۱- دانشگاه مازندران ، haleh_kiani@yahoo.com
۲- دانشیار دانشگاه مازندران
چکیده: (۵۵۴۷ مشاهده)
مکتب رمانتیسم مقارن با قرن هجدهم در واکنشی دیالکتیکی به مکتب کلاسیسم و نئوکلاسیسم و متأثر از مسائل فلسفی، سیاسی و اجتماعی عصر بهظهور پیوست. تأکید رمانتیسم بر فردیت هنرمند، آزادی تخیل، اصالت احساس و تلاش برای ترسیم حقیقتی مثالی و متعالی که بهزعم رمانتیستها در پس واقعیت اثباتی و علمی وجود داشت، اساس این مکتب را تشکیل میدهد. مقارن با شکلگیری تجدد ادبی در ایران، برخی استادان دانشگاهی و سنتگرایان ادبی، ادبیات متجدد را تقلیدی از غرب و ترجمهای از آثار مکاتب غربی و ازجمله مکتب رمانتیسم معرفی کردند. این ایده در دهههای بعد عمدتاً بهدلیل ضعف پژوهش ادبی در ایران تثبیت شد. پژوهش حاضر نشان میدهد که نوع تلقی از مکتب رمانتیسم در ایران با بهحاشیهرانی برخی ویژگیهای ماهوی آن، انفکاک مؤلفههای این مکتب از بستر فلسفی و معرفتشناختی آنها و تلقی بعضاً نادرست از برخی مفاهیم همراه آن است. از آنجا که مکتبهای ادبی حائز مؤلفههایی مفهومسازیشده و ساختارمند هستند، پژوهش ادبی در ایران از این ساختار سهلالوصول جهت شرح و جریانشناسی ادبی بهره میبرد و با توصیف مؤلفههایی همچون عشق و طبیعت در انفصال کامل از سنت ادبیات فارسی و بدون توجه به تطور این ویژگیها از گذشته تا امروز، شناختی ناقص و گاه اشتباه از جریانهای ادبیات معاصر بهدست میدهد.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
مکتبهای ادبی دریافت: 1398/5/27 | پذیرش: 1398/12/5 | انتشار: 1399/12/10