مترجم در نشر نقش جهان و مدرس در موسسه فرهنگی هنر
چکیده: (۸۴۹۹ مشاهده)
نقد ادبی به دلیل وجود محدودیتهایی قادر به اتصال جهان متن به جهان خواننده و بررسی همه زوایای یک متن داستانی نیست، بدین منظور نیاز به نظریهای است که هم از دیدگاه علمی و هم از دیدگاه خلاقیت ادبی بتواند وارد فضای متن شود که نظریهی جهانهای متن در شعرشناسی شناختی این امکان را ایجاد میکند. برای ارزیابی این نظریه، در این مقاله به تحلیل داستانهای بیژن نجدی در مجموعهی “یوزپلنگانی که با من دویدهاند”، با توجه به لایههای مختلف جهانهای متن میپردازیم.
در نظریهی جهان متن سه لایه وجود دارد که عبارتاند از: جهان گفتمان، جهان متن و جهان زیرشمول. نجدی در آثار خود، با ایجاد عناصر مشترک در همهی داستانها جهان گفتمانی منسجمی برای مجموعه داستان خود ایجاد میکند و بدینسان داستانهای مجزا را به صورتی نامرئی به هم مرتبط میکند. در نظریه جهان متن، فقط آن اطلاعاتی که بافت لازم را شکل میدهد، به کار میرود و دو لایهی متفاوت به نام عناصر جهانساز و گزارههای نقشگستر به شکلگیری متن کمک میکنند که زمان، مکان، شخصیت و اشیاء در داستان در لایهی اول و نوع متن، نوع اسناد، کارکرد و کارگفتها در لایهی دوم متن شکل میگیرند. نکته حائز اهمیت در این نظریه، با توجه به مطالعهی آثار نجدی، این است که هر جهان، میتواند جهانهای دیگری را در خود درونهگیری کند و به شکلگیری فضای داستانی با شگردهای مختلف روایی بینجامد. درواقع، جهانهای زیر شمول به ساخت روایت داستانی با استفاده از دانش پیشزمینهای و فعالسازی داستانهای زیرساختی میانجامد که مشخصهی اصلی آثار این نویسنده است.
دریافت: 1389/10/12 | پذیرش: 1389/12/6 | انتشار: 1390/12/8