۱- عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان
۲- دانشگاه گیلان
چکیده: (۱۰۵۳۰ مشاهده)
چکیده رمان جای خالی سلوچ محمود دولتآبادی از آثار برجستۀ ادبیات معاصر فارسی است که پیامدهای نظام استعمارزده زمان روایت داستان در قالب سازکارهای داستانپردازی آن آشکارا بازتاب یافته است. بُعد اجتماعی و اقتصادی استعمار و سلطهگری ـ که بار اصلی عواقب منفعتطلبی و سودجویی آن بر دوش فرودستان به حاشیه رانده شده است ـ متأثر از بافت اجتماعی برون متنی اثر مبنای روایی رمان را شکل داده است. نقد پسااستعماری از حوزۀ پژوهشهای میانرشتهای است که دورنمای کلی دیدگاههای آن به نظریهپردازی انتقادیِ مربوط به نفوذ استعمار و رهیافت استعمارزدایانه اختصاص دارد. مطالعات فرودستان از شاخههای نظری رویکرد پسااستعماری، به بازاندیشی اجتماع و متون با هدف فاعلیتبخشی به گونههای مختلف اقشار فرودست توجه دارد. این مقاله تلاش دارد روش دولتآبادی در خلق نظام پسااستعماری در گفتمان ادبی، زمینههای سلطهگری، جلوههای فرودست، واکنش شخصیّتها و پیامدهای عمدۀ استعمار پنهان را در رمان جای خالی سلوچ مورد تحلیل قرار دهد. این بررسی نشان میدهد که دولت آبادی با نگرش استعمارزدایانه و روش واسازانه به بازتاب دادن انتقادی بحرانهای ناشی از سلطۀ غیرمستقیم بیگانه در ساختارهای نوظهورِ تقلیدی و وارداتی کشاورزی و اقتصادی در قالب استعارۀ ماشین، ابزار و روشهایی نامأنوس و نفوذ مخرب آنها به عنوان علل بنیادین فروپاشی نظام روستایی پرداخته است. او با روایتی انتقادی و دیدی متفاوت امکانی برای برجسته ساختن فرودست بومی در داستان فراهم آورده است.
نوع مقاله:
نقد عملی |
موضوع مقاله:
نقد فمینیستی دریافت: 1393/12/19 | پذیرش: 1394/7/19 | انتشار: 1394/10/1