۱- دانشجوی دکتری بخش زبان های خارجی و زبان شناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز ، javid@javidedu.com
۲- استادیار بخش زبان های خارجی و زبان شناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز
چکیده: (۸۵۳۴ مشاهده)
در اقدامی بحثبرانگیز، لویی آلتوسر ادبیات را در زمره ابزاری میداند که بهوسیله آن ایدئولوژی حاکم اشاعه پیدا میکند. با وجود این، آیا آثاری را که بهوضوح ابزارهای حکومتی را تبیین میکنند، میتوان در این دستهبندی جای داد؟ داستان کوتاه «گیلهمرد» نوشته بزرگ علوی به افشای اعمال قدرت نظام حاکم در قبال شخصیتی میپردازد که قواعد نظم طبقاتی را زیر پا گذاشته است. حضور پررنگ ابزارهای سرکوبگر حکومتی، و تاحدی ابزارهای ایدئولوژیک، در طول داستان نشاندهنده وقوف نویسنده به کارکردهای این اسباب و وسایل در تبدیل افراد به سوژه مورد نظر سیستم است که احتمالاً این تصویرگری حاکی از تمایل او به تشریح این کارکردها برای مخاطبان خود است. این ادعا از این جهت قابل طرح است که علوی در سیاست چپگرا بوده و در بیان نابسامانیهای اجتماعی، واقعگرایی از سبکهای نوشتار اوست. در اینجا این سؤال مطرح میشود که آیا داستان «گیلهمرد» علوی تولیدی فرهنگی است که پایههای ایدئولوژی حاکم را به لرزه درمیآورد یا اینکه درنهایت خودِ داستان به ابزاری ایدئولوژیک تبدیل میشود و در خدمت نظام حاکم درمیآید. درحالی که پژوهش حاضر از طریق ارجاع به کتاب لنین و فلسفه و مقاله «سخنی درباب هنر» پاسخی آلتوسری به این سؤال میدهد، از طریق دیدگاه «زیباییشناسی دریافت» کاستیهای رویکرد آلتوسری را نیز تبیین میکند.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
نظریه ادبی دریافت: 1397/2/23 | پذیرش: 1397/11/17 | انتشار: 1397/11/26