای رجبی


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

کاربردشناسی زبان از شاخه­های اصلی زبان­شناسی است که انسجام گفتمانی را حاصل تعامل کاربران زبان و بافت متن می داند؛ از این رو موضوع آن مطالعه توانایی و قابلیت­های استفاده از زبان و ساختن جملات مرتبط با بافت است تا نشان دهد که چگونه گفتار در موقعیت­ها معنا می یابد. کاربردشناسی زبان به مطالعه معنا می­پردازد؛ معنایی که گوینده آن را منتقل می­کند و شنونده یا خواننده آن را تفسیر می­کند. در این میان احتجاج و برهان­ورزی فرایندی ارتباطی- زبانی است که متکلم در راستای تغییر نگرش و دیدگاه مخاطب آن را به­کار می­گیرد و در جهت اهداف موردنظر، اندیشه وی را به تکاپو وا می­دارد و در این فرایند از فنون و شیوه­های گوناگونی بهره می­گیرد. در جستار پیش­رو شگردهای برهان­ورزی در شماری از ضرب­المثل­های نهج­البلاغه مورد نقد و تحلیل قرار گرفت تا از این رهگذر خوانش و فهم دقیق­تری از این امثال به دست آید. برای انجام این پژوهش تعداد ۹۵ نمونه از مَثَل­هایی که تکنیک­های برهان­ورزی در آنها دارای فراوانی بیشتری بودند، بر اساس کتاب «الأمْثالُ وَ الحِکَمُ المُسْتَخْرَجَهُ» نوشته محمد الغروی، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که امام علی(ع) ضمن توجه به قوانین تطور زبان، در جهت اقناع و متقاعدسازی مخاطب، از انواع راهبردهای زبانی­- بلاغی، روش­های اقناع، ساختارهای شبه منطقی، رویکردهای بلاغی، موعظه، تشبیه، کنایه، تمثیل و استعاره بهره جسته و به صورت هنرمندانه، مفاهیم اخلاقی، اجتماعی و سیاسی مورد نظر خویش را در قالب واژگان مطرح نموده که بیانگر توانش زبانی و کاربردشناختی امیر بیان (ع) است.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

طرحواره­های تصویری الگوها و ساختارهای کلان شناختی­ای هستند که زیربنای فرایندهای زبانی، ذهنی و ادراکی ما را تشکیل می­دهند؛ و کارکرد آنها بر اساس رابطۀ استعاری- تشبیهی بین تجربه­های عینی و مفاهیم انتزاعی مکرر و روزمره است. در ضرب­المثل­ها هم، مانند طرحواره­های تصویری، کاربرد استعاری-تشبیهی برای انتقال یک مفهوم آشنای ذهنی بین گوینده و شنونده مشهود است. ایوانز و گرین دو زبان­شناس شناختی معاصر، طرحواره­های تصویری را به ۸ نوع تفکیک کرده­اند. یکی از این انواع، طرحوارۀ تصویری قدرت است. از آنجا که تأمل در ساختار طرحواره­های تصویری می­تواند چگونگی ساختار ذهنی و شناختی گویشوران یک زبان را آشکار کند، در پژوهش حاضر طرحواره تصویری قدرت در ضرب­المثل­های بیرجندی موجود در  فرهنگ بزرگ ضرب المثل­های فارسی به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و بر اساس استقراء تام بررسی و تحلیل شده است. بر اساس نتایج، از مجموع ۱۲۹۱ ضرب­المثل­ بیرجندی، در ۳۱۴ مورد آن انواع ۷ گانۀ طرحوارۀ تصویری قدرت وجود دارد؛ که بیشترین آنها از نوع انسداد و سپس توانمندسازی و نیروی متقابل هستند که با ماهیت طرحوارۀ قدرت تناسب دارد. همچنین، طرحواره­های قدرتی که بر حوزه­های مقصد روابط انسانی، اخلاق و اقتصاد تأکید دارند، بیشترین بسامد را دارند؛ ضمن اینکه بسامد حوزه­های مبدأ و مقصد این طرحواره­ها و عوامل فرهنگی- محیطی­ای چون نقش جنبۀ جسمانی انسان و حیوان و ابزار در رفع موانع، اهمیت غذا و اقتصاد در حفظ بقا، عدم تنوع گیاهی و اقلیم بیابانی و نیمه بیابانی منطقۀ بیرجند، در شکل­گیری و تداوم ضرب­المثل­هایی با انواع خاصی از طرحواره­های تصویری قدرت رابطۀ معناداری داشته است.

 

دوره ۱، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۹ )
چکیده

خیابان  به عنوان مهم‌ترین فضای شهری نقش تأثیرگذاری در شکل‌گیری تصویر ذهنی کودکان  از شهر و محل زندگی خود دارد. در این تحقیق، از روش مطالعه اسنادی و تحلیل محتوا استفاده شده است به این ترتیب که بررسی منابع موجود در ایران و جهان، نظریات اندیشمندان مطرح در این زمینه و نیز بیانیه‌ها و بخشنامه‌های منتشرشده از سوی سازمان‌های مرتبط جهانی (یونسکو و یونیسف) از روش مطالعه اسنادی بهره گرفته شده است. همچنین برای بازشناسی  شاخص‌های فوق از دیدگاه کودکان از روش تحلیل محتوا استفاده شد. برای شناسایی نیازها و تمایلات کودکان، از دانش‌آموزان ۱۲ تا ۱۳ ساله مدرسه دخترانه هاجر واقع در خیابان مصباح کرج خواسته شد ویژگی‌های خیابان مورد نظر خود را در قالب انشاء بیان نمایند.  در تعیین تعداد دانش‌آموزان از روش نمونه‌گیری نظری استفاده شد. برای بررسی داده‌های متنی جمع‌آوری شده  ابتدا مفاهیم مندرج در داده‌های متنی استخراج، کد‌گذاری و بر اساس مطالب ارائه‌شده دسته‌بندی‌ها انجام‌شد و پس از دسته‌بندی مجدد با بررسی داده‌های متنی فراوانی کدها در هر یک از دسته‌ها بیان گردید .  در بازشناسی شاخص‌های مورد نظر کودکان از طریق تحلیل محتوای داده‌های متنی بیش‌ترین فراوانی در زمینه ابعاد و شاخص‌های مد نظر کودکان مربوط به بعد عینی و بصری و همچنین در میان سه شاخص مطرح در این حوزه شاخص‌های مربوط غنای حسی از بیش‌ترین اهمیت برخوردار بوده‌اند به این ترتیب که ۲۸ درصد داده‌ها مربوط به بعد عینی و بصری بوده است. و شاخص‌های غنای حسی ۵۵ درصد فراوانی از میان شاخص‌های بعد بصری و عینی را به خود اختصاص داده‌اند.

دوره ۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۳ )
چکیده

نسخه مهم هفت اورنگ سلطان ابراهیم میرزا از نمونه‌های بی‌بدیل هنر نگارگری است که توسط هنرمندان مکتب مشهد مصوّر شده است. داستان نجات حضرت یوسف (ع) از چاه، یکی از موضوعات مثنوی هفت اورنگ است که توسط نگارگران آن زمان به تصویر کشیده شده است. در این مقاله به روش توصیفی‌- تحلیلی به تطبیق و مقایسه اشعار جامی در مثنوی «یوسف و زلیخا»ی هفت‌اورنگ با نگاره «نجات حضرت یوسف از چاه» منسوب به مظفر‌علی، پرداخته شده است. این تحقیق در‌صدد پاسخ به این پرسش‌ها است: الف. آیا ادبیات و شیوه بیان ادبی جامی در هفت‌اورنگ بر تصویر‌سازی نگاره نجات حضرت یوسف از چاه تأثیر‌گذار بوده است؟ ب. تطابق تصاویر مصوّر‌شده با متن اشعار بر‌اساس معیار کمّی به چه میزان است؟ به این منظور نگاره «نجات یوسف از چاه» منسوب به مظفر‌علی، به‌عنوان یکی از نمونه‌های این نسخه انتخاب شد. یافته‌های این تحقیق حاکی از آن است که نگاره‌های ذکر‌شده با اشعار جامی ۲۲ درصد تطابق دارد و به میزان ۷۸ درصد عدم تطابق اشعار با نگاره‌های یاد‌شده وجود دارد که نشان‌دهنده آزادی عمل نگارگران در تصویر‌گری داستان ذکر‌شده، عدم سر‌سپردگی آنان به شعر، استفاده از قوه تخیّل خود و بهره‌گرفتن از محیط پیرامون و آنچه دیده‌اند، در خلق این آثار است.

دوره ۲، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

این پژوهش به شیوۀ تطبیقی و بر اساس رویکرد اسلاوی به تبیین ویژگیهای آرمانشهر در شعر سهراب سپهری و نازک الملائکه دو شاعر فارسی و عرب زبان پرداخته و وجوه اشتراک و تفاوت آنها را با توجه توصیف‌های دو شاعر در سطح  محتوایی بررسی و تحلیل کرده است.
 نتایج پژوهش گویا است که هر دو شاعر برای گریز از واقعیت جامعۀ خویش به آرمانشهر تخیلی و شاعرانۀ خود پناه برده‌اند و به سبب اینکه گرایشهای رمانتیستی و اوضاع اجتماعی مشابهی داشته‌اند در آرمانشهر هر دو درونمایه‌های مشترکی چون گریز از فقر و ظلم و توجه به دنیای کودکی، طبیعت و روستا دیده می‌شود؛ اما گرایشها و تجربه فردی متفاوت دو شاعر، آرمانشهر نازک را نزدیکتر به واقعیت کرده و به آن جنبۀ ملی و اجتماعی- اخلاقی بخشده و آرمانشهر سهراب را بیشتر رمزگونه، عرفانی- اخلاقی و فرا ملی و جهانی کرده است.

دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

ساختار سنی، رشد و ضریب مرگ و میر ماهی خیاطه Alburnoides eichwaldii رودخانه شیرود استان مازندران با صید۶۶۱ نمونه ماهی از فروردین تا اسفند سال ۱۳۹۰ بررسی شد. میانگین طول کل، وزن و سن ماهیان به‌ترتیب ۹۲/۱۶±۳۳/۶۸ میلی­متر،۲/۳±۹/۴ گرم و ۸۶/۰±۳۲/۱ سال بود. ماهیان در دامنه سنی +۰ تا +۳ سال قرار داشتند. ماهیان +۰ ساله با فراوانی ۴۱ درصد گروه سنی غالب در رودخانه بودند. بزرگ‌ترین نمونه مربوط به خیاطه +۳ ساله با طول ۴/۱۱۱ میلی­متر و وزن ۵/۱۵ گرم بود. مقایسه طول کل و وزن ماهیان بیانگر اختلاف معنا‏دار بین طول و وزن در سنین مختلف بود (۰۵/۰>p). میزان فاکتور وضعیت برای این گونه ۱۶/۱ محاسبه شد. بر اساس فرمول پاولی، الگوی رشد در جمعیت مورد مطالعه آلومتریک منفی (۹۴/۲=b) بوده و بر اساس معادله رشد برتالانفی و با استفاده از برنامه FiSAT، L، K و t۰ به‌ترتیب ۰۸/۱۲، ۵۵/۰ و ۶۵/۰- براورد شد. همچنین شاخص عملکرد رشد معادل ۶۵/۳ محاسبه شد. ضرایب مرگ و میر کل (Z)، طبیعی (M) و صیادی (F) به‌ترتیب ۱۶/۲، ۱۹/۱ و ۹۷/۰ به‌دست آمد. باتوجه به ارزش بوم‌شناختی، زیست‌شناسی و ارزش تزئینی ماهی خیاطه و همچنین عوامل تهدیدکننده جدی و آسیب‌پذیری آن در زیستگاه­های طبیعی و شرایط زیستگاهی حاکم، این‌گونه مطالعات می­تواند در شناسایی وحفاظت آن‌ها کمک مؤثری باشد.

دوره ۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

In this study, ۱۰۰ fish (Astronotusocellatus) with density of ۸ to ۱۲ fish per aquarium distributed to four treatments (Control, ۰/۲۵%, ۰/۵% and %۱ Macrogard) the experiment lasted forsix weeks. In this experiment it was observed that the number of white blood cells, especially neutrophils and serum the lysozyme level in fish fed with different levels Macrogard were significantly increased compared to the control group (p<۰/۰۵). Most changes in the white blood cell count was observed in fourth week of feeding for all Macrogard levels. This material affects the immune system of Astronotusocellatus, and we can say that the all levels Macrogard were safe. They are most effective when the fish are fed for ۴ weeks with diets containing Macrogard

دوره ۴، شماره ۱۶ - ( تابستان ۱۳۸۶ )
چکیده

مولوی از بزرگترین داستانپردازان عرفانی ادب فارسی است که به قصد بیان نکات تعلیمی و عرفانی به داستانسرایی روی آورده است. تیز هوشی او در درک دغدغه­ها و زوایای روح آدمی و آشنایی او با رفتارهای اجتماعی مخاطبان و چیره­دستی وی در به کارگیری اصول دقیق فنون داستانپردازی، باعث شده است که مثنوی او به عنوان یک اثر مشهور، در جهان زنده و پایدار بماند. اشراف و تبحر او در هفت قرن پیش بر انواع شگردهای داستانپردازی، که ظرایف و فنون آن به تازگی بر منتقدان مکشوف شده، حیرت­آور است. یکی از این شگردها چگونگی به­کار گرفتن عنصر« زمان» در روایت است. یکی ازمحققانی که در چند دهه اخیر به چگونگی زمانمندی در روایت پرداخته، ژنت فرانسوی است که نظر خود را در قالب سه مبحث «نظم، تداوم و بسامد» مطرح کرده و در این زمینه به شهرت رسیده است.
 نگارندگان در این مقاله کوشیده­اند براساس نظریه ژنت، نشان دهند که مولانا عنصر زمان را در روایت «اعرابی فقیر و زنش» چگونه به­کار برده و به­عنوان یک داستانپرداز در مسیر حرکتش از زمان تقویمی به زمان متن، چگونه و تا چه حد در عرصه زمان و کنش به گزینش­های مختلفی دست یازیده است و این گزینش­ها و نوع خاصی از زمانمندی که مولوی آن را در روایت اعرابی به کار بسته است از نظر اصول داستانپردازی چه ارتباط مستقیم و معناداری با محتوای حکایت دارد. 
 

دوره ۵، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده

سرطان سینه یکی از سرطان‌های شایع در بین زنان و با نرخ بالای مرگ و میر است. شیمی درمانی یکی از راه های معمول برای درمان سرطان است ولیکن با اثر بر روی بافت‌های سالم دارای اثرات جانبی فراوان است. رسانش هدفمند داروهای ضدسرطان به سلول‌های سرطانی موجب کاهش اثرات جانبی دارو بر سلول‌های سالم می شود. آلبومین سرم به خاطر در دسترس بودن، آسانی آماده سازی و توانایی اتصال به لیگاندهای مختلف به طور وسیع به عنوان حامل دارو استفاده شده است. با اتصال نانوذرات اکسید آهن به آلبومین می‌توان توزیع آن را با استفاده از یک میدان مغناطیسی خارجی کنترل کرد.
در این پژوهش چهار نوع نانوذره شامل نانوذرات آلبومین، آلبومین حاوی دارو، آلبومین مغناطیسی و آلبومین مغناطیسی حاوی دارو با روش انحلال زدایی ساخته شد. اندازه و پتانسیل زتا نانوذرات آلبومین و آلبومین مغناطیسی بارگذاری شده با دارو به طور میانگین به ترتیب ۲۲۰ نانومتر، ۸/۲۵- میلی ولت و ۲۲۱ نانومتر، ۲۸- میلی ولت بدست آمد. بازده بارگذاری دارو در نانوذرات آلبومین و آلبومین مغناطیسی به ترتیب %۱ و %۶/۰ و مقدار داروی به دام افتاده به ترتیب برابر با %۲۰ و %۸/۱۵ بود. نتایج آزمایش سمیت سلولی نشان داد نانوذرات آلبومین مغناطیسی حاوی داروی ۵-فلورویوراسیل در مقایسه با سایر گروه‌ها به طور معناداری سمیت بیشتری در سلول‌های سرطانی دارند. آزمون پراشن بلو ورود نانوذرات مغناطیسی آهن به درون سلول­های سرطانی را تایید کرد. نتایج واکاوی چرخه­ی سلولی نشان می­دهد که در نتیجه تیمار سلول­ها با نانوذرات مختلف و داروی آزاد تغییرات مشخصی در جابجایی پراکنش سلول­ها در مراحل مختلف چرخه­ی سلولی مشاهده نمی­شود. در نانوذرات آلبومین حاوی دارو، نانوذرات آلبومین مغناطیسی حاوی دارو و داروی آزاد فاز Sub G۱ مشاهده می­شود که بیانگر مرگ سلولی در این گروه­ها است که درصد مرگ سلولی در نانوذرات آلبومین حاوی دارو بیشتر است. بر طبق این نتایج، نانوذرات آلبومین مغناطیسی بارگذاری شده با ۵-FU در از بین بردن سلول‌های سرطانی موثر بوده و مطالعات بیشتر در این زمینه را می‌طلبد.


دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

تأثیر پروبیوتیک­های Pediococcus acidilactici و Lactococcus lactis بر نرخ بازماندگی و برخی فاکتورهای ایمنیمیگوی وانامی(L. vannamei) در یک دوره­ی پرورش ۳ ماهه ارزیابی گردید. تیمارها شامل تیمار شاهد، تیمار پدیوکوکوس و تیمار لاکتوکوکوس بود که پروبیوتیک­ها در تیمارهای پروبیوتیکی، با دوز ۱۰ به توان ۹ در جیره غذایی استفاده شد. . نتایج نشان داد که استفاده از پروبیوتیک­ها باعث افزایش نرخ بازماندگی گردید که بیشترین میزان در تیمار پدیوکوکوس و پس از آن لاکتوکوکوس بود (۰۵/۰P≤). بهترین عملکرد ایمنی در تیمارهای تغذیه شده با پروبیوتیک­ها مشاهده شد، فعالیت فنول­اکسیداز، میزان پرتئین تام و گلوبولین همولنف در تیمارهای پروبیوتیکی دارای اختلاف معنی­داری با تیمار شاهد بودند (۰۵/۰P≤)، در حالی‌که دارای تاثیر قابل ملاحظه­ای بر فعالیت لیزوزیم نداشت (۰۵/۰P≥). در مجموع پروبیوتیک­ پدیوکوکوس بهترین عملکرد را در افزایش پاسخ­های ایمنی و نرخ بازماندگی میگو نشان داد. 

دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

شاخص‌های رشد (WG و SGR)، کارایی غذا (FCR، FI و PI) و پروتئین (PER و PCE) ماهی تیلاپیای نیل انگشت­قد (Oreochromis niloticus)به‌طور هم‌زمان در سه آزمایش طی ۱۲ تیمار و هر یک با سه تکرار ارزیابی شد. تیمار شاهد و سطوح جایگزینی ۲۵، ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ درصد کانولا و ۱۵، ۲۵، ۳۵ و ۴۵ درصد پنبه‌دانه به‌جای منابع پروتئینی گران‌قیمت (پودر ماهی و سویا) و سطوح ۱۳، ۲۱ و ۲۹ درصد آزولا بررسی شدند. میزان شاخص‌های رشد، برداشت غذا و مصرف پروتئین در جیره شاهد به‌طور معناداری بیشتر از تمامی جیره­های محتوای منابع پروتئین گیاهی بود (۰۵/۰p<). با افزایش میزان منابع پروتئین گیاهی به جیره­ها، شاخص­های فوق در تمامی تیمارهای جایگزینی منابع پروتئین گیاهی کاهش معناداری نشان دادند. در ضریب تبدیل غذایی و شاخص­های کارایی پروتئین  بین جیره شاهد و جیره‌های حاوی کانولا (۲۵ و ۵۰ درصد جایگزینی)، پنبه‌دانه (۱۵، ۲۵ و ۳۵ درصد جایگزینی) و آزولا (۱۳ و ۲۱ درصد) اختلاف معنادار مشاهده نشد (۰۵/۰p>). با توجه به نتایج به‌نظر می‌رسد در تمامی اقلام غذایی بررسی شده نکته مشترک عدم خوش‌خوراکی غذا برای ماهیان تیلاپیا بود که به‌دنبال آن کاهش برداشت غذا، پروتئین مصرفی و در نهایت رشد ایجاد شد. در صورت رفع مشکل خوش‌خوراکی خوراک می‌توان انتظار داشت کنجاله کانولا و پنبه‌دانه به‌ترتیب تا سطوح ۵۰ و ۳۵ درصد جایگزینی و آزولا تا سطح ۲۱ درصد جیره قابلیت استفاده در جیره غذایی دوره رشدی تیلاپیای نیل را داشته باشند.

دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
برای بررسی اثر تراکم ذخیره‌سازی بر رشد و بازماندگی تیلاپیای نیل در استخر خاکی، بچه ماهی با وزن اولیه ۱۳ گرم در سه تیمار تراکمی ۳، ۶ و ۹ قطعه در متر مربع، هر یک با ۲ تکرار رها‌سازی شده و طی یک دوره ۱۰۵ روزه با استفاده از غذای تجاری قزل‌آلا پرورش یافتند. تغذیه ماهی‌ها براساس جدول و در ساعت‌های روشنایی انجام شد. نتایج نشان داد برخی شاخص‌های رشد مانند وزن نهایی، رشد روزانه، ضریب رشد ویژه، افزایش وزن و بازماندگی با افزایش تراکم به‌طور معناداری کاهش یافت، درحالی‌که با افزایش تراکم ضریب تبدیل غذایی افزایش معناداری را نشان داد (۰۵/۰p<). بالاترین میزان رشد و بازماندگی و نیز پایین‌ترین میزان ضریب تبدیل غذایی در تراکم ۳ قطعه در متر مربع حاصل شد و از این‌رو با توجه به نتایج حاصل از بررسی شاخص‌های رشد و نیز میزان بازماندگی برای دستیابی به بالاترین سود در استخر خاکی تراکم ۳ قطعه در متر مربع مناسب‌تر بود. 

دوره ۶، شماره ۸ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

بین دستاوردهای فکری انسان و ادبیات، ارتباطی ژرف وجود دارد. این مؤلفه، در ارتباطی که بین علوم انسانی عموما و تاریخ به طور خاص با ادبیات وجود دارد چشمگیرتر است. نوشته حاضر بر آن است تا با مطالعه تطبیقی حکایت «شهر مس» در بستر تاریخ و افسانه، این همگرایی را نشان دهد. حکایت شهر مس در هزار و یک شب، نقل شده و علاوه بر آن در پاره‏ای از آثار جغرافیدانان عربی نیز به عنوان یک متن تاریخی- واقعی آمده است. مأموریت موسی بن نصیر به آفریقا، علاوه بر این‏که وقایع تاریخی را وارد جهان افسانه می‏کند از او نیز شخصیتی افسانه‏ای می‏سازد. به همین علت او دارای دو بعد شخصیتی است: تاریخی و افسانه‏ای. چنان‏که برای شهر مس نیز می‏توان چنین وجهه‏ای قائل شد. مسلم است که هر روایت و شخصیت تاریخی وارد پهنه افسانه نمی‏شود. از این رو این پژوهش قصد دارد نشانه‏های افسانه ساز طرح تاریخی مأموریت موسی برای فتح مغرب و اندلس را  استخراج و آن را در روایت شهر مس در هزار و یک شب مورد بررسی قرار دهد. نتیجه نشان می‏دهد مجموعه ای از عوامل از قبیل شخصیت ممتاز موسی بن نصیر، غرابت و شگفت‏زدگی منطقه مغرب و اندلس، فتوحات پیاپی و غنایم هنگفت فتح مغرب توسط موسی بن نصیر، سبب دگرگشت این رویداد و انتقال سریع آن از متن تاریخی به متن افسانه‏ای شده است. روش به کار رفته در این پژوهش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی است.
 

دوره ۹، شماره ۳۶ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

«طرح» یکی از عناصر اصلی داستان و از مهمترین ملاکهای ارزیابی زیبایی‌شناسانۀ یک اثر روایی است. قرآن سرشار است از روایتهایی که می‌توان ادبیت آنها را بر اساس معیارهای نوین ارزیابی کرد. در این پژوهش داستان یوسف بر اساس نظریۀ لاری‌وای از نظر طرح‌شناسی بررسی و تحلیل شده است. از ویژگیهای خاص طرح در داستان یوسف می‌توان به مواردی چون مدیریت دقیق و گزینش مناسب اطلاعات، خلق معما و تعلیق پی‌درپی در کمترین حجم متن و کنش، همسویی کنشها و وحدت حوادث، و یکدستی روایت در حادثه‌‌پردازی در کل داستان اشاره کرد.

دوره ۹، شماره ۴۱ - ( آذر و دی ۱۴۰۰ )
چکیده

وجوه گوناگون فرهنگ عامه در نگارگری ایران، سنتی است که قرن‌ها در آثار نگارگری موردتوجه بوده است. نگارگران از این عناصر فرهنگی نه‌تنها برای فضاسازی آثارشان بهره برده‌اند، بلکه نقشی استعاری به آن‌ها بخشیده‌اند تا بتوانند بخشی از لایه‌های معنایی را از این طریق به مخاطب عرضه کنند، تا درک بهتری از مضمون اثر حاصل شود. انسان‌ها و ابزار مادی‌شان، در کنش‌ها، حالت‌ها و حرکات قشرهای گوناگون، موضوعاتی از فرهنگ عامه در نگارگری ایران به‌حساب می‌آیند که با ترفند‌های مختلف در تداعی معنا ایفای نقش می‌کنند.
این پژوهش که به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی و به‌صورت موردپژوهی انجام گرفته، درپی پاسخ به این پرسش‌ است که عناصر فرهنگ عامه در «نگارۀ بردن مجنون به خیمه‌گاه لیلی» چه کارکرد استعاری دارد؟ هدف از این پژوهش، بررسی فرهنگ عامه در نگارگری ایران و چگونگی بیان استعاری این عناصر فرهنگی به‌منظور توجه به باطن نگاره است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که نگارگری از طریق قابلیت استعاره، توسط رنگ لباس‌ها، حالت‌ها و حرکات و مشغله‌های گوناگون و کنش‌گری این موارد با سایر عناصر و ملزومات بشری در فرهنگ عامه، توانسته است مخاطب را از ظاهر اثر به باطن و حقیقت آن دعوت کند.

دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده

- در این مقاله تحلیل استاتیکی تیر چند‌لایه همراه با لایۀ پیزوالکتریک به‌عنوان حسگر و همچنین بدون در نظر گرفتن لایه پیزوالکتریک، تحت تغییرشکل بزرگ به روش المان محدود و با بهره‌گیری از فرمول‌بندی ‌لاگرانژی به‌ هنگام (ال- یو- ام)۱ و اصل کار مجازی مطالعه شده است. برای تحلیل از المان چهار گرهی که در هر گره دو درجه آزادی جابه‌جایی و یک درجه آزادی الکتریکی دارد، استفاده شده است. برای نشان دادن قابلیت و کارایی روش محاسباتی و تحلیل حاضر، با استفاده از کد‌نویسی در متلب۲ نتایج با سایر تحقیقات مقایسه شده است.

دوره ۱۰، شماره ۴۲ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

با اینکه کنش روایتگری از دیرباز مورد توجه بوده است از اواخر قرن بیستم، مباحث دقیقی درباره آن مطرح شد. یکی از این مباحث، کانونی‌شدگی است که به جایگاه راوی در روایت و رابطۀ بین «دیدن» و «گفتن» در روایت کردن می‌پردازد. از برجسته‌ترین نظریه‌پردازان در این زمینه ژرار ژنت فرانسوی است. از سویی، بخشهایی از قرآن، بیان روایتهای داستانی آن هم با اسلوبی هنری و منحصر به فرد است که ظرفیت گسترده روایی- ادبی برای پژوهشهای روایت‌شناسی دارد؛ لذا در این پژوهش، روایت یوسف در قرآن بر اساس نظریۀ کانونی‌شدگی ژنت تحلیل و بررسی شده است. نتیجه اینکه اگرچه این روایت با اهداف تعلیمی و هدایتی در قرآن آمده است، تمامی عوامل مدنظر ژنت مانند تنوع در شیوه‌های کانونی‌سازی، تنوع در بیان و بازنمایی کنشها و استفاده از کانونی‌سازهای مختلف در روایت و غیره را دارد.

دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده

ارزیابی خسارت اعضای باربر قبل از مقاوم سازی آن ها ضروری است. درصورتی که وضعیت خسارت دیدگی عضو به طور کمی با یک عدد بیان شود، این عدد، شاخص خسارت نامیده می شود. یکی ازمهم ترین شاخص های خسارت اعضا بتن آرمه ، مدل پارک-آنگ است. این مدل با استفاده از نتایج آزمایشگاهی روی تیرها و ستون های بتن آرمه با شکل های مختلف انهدام تدوین شده است. نتایج این مدل براساس اظهار تدوین کنندگان آن دارای عدم قطعیت قابل ملاحظه است . در این پژوهش با اس تفاده از تعداد قابل ملاحظه ای نتیجه ی آزمایشگاهی و با تمرکز بر ستون های بتن آرمه با نوع انهدام مشخص، دقت مدل پارک-آنگ در مورد PEER رفتار خمشی ستون های بتن آرمه افزایش داده شده است. نتایج آزمایشگاهی مورد استفاده از بانک اطلاعاتی موسسه پژوهشاتی گرفته شده است.

دوره ۱۱، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۹ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، تحلیل گفتمان انتقادی کتاب­های آموزش زبان انگلیسی مربوط به دانش­آموزان با نیازهای ویژه است. مسئلۀ اصلیِ پژوهش حاضر این است که تا چه حد در تصاویر و تمرین­سازی­ها و مکالمات این کتاب­ها، از قرائنی استفاده می­شود که مصداق عینی در زندگی هر روزۀ مخاطبان با نیازهای ویژه دارد. پژوهش حاضر به تحلیل محتوای کتاب­های انگلیسی دورۀ اول متوسطه پیش­حرفه­ای (پایه­های هفت، هشت و نه) در چارچوب رویکرد لاکلاو و موفه پرداخته است. یافته­ها نشان داد که در گفتمان مسلط این کتاب­ها، هیچ نشانی از بازنمایی بدن­ها و سبک­های زندگیِ این افراد دیده نمی­شود یا به شکل مثالی و آرمانی و یا به شکل گزینشی و نمایشی از آن­ها روایت شده است (مساوات­طلبی نمایشی). مضامین و تصاویر این کتاب­ها نتوانسته­ از دوقطبی­سازی­های گفتمان هژمونیکِ جامعه (امر عادی ـ امر غیرعادی) فراتر رود و روابط قدرتِ جامعۀ عادی را بازتولید کرده­اند. امر عادی یک مقولۀ گفتمانی است نه طبیعی. بازنمایی­های گفتمانی و روابط قدرتِ حاکم بر الگوهای درسیِ این کتب به واقعیت و سبک­های زندگیِ افراد با نیازهای ویژه شکل می­دهند. لذا، غیبت تصاویر و چالش­های افراد با نیازهای ویژه در این کتب به­مثابۀ غیبت­های آن­ها از قلمروی عمومی و حذف سبک­های زندگیِ متکثر ادراک می­شود. یافته­های مقالۀ حاضر می­تواند در بازنگری تألیف این کتب درسی مطابق با سند برنامۀ درسی ملی و کمک به توانمندسازی و جامعه­پذیریِ مخاطبان این کتب راهگشا باشد.
 

دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده- یکی از اهداف اصلی آزمایش های مکانیک سنگ، یافتن ویژگی های تغییر شکل و مقاومت نمونه های سنگ، تحت شرایط حاکم در محل نمونه برداری است. در این میان، آزمایش سه محوری به علت کاربرد فراوان در درک رفتار مکانیکی سنگ بسیار مورد توجه است. برای شبیه سازی الگوی شکست سنگ گرانیتی اینادا در آزمایش سه محوری به صورت ذرات متصل به هم، استفاده شده است. تنش محوری تفاضلی بیشینه و ضریب پواسون حاصل از مدل سازی، PFC۳D از روش المان مجزا و از نرم افزار تطابق خوبی با نتایج آزمایشگاهی دارد. چگالی ترک در نتایج آزمایشگاهی از عدد ابتدایی خاصی شروع شده و این عدد با افزایش تنش محوری کاهش می یابد و در لحظه شکست تقریباً ثابت است. در مدل سازی به خاطر در نظر نگرفتن ریزترک های اولیه در مدل سنگ، عدد چگالی ترک در ابتدای آزمایش صفر است اما با افزایش تنش محیط، شروع به ترک خوردن کرده و این روند در نزدیکی تنش بیشینه محوری تفاضلی دچار افزایشی ناگهانی می شود و در زمان شکست، عدد چگالی ترک در بازه ای ثابت قرار می گیرد که نشان دهنده شکست در نمونه است. در آزمایش تک محوری می توان تجمع ریزترکها برای ایجاد شکست به موازات محور طولی نمونه و یا شکاف ۱ را به خوبی در مدل مشاهده کرد. با افزایش تنش همه جانبه به ۲۵ مگا پاسکال ، حالت تجمع ریز ترکها برای ایجاد شکست در مدل به حالت شکست برشی نزدیک می شود. با پیگیری روند ایجاد ریزترکها و شکست مدل در آزمایش های سه محوری با فشارهای همه جانبه۶۰ و ۸۰ مگا پاسکال به خوبی نحوه شکست برشی در مدل دیده شد.

صفحه ۱ از ۴    
اولین
قبلی
۱