استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهواز
چکیده: (۱۰۰۱۸ مشاهده)
در این مقاله ابتدا نشان دادهایم که در مقاماتهای صوفیان، کلانساختاری وجود دارد که در این ژانر همواره تکرار میشود. آنگاه نقش ایدئولوژیک هر یک از عناصر این کلانساختار را تشریح نموده و به نقش آن در روابط قدرت نیز پرداختهایم. کلانساختاری که شاکله مقاماتهای صوفیان است از ذکر اصلونَسَب مشایخ آغاز میشود و با بیان پیشگوییهای دیگران درباره درخشش معنوی آنها، ریاضتهای طاقتفرسا و کرامتها ادامه مییابد و با مرگ شگفتانگیز آنها به پایان میرسد. در این ساختار، کرامت نقشی برجسته دارد و کل ساختار را تحت تأثیر قرار میدهد. اصلونسبسازیها و پیشگوییها و ریاضتها همگی در حکم «تمهیداتی» برای ظهور کرامت عمل میکنند و مرگ-های شگفت و تنازعهای گفتمانی در حکم «امتداد» نیروی کرامتاند. نقش عمدۀ این کلانساختار در مقاماتهای صوفیان این است که ضمن اثبات کرامت و امور خارق عادت برای مشایخ تصوف، دسترسی دیگران را به منبع قدرت گفتمان تصوف؛ یعنی کرامت، محدود یا غیرممکن سازد. این کارکرد ویژه موجب میشود تا در مفصلبندی گفتمان تصوف تغییراتی پدید آید و خُردهگفتمانی جدید به نام «گفتمان اهل کرامت» شکل بگیرد. همین گفتمان راه را برای ورود گفتمان تصوف در مناسبات سیاسی و اجتماعی هموار میسازد.
نوع مقاله:
نظری |
موضوع مقاله:
ادبیات عامیانه دریافت: 1395/8/24 | پذیرش: 1395/11/8 | انتشار: 1396/3/1