جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای دهقانی یزدلی


دوره ۲، شماره ۳ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

‌اسطوره و کهن‌الگوها بیانگر آمال و اندیشه‌های جهان‌شمول انسانی‌اند. از سویی اسطوره نشانگر تأمل، تجربۀ دینی و رویارویی آدمی با امر قدسی‌اند. اگرچه اندیشه و زیست انسان دچار تغییرات و دگرگونی‌های گونا‌گون است؛ اما از نفوذ اسطوره و کهن‌الگوها رهایی ندارد. بر این مبنا، روایت‌های عرفانی یکی از اساسی‌ترین محمل‌ها برای بروز کهن‌الگو و اسطوره‌هاست. نگارنده با توجه به اهمیت نمادپردازیِ روایت‌های عرفانی و لزوم تفسیر آن‌ها برای درک متن و حصول کارکردهای روایی آن، به بررسی عناصر اسطوره‌ای در سه اثر اصیل و تأثیرگذار کشف‌المحجوب، رسالۀ قشیریه و تذکرةالاولیا پرداخته است. از آن جا که روایت‌های عرفانی از تمام اجزاء فرهنگی اندیشۀ بشری به‌خصوص کهن‌الگوها سود می‌برند، عناصر اسطوره‌ای نظیر باغ و درخت، کوه و غار، حیوانات، رنگ‌ها، دور و مرکز، نام‌ها و اعداد در سه اثر مذکور دسته‌بندی و بررسی و لایه‌های پنهان دلالت‌های این عناصر با توجه به بافت و معنای متون یادشده مشخص شده است. این بررسی نشان می‌دهد روایت‌های عرفانی همچون دیگر حوزه‌های تأملات بشری برای رسیدن به کارکرد و اهداف خود از اسطوره و کهن‌الگو به‌عنوان یکی از عناصر مسلط روایی خود بهره می‌برند. بر اساس این ویژگی، بسیاری از روایت‌های عرفانی یا از ادب و روایات عامیانه استفاده می‌کنند یا در ساختار خود به ادب و فرهنگ ‌عامه نزدیک می‌شوند. در روایت‌های عرفانی کهن‌الگو و اسطوره‌ها به ‌بیان و توضیح تجربه‌های دینی در قالب نمادین و پوشیده می‌پردازند. هرچند عناصر اسطوره‌ای عمدتا با جهان فوق طبیعی پیوند دارند، در روایت‌های عرفانی رنگ و بویی متمایزتر می‌گیرند و به‌ بیان اندیشه‌هایی چون مراحل سه‌گانۀ تولد، مرگ، بازتولد و شرح و تبیین مواجهۀ آدمی با امر قدسی می‌پردازند.
هادی دهقانی یزدلی، محمد صالح امیری،
دوره ۳، شماره ۱۲ - ( زمستان ۱۳۸۹ )
چکیده

رمز گشایی روایت بی بی ها چکیده : اسطوره ها و روایتهای اسطوره ای چند معنی و چند ارزه اند . این بدان معناست که اسطوره ها و روایتهای اسطوره ای در افق معنایی هر متن و دوره ، می توانند از لحاظ روساخت و ژرف ساخت تغییر و تحول یابند. روایت بی بی ها دارای دو ساختار پاگشایی و «دین آیین » هستند. اسطوره و روایت بی بی ها چون « بی بی شهربانو» ری و « بی بی شاه زینب » یزدل کاشان اگر چه دارای ژرف ساخت قربانی شدن پریان هستند اما در دوره های اسلامی با توجه به باز آفرینی دوباره روایتها و همچنین شکل و شمایل بناهای باز سازی شده ، نشانگر تجربه امرقدسی و پیوند با زمان مقدس هستند . از نشانه های تجربه دینی و نزدیکی به امر قدسی یا حداقل میل به آن ، « رازمندی» ، « هیبت» و «عظمت »است که در نهایت دلیل تجلی اوصاف امر قدسی است . این نمودها و نشانه ها در اجزا و ساختار روایتهای راویان و بناهای مربوط به آن آشکار می گردد. کلید واژه ها : بی بی ، نشانه ، روایت ، تجربه دینی ، اسطوره . Key word : Bibi, sign,narration, religious experience ,myth .
هادی دهقانی یزدلی،
دوره ۱۶، شماره ۶۲ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده

اسطوره‏ها و آیین‏ها از عناصر بنیادین زیست و فرهنگ بشری‏اند که آرزوها و هراس‏های آدمی را بازتاب می‏دهند. مواجهه با مرگ و مرگ‏آگاهی یکی از بنیادی‏ترین درون‏مایه‏های اسطوره‏ای و آیین‏های آن است. از برجسته‏ترین قالب‏هایی که می‏تواند محملی برای درون‏مایه‏های اسطوره‏‏ای و آیینی ازجمله مرگ‏آگاهی قرار گیرد، روایت‏های داستانی معاصر است. نوشتار حاضر براساس رویکرد اسطوره‏شناسی، با روشی توصیفی ـ ‏تفسیری و با هدف آشکارگی تأثیر درون‏مایۀ مواجهه با مرگ و رسیدن به مرگ‏آگاهی، که از خلال آیین پاگشایی شکل می‏گیرد، به بررسی ساختار و ژرف‏ساخت داستان «فال خون» نوشتۀ داوود غفارزادگان می‏پردازد. داستان «فال خون»، برای برجسته ‏کردن درون‏مایۀ مرگ‏آگاهی، آشکارا براساس ساختار پاگشایی: جدایی، رازآموزی و رازآموختگی شکل می‏گیرد. شخصیت اصلی داستان که سربازی نوآموز است، در مأموریت خود با پدیدار و روی‏دادهای گوناگونی در رسیدن به مقصد خویش روبه‏رو می‏شود. این رخ‏دادها زمینه‏ای را فراهم می‏کنند تا سرباز نوآموز دشوارترین و نهایی‏ترین آزمون‏ خویش را پشت سر بگذارد. دشوارترین آزمون شخصیت اصلی داستان «فال خون»، رسیدن به مرگ‏آگاهی و پذیرفتن مرگ به‌سان جزئی از هستی خویش است. این درون‏مایه که از دغدغه‏های نخستین و همیشگی بشر بوده است، در داستان «فال خون» در کنار عناصر اسطوره‏ای همچون کوه، درخت، عدد، گاو، نام و کلبه می‏نشیند تا به روایت داستانی مدرن، رنگ اسطوره‏ای و آیینی کهن ببخشد. بدین‏ترتیب، هنر، ادبیات و اندیشه‏های مدرن امروزی نه‏تنها از سویه‏های اسطوره‏ای و آیینی کهن نمی‏توانند جدا شوند، بلکه این سویه‏ها با درآمیختن با تأملات همیشگی آدمی، ازجمله مرگ‏آگاهی، زمینۀ غنا و پرتوشگی روایت‏های داستانی امروزین را مهیا می‌سازند.


صفحه ۱ از ۱