جستجو در مقالات منتشر شده


۱۳ نتیجه برای دانشگر


دوره ۱، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۲)- ۱۳۹۲ )
چکیده

«جهان­بینی هندواروپایی» به ­دلایل غنای محتوایی و ادبی آن از دیرباز، بازتاب چشمگیری در شکل گیری متون نظم و نثر فارسی داشته و آثار بسیاری را از جنبه­های مختلف تحت تأثیر قرار داده است؛ به­گونه­ای­ که آثار برجسته­ای چون شاهنامة فردوسی و حماسه قرقیزی ماناس از کهن­الگوهای آن بهره برده­اند. هدف اصلی این مقاله، بررسی تأثیر پذیری دو متن حماسی شاهنامه و ماناس از این جهان بینی است؛ به­ این منظور، براساس ­نظریه «سه­ کنشِ ژرژ دومزیل» رفتار قهرمانان هر دو اثر، بررسی و توصیف شده است. پژوهش حاضر نشان می­دهد سه کنشی که در این نظریه مورد تأکید قرار می­گیرد، در تمام سطوح داستان­های این دو حماسه به ­کار رفته است؛ بنیاد نظریه «سه ­کنش»، بر تقابل و هماهنگی نیروهای دوگانه نهاده شده، همان گونه که پایه اصلی تفکر شاهنامه و ماناس نیز براساس مبارزه خیر و شر قرار گرفته است که جلوه­های آن را در قهرمانانی ­چون سیاوش/ رستم (در شاهنامه) و ماناس/ باکایی (در ماناس) به­خوبی می­توان دید. قهرمان اول، نمونه­ ای از خرد، روشنفکری، رستگاری، حمایت، اراده، کمک و آرامش است که به­صورت پیری فرزانه در هنگام ناتوانی قهرمان دوم ظاهر می­شود تا او را از مخمصه برهاند. قهرمان دوم نیز نماد خشونت، سختگیری، خونگرمی و جنگجویی است که در عین حال نظام عناصر اربعه را تنظیم می­کند و با نیروی جسمانی و روانی خود به­زندگی مردم صلح و سامان می­بخشد.

دوره ۱، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده

یکی از مسائلی که به استحکام و استواری نوشته کمک می‌کند، خالی بودن متن از حشو قبیح است.دانشمندان علوم بلاغت ، حشو را به سه نوع پسندیده، متوسط و ناپسند تقسیم کرده‌اند.
از آنجا که در کتابهای بلاغت به جنبه های هنری و زیبایی و شیوایی اثر توجه می‌شود، طبعاَ درباره حشو ناپسند یا قبیح چندان سخنی به میان نیامده و گاهی به اختصار با ذکر یک یا دو مثال از شعر به تعریف آن پرداخته اند .اما در این میان ، جایگاه حشو قبیح در نثر بیان نشده است. در این مقاله ، ابتدا ضمن نقل تعریف لغوی و اصطلاحی حشو قبیح یا ناپسند از منابع اصلی، محدوده و چارچوب کارکرد آن مشخص شده است. پس آنگاه و  براساس مسائل نظری و علمی تعاریف اصطلاحی سعی شده است کلمه‌ها، تعبیرها و جمله واره‌هایی که امروزه ـ تحت تاثیر عوامل مختلف و از جمله ترجمه ـ مصداق حشو ناپسند به شمار می‌رود و در نثر به مقدار زیادی راه یافته و به آن چندان توجهی نمی‌شود و در نتیجه به اختلال و سستی و رکیک بودن نوشته می انجامد با ذکر شواهد و مثال از نثر امروز ـ چاپ شده یا نشده‌ـ ارائه گردد.
مریم دانشگر،
دوره ۲، شماره ۵ - ( بهار ۱۳۸۸ )
چکیده

رمانتیک ها با فراهم آوردن چشم اندازی نو در مطالعات ادبی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جهان بیش از دو سده است که در مرکز توجه جهانیان هستند. رمانتیسیزم به عنوان مکتبی زنده و در قید حیات، بیش از اینکه پدیده ناب قرن نوزدهمی باشد، جزء اساسی فرهنگ مدرن است و پیش از اینکه گرایش ناب ادبی باشد، نگرشی نو در مطالعات جهانی به شمار می آید. برجسته ترین اصل این مکتب، فردیت؛ کمال فردی و نامحدودیت فرد با تأکید بر نقش تخیل است و در بعد ادبی، نوعی ارزیابی مجدد و هستی شناسانه از طریق شعر «تخیل» در زیبایی شناسی مکتب رمانتیسیزم از جایگاه مهمی برخوردار است و بی¬تردید باید برجسته¬ترین ویژگی این مکتب و وجه ممیّزه آن را نسبت به سایر مکاتب، رویکرد ویژه آن به تخیل دانست. هنر و ادبیات مدرن امروز ایران، محصول آشنایی با تفکر غرب است و این واقعیت، نیازمند فهم و درک فرهنگ و فلسفه غرب است. به طور قطع، آشنایی با ریشه های مختلف این تفکر برای درک بهتر آن، اهمیتی بسزا خواهد داشت. آنچه این مقاله قصد دارد به آن بپردازد، بررسی یکی از ویژگی های زیبا شناختی رمانتیسیزم، یعنی «تخیل» و چگونگی بروز آن در شعر فارسی عصر مشروطه ـ به عنوان دوران آغازین این تحول سبکی ـ است. برای این منظور، نمونه هایی از اشعار میرزاده عشقی برگزیده شد؛ عشقی فرد اکمل مدرنیسم دوران مشروطه است که بیشترین گسستگی فکری از سنّت و رویکرد به تجدد را می¬توان در شعر و اندیشه او سراغ گرفت.

دوره ۴، شماره ۱۶ - ( تابستان ۱۳۸۶ )
چکیده

محور و پایه­ داستانپردازی مولانا گفتگوست. دربیان چارچوب هر داستان در مثنوی، محور و مدار ارتباط، که همانا انتقال مفهومی از ذهنی به ذهن دیگر است، گفتگوی شخصیتهاست که شالوده و ساختمان حکایتها را می­سازد؛ اما مولانا در بسیاری از داستانها از نوع ارتباط دیگری هم بخوبی بهره برده است که درعلوم ارتباطات و جامعه شناسی امروز از آن به « ارتباطات غیر کلامی » تعبیر می کنند .
اینکه چرا وی دربیان نکاتی دقیق و عمیق به یکباره به این ابزار رو می آورد، نشاندهندۀ این نکته است که او از تفاوتها و شباهتهای ارتباطات کلامی و غیرکلامی آگاهی کامل داشته است؛ قابل اعتمادتر بودن، استمرار بیشتر داشتن، چند کانالی بودن، مرتبط بودن بافرهنگ، نمادین بودن آن ودرعین حال، قاعده­مند بودن ارتباطات غیرکلامی و بویژه جلوگیری کردن از سوء برداشتهایی که غالبا درارتباطات کلامی رخ می­دهد از جمله عوامل بسیار مهمی است که مولانا را مخصوصاً در مواقعی خاص ـ که در مقاله بدان پرداخته می شود ـ به بهره­گیری از این شیوۀ علمی وا می­دارد .
در این مقاله با بهره گیری از منابع علمی ابتدا منظور از این اصطلاح ، اصول ارتباطات غیرکلامی ، ویژگیهای آن ، شباهتها و تفاوتهای آن با ارتباطات کلامی باز شناسانده می­شود . سپس چگونگی استفادۀ مولانا از این ابزار ارتباطی در مثنوی و بویژه در داستانپردازی آن بازگو می­شود. همچنین این نکته مورد دقت نظر قرار می­گیرد که درچه مواردی این شیوۀ ارتباط، بیشتر و بهتر توانسته است پاسخگوی بیان مفاهیم ذهنی مولانا برای مخاطبان او باشد و بیشترین تکیۀ او در این زمینه شامل چه مواردی بوده است .
بیان مصداقها و نمونه­های شعری تا اندازۀ زیادی این الگوی ساختاری داستانپردازی مولانا را روشنتر خواهدکرد. سرانجام در پایان مقاله به نتیجه­گیری پرداخته می­شود .
 

دوره ۸، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۳۶)- ۱۳۹۶ )
چکیده

این پژوهش برای ارزشیابی مهارت‌های زبانی و ادبی دانش‌آموختگان نظام متوسطه انجام شده و هدف اصلی آن براساس پرسش‌های پژوهش، بررسی مهارت‌های چهارگانه نوشتن، خواندن، شنیدن و سخن ‌گفتن دانش‌آموختگان دوره متوسطه و بررسی تأثیر متغیرهای جنس و رشته بر نتایج بوده است. 
براساس یافته‌های پژوهش، نمرۀ میانگین دانش‌آموختگان از سطح معیار به‌طور معناداری پایین‌تر است. میان نتایج این آزمون و نتایج رسمی، تفاوت چشمگیری درجهت کاهش سطح نمره‌ها وجود دارد. در مطالعات تطبیقی، کمترین نمره میانگین‌ به مهارت خواندن و بیشترین نمره میانگین به مهارت سخن گفتن تعلق دارد. در تمام مهارت‌ها، عملکرد دخترها از مطلوبیت بیشتری برخوردار بوده است که با نتایج جهانی نیز مطابقت دارد. بررسی رشته‌های تحصیلی سه‌گانه ریاضی، تجربی و انسانی ناظر به عملکرد معیارِ دانش‌آموختگان رشته علوم تجربی دربرابر دو رشته تحصیلی دیگر بوده است. واکاوی نتایج این ارزشیابی، ناتوانی آموزش‌ و ‌پرورش را در استفاده از ظرفیت‌های کنونی نشان می‌دهد؛ شفاهی شدن نسل جوان، عدم توانایی کافی در درک خوانده‌ها و شنیده‌ها و نیز نارسایی منطقی و ساختاری نوشته‌ها می‌تواند علاوه‌بر ایجاد بدفهمی و تضعیف گفتمان بی‌خدشه میان فرهنگ‌های متفاوت داخلی و خارجی، به بروز آسیب‌های جدی در سرنوشت علمی جامعه که مبتنی بر مکتوب‌ کردن اندیشه‌های علمی است، بینجامد. پس با توجه به هم‌بستگی مهارت‌های چهارگانه پیشنهاد می‌شود ضمن ارزشیابی‌های مداوم کشوری و رصد وضعیت آموزشی کودکان و نوجوانان، تغییرات برنامه‌ریزی‌شده مدون به‌کمک متخصصان درجهت هدف‌گزاری مجدد برنامه درسی، به‌ویژه برنامه درسی زبان و ادبیات فارسی، و استانداردسازی آموزش صورت گیرد.

دوره ۱۰، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۸ ۱۳۹۸ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی مشکلات خواندن دانش‌آموختگان نظام متوسطه شهر تهران بر اساس داده‌های آزمون امزا با توجه‏ به متغیرهای جنسیت و رشته تحصیلی است. آزمون امزا به‌عنوان اولین آزمون ارزیابی مهارت‌های زبانی و ادبی دانش‌آموختگان نظام متوسطه کشور شناخته می‌شود که در سال تحصیلی ۱۳۹۲ ۱۳۹۳ از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد. بدین منظور داده‌های آزمون با حجم نمونه ۳۷۷ نفر (۱۹۷ دختر و ۱۸۰ پسر)، در سه رشته تحصیلی علوم انسانی (۱۰۶ نفر)، علوم تجربی (۹۰ نفر) و ریاضی (۱۸۱ نفر) تحلیل و بررسی شد. پس از دسته‌بندی پرسش­های آزمون با توجه ‏به نوع خرده‌مهارت و نوع متن، با استفاده از شاخص‌های آماری توصیفی و استنباطی داده‏ها بر اساس دو متغیر جنسیت و رشته تحصیلی تحلیل شد که نتایج، حکایت از ضعف کلی دانش‌آموزان در مهارت‌ خواندن داشت. نتایج نشان داد: میانگین نمره مهارت خواندن معادل ۲۵/۱۰ از ۲۰ است که در مقایسه‏ با استاندارد آموزش و پرورش (نمره ۱۲) از ناتوانی دانش‌آموختگان در دریافت حداقل آموزش حکایت دارد. بین میانگین نمرات کلی و خرده‌مهارت‌های خواندن با توجه ‏به متغیر جنسیت تفاوت معنی‌داری وجود ندارد، هر چند بنا بر آمار توصیفی میانگین کلی نمره دخترها بالاتر از پسرهاست. همچنین، بین میانگین نمرات کلی دانش‌آموزان با توجه ‏به متغیر رشته تحصیلی تفاوت معنی‌داری وجود ندارد؛ اما بین میانگین نمرات خرده‌مهارت‌های خواندن در نمره خرده‌مهارت «درک مستقیم متن» میان دانش‌آموزان رشته علوم انسانی و علوم تجربی تفاوت معنی‌داری وجود دارد که نشان از عملکرد بهتر رشته علوم انسانی دارد و نیز بین میانگین نتایج کلی دانش‌آموزان در چهار نوع متن به‌کار رفته در پرسش­های آزمون، تفاوت معنی‌داری وجود دارد، به نحوی که میانگین نمره دانش‌آموزان در پاسخ به پرسش­های متون زبانی نسبت به متون ادبی کهن بالاتر بوده؛ اما با توجه ‏به متغیر رشته تحصیلی، این تفاوت میانگین معنی‌دار نشده است. این نتایج نشان می‌دهد که راهکارهایی از قبیلِ اصلاح برنامه درسی دوره دبیرستان، انتخاب برنامه آموزشی مناسب، تغییر شیوه تدریس معلمان و نیز برگزاری دوره‌های منظم و استاندارد ارزشیابی مهارت خواندن، می‌تواند در تقویت مهارت خواندن دانش‌آموزان مفید واقع شود.

 

دوره ۱۲، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰ )
چکیده

پژوهش حاضر برای تحلیل وضعیت مهارت‌های زبانی و ادبی برون‌دادهای نظام متوسطه کشور، شامل دانش‌آموختگان پایۀ دوازدهم انجام شده است. براساس پرسش‌های پژوهش مهارت‌های خواندن، نوشتن، شنیدن و سخن‌ گفتن دانش‌آموختگان و تأثیر متغیر جنس و رشته از طریق نمونه‌گیری هدفمند در هفت مرکز استان شامل آذربایجان شرقی، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد، مازندران، فارس، یزد و مرکزی، در سال تحصیلی ۱۳۹۶ ـ ۱۳۹۷، با نمونۀ آماری ۲۸۲ پسر و ۳۲۷ دختر در سه رشتۀ تحصیلی انسانی، تجربی، ریاضی بررسی شده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد دانش‌آموختگان در هیچ ‌یک از مهارت‌ها به امتیاز سطح تسلط در مهارت‌های زبانی دست نیافته‌اند. با این ‌حال، دستِ‌کم در سه مهارت نوشتن، شنیدن و سخن ‌گفتن موفق به دریافت امتیاز کمینه و عبور از سطح ناتوانی شده‌اند. همچنین، دختران در تمامی مهارت‌های چهارگانه امتیاز بالاتری کسب کرده‌‌اند و تفاوت امتیاز آن­ها با گروه پسران معنادار بوده است. از نظر رشته‌های تحصیلی، در رشته انسانی بیشترین امتیاز مربوط به مهارت سخن‌ گفتن و با فاصله‌ای اندک، مهارت نوشتن بوده است. در رشته‌های تجربی و ریاضی بیشترین امتیاز به مهارت نوشتن تعلق یافته است. اختلاف نتایج در مهارت‌های خواندن و نوشتن برای رشته‌های انسانی در مقایسه با رشته‌های تجربی و ریاضی معنادار بوده است، در حالی ‌که بیشترین توجه ساختار آموزشی بر مهارت خواندن است، نتایج حاصل نشان می‌دهد که در تمامی رشته‌های تحصیلی پایین‌ترین امتیاز مربوط به مهارت خواندن بوده است. واکاوی نتایج ارزشیابی بیانگر آن است که دستیابی، حتی به کم­ترین سطح تسلط در مهارت‌های زبانی و ادبی برای دانش‌آموختگان ممکن نشده و سیاست‌های آموزش زبان و ادبیات فارسی در مدارس با موفقیت همراه نبوده است.

دوره ۱۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده

 تحویل به‌موقع داروها، تجهیزات پزشکی و سایر لوازم ضروری برای مراقبت از بیمار بسیار حیاتی بوده و اغلب می‌تواند نجات‌دهنده باشد. تأخیر تحویل در زنجیره تأمین مراقبت‌های بهداشتی می‌تواند منجر به افزایش هزینه‌ها و چالشهای عملیاتی برای سازمان‌های حوزه سلامت شده و بر مراقبت از بیمار و ثبات مالی تأثیر بگذارد. مدیریت زنجیره تأمین کارآمد و قابل اعتماد برای کاهش این خطرها و اطمینان از عملکرد یکپارچه در صنعت مراقبت‌های بهداشتی بسیار حائز اهمیت است. این پژوهش بهمسئله تأخیر در تحویل کالای مراقبت‌های بهداشتی در زنجیره تأمین مراقبت‌های بهداشتی جهانی آژانس جهانی توسعه ایالات متحده پرداخته و یک چارچوب برای پیش‌بینی وضعیت تحویل کالاهای مراقبت‌های بهداشتی ارائه می­نماید. همچنین ویژگیهایی که بیشترین تأثیر را در پیش­‌بینی وضعیت تحویل کالا داشته­‌اند، برای مدیریت زنجیره تأمین مراقبت‌های بهداشتی داده‌محور تعیین می‌‌کند. روش پژوهش مطالعه پیش‌رو، علم طراحی است که یک چارچوب بر‌پایه روش ماشین‌بردار پشتیبان و بهینه‌سازی بیزی برای پیش‌بینی وضعیت تحویل کالاهای مراقبت‌های بهداشتی را ارائه کرده و عملکردهای مختلف الگوریتم‌های طبقه‌بندی برای پیش‌بینی وضعیت تحویل کالای مراقبت‌های بهداشتی را مقایسه کرده است. نتایج نشان می‌دهد  که چارچوب ارائه‌شده برپایه روش ماشین بردار پشتیبان و بهینه‌سازی بیزی منجر به دقت طبقه‌بندی ۹۵ درصد می‌شود که در مقایسه با دیگر روش‌های به‌کار گرفته‌شده برای پیش‌بینی تأخیر تحویل عملکرد بهتری دارد. نتایج حاصل نشان داد که ویژگی‌های کشور مقصد، روش حمل، تأمین­‌کننده و مکان تولید تأثیرگذارترین ویژگی‌ها در پیش­‌‌بینی وضعیت تحویل می‌باشند.


دوره ۱۴، شماره ۵۵ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

در این مطالعه تواناییِ نوشتن به‌عنوان معیار تسلط بر زبان در پایان دورۀ تحصیلات متوسطه و آمادگی برای ورود به دانشگاه، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. هدف پژوهش، ارزیابی سطح مهارت نوشتاری دانش‌آموختگان نظام متوسطه و ابزار پژوهش پرسشنامۀ نظرسنجی و آزمون استانداردشده است. در آزمون مهارت‌سنجی نوشتن، که پایایی و روایی آن تأیید شد، ۴۰۰ دانش‌آموخته از مدارس شهر تهران شرکت کردند. ویژگیهای موردنظر در سنجش مهارت دانش‌آموختگان براساس اهداف آموزش و پرورش در راهنمای برنامۀ درسی و کتابهای درسی تنظیم شده و مهارتهای املا، دستور کاربردی، خلاصه‌نویسی و توانایی نوشتن انشای آزمون‌دهندگان مورد بررسی قرار گرفته است. معیار نمره براساس روال معمول آموزش و پرورش، ۱۲ (از ۲۰) منظور شده و پایین‌ترین سطحِ دانش‌آموختگی، کسب کمینه‌نمره ۱۲ معادل شصت‌درصد نمرۀ کل، بوده است.
نتایج کلی تحقیق با توجه به هدفهای آموزشیِ مهارتِ نوشتن در برنامه‌های رسمی و اسناد بالادستی، نشان می‌دهد که عموم دانش‌آموختگان مهارتهای نوشتاری لازم و معیار را دریافت نکرده و به سطح تسلط و دانش‌آموختگی دست نیافته‌اند. بهترین وضعیت در این ارزیابی به مهارت «املا» مربوط بوده است که حدود نیمی از دانش‌آموختگان قادر به کسب حداقل نمره در آن شده‌اند. نامطلوبترین وضعیت نیز به «خلاصه‌نویسی» مربوط است که فقط ۱۳ درصد آزمون‌دهندگان نمرۀ متوسط در آن را کسب کرده‌اند.
 

دوره ۱۷، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

در این تحقیق ویژگی‌های ریزساختاری و رفتار تربیولوژیکی کامپوزیت هیبریدی Al/(SiC+BNh) مورد مطالعه و بررسی واقع شد. به منظور بهره‌مندی همزمان از سختی بالای ذرات کاربیدسیلیسیم (SiC) و روانکاری ذرات نیتریدبور هگزاگونال (BNh)، کامپوزیت هیبریدی Al/(SiC+BNh) توسط فرآیند فرآوری اصطکاکی اغتشاشی (FSP) بر سطح زیرلایه ۱۰۵۰-Al ایجاد شد. مطالعات ساختاری انجام شده توسط میکروسکوپ نوری حاکی از اصلاح دانه‌بندی و کاهش اندازه دانه‌ها در منطقه اغتشاشی بود. ارزیابی ریزسختی نمونه‌ها نشان داد که با اعمال FSP، سختی مقطع اغتشاشی تا حدود ۶۰±۵HV افزایش می‌یابد که افزایش سختی حدود ۷۰% نسبت به سختی فلز پایه را نشان می‌دهد. همچنین خصوصیات سایشی و خوردگی کامپوزیت هیبریدی تولیدی با کامپوزیت‌های تک ذره‌ای تولید شده در شرایط مشابه و همچنین فلز پایه مقایسه شد. بررسی عملیات کامپوزیت سازی سطحی بر رفتار سایشی نمونه‌ها نشان داد که نرخ سایش فلز پایه، کامپوزیت تک ذره‌ای Al/SiC، Al/BNh و کامپوزیت هیبریدی (Al/(SiC+BNh به ترتیب ۰,۰۷۵mg/m، ۰.۰۴۷mg/m، ۰.۰۴۶mg/m و ۰.۰۳۹mg/m می‌باشد. بنابراین کامپوزیت هیبریدی Al/(SiC+BNh) تولیدشده دارای مقاومت به سایش بیشتری از دیگر نمونه‌ها می‌باشد. این را می‌توان به افزایش همزمان سختی و کاهش ضریب اصطکاک سطحی نمونه کامپوزیت هیبریدی نسبت داد. بررسی‌های رفتار خوردگی نشان داد که اعمال FSP، موجب بهبود مقاومت به خوردگی فلز پایه بیش از ۳۲% می‌شود.

دوره ۱۷، شماره ۶۹ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

بررسی خرده‏مهارتها‏ی نوشتن در آزمون اَمزا در مقایسه با دو آزمون ارزیابی برنامه درسی ملی بریتانیا NCA و ارزشیابی تحصیلی ملی امریکا NAEP و تحلیل ارزشیابی مهارت نوشتن و ارائه الگویی برای ارزشیابی این مهارت باتوجه به خرده‌مهارتهای آن، هدف این مطالعه است. مقایسه خرده‏مهارتها در این سه آزمون نشان داد ارزشیابی تحصیلی ملی  امریکا  NAEP به خرده‏مهارت‏های بیشتری نسبت به دو آزمون دیگر در بریتانیا و ایران توجه کرده است. نمونه آماری موردمطالعه، ۲۷۰ نفر از دانش‌آموختگان دوره متوسطه‌ تهران هستند و تصحیح و تحلیل نوشته‌های آنان براساس جدول ارزشیابی محقق‌ساخته شامل شش خرده‌مهارت و هفده شاخص مبتنی بر برجسته‌سازی خرده‌مهارتهای نوشتاری انجام شده است. یافته‌های مقاله نشان می‏دهد که متغیر جنسیت در تمام خرده‌مهارتهای ششگانه مهارت نوشتن معنادار است و مهارت نوشتن دختران از پسران و دانش‏آموختگان تجربی از دو رشته دیگر بهتر بوده است. برتری نسبی دانش‌آموختگان رشته انسانی در بخش «محتوا»، رشته تجربی در «انسجام» و رشته ریاضی در «دستور زبان» بوده است. هم‌چنین ضعف «دستور زبان» در رشته علوم انسانی، و «محتوا» و «شکل» در علوم ریاضی و تجربی قابل توجه است. این نتایج تأکیدی بر این ضرورت است که برای آموزش صحیح نوشتن و ایجاد مهارتهای لازم، نیاز است هرساله ارزشیابیهای استاندارد در تمامی مقاطع سنی و تحصیلی انجام، و از نتایج برای اصلاح و تکمیل برنامه درسی‌ـ‌آموزشیِ «نوشتن» استفاده شود.
 

دوره ۱۹، شماره ۸ - ( مرداد ۱۳۹۸ )
چکیده

هدف از ارائه مقاله، تبیین روش مدل‌سازی و شبیه‌سازی تاثیرات استارت سامانه پیشرانش ماهواره یا فضاپیما بر تلاطم (تکانه) سوخت درون مخزن با استفاده از مدل پاندولی در شرایط جاذبه ناچیز است. به عبارت دیگر، هدف اصلی در این مقاله مطالعه خاص تلاطم سوخت و گاز فشارگذاری (نسبت به یکدیگر)، صرف نظر از نقش سامانه مدیریت پیشرانش در مخزن سوخت است. برای این منظور حرکت تلاطم‌های سوخت درون مخزن در نرم‌افزار دینامیک سیالات فلوئنت براساس مدل پاندولی، ایجاد شده است. بر این اساس، روندنمای مطالعه بدین صورت است که ابتدا ورودی‌های روندنمای (تحریک ورودی به مخزن، حجم سوخت و گاز بالشتک، بارگذاری‌ها و مشخصات ابعادی و غیره) تعیین و سپس مخزن مدل‌سازی و طراحی می‌شود و در نهایت شبیه‌سازی تلاطم سوخت درون مخزن در شرایط جاذبه ناچیز صورت می‌پذیرد. خروجی مدل‌سازی و شبیه‌سازی تلاطم سوخت که شامل نرخ میرایی تلاطم و تعیین مقدار آن در لحظه ۲۰ثانیه از شبیه‌سازی، کانتور تغییرات سرعت، کانتور جهت سرعت در مخزن و همچنین کانتور موقعیت سوخت و گاز نسبت به یکدیگر در لحظات ۲/۰، ۴/۰ و یک‌ثانیه است. دقت نتایج به‌دست‌آمده با استفاده از نتایج آزمایشگاهی نمونه مشابه مورد ارزیابی قرار گرفته است.


دوره ۱۹، شماره ۷۷ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

در این پژوهش با فرض این که نظام مردسالاری در دو جامعۀ غربی- ایرانی دیده می شود به روش تحلیلی-تطبیقی در دو رمان «پیاده» اثر «بلقیس سلیمانی» و «شیفتگی­ها» اثر «خابیرماریاس» به بررسی خشم و خشونت علیه زنان که مهمترین مؤلفۀ این نظام است، می­پردازد و خشم و خشونت را در انواع گوناگون آن در این دو رمان جستجو می­کند. این پژوهش نشان می­دهد که خشونت علیه زنان در ابعاد گوناگون در این دو رمان دیده می‌شود و کنش شخصیت­های محوری در برابر این خشونت در هر دو رمان نسبتاً یکسان است.
 

صفحه ۱ از ۱