جستجو در مقالات منتشر شده




دوره ۲، شماره ۸ - ( ۶-۱۳۸۴ )
چکیده

در این مقاله مفاهیم و مبانی رئالیسم جادویی با توجه به دیدگاه منتقدان و صاحبنظران ادبی تعریف و تبیین شده و سپس رمان اهل غرق با توجه ویژگیها و مشخصه­های رئالیسم جادویی تحلیل گردیده است.
اصطلاح رئالیسم جادویی و یا واقع گرایی جادویی شیوه نوینی در داستان نویسی معاصر است که در آن عناصر واقعیت و خیال  در هم می آمیزند. حاصل این تلفیق اثری است که به هیچ کدام از عناصر اولیه سازنده اش شبیه نیست. در این شیوه، آمیزش دو عنصر واقعیت و خیال چنان استادانه انجام می گیرد که تمامی حوادث غیر واقعی و خیالی در بستر داستان، کاملاً حقیقی و طبیعی جلوه می کنند؛ به گونه ای که خواننده به سادگی آنها را می پذیرد. به زعم بسیاری از صاحبنظران، رئالیسم جادویی شاخه ای از مکتب رئالیسم است و نمی تواند یک مکتب ادبی مستقل محسوب شود، چرا که دارای ساختار و اصول بنیادین خاص و تازه ای نیست و به طور کلی با ضوابط مکتب رئالیسم هماهنگی دارد.
رمان اهل غرق یکی از شاخص ترین آثاری است که در کشور ما به شیوه رئالیسم جادویی مارکز به نگارش در آمده است، بیش از همه در شخصیت پردازی و فضاسازی تحت تأثیر این شیوه است. حضور عناصر وهمی و تخیلی از قبیل:پریان دریایی، غول زشت روی دریاها، نیمه انسانی بودن قهرمان اصلی داستان و   رمان را در زمره آثار رئالیستی جادویی جای داده است.نویسنده در تلفیق واقعیت و تخیل در بیشتر موارد به خوبی از عهده برآمده است، لیکن در برخی موارد با تفسیر و گزارش گونه کردن حوادث، از لحن قابل اعتماد آن می کاهد.    
.

دوره ۳، شماره ۹ - ( ۱۲-۱۳۸۴ )
چکیده

مسأله اساسی این مقاله، تصویر در شعر رمانتیک است. تصویر رمانتیک از نظر ماهیت معرفتی و زیبایی­شناختی اساساً با تصویر کلاسیک، نمادگرا و سوررئالیستی متفاوت است. نویسنده در سه بخش کوشیده تا ماهیت تصویر رمانتیک را تبیین نماید: در بخش نخست ویژگیهای خاص ایماژ رمانتیک را با بحث از چهار مشخصه: استحاله در طبیعت، سایه­واری تصویر، پویایی، و فردیت در تصویر تبیین می­کند. در بخش دوم رابطه تصویرها با هم و جایگاه تصویر در بافت شعر را با دو مشخصه پیوستگی و بالندگی بررسی می­کند و در بخش سوم سه نقش برای تصویر رمانتیک برشمرده: تأثیر در احساس، دلالت ضمنی، مکمل احساس. در بخش آخر از اهمیت زبان استعاری در سبک رمانتیک سخن رفته است. هدف مقاله آن است تا خواننده تفاوت روند آفرینش، ارزش زیبایی­شناختی و خاستگاه معرفتی و منطق تصویرگری رمانتیک را با تصویرگری در سبک کلاسیک دریابد و بتواند شعر رمانتیک را از منظر ایماژ رمانتیک، نقد و ارزیابی کند.


 

دوره ۱۰، شماره ۴۰ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده

توجه به «دیگری» به عنوان سویه اصلی شناخت در هسته اصلی انسانشناسی باختین قرار دارد. با اینکه در نگرشهای نوین فلسفی نیز بر لزوم وجود دیگری به عنوان فاعل شناسا نه موضوع شناسایی تأکید شده است، باختین با گسترش مفهوم و جایگاه «دیگری»، پایه‌های انسانشناسی خود را بر کنش دوسویه من-دیگری،  بنا می‌کند و تا بدانجا پیش می‌رود که دیگری را بر «من»،  فراتر برده نظریه «دیگربودگی» را مطرح می‌سازد. مسئله دیگری و دیگربودگی از سوی باختین،  افقهای نوینی در پیوندهای انسانی و مناسبات آنها در برقراری روابط دوسویه،  همدلانه و برابر، در عصر معاصر گشود. در انسانشناسی عرفانی نیز مسئله «دیگری» همواره مورد توجه بوده است؛  چنانکه می‌توان ادعا کرد که مدار عرفان بر «دیگری» می‌چرخد و در غایت خود در مسئله فنا و بقا که تعبیری از دیگربودگی است،  استوار می‌گردد. در این جستار تلاش بر این است که مفهوم و جایگاه «دیگری» و «دیگربودگی» در انسانشناسی باختین و انسانشناسی عرفانی کاویده شده،  نشان داده شود که مکتب عرفان با رویکرد اخلاقگرایانه و باختین  با رویکرد معرفت‌شناسانه و اجتماعی بر درک و تبیین بایستگی وجود و ترجیح دیگری در حیات انسانی تأکید کرده‌اند.

دوره ۱۰، شماره ۴۰ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده

بدرشاکر سیاب و قیصر امین­پور از پیشگامان شعر معاصر عربی و از شاعران خوش ذوق و نوآوری هستند که اصول مکتب رمانتیسم از جمله طبیعت­گرایی، سفر تاریخی و ... در اشعارشان بخوبی نمایان است. قیصر امین­پور شاعری است که بازتاب احساسات و عواطف بخوبی در شعرش نمایان است؛ گرچه سهم درد و اندوه در این میان بیشتر است تا جایی که به این نام (شاعر درد و اندوه) ملقب شده است. این دو شاعر در عین بعد مکانی و زمانی دارای روحیات و ویژگیها و زبان شعری مشابهی هستند. این پژوهش بر چند فرضیه استوار است: ۱. سیاب و قیصر  هر دو از میان گونه­های مختلف رمانتیسم به رمانتیسم آرمانشهری پایبند هستند. ۲. سفر جغرافیایی و گریز از محیط و اشتیاق برای رسیدن به وطنشان در آثار آنها مشهود است. ۳. بیان احساسات مثل درد و رنج و عشق و ... در آثار آنها نمود یافته است. این جستار کوششی تطبیقی است که بازیابی چگونگی به کارگیری اصول و مبانی مکتب رمانتیسم و بیان وجوه تفاوت و تشابه آن را در اشعار بدر شاکر سیاب و قیصر امین‌پور، مطمح نظر قرار داده است.
مریم نریمی، اصغر فهیمی فر، ابراهیم خدایار،
دوره ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده

هر گفتمان متشکل از چندین گزاره و صورت گفتمانی است که با توجه به شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در هر دوره به‌وجود می­آید. در دورۀ سلطنت فتحعلی‏شاه قاجار (۱۱۷۶ـ۱۲۱۳ق)، گفتمان مسلط بازگشت ادبی که همان گفتمان سنتی محسوب می­شود، براساس نظام ادراکی حاکم بر عصری شکل گرفت که در آن شاه و دربار، در مقام نهاد تولیدکنندۀ گفتمان یادشده، اصلی­ترین حامی هنر و ادبیات شناخته می­شوند. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش گفتمان ادبی بازگشت در تصاویر مختص فتحعلی‌شاه قاجار با توجه به وضعیت سیاسی، اجتماعی، زمینه­های معرفتی و سامانۀ دانایی یا همان روح حاکم بر زمانه است. اگر بپذیریم که تا این دوره، نقاشی ایرانی و ادبیات فارسی کمابیش با یکدیگر در ارتباط و تعامل بوده­اند­، باید گفت که با شکل‏گیری و قدرت یافتن گفتمان ادبی این دوره، هنجارهای تصویری در نقاشی­ ایرانی نیز دگرگون و ویژگی‏های تازه­ای در آن پدیدار ­شد که در نگارگری سده­های پیشین سابقه نداشته است. نگارندگان در پژوهش حاضر کوشیده­اند تا براساس نظریۀ گفتمان فوکو، به‌عنوان الگوی روش­شناختی و رویکردی بینارشته­ای، به این مسئله بپردازند که چگونه گفتمان ادبی بازگشت موجب شکل­دهی به تصاویر شاهانۀ مکتب پیکرنگاری درباری و اثرگذاری بر آن شد. بررسی­ها نشان می­دهد در این دوره، شعر و توصیفات شعری همچنان به‌منزله منبع الهام مورد توجه نقاشان بوده‌ است­. از این رو صورت­های گفتمانی غالب در سبک ادبی بازگشت، یعنی صورت تاریخ و صورت سیاست که به گفتمان قدرت­ بدل شده بودند، در پرده­های نقاشی تصویری جدید از شاه به‌نمایش گذاشتند؛ به‌طوری که تصاویر شاه غیرواقعی­تر و هالۀ تقدسش بزرگ‌تر شد و همچنین پیکره شاه غیرملموس و استعاره­ای­تر گردید.
 
هاله کیانی بارفروشی، غلامرضا پیروز،
دوره ۱۳، شماره ۴۹ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

مکتب رمانتیسم مقارن با قرن هجدهم در واکنشی دیالکتیکی به مکتب کلاسیسم و نئوکلاسیسم و متأثر از مسائل فلسفی، سیاسی و اجتماعی عصر به‌ظهور پیوست. تأکید رمانتیسم بر فردیت هنرمند، آزادی تخیل، اصالت احساس و تلاش برای ترسیم حقیقتی مثالی و متعالی که به‌زعم رمانتیست‌ها در پس واقعیت اثباتی و علمی وجود داشت، اساس این مکتب را تشکیل می‌دهد. مقارن با شکل‌گیری تجدد ادبی در ایران، برخی استادان دانشگاهی و سنت‌گرایان ادبی، ادبیات متجدد را تقلیدی از غرب و ترجمه‌ای از آثار مکاتب غربی و ازجمله مکتب رمانتیسم معرفی کردند. این ایده‌ در دهه‌های بعد عمدتاً به‌دلیل ضعف پژوهش ادبی در ایران تثبیت شد. پژوهش حاضر نشان می‌دهد که نوع تلقی از مکتب رمانتیسم در ایران با به‌حاشیه‌رانی برخی ویژگی‌های ماهوی آن، انفکاک مؤلفه‌های این مکتب از بستر فلسفی و معرفت‌شناختی آن‌ها و تلقی بعضاً نادرست از برخی مفاهیم همراه آن است. از آنجا که مکتب‌های ادبی حائز مؤلفه‌هایی مفهوم‌سازی‌شده و ساختارمند هستند، پژوهش ادبی در ایران از این ساختار سهل‌الوصول جهت شرح و جریان‌شناسی ادبی بهره می‌برد و با توصیف مؤلفه‌هایی همچون عشق و طبیعت در انفصال کامل از سنت ادبیات فارسی و بدون توجه به تطور این ویژگی‌ها از گذشته تا امروز، شناختی ناقص و گاه اشتباه از جریان‌های ادبیات معاصر به‌دست می‌دهد.
 
سجاد صادق‌وند، قدرت الله طاهری،
دوره ۱۶، شماره ۶۱ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

اگزیستانسیالیسم از گرایش‏های فلسفی مهم معاصر است که به‌طور گسترده در ادبیات نیز بازتاب یافته است و موقعیت، وضعیت‏های مرزی و مرگ از مفاهیم عمده اگزیستانسیالیستی هستند. در این مقاله بازتاب این سه مفهوم اگزیستانسیالیستی در اشعار شمس ‌لنگرودی بررسی شده‌ است. نتایج و شواهدِ مثالِ متعدد حاکی از آن است که اولاً، هر سه مفهوم عمده وجودی بازتاب زیادی در اشعار این شاعر داشته‏اند؛ ثانیاً، انعکاس این مفاهیم از مجرای منطق هنری و تمهیدات شعری بوده است؛ و ثالثاً، رویکردهایی در این میان پررنگ‏تر بوده‏اند. چهار زیرشاخه را در بین اشعارِ منعکس‏کننده مرگ می‏توان بازشناخت که به ترتیبِ بسامد بیشتر عبارت‌اند از: ۱. مرگ فروپاشنده، پایان‏دهنده و نابودگر؛ ۲. مرگ، یک واقع‌بودگی و یک وضعیت مرزی؛ ۳. مرگ و دل‌شوره آن؛ ۴. مرگ و بیهودگی و یأس. در میان وضعیت‏های مرزی، وضعیتِ رنج ‏بردن حضوری قابل‌توجه در اشعار دارد. شاعر در بازتاب این مفاهیم وجودی، دیدگاه‏های متنوعی در نظر داشته است و بنابراین رویکرد اگزیستانسیالیستی اشعار انطباق کامل با متفکری خاص ندارد.


صفحه ۱ از ۱