مرکز زبان فارسی دانشگاه تربیت مدرس
چکیده: (۶۲۲۱ مشاهده)
جنسیت در ایران همواره توسط گفتمانهای مردان تعریف شده است. تولید نظامهای معنایی در طی سدهها در انحصار مردان بوده است. نویسندگان آثار ادبی در ایران همواره مردان بودهاند و جز استثناهایی معدود، صدای زنان شنیده نشده است. اما در سالهای اخیر با رشد حیرتآور زنان نویسنده در ایران مواجه بودهایم. آثار زنان نویسنده مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته و به بحثهای متعددی در حوزه فرهنگی ایران منجر شده است. اکنون زنان ایران توانستهاند خود را ابراز کنند، صدایشان شنیده شود و خود در تعریف و تصویر جنسیت خویش مشارکت داشته باشند. آثار آنان را میتوان همچون هرمحصول فرهنگی دیگر به صورت شکلی از بازنمایی نگریست که سرنخهای مهمی درباره نظام عقیدتی فرهنگی به دست میدهد. این مقاله میکوشد از خلال ردیابی نظامهای بازنمایی جنسیت در آثار برخی نویسندگان زن ایرانی به این پرسش پاسخ دهد که جنسیت زنانه در آثار زنان رماننویس ایرانی چگونه تصویر میشود؟ آیا بازنمایی زن در این رمانها به بازتولید ایدئولوژی جنسیتی مسلط یاری میکند یا علیه آن میشورد؟ و اینکه آیا تفاوتی میان بازنمایی زنان در رمانهای مختلف مورد مطالعه وجود دارد؟
رمانهای مورد بررسی دو دستگاه متمایز بازنمایی زنانگی را آشکار میکنند که آنها را میتوان «تصویر سنتی زن» و «تصویر زن جدید» نامید. زن سنتی با مفاهیمی همچون خانه، سکون، مصرف، خواندن، کار خانگی، وابستگی و گذشته بازنمایی میشود و زن جدید با مفاهیمی همچون تحرک، تولید، استقلال و آینده. تصویر زن سنتی تصویری در خدمت روابط جنسیتی قدرتی است که ایدئولوژیِ مردسالارِ مسلط سعی در حفظ و بازتولید آن دارد و تصویر زن جدید بدیلی در برابر ایدئولوژی مسلط است. رمانهای عامهپسند بازتولیدکننده ایدئولوژی مردسالار مسلط است و رمانهای نخبهگرا در برابر آن موضعی برانداز دارند. اما نوع نوظهوری از رمانهای زنان که مرزهای میان ادبیات نخبهگرا و عامهپسند را مخدوش کردهاند، بدون گسست از سنتهای فرهنگی موجود تلاش دارند تا با برخوردی انتقادی و پرسشگر از این سنتها موقعیت زن در جامعه را تجدید نظر و بازاندیشی کنند.
نوع مقاله:
نظری |
موضوع مقاله:
نقد جامعه شناسی دریافت: 1387/1/23 | پذیرش: 1387/3/23 | انتشار: 1387/3/28