ORIGINAL_ARTICLE
داستان «موسی و شبان» نمونهای عینی از تحقق امتزاج
افقها در تلقی گادامری
گادامر، بنیاد فهم را امتزاج افق مفسر و افق متن میداند و بر این اساس، به تبیین واقعه فهم و چگونگی آمیزش افقها میپردازد. طُرفه اینکه تحقق چنین مفهومی را بهطور عینی و مصداقی در داستان «موسی و شبان» در مثنوی شاهد هستیم. مولانا که کانون فهم خود را از خدا، آمیزش افق اهل تشبیه و اهل تنزیه قرار میدهد، برای تعلیم و عینیتبخشی به چنین تلقی و تفسیری، داستان «موسی و شبان» را میآفریند. در این داستان، موسی و شبان بهمثابه مفسری، تلقی خاصی از خدا دارند که متأثر از کتاب و سنت و با توجه به موقعیت هرمنوتیکی آنهاست؛ چنانکه در آغاز داستان، خداشناسی موسی در قالب اهل شریعت و تنزیه ظاهر میشود و درمقابل، تجربه و درک شبان از خدا متناسب با تلقی اهل تشبیه آشکار میگردد. اینچنین در آغاز داستان، موسی و شبان هریک در افق خود محصورند. اما در ادامه از طرفی مواجهه مؤاخذهگرایانه موسی با شبان و از سوی دیگر عتاب خداوند با موسی، هم شبان و هم موسی را در موقعیت هرمنوتیکی تازهای قرار میدهد؛ بهگونهای که هر دو درنهایت جمع دو افق تشبیه و تنزیه را به حقیقت نزدیکتر مییابند.
http://lcq.modares.ac.ir/article-1-29175-fa.pdf
2019-01-08
7
28
مولوی
گادامر
مثنوی مولوی
موسی
شبان
آمیزش افقها
1
AUTHOR
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تضمین: اصطلاحی متفاوت در بوطیقای بیدل دهلوی
یکی از دشواریهای شعر بیدل دهلوی مربوط به فهم معانی و کاربردهای خاص واژهها و اصطلاحات در اشعار اوست. بیدل بعضی واژههای فارسی را با معنای وضعی و لغتنامهای بهکار میبرد و با معنای اصطلاحی و کاربردهای اصلی آن واژهها در زبان فارسی بیگانه است. «تضمین» یکی از این واژههاست که بیدل آن را در معنایی متفاوت بهکار برده و گاه با آن ترکیب «مصرع تضمین» را ساخته است. در این مقاله ابتدا تعاریف و معانی تضمین در لغتنامهها و کتب بلاغی و سپس معنای این واژه در اشعار بیدل واکاوی میشود. همچنین اصطلاح «مصرع تضمین» مورد بررسی قرار میگیرد. روش نگارنده در تحلیل معنای این اصطلاح استفاده از اشعار خود بیدل است و برای این کار، کاربردهای این واژه در اشعار او تعیین و تبیین میشود. در پایان معنای «تضمین» و «مصرع تضمین» در اشعار تعدادی از شاعران همعصر بیدل بررسی و با معنای آنها در اشعار بیدل مقایسه میشود. این مقاله نشان میدهد اصطلاحات «تضمین»، «مصرع تضمین» و «مضمون» در قرن دوازدهم هجری قمری در شبهقارۀ هندوستان به اصطلاحاتی تخصصی در حوزۀ نقد ادبی تبدیل شده و تعاریفی جدید را پذیرفته است. در این تعاریف، «مضمون» اختصاصاً بهمعنای «مصراع برجسته» بهکار میرود و «تضمین» به فرایند «مصرعرسانی» یا «پیشمصرعرسانی» اطلاق میشود؛ به این فرایند «مضمون بستن» نیز میگویند. «مصرع تضمین» اصطلاحی است که برای «مصرع یا پیشمصرعِ رسانده» به کار میرود.
http://lcq.modares.ac.ir/article-1-17807-fa.pdf
2018-09-15
29
52
بیدل دهلوی
تضمین
مصرع تضمین
مضمون
مصرع رساندن
سبک هندی
تحلیلِ معنا
Tazmin: A different term in the Bīdel Dehlavī\'s boutiquette
Tazmin: A different term in the Bīdel Dehlavī's boutiquette
Bahman banihashemi[1]
Abstract
One of the difficulties of Biddle Dehlavi's poetry is the understanding of meanings and special uses of words and expressions in his poems. Bidl uses some Persian terms with meaning and phrases and is foreign to the meaning and terminology of the words in Persian. "Tazmin" is one of these terms used by Biddle in a different sense, and sometimes he has made a combination of "Mesrae Tazmin".
In this article, first, the definitions and meanings of the Tazmin are examined in dictionaries and rhetorical books, and then the meaning of the term in Biddle's poems is analyzed. Also, the term "Mesrae Tazmin" is examined. The author's method in analyzing the meaning of this term is to use Biddle's own poems, and for this purpose, the uses of the term in Biddle's poems are determined and explained. In the end, the meaning of "Tazmin" and "Mesrae Tazmin" is examined in the poems of some of Biddle's contemporary poets and compared to their meanings in Biddle's poems. This article shows that the terms "Tazmin", "Mesrae Tazmin" and "Mazmoun" in the 12th century AH in the Indian subcontinent have become literally specialized terminology and have adopted new definitions. In these definitions, "Mazmoun" is used specifically for the meaning of "Mesrae Barjaste", and the term "Tazmin" refers to the process of "Mesra resaani" or "Pishmesra resaani", also referred to as the "Mazmoun bastan". "Mesrae Tazmin" is a term used to "Mesra or Pishmesrae resaande".
Keywords list: Bidel dehlavi, Tzmin, Mesrae Tazmin, Mazmoun, Mesra resaandan, Indian style, Meaning analysis
1. PhD candidate, Institute for Humanities and Cultural Studies. bahmansher@gmail.com
http://lcq.modares.ac.ir/article-1-17807-en.pdf
2018-09-15
29
52
Bidel dehlavi
Tzmin
Mesrae Tazmin
Mazmoun
Mesra resaandan
Indian style
Meaning analysis
bahman
banihashemi
bahmansher@gmail.com
1
PhD candidate, Institute for Humanities and Cultural Studies
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
دیرینهشناسی کرامات صوفیان؛ مطالعۀ موردیِ
«طعام اندک و اِطعام بسیار»
بخش بسیاری از مناقبنامههای صوفیان به بیان کرامتهای پیران تصوف اختصاص دارد. هدف این مقاله آن است که از منظر دیرینهشناسی، نظامهای حقیقت و گزارههای معنابخش به امر خارق عادت را در مناقبنامههای صوفیان، مناقبنامههای شیعی، سیرههای نبوی، عهد جدید و عهد عتیق بهدست دهد. نگارنده در پژوهش حاضر فقط با تمرکز بر یکی از کرامات صوفیان با عنوان «طعام اندک و اِطعام بسیار»، امر خارق عادت را در گفتمانهای مختلف، از عهد عتیق تا متون صوفیانۀ قرن هشتم هجری، مطالعه کرده و کوشیده است تا گزارههای معنابخش به امر خارق عادت را معرفی کند. نویسنده هرچند کانون توجه خود را بر یکی از کرامتهای صوفیان قرار داده، از مطالعۀ کلاننگرانۀ امر خارق عادت غافل نبوده است. از نظرگاه دیرینهشناسی، «تأیید آسمانیِ» پیران تصوف اندیشۀ نهفتهای است که در پشت اَعمال خارق عادت جای گرفته است. امر خارق عادت در مناقبنامههای شیعی بهمثابه «ولایت و تداوم جانشینی پیامبر اسلام»، در سیرتنامههای نبوی بهمنزلۀ «برتری پیامبر اسلام و دین او» بر سایر انبیا و ادیان و در عَهدَین بهعنوان نشانۀ «مؤیِد نبوت» پدیدار میگردد. این مقاله نشان میدهد که امر خارق عادت در گذر زمان پدیدهای یکپارچه و ثابت نبوده و همواره در فضای حاکم بر گفتمانهای مختلف معانی تازهای به آن افزوده شده است؛ دیگر اینکه کرامات صوفیان بیش از آنکه نتیجۀ دخلوتصرف در امر واقع و عینی باشد، مولود روابط بینامتنی است.
http://lcq.modares.ac.ir/article-1-21781-fa.pdf
2018-09-15
53
83
کرامت
امر خارق عادت
تصوف
دیرینهشناسی
The Archaeology and Genealogy of Miracle of Saints: A case study of the on “little food and infinite feeding”
Manâqibs of Sufis (Hagiography) contain abundant stories that have been allocated to express wonder’s Sufis. The task of the article is an archeological approach to indicate regimes of truth in Manâqibs of Sufis, Shiite of Mânaqibs, the Prophet’s hagiography, the New Testament and the Old Testament. Then it reveals the rule of miracle of God is the hidden idea on the miracle of the saints. Miracles appears as a real continuance for the Prophet’s successors as a priority of the Prophet and his religious to other prophets and their religious. It also appears as a sign to confirm for prophethood. Having an affirmation of God and the claim of doing wonders puts Sufism in relations of power. It associates Sufism onto secular sides of social life being well-known to deny.
http://lcq.modares.ac.ir/article-1-21781-en.pdf
2018-09-15
53
83
Miracle of the saints
Sufism
Archaeology
Genealogy
Davood
Poormozaffari
dpoormozaffari@yahoo.com
1
Shahid Chamran University of Ahvaz
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
برساخت گفتمانیِ پیرنگ در گزارشهای تذکرهای عرفانی: روایتهای حلاج
گزارشهای تذکرهای شکلی از روایتپردازی عرفانی است که با قصد مشروعیتبخشی یا مشروعیتزدایی، سوژهها را فرامیخواند و واقعیت یا واقعیتهایی را به نفع یا علیه آنها سامان میدهد. درک بهتر این واقعیتهای برساخته نیازمند تبیین شیوههای پیرنگسازیِ گزارشهای مذکور از منظر گفتمانی است. در این نوشتار، برساخت گفتمانی پیرنگ درباب حلاج بهمثابۀ نمونهای شاخص در دو سطح مشروعیتبخشی و مشروعیتزدایی در گزارش تذکرهای پانزده کتاب عرفانی طبقهبندی و تحلیل شده است. برای دلالتیابی و تفسیر در سطح مشروعیتبخشی به برخی از مفاهیم ماکس وبر و تئو ونلیوون و در سطح مشروعیتزدایی به بعضی از سخنان فوکو و مری داگلاس استناد شده است. نتیجه نشان میدهد که دستهای با گرایش عاشقانه ـ قلندری سعی کردهاند تا با انتساب اَشکالی از اقتدار بههمراه ارزیابی اخلاقی مثبت و اسطورهسازی، به حلاج مشروعیت ببخشند. دستهای دیگر با تمایلات زهدانه ـ شریعتمحور و ذکر نمونههایی از نظمشکنی دینی ـ شرعی و فرهنگی ـ عرفی منتسب به حلاج یا بازنمایی مبتنی بر حذف و پوشیدهگویی، در خدمت گفتمان طرد و مشروعیتزدایی از وی قرار گرفتهاند. دستهای هم در مقامی بینابین، بااینکه اغلب از حلاج دفاع کردهاند، در مواردی هم برخی از ابعاد منفی زندگیاش را بدون دفاع از او بازگفتهاند. با نگاهی به موضعگیریهای مذکور میتوان چنین پنداشت که نوع این نگرشها مبتنی بر جهان معرفتی ـ ایدئولوژیک گزارشنویسان بوده است. از طرف دیگر، ضمن غلبه گفتمان قبول بر گفتمان طرد درباب حلاج، طرد مذکور بنابه جهت و شدت موضعگیریها بهمعنای مصطحِ طرد نیست.
http://lcq.modares.ac.ir/article-1-23788-fa.pdf
2018-09-15
85
112
روایتهای عرفانی
گزارشهای تذکرهای
پیرنگگفتمانی
مشروعیتبخشی
مشروعیتزدایی
حلاج
Discursive Construction of the Plot in Mystical Biographical Reports: Hallaj Riwāyāt/Narratives
Biographical reports are a form of mystical narrativization that interpellates subjects with the aim of legitimization or delegitimization and organizes a fact or some facts in their favor or against them. A better understanding of these constructed facts requires explanation of the methods through which the plot of these reports are made from a discursive point of view. This study classifies and analyzes the discursive construction of plot in Hallaj narratives as a prototype of the two levels of legitimization and delegitimization in the biographical reports/accounts of fifthteen mystical books. To describe the process of signification and interpretation, some references are made to the concepts of Max Weber and Theo-Won Lyon for the legitimization process; some concepts by Foucault and Mary Douglas are also cited for delegitimization process. The result suggests that a group with a romantic-qalandari attitude have tried to legitimize Hallaj with the attribution of a form of authority, along with a positive moral assessment and mythologization to his narratives. Another group with an ascetic-religious attitude citing examples of religious-sharia and cultural-conventional disorder attributed to Hallaj, or his representation with an aim of removal or secrecy, have served the discourse of his exclusion and delegitimization. A third group have taken a middle standpoint. Although they have often defended Hallaj, in some cases they have raised some negative aspects of his life without any defense. Looking at these standpoints, it can be assumed that the type of stances are based on the epistemic-ideological world of the biographers...
http://lcq.modares.ac.ir/article-1-23788-en.pdf
2018-09-15
85
112
Mystical Narratives
Biographical Reports/Accounts
Discursive Plot
Legitimization
Delegitimization
Hallaj
parsa
yaghoobi janbeh saraei
p.yaghoobi@uok.ac.ir
1
-
AUTHOR
Mansoor
Rahimi
2
AUTHOR
CASE_STUDY
چگونه از زیر سایه خود خارج شوم؟
نقدی بر مقاله «ایدئولوژی و فراخواندن جامعه سیاهپوستان آمریکا در شعر «به یاد رادیو» امیری باراکا»
یکی از تمردهایی که جستهوگریخته با آن مواجه میشویم، ترجمه کردن مقالات منتشرشده به زبانی دیگر و انتشار آن بهعنوان مقالهای جدید در مجله دیگر است. این امر ممکن است با تغییراتی در عنوان، کلیدواژهها، ساختار مطالب و محتوی صورت گیرد و نهایتاً این تغییرات کاذب، تحقیق دوم را دچار خطاهای علمی کند. در شماره نوزدهم از دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی نقد زبان و ادبیات خارجی، دانشگاه شهیدبهشتی، مقالهای با عنوان «ایدئولوژی و فراخواندن جامعه سیاهپوستان آمریکا در شعر «به یاد رادیو» امیری باراکا: خوانشی آلتوسری» (پاییز و زمستان 1396، صص187 ـ 208)، نوشته سیدشهابالدین ساداتی و علیرضا جعفری بهچاپ رسیده که شباهت بسیاری به مقالهای انگلیسیزبان با عنوان «تأثیر ابزارهای ایدئولوژیک حکومتی در شکلگیری هویت: خوانشی آلتوسری از شعر «به یاد رادیو» امیری باراکا»، منتشرشده در مجله بینالمللی انگلیسی و ادبیات (دسامبر 2013، صص480 ـ 485) دارد. نویسنده مقاله انگلیسی، سیدشهابالدین ساداتی، یکی از نویسندگان مقاله فارسی است که با اضافه کردن نویسنده همکار، اِعمال تغییرات در عنوان و کلیدواژهها و افزودن مطالب تازه، سعی در تولید مقالهای جدید داشته که در این راه، تحقیق او دچار سرقت علمی شده است.
http://lcq.modares.ac.ir/article-1-19143-fa.pdf
2018-09-15
113
122
سرقت ادبی
ترجمه
ارجاعدهی
نقد زبان و ادبیات خارجی
How to Escape My Own Shadow?; A Critique of “Ideology and Interpellation of Black Americans’ Community in Amiri Baraka’s “In Memory of Radio”
One of the scientific faults that we occasionally face is the act of translating a published article into another language and publishing it in another journal as a new article. This may be done through some changes to title, key terms, structure, and content, leading finally to scientific faults in the second research. In the nineteenth number of the academic journal Critical Language & Literary Studies at Shahid Beheshti University, an article titled “Ideology and Interpellation of Black Americans’ Community in Amiri Baraka’s ‘In Memory of Radio’: An Althusserian Reading” (fall and winter 2017-2018, pages 187-208) by Seyyed Shahabedin Sadati and Alireza Jafari has been published which is very similar to an English article titled “The influence of ideological state apparatuses in identity formation: Althusserian reading of Amiri Baraka’s ‘In Memory of Radio’” published in International Journal of English and Literature (December 2013, pages 480-485). The author of the English article, Seyyed Shahabedin Sadati, is one of the authors of the Persian article who, by adding a co-author, making changes to the title and key terms, and incorporating additional materials, has tried to produce a new article, committing plagiarism along the way.
http://lcq.modares.ac.ir/article-1-19143-en.pdf
2018-09-15
113
122
plagiarism
translation
referencing
Critical Language ;
Literary Studies
Mahdi
Javidshad
javid@javidedu.com
1
PhD Student of English Language and Literature, Shiraz University
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
آسیبشناسی کاربرد استعاره در فرایند نظریهپردازی فرمالیسم مکانیکی
ارمغان نظریههای ادبی تحلیل نظاممند ماهیت ادبیات است. نخستین مرحلۀ تکامل فرمالیسم روسی، «فرمالیسم مکانیکی» یا «فرمالیسم تقلیلگرایی» نام دارد. این نظریه در ژرفساخت اندیشگانی خود برای تبیین ماهیت ادبیات از اسمنگاشت «ادبیات ماشین است» بهره میبرد. هرچند تبیین ماهیت ادبیات از طریق استعارۀ ماشین زمینۀ بروز خلاقیت و تسهیل در توضیح و تبیین نظریه را برای نظریهپرداز فراهم میکند؛ پژوهشهای معاصر نشان میدهد استعارهها فرایند ادراکی نظریهپرداز و درنتیجه فرایند مطالعۀ موضوع و فرمولبندی نهایی نظریۀ را نیز تحت تأثیر قرار میدهند و در بحث انتقال نظریۀ ادبی به سایر فرهنگها، کژکارکردهایی نیز خواهند داشت؛ زیرا ادراک هستیشناختی، معرفتشناختی و روششناختی همۀ فرهنگها از حوزۀ مفهومی استعارۀ «ماشین» یکسان نیست. ازاینرو شاهد ظهور نوعی مطالعات فرمالیستی در زبانهای مقصد، مانند زبان فارسی، هستیم که تلقی خاصی از روششناسی فرمالیستی دارند. بنابراین، این نوشتار درصدد است با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی کارکردها و کژکارکردهای استعارۀ ماشین را در تبیین ماهیت اثر ادبی در فرایند نظریهپردازی فرمالیسم مکانیکی و نیز انتقال آن بررسی کند. برای این منظور، ضمن بررسی ریشههای فکری و اندیشگانی اندیشۀ جهان ماشینی به نقش تقلیلگرایی دکارتی در شکلگیری سطوح مختلف نظریۀ فرمالیستی پرداخته میشود و سپس برپایۀ علل اربعۀ ارسطویی ماشین و ادبیات مقایسه شده، تفاوتهای ادراکی «ماشین» در زبانهای روسی، انگلیسی و فارسی بهاختصار نشان داده میشود. طبق بررسیها، تبیین ماهیت ادبیات برمبنای استعارۀ مکانیکی، در مرحلۀ نظریهپردازی موجب شده است نظریهپرداز در فرمولبندی نظریه برای رسیدن به یک روششناسی خلاق و سازگار با اثر ادبی ناکام بماند و در مرحلۀ انتقال نیز تفسیر و کاربست آن با نوعی بدفهمی مواجه شود.
http://lcq.modares.ac.ir/article-1-15467-fa.pdf
2018-09-15
123
147
نظریهپردازی
تفسیر
ماهیت
کارکردها و کژکارکردهای استعاره ماشین
فرمالیسم مکانیکی
The Pathology of the Application of Metaphor in the Process of Theory Construction of Mechanical Formalism
ارمغان نظریههای ادبی تحلیل نظاممند ماهیّت ادبیات است. نخستین مرحله از تکامل فرمالیسم روسی «فرمالیسم مکانیکی» یا «فرمالیسم تقلیلگرایی» نام دارد. این نظریه در ژرفساخت اندیشگانی خود برای تبیین ماهیت ادبیات از اسمانگاشت «ادبیات ماشین است» بهره میبرد. هر چند تبیین ماهیّت ادبیات از طریق استعارۀ ماشین زمینۀ بروز خلاقیت و تسهیل در توضیح و تبیین نظریه را برای نظریهپرداز فراهم میکند ولی پژوهشهای معاصر نشان میدهد که استعارهها فرایند ادارکی نظریهپرداز و در نتیجه فرایند مطالعۀ موضوع و فرمولبندی نهایی نظریۀ را نیز تحت تأثیر قرار میدهند و به نوبۀ خود در بحث انتقال نظریۀ ادبی به سایر فرهنگها، کژکارکردهایی نیز خواهند داشت. چرا که ادراک هستیشناختی، معرفتشناختی و روششناختی همۀ فرهنگها از حوزۀ مفهومی استعارۀ «ماشین» یکسان نیست. ازینرو، شاهد ظهور نوعی مطالعات فرمالیستی در زبانهای مقصد، مانند زبان فارسی هستیم که تلقی خاصی از روششناسی فرمالیستی دارند. بنابراین این نوشتار در صدد است با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی کارکردها و کژکارکردهای استعارۀ ماشین را در تبیین ماهیت اثر ادبی در فرایند نظریهپردازی فرمالیسم مکانیکی و نیز انتقال آن بررسی کند. برای این منظور ضمن بررسی ریشههای فکری و اندیشگانی اندیشۀ جهان ماشینی به نقش تقلیلگرایی دکارتی در شکلگیری سطوح مختلف نظریۀ فرمالیستی میپردازیم و سپس بر پایۀ علل اربعۀ ارستویی به مقایسۀ ماشین و ادبیات میپردازیم و تفاوتهای ادراکی «ماشین» را در زبانهای روسی، انگلیسی و فارسی به شکل مختصر بررسی میکنیم. بررسیها نشان میدهد که تبیین ماهیت ادبیات بر مبنای استعارۀ مکانیکی، در مرحلۀ نظریهپردازی موجب شده است نظریهپرداز در فرمولبندی نظریه برای رسیدن به یک روششناسی خلاق و سازگار با اثر ادبی ناکام بماند، و در مرحلۀ انتقال نیز تفسیر و کاربست آن با نوعی بدفهمی مواجه شود.
http://lcq.modares.ac.ir/article-1-15467-en.pdf
2018-09-15
123
147
Theorizing
Interpretation
Quiddity
Function and Misfunction of Machine Metaphor
Mechanical Formalism.
Behrouz
Soltani
1
دانشگاه گیلان
AUTHOR
Ahmad
Razi
2
Guilan University
AUTHOR
Alireza
Nikouei
3
guilan university
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نقد کاربرد نظریه ادبی در مقالات پژوهشی
(با تأکید بر روایتشناسی ساختارگرا)
بهرهگیری غیرروشمند از نظریههای ادبی یکی از مهمترین آسیبهای پژوهشهای ادبی در زبان فارسی است. این ضعف بیش از آنکه به فهم درست نظریه مرتبط باشد، برآمده از اشکالات روششناختی مربوط به استفاده از نظریه ادبی است. در این نوشتار، به معرفی و تحلیل اصلیترین اشکالات کاربرد این نظریهها و عوامل و پیامدهای آن با تأکید بر مقالات علمی ـ پژوهشی منتشرشده در حوزه روایتشناسی ساختارگرا پرداخته شده است. نتایج این بررسی نشان میدهد که سهلانگاری در کاربرد نظریهها، موجب راهیابی خطاهایی روششناختی در اغلب این مقالات شده است. مواردی همچون نگاه آموزشی و سطحی به نظریهها، بیتوجهی به مبانی نظریهها و برخورد تقلیلگرایانه با آنها از مهمترین این ایرادها هستند. در پایان با تحلیل و بررسی آماری بیش از نود مقاله علمی ـ پژوهشی منتشرشده بین سالهای 1390 تا 1396 نشان داده شده است که بهدلیل اشکالات یادشده، این مقالات نه از نتایج مقالات پیشین تأثیر پذیرفتهاند و نه چندان نقشی در شکلگیری مقالات بعد از خود داشتهاند.
http://lcq.modares.ac.ir/article-1-23237-fa.pdf
2018-09-15
149
172
نظریه ادبی
روششناسی
روایتشناسی ساختارگرا
مقاله پژوهشی
آسیبشناسی
critical study of the Application of Literary Theory in scientific researches (case study: structural narratology)
Non-methodological applying literary theory is one of the more important weakness’ of the literary studies in the Persian language. This weakness is more related to methodological wrongs of applying literary theory than to correct understanding of the one theory. Investigating the scientific research papers in the field of structural narratology, in this article, we aim to introduce and analyze the major drawbacks in applying to these theories and the causes and consequences of these drawbacks. The results of this research indicate that the nonchalance in applying to these theories lead to methodological wrongs in these articles. The most important of these wrongs are the educational and superficial approach to these theories, inattention to the basis of the theories, reductive approach to them. A Statistical investigating 90 scientific research papers, published from 2011 to 2017, in the end, we indicate these articles have no effective role in the process of forming the following ones.
http://lcq.modares.ac.ir/article-1-23237-en.pdf
2018-09-15
149
172
literary theory
structural narratology
methodology
scientific research article
pathology
Alireza
mohammadi kalesar
a.mohammadi344@gmail.com
1
Shahrekord University
AUTHOR