استادیار دانشگاه گیلان ، Neginbinazir@yahoo.com
چکیده: (۲۹۸۵ مشاهده)
پرسهزنی، پدیده زیست و تجربۀ مدرن، نیاز و امکانی برای بودن در شهر/ خیابان است؛ بودنی به درنگ و تجربهای به شتاب، زیستی متناقضنما از ناظر و منظور بودن، از میل به گم شدن و پیدا شدن، از ادراک درحال عدم تمرکز. شهر و سوژۀ پرسهزن در تعامل، پیوند تنگاتنگ و اینهمانی با یکدیگر معنا و هویت میگیرند. شهر در قدمزدنهای سوژه، مکانمند میگردد و بهمثابۀ متن یا بدن/ کالبد انسانی، خوانش و قرائت میشود. در این پژوهش، از منظر سوژۀ پرسهزن به خوانش و تحلیل دو رمان احتمالاً گم شدهام از سارا سالار و یوسفآباد خیابان سیوسوم از سینا دادخواه پرداخته و نشان داده شده چگونه اجزا و پدیدههای شهر، همچون پاساژها، مجسمههای پارک و خیابانها، توسط شخصیتهای داستان بهمثابۀ متن خوانش و روایت میشود و همچنین به نسبت منظر، حسرتها، دغدغهها و خاطرههای شخصیتها بهمثابۀ امر بدنی تجربه میشود. شهر/ تهران شخصیت محوری هر دو رمان است که در خیالپردازیها و قدرت رؤیاپردازانۀ پرسهزن، موازی با زیستِ اکنون و خاطرههای دیروز، به لنداسکیپ سوررئال تبدیل میشود. پرسهزنی شخصیتها، چه در پرسهزنیهای پیاده سامان، ندا و لیلا جاهد و چه در پرسهزنیهای با اتومبیلِ حامد نجات و گندم که سبک نوینی از پرسهزنی است، تجربهای غریب و متفاوت و رابطهای ویژه از تعلقپذیری سوژهها به شهر/ خیابان را روایت میکند.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
نقد جامعه شناختی دریافت: 1400/9/20 | پذیرش: 1400/12/10 | انتشار: 1400/12/10