جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای جهاندیده کودهی

سینا جهاندیده کودهی،
دوره ۵، شماره ۱۹ - ( پاییز ۱۳۹۱ )
چکیده

یکی از شکل های بودن ، اندیشیدن و آفریدن، مخالف خوانی است که در چالش با «دیگری» آشکار می شود. مخالف خوانی قرائت و بدخوانی کنش و ساختار اندیشه های آفریدۀ دیگری است . مهم ترین فرضیه های تحقیقی ِ مقاله این است که آشکارترین وجه پدیدارشناختی شعر معاصر ایران ، مخالف خوانی است و احمد شاملو بارزترین شاعری است که با روش های مخالف خوانی ، نه تنها به ساختارهای نو دست می یابد؛ بلکه این روش ها را در سایر فعالیت های فرهنگی خود استمرار می دهد. این مقاله از دو بخش تشکیل شده است . در بخش نخست، مفهوم مخالف خوانی به شکل پدیدارشناختی توصیف می شود که چگونه براساس تقابل ، گفت وگو و تخاصم شکل می گیرد و به فهم و آفرینش ساختارهای زبانی ، فرهنگی و زیبایی شناختی منجر می شود. در بخش دوم ، براساس مبانی نظری به­دست آمده، به سنخ شناسی انواع مخالف خوانی های احمد شاملو می پردازد. این مقاله به این نتیجه رسیده است که شاملو مخالف خوانی های خود را به چهار روش آشکار می کند: واژگون سازی ، بازی با ساختارها، تابوستیزی و اسطوره سازی
نقی (سینا ) جهاندیده کودهی، علیرضا نیکویی،
دوره ۱۱، شماره ۴۳ - ( پاییز ۱۳۹۷ )
چکیده

خیامیت به­مثابۀ یک گفتمان به‌تدریج در طول سه قرن (از قرن هفتم تا نهم هجری) شکل گرفته و با نقاط عطف تاریخی و اقلیمی علامت­گذاری و در ساختی دیالوگی و دیالکتیکی برساخته شده است. واکنش شدید شریعت­مداران به شیوۀ استدلال، پرسش و نوع استعارات رباعی مشهور «ترکیب طبایع» بیانگر این است که خیامیت با پرسش­های فلسفی در دورۀ هژمونیک شدن گفتمان شریعت­مدار آغاز شده است. شکل­گیری رباعی «ترکیب پیاله» به‌دنبال رباعی «ترکیب طبایع» (جانشین­سازی کوزه/ پیاله با طبایع/ بدن و چرخ کوزه­گری با چرخ و فلک) حاکی از حرکتی استعاری است که می­خواهد پرسش‌های فلسفی ـ کلامی را به مقولات زیبایی­شناختی تبدیل کند. با شکل­گیری این استعارۀ بنیادی، در طول چند قرن رباعیات بسیاری ساخته می­شود. با این نگاه، می­توان مسئلۀ «رباعیات سرگردان» و جست­وجوی «رباعیات اصیل» را که مباحثی مستحدث و برخاسته از ایدئولوژی‌های معاصر و زادۀ ذهن انسان مدرن­اند، به­گونه­ای دیگر تحلیل کرد. درواقع رباعیات سرگردان، به­مثابۀ مکانیسمی دفاعی، با چشم­پوشی از مؤلف اثر، به مؤلف گفتمانی روی می­آورد و رباعیات سرگردان از بازی دال­های دو گفتمان رقیب خبر می­دهد. در این نوشتار، با ردیابی سفرِ جفت‌رباعی «ترکیب طبایع» و «ترکیب پیاله» به­مثابۀ حرکتی استعاری و گزارش مواجهۀ چهار گروهِ شریعت­مداران و کلامیان، مورخان، شاعران، و تدوین‌کنند‌گان و مجموعه‌سازان رباعیات خیام با این جفت‌رباعی، تلاش می‌شود گسست­ها و تحولات سه قرن خیامیت نشان داده شود. آنچه که بر رباعیات خیامی در طول چند قرن افزوده شده است، درواقع از الگوی بازی حاشیه و متن پیروی می‌کند. تاریخ خیامیت تاریخ مواجهۀ تخیل جمعی با استعاره­هایی است که پرسش­های متناقض را تولید می­کنند. خیامیت با انباشت تفسیرها، جوابیه­ها، نظیره­سازی­ها، تکثیر سلولیِ استعاره­ها و تولید استعاره­ها علیه استعاره­های دیگر ساخته شده است. اگرچه می­توان با جست‌وجوی درزمانی استعاره­های گفتمان خیامیت به پرسش­های خیامی نزدیک شد، رابطۀ عمر خیام با رباعیات نه رابطۀ مؤلف با اثر، بلکه رابطۀ­ شخصیت مفهومی با گفتمان است.
 

صفحه ۱ از ۱