جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای حاتمی نژاد
وحید رویانی، منصور حاتمی نژاد،
دوره ۷، شماره ۲۶ - ( تابستان ۱۳۹۳ )
چکیده
پیر بوردیو شیوه نوینی برای تحلیل متن در جامعه شناسی ادبیات دارد. به نظر اوهر فرد در طول زندگی خود با میدان¬های متفاوت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی درگیر است و حرکت¬هایی که در درون این میدان¬ها رخ می¬دهد، آگاهانه و ناآگاهانه بر زندگی او تأثیر می¬گذارند.یکی از این میدان¬ها، میدان ادبی است. بر اساس اصول بوردیو اثر ادبی هرچند متأثر از میدان¬های گوناگونی است که نویسنده و خواننده به عنوان تولیدکنندگان معنا با آن درگیرند، اما یک متن زمانی ارزش ادبی می¬یابد که بیشترین وابستگی را به میدان تولید ادبی داشته باشد و چون درونی¬ترین مسأله در میدان ادبی فرم آن است، به میزانی که یک اثر فرم مدارتر باشد و با سایر میدان¬ها ارتباط کمتری داشته باشد از ارزش بیشتری برخوردار است.حماسه آرش کمانگیر سیاوش کسرایی نخستین و معروفترین بازآفرینی¬ این اسطوره در میدان ادبی ایران است، تحلیل این منظومه به شیوه بوردیو نشان می¬دهد چون این منظومه از اصل بی¬غرضی تبعیت نمی¬کند، در بسیاری بخش¬ها به سمت سایر میدان¬ها لغزیده و از ارزش ادبی آن کاسته شده است. در این بخش¬ها کلمات و مضامینی وارد شده که بیش از آنکه توانایی ایجاد یک فضای جدید را داشته باشند همچون عنصری زاید در شعر ظاهر شده و اثر را از ناب بودن محروم کرده¬اند، کلماتی چون خلق و توده و مضامینی چون ستایش کار و زندگی در کنار حذف عناصر متافیزیکی و قوم پرستانه نشان¬دهنده تأثیر میدان مارکسیستی در این اثر می¬باشد.
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۱ )
چکیده
اهداف: شهرها در ارتقاء ارزشهای انسانی نقشی کلیدی دارند. امروزه افزایش جمعیت، شهرنشینی گسترده در کشورهای در حال توسعه، تغییرات جمعیت شناختی، چالش های محیط زیستی، معضلات اقتصادی، معضلات حمل و نقل شهری، پیشرفت های فناوری اطلاعات و ارتباطات و بوروکراسی لزوم حکمروایی شهری هوشمند را ضروری ساخته است، لذا هدف اصلی این پژوهش ارائه الگوی حکمروایی شهری هوشمند با رویکرد آینده پژوهی می باشد.
ابزار و روشها: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و اکتشافی است. جامعه آماری متخصصین و خبرگان در زمینه تحقیق می باشند. حجم نمونه با استفاده از قوانین راسکو، حجم نمونههای بیشتر از ۳۰ و کمتر از ۵۰۰ برای اکثر پژوهش ها مناسب هستند. ۴۵ نفر تعیین شد و شیوۀ نمونهگیری به صورت گلوله برفی میباشد.
یافتهها: پیشران های حکمروایی شهری هوشمند از منابع لاتین و همچنین با روش دلفی استخراج شدند. ۹ پیشران کلیدی برای آینده حکمروایی شهری هوشمند در نظر گرفته شد. در مرحله بعد سناریوهای برای هر پیشران تدوین شد. سپس برای هر سناریوی مطلوب راهبردهای در نظر گرفته شد. در نهایت الگوی حکمروایی شهری هوشمند در شهر رشت ارائه گردید.
نتیجهگیری: آموزش مستقیم شهروندی، طراحی فرصت های مشارکت عمومی، تدوین سیاست های محلی، مدیریت یکپارچه شهری، ایجاد مدل مالی جهت تخصیص بودجه مناسب، توسعه زیرساخت ارتباط داده و شبکه دسترسی، تشویق سرمایه گذاران با ارائه مجوزهای سودآور، ایجاد پورتال های داده باز جهت آزادسازی داده و اطلاعات، وضع قوانین قوی برای حفظ حریم خصوصی افراد و سازمان ها، ارائه خدمات به صورت آنلاین و حذف بوروکراسی و برنامه ریزی دقیق دولت هوشمند در سطح ملی بیشترین امتیاز را در رسیدن به الگوی حکمروایی شهری هوشمند آینده نگر بدست آوردند.
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
دستیابی به مکانهای سرزنده و پویا همواره یکی از دغدغههای مهم برنامهریزان، طراحان و مدیران شهری بوده است. این مفهوم در محلههای شهری که بهدلیل تداوم حضور ساکنان، کیفیت روابط انسان-مکان و انسان-انسان در سطوح بالاتری شکل میگیرد، متأثر از عوامل مرتبط با پیوند انسان با مکان زیست خود، نظیر دلبستگی مکانی، است. این پژوهش تأثیر مفهوم چندبعدی دلبستگی مکانی و ابعاد آن بر سرزندگی محلههای شهری را بررسی میکند. روش تحقیق آمیخته (کیفی-کمی) و ازنظر هدف کاربردی است. در بخش کیفی، ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبهی نیمهسازمانیافته و روش تحلیل کدگذاری و تقلیل چهارمرحلهای مفاهیم بوده است که درنتیجه، ۱۷ مؤلفه و ۵ بعد برای متغیر دلبستگی مکانی استخراج شد. در بخش کمی، دادهها ازطریق پرسشنامه گردآوری و تحلیل دادهها ازطریق نرمافزارSPSS و ترسیم معادلهی ساختاری روابط متغیرها در نرمافزارAmos Graphic انجام شده است. نتایج بخش کمیضمن تأیید برازش مدل طراحیشدهی متغیرهای اصلی پژوهش (مقدار =۹۰۸/۴ و RMSEA= ۱۰۰/۰)، اثر مستقیم و معنادار دلبستگی مکانی بر سرزندگی شهری را تأیید میکند (ضریب استاندارد مسیر ۸۰۶/۰ و ضریب معناداری کمتر از ۰۰۰۱/۰). همچنین، مدل اثرات مستقیم ابعاد پنجگانهی دلبستگی مکانی بر سرزندگی شهری، اثر مستقیم ابعاد هویت مکانی، پیوندهای عاطفیشناختی و وابستگی مکانی بر سرزندگی محلههای شهری را تأیید میکند و نشان میدهد که هویت مکانی مؤثرترین بعد تأثیرگذار دلبستگی مکانی بر سرزندگی محلههای شهری است.
دوره ۲۸، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده
بسیاری از شهرهای کشور با معضل بافت فرسوده مواجه هستند. حل این چالش نیازمند الگوی نوینی است که بتواند با همکاری بخشهای مختلف از همهی ظرفیتهای جامعه استفاده کند. بنابراین، حکمروایی خوب شهری و بازآفرینی بافتهای فرسوده هدف این پژوهش قرار گرفت. بنابراین پژوهش حاضر بررسی تأثیر حکمروایی خوب بر بازآفرینی بافتهای فرسوده و ناکارآمد محله نعمتآباد را مورد مطالعه قرار داده است. روش تحقیق این پژوهش از نوع کمی و کیفی (آمیخته) و به لحاظ هدف کاربردی است. ابتدا، برای استخراج شاخصها (تجزیه و تحلیل کیفی) از نرمافزار MAXQDA بهره گرفته شد,۱۳ بُعد و ۴۰ شاخص برای بررسی اثرهای حکمروایی خوب بر بازآفرینی بافتهای فرسوده شهری شناسایی شد. سپس، اطلاعات بهدستآمده در محیط نرمافزار SPSS از طریق آزمونهای T تک نمونهای و کندال مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون تی نشان داد میانگین تمام شاخصهای حکمروایی خوب شهری به جز شاخص تعلقخاطر به محل با ارزش (۰۳۰۰/۳) پایینتر از سطح متوسط است، که نشاندهنده این امر است که محله نعمتآباد به لحاظ شاخصهای حکمروایی خوب شهری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. همچنین نتایج آزمون کندال نشان داد بین شاخصهای حکمروایی خوب شهری و بازآفرینی بافت فرسوده در محله نعمتآباد ارتباط معناداری وجود دارد. بیشترین اثرگذاری مثبت و مستقیم مربوط به شاخصهای محیطی-اکولوژیک (۲۷۰/۰)، شاخصهای فرهنگی – اجتماعی (۲۲۷/۰)، شاخصهای کالبدی – فضایی (۱۸۶/۰) است و شاخصهای اقتصادی با آماره کندال (۰۴۷/۰-) بدون اثرگذاری مشاهده گردید. بر این اساس، برنامههای دولتی بهتر است بر این مبنا جهتگیری شوند.