جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای خادمی کولایی

مهدی خادمی کولایی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۷ )
چکیده

اسطوره‌ها، رؤیاهای جمعی بشر؛ و نمادهای اساطیری ، زبانِ هنری و رازناکِ اسطوره‌ها هستند که با پای نهادن به ساحت شعر، ایجازگونگی‌، فشردگی و ژرفایی معنایی آن را دو‌چندان می‌کنند. نمادها با ماهیت سیال، شکل‌پذیر و منعطفِ خود، به مقتضایِ شرایطِ زمان و مکان، قادرند مفاهیم و موضوعات عمیق و ریشه‌داری را به شیوه‌ای جامع و گسترده آینگی کنند، از صورتی واحد، معانی و کاربردهای گوناگونی را ارائه دهند و با رویندگی و پویایی مداوم، تازگی و ماندگاریِ خود را استمرار ببخشند. البتّه شاعران و هنرورانِ نمادگرا به فراخور پشتوانه‌های فرهنگی، دغدغه‌های ذهنی و نیازهای اصیل فردی و اجتماعی خود، ممکن است توجه و اقبال ویژه‌ای به بهره‌گیری از نمادهایی خاص در آثار هنریِ خویش از خود نشان دهند. نگارنده در این مقاله بر آن است تا ضمن پرداختن به مبانی تئوریک کاربرد نمادها و موضوعات مرتبط با آن، به گونه‌ای محوری‌، مهم‌ترین عوامل روی‌آوریِ شاعران به کاربستِ اسطوره‌‌های گیاهی و نمادهای نباتی را مورد پژوهش و مداقّه علمی و مستند قرار دهد و در این رهگذر نیم نگاهی هم به بازتاب مضامین و کاربردهایی از این دست در اساطیرِ اقوام و ملل گوناگون‌ داشته باشد تا امکان مقایسه و تطبیق و تطابقی روشن و حقیقت‌نما فراهم شود.

دوره ۳، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۵)- ۱۳۹۴ )
چکیده

عنصر عشق که خداوند آن را با کیمیاکاری خاصّ خود، کریمانه به جهان درون و برون آدمی ارزانی داشته، موضوعی اصیل و حیاتی است؛ زیرا در ذات آدمی و بنیاد هستی ریشه دارد. فلوطین (۲۰۳ یا ۲۰۴–۲۷۰ م) و مولوی (۶۰۴–۶۷۲ ه.ق.) ازجمله اندیشمندانی هستند که در موضوع عشق و مفاهیم مرتبط با آن، به­تفصیل سخن‌آفرینی کرده­اند. بررسی بازتاب اندیشه­های نوافلاطونی در متون ادبی و عرفانی، ازجمله در مثنوی مولانا، از جهات بسیاری اهمیت دارد و پدیده مهم عشق نیز ازجمله مفاهیم بلند و رازآمیزی است که به‌نوعی عرفان فلوطین را با عرفان مولوی پیوند می­زند؛ مضامینی که در آثار بررسی‌شده این دو شخصیت، در بعضی از موارد یکسان و کاملاً متأثر از یکدیگر و در برخی از موارد، ناهمسان و دگرگونه به‌‌نظر می‌رسند. در این مقاله، بر پایه روش کتابخانه­ای و به ‌شیوۀ توصیفی، استنباطی و تحلیلی، به بررسی مقایسه­ای مقوله عشق در «دوره آثار فلوطین» و «مثنوی مولانا» - باوجود فاصله زمانی تقریباً هزارساله آن­ها از یکدیگر- می‌پردازیم و نمودهای روشنی از هم­گونی­ها و ناهمگونی­های مفهوم عشق را در این دو اثر مورد ارزیابی قرار می‌دهیم.

صفحه ۱ از ۱