جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای دهقان‌پور

پیمان دهقان‌پور،
دوره ۶، شماره ۲۲ - ( تابستان ۱۳۹۲ )
چکیده

پس از انتشار سمفونی مردگان (۱۳۶۸)، منتقدان بسیاری بر تأثیرپذیری عباس معروفی از رمان خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر انگشت نهادند. با گذشت بیست و سه سال از انتشار این رمان، امروزه نیز کسانی این موضوع تأثیرپذیری را به شکل های گوناگون تکرار می کنند. شاید با انتشار ازل تا ابد (درونکاوی رمان «سمفونی مردگان»)، خاصّه مقاله ی آیا "خشم و هیاهو" گرده "سمفونی مردگان" است؟ از الهام یکتا و از خشم و هیاهو تا سمفونی مردگان از جواد اسحاقیان و مقاله‎های دیگری که به بررسی تطبیقی این دو رمان پرداخته اند، ضرورتی بر بازخوانی مجدد این جریان احساس نشود. گذشته از این جریان، نادر ابراهیمی (۱۳۱۵-۱۳۸۷)، در مصاحبه ای با عنوان «غوطه خوردنی غریب در داستان» (۱۳۷۶)، بدون هیچ اشاره ای به سمفونی مردگان، نویسنده ی این رمان را به «سرقت ادبی» متهم کرده است؛ آن هم نه در ارتباط با خشم و هیاهو، بلکه در ارتباط با بار دیگر شهری که دوست می داشتم (۱۳۴۵). در این نوشتار، با قائل شدن بر اصل «اضطراب تأثیر»، به عنوان وجدانِ عمومی اهلِ قلم، و با تأکید بر سخن چندارزشی به اتهام های نادر ابراهیمی درباره ی سمفونی مردگان و چرایی و چگونگی تأثیرپذیری عباس معروفی از بار دیگر شهری که دوست می داشتم پاسخ گفته ایم.
پیمان دهقان‌پور،
دوره ۷، شماره ۲۷ - ( پاییز ۱۳۹۳ )
چکیده

اگر بخواهیم در جست‌و‌جوی متن یا متن‌هایی باشیم که رمان سمفونی مردگان (۱۳۶۸) براساس آن‌ها گسترش یافته است، بی­تردید یکی از آن متن‌ها، کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ تألیف بابا صفری (۱۲۹۹- ۱۳۸۲) خواهد بود. این متن در سراسر سمفونی مردگان حضور چشم‌گیری دارد و به‌شیوه‌های گوناگون در تاروپود آن تنیده شده است؛ تا آنجا که گاه به‌جای صدای عباس معروفی، آوای بابا صفری را می‌شنویم. سمفونی مردگان یک رمان تاریخی نیست؛ اما ازنظر تاریخی، روی‌دادهای سال‌های ۱۳۱۳ تا ۱۳۵۵ را در اقلیم اردبیل به‌تصویر می‌کشد. در نگاه نخست، شاید اصلی‌ترین دلیلی که نویسنده را برانگیخته تا به‌سراغ اردبیل در گذرگاه تاریخ برود، عنوان «اردبیل» در این کتاب بوده است؛ اما فراتر از این جریان، نویسنده نه‌تنها برای بازسازی روی‌دادهای تاریخی از متنی تاریخی وام می‌گیرد، حتی در مواردی شخصیت‌هایی را خلق می‌کند که برابرسازی‌شده شخصیت‌هایی واقعی بوده‌اند. در این نوشتار، لحظه‌هایی را یادآور شده‌ایم که سمفونی مردگان براساس اثرپذیری مستقیم از کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ نوشته شده است. 
پیمان دهقان‌پور،
دوره ۸، شماره ۳۲ - ( زمستان ۱۳۹۴ )
چکیده

مجموعۀ تلویزیونی گوهر کمال (۱۳۷۷) از جمله سریال‌هایی بود که در دهۀ هفتاد به نویسندگی و کارگردانی عباس رنجبر از شبکۀ اوّل سیمای ج. ا. ایران نمایش داده می‌شد. این سریال در لحظه‌هایی یادآور رمان سال بلوا (۱۳۷۱) نوشتۀ عباس معروفی است؛ اما بیننده در تیتراژ ابتدایی و انتهایی هیچ نشانی از اقتباس یا اقتباس آزاد نمی‌بیند؛ درحالی‌که در سکانس‌ها و نماهایی از آن مجموعۀ تلویزیونی آشکار است که عباس رنجبر در نگارش فیلم‌نامۀ گوهر کمال از سال بلوا تأثیر پذیرفته است. در این نوشتار، سال بلوا و گوهر کمال را روبه‌روی یکدیگر نشانده‌ایم و به نمونه‌هایی از اثرپذیری احتمالی عباس رنجبر از عباس معروفی اشاره کرده و یادآور شده‌ایم که نویسنده و کارگردان گوهر کمال نه‌تنها جمله‌هایی از سال بلوا را بر زبان بازیگران جاری ساخته است حتی برخی از شخصیت‌ها به‌ویژه «راضیه نوبخت» (شیرین بینا)، «حاتم خانپور» (جهانگیر الماسی) و «قباد» (رضا فیض نوروزی) برابرسازی‌شدۀ «نوشافرین نیلوفری»، «حسینای کوزه‌گر» و «دکتر معصوم»ند. هم نیز به بعضی از مضامین و موتیف‌های مشترک میان دو اثر تأکید کرده و یادآور شده‌ایم که منطق رمان با منطق آن مجموعۀ تلویزیونی نمی‌خواند؛ چرا که متناسب با هنجارهای سازمان صدا و سیما تغییر داده شده است.

صفحه ۱ از ۱