۱۶ نتیجه برای آفرین
دوره ۱، شماره ۲ - ( پاییز و زمستان ۱۳۹۳ )
چکیده
قرآن کریم اصیل ترین سرچشمه ی آموزه ها، به فصیح ترین زبان نازل شده، از این رو برای ترویج و تبلیغ مفاهیم والا و معارف بلند آن، ترجمه و شرح حقایق جاودانه اش به زبان های مختلف دنیا ناگزیر می نماید. از دیرباز و از سده های نخستین اسلام، متفکران و قرآن پژوهان بسیاری در ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری قرآن، اصول و مبانی ترجمه ی قرآن و انواع سبک های ترجمه ی آن قلم فرسایی کرده و ترجمه هایی شیوا و روان هم ارائه داده اند؛ در این میان فرزانگان نکته سنج، لغزش ها و غفلت ها را یافته و با نقدهای عالمانه، ترجمه ها را به سوی اتقان و استحکام بیشتری سوق داده اند. نویسنده در پژوهش حاضر برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی ابتدا به طور خلاصه به ذکر انواع ترجمه بپردازد سپس مصادیقی از نارسایی های ترجمه ی منظوم در حوزه ی ساختارهای واژگانی، دستوری، آوایی و معنایی را در ترجمه خدا امینیان بیان کند. مهمترین دستاورد این پژوهش آنست که شعر با وجود آرایش های لفظی و معنوی غالبا تکلف آمیز و تابع هنرنمایی و سلیقه ی گوینده است، به همین دلیل شاعر قبل از اینکه از متن پیروی کند تابع ضرورت های شعری و تنگنای وزن و قافیه است؛ در نتیجه واژگان انتخاب شده یا بیش از متن عربی است یا با آن تفاوت دارد. این حقیقت در مورد ترجمه ی قرآن- چه نظم و چه نثر- انکار ناپذیر است و نشان می دهد هنوز با ترجمه ی مطلوب، فاصله بسیار است.
فریده آفرین،
دوره ۲، شماره ۷ - ( پاییز ۱۳۸۸ )
چکیده
مقاله حاضر به بررسی نظریات یونگ در رمان شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری اختصاص دارد. در این مقاله دیدگاه هایی که یونگ بعد از فروید وارد حوزه ی روان شناسی کرد، مورد بررسی قرار می گیرد و رد بینش های کهن الگویی او در رمان شازده احتجاب پی گرفته می شود. کهن الگوهایی که وی بدانها پرداخته است در چهار دسته ی شخصیت ها (زن کهن الگویی، پیر خردمند، قهرمان)، موقعیت (سفر، جستجو، عشق ناتمام، حرکت از ندانستگی به دانایی و از معصومیت به تجربه) و نمادهای کهن الگویی (آب، آتش، صحرا، رنگها و اعداد) وکهن الگوهای فردیت یابی (سایه، نقاب و آنیما و آنیموس) می گنجد. علاوه بر این موارد بحث انواع شخصیت (درون گرا و برون گرا) از منظر او پی گرفته می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که رمان شازده احتجاب مملو از کهن الگوها است و در کل بر پایه نظریات یونگ قابل تحلیل است. از کهن الگوهای مهم این رمان می توان به اسطوره زن ازلی در فخر النسا، کهن الگوی شر و اهریمن در پدر بزرگ، کهن الگوی پیر خردمند در حکیم ابونواس اشاره کرد. اجداد شازده سایه های شخصیتی شازده هستند. پدر شازده شخصیتی است که فرآیند تفرد را برای دستیابی به خویشتن طی می کند. خود شازده هم قهرمانی است که کهن الگوی سفر را در پیش می گیرد و منهای خصیصه های قهرمانی است.
دوره ۸، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده
در این مقاله تلاش براین است با روش توصیفی–تحلیلی به سوال اصلی پاسخ داده شود: نظر کانت درباره جایگاه شعر در میان هنرهای زیبا چه وجوه اشتراک و افتراق و همخوانیهایی با رأی باومگارتن دارد؟ هدف مقاله روشنکردن دلایل درنظرگرفتن ِشعر به منزله برترین هنر نزد یکی از پیروان اصالت عقل و مقایسه آن با نظر کانت است. باومگارتن در عصر روشنگری شعر را به منزله گفتار و خطابه کامل حسی در نظر میگیرد. او بر آوا، غنای کلام و اثرگذاری آن بر تأثرات و عواطف و فرمگرایی و کمال حسی تأکید میکند. وی، هماهنگی اندیشهها به صورت مجزا از ابزار بیان، هماهنگی اندیشهها و ابزار بیان، همچنین نظم و هماهنگیِ نشانههای ابزار بیان را سه منشأ زیبایی شعر میخواند. باومگارتن، به کمال درجه ادراک حسی در مواجهه با زیبایی میپردازد. کانت علاوه بر تمایز شعر از خطابه به دو نوع زیبایی در شعر یعنی: زیبایی آزاد معطوف به هماهنگی، وزن و ریتم یا آوای واژگان و زیبایی وابسته در ارتباط با علاقه عقلی اشاره میکند. از نظر وی زیبایی شعر به منزله زیبایی آزاد رها از مفهوم کمال و نیز صورت آن، برانگیزنده بازی آزادی است که بین حس و فاهمه در میگیرد. در نظر باومگارتن با مفهوم کمال حسی در شعر، جایی برای بازی آزاد قوا باقی نمیماند.
دوره ۹، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۴ )
چکیده
تأثیر عناصر و پدیدههای جغرافیایی بر انسان و زندگی او فراوان است. این تأثیرات را میتوان حداقل بر جذب و دفع گروههای انسانی، نوع و شکل سکونتگاه، محوطههای استقراری و جابهجایی آن، میزان بهرهوری از منابع طبیعی، جمعیت و … مشاهده کرد.
در ایـن مقـاله سعی شده است تا بر اساس بررسیهای باستانشناسی ـ که در حوزه زهک سیستان صورت گرفت ـ به نقـش جغرافیا و به خصوص هیدرولوژی در شکلگیری و نابودی تمدنهای مختلف سیستان و حوزه زهک پرداخته شود. تأسیس تاریخ استقرار، زمان ترک محوطهها و مجموعه علل آن در هر یک از محدودههای مطالعه شده، از مهمترین اهداف در پژوهش مورد نظر است.
روش بـررسی بـه صـورت پـیمایش مـیدانی و سـیستماتیک انـجام شـد. در ایـن روش نمـونههای شاخص فرهنگی (سفال) جمعآوری شد؛ سپس مطالعات باستانشناسی روی آنها انجام گرفت.
نتایج حاصل از این بررسی موجب شد تا شاخص انگارههای زیستی و استقراری این منطقه ابزار لازم را در بازسازی محیط جغرافیایی آن در دورههای مختلف زمانی (پیش از تاریخ، دوران تاریخی و دوران اسلامی) فراهم سازد.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( پائیز و زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده
ر دوران باستان نقوش و نشانهای نمادین علاوه بر جنبههای تزئینی بیانگر مسائلی مهم در باب فرهنگ، هنر و حتی ساختارهای اجتماعی یک حکومت و کشور است. در دوره ساسانی نیز نقوش نمادین با توجه به درهمآمیختگی دین و سیاست رونق بیشتری گرفته است، بهنحویکه در اکثر آثار هنری بهجای مانده از دوره ساسانی میتوان نمونهای از آنها را مشاهده نمود. هنر گچبری در دوره ساسانی ازجمله هنرهای توسعهیافتهای است که نسبت به دورههای قبل به اوج پختگی خود رسیده و شاهد کاربرد وسیع آن بهصورت اشکال متنوع نمادین در بناها و کاخهای ساسانی هستیم. بررسی نقوش گیاهی نمادین گچبریهای دوره ساسانی، ضرورتی است که متأسفانه تاکنون بهطور مستقل و مبسوط به آن پرداخته نشده است. این پژوهش بر اساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی به شمار میرود. نتیجه این بررسی نشان میدهد که غالب نقوش نمادین موجود در گچبریهای دوره ساسانی ریشه مذهبی دارند، این نقوش هرچند در قالب نقوش متعدد و متنوع گیاهی به نمایش درآمدهاند، لیکن هر یک از آنها بهعنوان یک سمبل از باورهای دینی و اعتقادی است. انگور و درخت زندگی ازجمله نمادهایی است که در ایران نمادی از باروری و برکت و جاودانگی هستند و همواره در این دوره این نقوش در آثار گچبری قابلمشاهده است، همچنین نقش نیلوفر معرف یکی ایزدان دین مزدیسنا است.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده
مسئله پژوهش این است که وجه مشخص نگرش گوته به طبیعت و تصویر طبیعت در آثار نقاشان رمانتیک آلمان چیست؟ براین اساس به شیوه توصیفی-تطبیقی وجه مشخص نگرش آنها به طبیعت واکاویده میشود. گوته مخصوصا در دوران جوانی علاوه بر تأثیری که از روسو، هردر و جنبش پیشارمانتیک طوفان و تلاطم گرفته، بیشتر نگرش رمانتیک به طبیعت داشته و در مجموع طبیعت برای او، در اشعار و برخی آثار معنی زندگی جوامع اولیه، سادگی و دستنخوردگی در مقابل تمدن (روسو)، فیالبداهگی و خودجوشی طبیعت درهمآمیخته با زندگی و هنر مردمان، طبیعت زیبا و خدا است که همگی بهنوعی تلقی رمانتیک از طبیعت محسوب میشود. با اینکه او از کلاسیسم هم دفاع میکند در فاوست متأثر از دیدگاه بصری هنرمندان رمانتیک به نظر میرسد این پژوهش از مطالعه نگرش فردریش و رونگه به طبیعت به این نتیجه میرسد آن دو بیشتر به طبیعت به عنوان وجه یا درجهای از تحقق ذهن یا سوژه مینگرند تلقی رمانتیکتری است. فردریش از سمبولیسم عرفگرای آثار اولیهاش به سمت ناتورالیسم شاعرانه و پالایش یافتهتری بر اساس حال و هوای گوته حرکت کرد و زاویه دید سوژه را در نقاشیها به طبیعت مد نظر داشت. رونگه برغم توصیه گوته، در زندگی کوتاه مدت خود مفهوم رمانتیک «هیروگلیف طبیعت» را به عنوان عنصر اساسی زبان و فرهنگ نشان داد.
فریده آفرین،
دوره ۱۵، شماره ۵۷ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از این پژوهش روشن کردن معانی نقد و فرانقد در نقد هنری است. در تحقیق حاضر، فعالیتهای منتقدان و درنتیجه کاربردهای نقد و فرانقد را دستهبندی کرده و با تحلیل و جهتدهی مطالب دربارۀ نقد هنری، آنها را با مسائل محوری فرانقد انطباق دادهایم. با اتخاذ روش توصیفی ـ تحلیلی در مباحث نظری مربوط به فلسفه و زیباییشناسی، این تعاریف و کارکردهای برای نقد بیان شده است: ارزیابی محاسن یا معایب اثر؛ حکم صادر کردن برمبنای معیارها و ارزشها همراه با استدلال؛ ارزیابی و قضاوت برمبنای ذوق و سلیقۀ شخصی؛ به کلام درآوردن نشانههای ملموس و بصری در اثر هنری یا انتقال نشانههای تصویری به نشانههای زبانی؛ کشف معنای واحد و نهایی برای اثر؛ تجزیه کردن چیزی به اجزا و عناصر آن و تحلیل کردن هریک از اجزا در خودش؛ ترکیب روابط متقابل اجزا و عناصر با هدف درک کردن ساختار کلی اثر؛ برقراری رابطۀ جزء و کل در اثر هنری بهمنظور جستوجوی معنای اثر؛ انطباق افق فهم و انتظارات خواننده با متن؛ تأکید بر ارزش دریافت، فهمیدن اثر هنری و ورود به فرایند تفسیر؛ ورود به بازی مواجهۀ اثر با حقیقت؛ تأکید بر عنصر حاشیهای، پیشپاافتاده، غیرمرکزی و البته مؤثر برای بازگشایی فرایند تفسیر و دستیابی به معانی چندگانه و بعضاً متناقض. فرانقد جنبهها و کارکردهای متفاوتی دارد که مهمترین آنها عبارت است از: تعیین کردن تناقضهای اثر هنری؛ مشخص کردن محدودیتهای نظامهای هنری چون نظام بصری و پیشنهاد فراروی از آن؛ بهپرسش کشیدن ارزشهای صُلب و بیرون کشیدن هنجارها؛ تأملی در کنش نقد، روندها، انگیزشها و اصول آن، بررسی روششناسیها و مطالعۀ نقصان آنها.
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۲- )
چکیده
در میان پادشاهان متعدد دوره ساسانی، نرسی (۲۹۳ ـ ۳۰۲. م) تنها پادشاهی است که از او نقش برجسته بسیار مهم و جالب توجه ای در محل نقش رستم فارس به یادگار مانده است که در آن مراسم اعطای حلقه سلطنتی از جانب آناهیتا (الهه حاصلخیزی، باروری وربه النوع پاسدار آب) به نمایش در آمده است. این در حالی است که در سایر نقوش برجسته این دوره، حلقه سلطنتی که از دیدگاه پادشاهان ساسانی نماد نمایندگی خدا بر روی زمین است، از سوی خدای بزرگ «اهورامزدا» تفویض می شود.
درباره هویت واقعی و محتوی تاریخی این نقش برجسته تاکنون تعابیر و تفاسیر متعددی شده است لیکن انتساب بانوی حاضر در این نقش برجسته به «شاپور دختک دوم» همسر نرسی ـ آخرین و پر بحثترین نظریهای است که از سوی دکتر علیرضا شاپور شهبازی که چندین سال سرپرستی حفریات و مطالعات باستان شناسی تخت جمشید را بر عهده داشت، در یک نشریه آلمانی مطرح شده و به چاپ رسیده است. این انتساب در حقیقت بهانهای است که نگارندگان این سطور را بر آن داشت تا ضمن بر شمردن عقاید و نظرات محققان مختلف پیرامون نقش برجسته مورد بحث، به نقد و بررسی هر یک از آنها پرداخته و با ارائه دلایل مستند و کاملاً باستان شناسانه از صحت و صدق انتساب بانوی مذکور به الهه آب «آناهیتا» و سقم تمامی فرضیات دیگر، دفاع نماید.
دوره ۱۶، شماره ۵ - ( ویژه نامه- ۱۳۹۵ )
چکیده
به دلیل مزایای فوق العادهی پلهای پیشساختهی قطعهای از جمله سرعت ساخت و ساز بالا و عدم نیاز به انسداد جریان ترافیک در مناطق شهری، استفاده از آنها در جهان در حال گسترش است، ولی استفاده از آنها در مناطق لرزهخیز به دلیل عدم وجود اطلاعات کافی از پاسخ دینامیکیشان با نگرانیهایی همراه است. با توجه به پیشساخته بودن این نوع پلها و جهت اجرای سریعتر، اتصال و پیوستگی قطعات با یکدیگر از طریق تنیدگی صورت میگیرد بنابراین ا انتظار میرود تحت تحریک زلزلهی قائم، رفتار روسازه به خصوص در پلهایی که عرشه به صورت دهانههای ساده و مجزا بر روی پایهها قرار میگیرند، متاثر از عملکرد درزها باشد. در مطالعهی حاضر سعی شده است تاثیر زلزلهی قائم بر عرشهی این پلها در مناطق نزدیک و دور از گسل با مدلسازی یک پل نمونه مورد مطالعه قرار گیرد و میزان خسارت زلزلهی قائم بر عرشهی پلها در سطوح مختلف زلزله بررسی شده و ارزیابی گردد. نتایج نشان داد پاسخ این پلها و درزها میتواند بسیار متاثر از مولفهی قائم باشد، به گونهای که با توجه به نتایج مربوط به میانگین تغییرمکان درزها، بازشدگی محتملترین خسارت ناشی از مولفهی قائم زلزله است.
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱۲- )
چکیده
کوه خواجه با ارتفاع ۱۲۰ متر و قطر دو تا دو و نیم کیلومتر همانند جزیره¬ای در متن دریاچه هامون سیستان واقع شده است. این محل به دلایل مختلفی چون: موقعیت مناسب جغرافیایی، تقدس مذهبی و طبیعت زیبا – به ویژه در ایام پرآبی - از دیرباز مورد توجه ساکنان منطقه بوده و مکانی مناسب برای استقرار گروه¬های انسانی بر سطح و دامنه آن بوده است.
با انجام بررسی فشرده باستان¬شناختی بر سطح و دامنه این کوه، تعداد هفده محوطه در آن شناسایی گردید که از این تعداد، سیزده محوطه دارای سفال و بقیه فاقد سفال بوده¬اند. با مطالعه نمونه¬های سفالین جمع¬آوری شده از سطح محوطه¬های باستانی که به صورت طبقه¬بندی، گونه¬شناسی و مقایسه گونه¬شناختی انجام گرفت، دو دوره استقراری در این این کوه مشخص گردید. دوره نخست از سده سوم قبل از میلاد تا پایان دوره ساسانی را در برمی¬گیرد و دوره دوم به سده¬های ۶ تا ۸ هجری قمری مربوط می¬شود.
آثار و بناهای متعلق به پیش از اسلام که تعداد آنها به شش محوطه می¬رسد، بر سطح و دامنه کوه بنا گردیده و شامل قصرها، بناهای دفاعی، دژها و بناهای مذهبی می¬گردند در حالی که آثار دوره اسلامی این کوه را آرامگاه¬ها، زیارتگاه¬ها و گورستان تشکیل می دهند.
دوره ۱۸، شماره ۱۲۱ - ( اسفند ۱۴۰۰ )
چکیده
اکـالیپتوس یکی از گیاهان دارویی معروف میباشد که از گذشته تاکنون از لحاظ دارا بودن خواص مختلف به ویژه اثر ضد میکروبی، مورد توجه بوده است. این تحقیق با هدف ساخت نانوالیاف به عنوان نانوحامل اسانس اکالیپتوس و بررسی ویژگیها و خاصیت ضدمیکروبی نانوالیاف برای کنترل باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس و اشریشیا کلی انجام شد. بدین منظور اسانس اکالیپتوس در غلظتهای ۰، ۵/۲، ۵ و ۱۰ درصد با محلول زئین مخلوط و توسط فرآیند الکتروریسی، نانوالیاف تهیه شد. ترکیبات موثره اسانس با استفاده از گروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی (GC-MS) شناسایی شدند. به منظور بررسی ویژگیهای نانوالیاف تهیه شده، آزمونهای تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، بررسی قطر نانوالیاف با استفاده از نرم افزار Image J، میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM)، آنالیز پراش اشعه ایکس (XRD)، آنالیز حرارتی روبشی افتراقی (DSC)، و طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (FTIR)، انجام شد. همچنین آزمون بررسی خاصیت ضدمیکروبی نانوالیاف به روش انتشار دیسک انجام شد. نتایج نشان داد که با افزودن اسانس اکالیپتوس، قطر نانوالیاف از nm ۱۰۲ به ۱۹۳ نانومتر افزایش یافت. نتایج XRD بیانگر ساختار آمورف نانوالیاف زئین بود. نتایج حاصل از DSC وجود اسانس در نانوالیاف را اثبات نمود. نتایج حاصل از FTIR، نشان دهنده واکنش بین زئین و اسانس بود. نانوالیاف حامل اسانس اکالیپتوس برای دو باکتری گرم مثبت و گرم منفی مورد مطالعه دارای خاصیت مهارکنندگی بود. لذا، میتوان از نانوالیاف بارگذاری شده زئین با اسانس اکالیپتوس به عنوان بسته بندی فعال در طیف گستردهای از فرآوردههای غذایی استفاده کرد.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۶ - ( مرداد ۱۴۰۱ )
چکیده
بمنظور ارزیابی اثر روشهای خشک کردن بر میزان برخی ترکیبات موثره موجود در عصاره میوه گیاه خیار آبپران در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی با ۱۵ تیمار و ۳ تکرار اجرا شد. تیمارها شامل روشهای خشک کردن (۱. خشک کردن در سایه اتاق با دمای حدود ۳±۲۵ درجه سانتیگراد و تهویه مناسب، ۲. خشک کردن در آفتاب، ۳. خشک کردن با آون در دمای ۳۵ درجه سانتیگراد، ۴. خشک کردن با آون در دمای ۴۵ درجه سانتیگراد، ۵. خشک کردن با آون در دمای ۵۵ درجه سانتیگراد، ۶. خشک کردن با آون خلأ در دمای ۳۵ درجه سانتیگراد، ۷. خشک کردن با آون خلأ در دمای ۴۵ درجه سانتیگراد، ۸. خشک کردن با آون خلأ در دمای ۵۵ درجه سانتیگراد، ۹. مادون قرمز ۲/۰ وات، ۱۰. مادون قرمز ۳/۰ وات، ۱۱. مادون قرمز ۴/۰ وات، ۱۲. خشک کردن با مایکروویو با توان ۲۰۰ وات، ۱۳. خشک کردن با مایکروویو با توان ۵۰۰ وات، ۱۴. خشک کردن با مایکروویو با توان ۸۰۰ وات) بود که با میوه تازه گیاه (شاهد) مورد مقایسه قرار گرفت. صفات مورد مطالعه میزان فنل و فلاونوئید کل، درصد فعالیت آنتیاکسیدانی، میزان تانن محلول، آمینو اسید و پروتئین کل، آلکالوئید کل و کوکوربیتاسین بودند. بر اساس نتایج روشهای مختلف خشک کردن بر میزان تانن محلول و کوکوربیتاسین در سطح احتمال پنج درصد و بر سایر صفات در سطح احتمال یک درصد تاثیر معنیدار داشت. بیشترین میزان فنول و فلاونوئید کل پس از گیاه تازه در روش خشککردن آون خلا در دمای ۴۵ درجه سانتیگراد و بیشترین میزان فعالیت آنتیاکسیدانی و تانن محلول پس از گیاه تازه در دمای ۵۵ درجه سانتیگراد آون خلا مشاهده گردید. بیشترین میزان آمینو اسیدها مربوط به گیاه تازه و سپس تیمار مایکروویو ۲۰۰ وات و بیشترین میزان پروتئین کل، آلکالوئید و کوکوربیتاسین در گیاه تازه و پس از آن تیمار سایه بود.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۷ - ( شهریور ۱۴۰۱ )
چکیده
فرآیند پس از برداشت گیاهان دارویی مانند خشک کردن، اهمیت زیادی در چرخه تولید این گیاهان دارد. جهت ارزیابی اثر روشهای مختلف خشک کردن بر روی برخی صفات فیتوشیمیایی گیاه دارویی چوچاق، این مطالعه در اردیبهشت ۱۳۹۹ در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. گیاه چوچاق از باغات شهرستان نور در مرحله رویشی جمعآوری گردید. تیمارهای این مطالعه شامل خشک کردن در سایه اتاق با دمای حدود ۲۵±۳ درجه سانتیگراد و تهویه مناسب، آفتاب، آون در دمای ۴۵ درجه سانتیگراد، آون در دمای ۵۵ درجه سانتیگراد، آون در دمای ۶۵ درجه سانتیگراد، آون خلأ در دمای ۴۵ درجه سانتیگراد، آون خلأ در دمای ۵۵ درجه سانتیگراد، آون خلأ در دمای ۶۵ درجه سانتیگراد، مایکروویو با توان ۲۰۰ وات، مایکروویو با توان ۵۰۰ وات و مایکروویو با توان ۸۰۰ وات و همچنین گیاه تازه (تر) بودند. صفات میزان رطوبت بر مبنای وزن تر و خشک، زمان و سرعت خشک شدن، میزان اسید آسکوربیک، میزان پروتئین، میزان کربوهیدرات کل، میزان فنول و فلاونوئید کل و فعالیت آنتیاکسیدانی مورد سنجش قرار رفت. نتایج نشان داد که روشهای مختلف خشک کردن بر صفات فیتوشیمیایی تاثیر معنیداری داشتهاند. کمترین زمان و بیشترین سرعت جهت خشک شدن نمونههای گیاهی مربوط به مایکروویو ۸۰۰ وات بود. بیشترین مقدار اسید آسکوربیک (۷۲/۳۸۵ میکروگرم بر میلیگرم)، پروتئین (۷۲/۱۹ درصد)، فنول کل (۱۹/۴۷ میلیگرم گالیک اسید بر گرم ماده خشک)، فلاونوئید کل (۹۶/۵۰ میلیگرم کوئرستین بر گرم ماده خشک) و نیز فعالیت آنتیاکسیدانی (۰۲/۷۶ درصد) در گیاه تازه و پس از آن در تیمار خشک کردن با آون در دمای ۵۵ درجه سانتیگراد مشاهده شد. بطور کلی این مطالعه نشان داد که بیشترین ترکیبات فیتوشیمیایی در گیاه تازه چوچاق یافت میشود و در صورت ضرورت نگهداری، خشک کردن گیاه در آون با دمای ۵۵ درجه سانتیگراد توصیه میشود.
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۳- )
چکیده
شهرستان رودبار جنوب از دیدگاه دارا بودن آثار و مکانهای باستانی، یکی از غنیترین و مهمترین بخشهای منطقهی جنوب شرق ایران کنونی به شمار میرود. تپهی باستانی تمبخرگ بزرگترین تپهی باستانی این منطقه است. با توجه به مواد فرهنگی پراکنده بر سطح تپهی خرگ، استقرار عمده در این تپه متعلق به دورههای تاریخی است. ناشناخته بودن این دورههای مهم در منطقهی جنوب شرق و سکوت منابع مکتوب در بارهی این منطقه، لزوم انجام پژوهشهای باستانشناختی را به عنوان مرجعی مهم و معتبر در این منطقه دو چندان میکند. بدین منظور پس از تهیهی نقشهی ناهموارینگاری از تپهی خرگ، و شبکهبندی نقشه به مربعهای ۱۰ ×۱۰ متر ، با استفاده از روش نمونهبرداری تصادفی ساده، ده درصد مربعهای مزبور نمونهبرداری شدند. سپس کلیهی مواد فرهنگی موجود در هر مربع، به شیوهی نمونهبرداری روشمند جمعآوری شد. مطالعهی مواد فرهنگی به دست آمده از این بررسی ، عمدهی استقرار در این تپه را حدوداً از آغاز هزاره یکم پم تا پایان سدههای هشتم و نهم میلادی نشان میدهد. همچنین با توجه به یافتهشدن قطعاتی از سفال خاکستری منقوش، به نظر میرسد که قدمت استقرار در این تپه را به هزارهی سوم پ. م. هم برسد.
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۲- )
چکیده
کوه خواجه در فاصلهی ۲۰ کیلومتری جنوب غرب شهر زابل یکی از مناطق مهم تاریخی سیستان به شمار میرود که موقعیت ژئوپلیتیکی و مذهبی آن از ایام باستان سبب شده که در سطح مسطح و دامنهی پرشیب شرقی آن بناهای قابل توجهی احداث شود. علیرغم مطالعات و پژوهشهای انجام گرفته از سوی پژوهشگران و باستانشناسان، تاکنون کرونولوژی مشخص و دقیقی درباره آن مطرح نشده و مطالعات اندک صورت گرفته نیز براساس معماری این مکان بوده است.
در نوشتار حاضر سعی بر آن است که براساس دادههای سفالی نسبت به گاهنگاری نسبی کاخ کوه خواجه اقدام شود. از اینرو برای تامین این منظور مبادرت به جمعآوری دادههای مورد نیاز به روش بررسی روشمند در سطح قلعه گردید. از آن جایی که در مطالعات باستانشناسی، شناخت ویژگیهای سفال اهمیت فراوانی دارد، طبیعتاً به مطالعهی متغیرهای سفال اهمیت بیشتری داده شد. چنان که برای انجام این مقصود سفالهای شاخص و گردآوری شده از سطح محوطه مورد طبقهبندی، گونهشناسی و گونهشناختی قرار گفتند.
براساس نتایج بدست آمده از گونهشناختی سفالهای سطحی، کاخ کوه خواجه (قلعه کافرون) دارای سه دورهی استقراری متفاوت میباشد. دورهی نخست مربوط به دوره اشکانیان، دوره دوم ساسانیان و دورهی سوم به دورهی اسلامی تعلق دارد که سدههای ۶ تا ۸ هجری را در برمیگیرد
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
یهودیان مدینه از پیامبر اسلام درباره شخصی به نام ذوالقرنین پرسیدند. متعاقب این پرسش، در سوره کهف آیات ۸۲ تا ۹۷ درباره این شخص که پادشاهی مؤمن به خدا و روز قیامت بود، توضیحات کلی داده شد. طبق این آیات، خداوند با امکاناتی که در اختیار ذوالقرنین قرار داد؛ توانست بر دشمنانش پیروز شود و عدالت را در قلمرو حکومتی خود جاری سازد. در این سوره هیچ اشارهای به مکان، زمان و نام این شخصیت نشده و ذوالقرنین که لقب وی است؛ در اسفار یهود به شکل قارنائیم آمده است. مسائل مجهول فوق باعث شده است تا مفسرین قرآن و اسلامشناسان افراد مختلفی را به عنوان ذوالقرنین معرفی کنند. در بین این افراد، نام کوروش، پادشاه هخامنشی و اسکندر مقدونی پادشاه یونان بیش از دیگران به چشم میخورد. این پژوهش قصد دارد تا به منظور مشخص ساختن شخصیت ذوالقرنین از روش رهیافت تاریخی استفاده کند. در این روش اسناد مهم و دست اول مذهبی و تاریخی مانند قرآن کریم، تورات، منشور کوروش، نوشتههای مورخان عصر کلاسیک یونان و ... همراه با شواهد باستانشناختی در راستای یکدیگر مورد مطالعه و تطبیق قرار گرفتند. براساس نتایج پژوهشهای صورت گرفته، ذوالقرنین، کوروش کبیر پادشاه هخامنشی بوده است.