@article{ author = {SadeghiEsfehani, Leil}, title = {The reading of Bijan Najdi\'s fiction world according to cognitive poetics text world\'s theory}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {4}, Number = {14}, pages = {0-0}, publisher = {Tarbiat Modares University}, title_fa = {خوانش جهان داستانی بیژن نجدی بر اساس نظریه جهان متن با رویکرد شعرشناسی شناختی}, abstract_fa ={نقد ادبی به دلیل وجود محدودیت‌هایی قادر به اتصال جهان متن به جهان خواننده و بررسی همه زوایای یک متن داستانی نیست، بدین منظور نیاز به نظریه‌ای است که هم از دیدگاه علمی و هم از دیدگاه خلاقیت ادبی بتواند وارد فضای متن شود که نظریه‌ی جهان‌های متن در شعرشناسی شناختی این امکان را ایجاد می‌کند. برای ارزیابی این نظریه، در این مقاله به تحلیل داستان‌های بیژن نجدی در مجموعه‌ی “یوزپلنگانی که با من دویده‌اند”، با توجه به لایه‌های مختلف جهان‌های متن می‌پردازیم. در نظریه‌ی جهان متن سه لایه وجود دارد که عبارت‌اند از: جهان گفتمان، جهان متن و جهان زیرشمول. نجدی در آثار خود، با ایجاد عناصر مشترک در همه‌ی داستان‌ها جهان گفتمانی منسجمی برای مجموعه داستان خود ایجاد می‌کند و بدین‌سان داستان‌های مجزا را به صورتی نامرئی به هم مرتبط می‌کند. در نظریه جهان متن، فقط آن اطلاعاتی که بافت لازم را شکل می‌دهد، به کار می‌رود و دو لایه‌ی متفاوت به نام عناصر جهان‌ساز و گزاره‌های نقش‌گستر به شکل‌گیری متن کمک می‌کنند که زمان، مکان، شخصیت‌ و اشیاء در داستان در لایه‌ی اول و نوع متن، نوع اسناد، کارکرد و کارگفت‌ها در لایه‌ی دوم متن شکل می‌گیرند. نکته حائز اهمیت در این نظریه‌، با توجه به مطالعه‌ی آثار نجدی، این است که هر جهان،‌ می‌تواند جهان‌های دیگری را در خود درونه‌گیری کند و به شکل‌گیری فضای داستانی با شگردهای مختلف روایی بینجامد. درواقع، جهان‌های ‌زیر شمول به ساخت روایت داستانی با استفاده از دانش‌ پیش‌زمینه‌ای و فعال‌سازی داستان‌های زیرساختی می‌انجامد که مشخصه‌ی اصلی آثار این نویسنده است.}, keywords_fa = {داستان,جهان متن,جهان زیرشمول,شعرشناسی شناختی,‌ جهان گفتمان}, url = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-5046-en.html}, eprint = {}, journal = {Literary Criticism}, issn = {2008-0360}, eissn = {2538-2179}, year = {2011} } @article{ author = {Horri, Abolfazl}, title = {Toward Masnavi Narratology: A Look at the Book of Indications of the Sea: The Book of Narration in Masnavi Written by Hamidreza Tawakli}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {4}, Number = {14}, pages = {0-0}, publisher = {Tarbiat Modares University}, title_fa = {به سوی روایت شناسی معنوی: نگاهی به کتاب از اشارت‌های دریا: بوطیقای روایت در متنوی معنوی نوشته حمیدرضا توکلی}, abstract_fa ={این مقاله، کتاب از اشارت‌های دریا: بوطیقای روایت در مثنوی معنوی اثر حمید رضا توکلی را مرور انتقادی می‌کند. ابتدا به جایگاه کتاب در سنت روایت‌شناسی ایرانی اشاره می‌شود. سپس، سازگان صوری کتاب که مشتمل بر نه فصل است، مرور و بررسی انتقادی می‌شود. در بررسی هر فصل، ابتدا طرحی کلی از فصل ارائه شده و سپس محاسن و معایب مطالب فصل ارزیابی می‌شوند. در پایان، ویژگی‌های کتاب در هفت مورد خلاصه می‌شوند. از جمله ویژگی‌های کتاب یکی، این است که نویسنده با بهره‌گیری از مباحث نظری روایت و اندیشه‌های مثنوی توانسته گامی در نظریه‌پردازی مبتنی بر آثار نظم و نثر فارسی بردارد. اما از آنجا که کتاب چارچوبی مشخص را پی نمی‌گیرد، این نظریه‌پردازی در کتاب ابتر می‌ماند. نویسنده می‌توانست در فصلی جداگانه ضمن جمعبندی مطالب، نظریه‌پردازی در کتاب خود را در قالب نظریه روایت شناسی عرفانی و/ یا معنوی طرح‌بندی کند که متاسفانه این مهم به سرانجام نرسیده است.}, keywords_fa = {روایت شناسی,از اشارت های دریا,مثنوی معنوی,توکلی,نظریه پردازی}, url = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-10992-en.html}, eprint = {}, journal = {Literary Criticism}, issn = {2008-0360}, eissn = {2538-2179}, year = {2011} } @article{ author = {}, title = {Theory of Metonymy in Islamic Rhetoric}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {4}, Number = {14}, pages = {7-30}, publisher = {Tarbiat Modares University}, title_fa = {نظریه انکار مجاز در بلاغت اسلامی}, abstract_fa ={علم بلاغت در زبان عربی و فارسی از ایدئولوژی اسلامی تاثیر فراوانی پذیرفته است. سرآغاز بسیاری از مطالعات بلاغی، مجادلات ایدئولوژیک بوده است. بسیاری از نویسندگان تاریخ بلاغت از ابتدا به تقسیم دلالت های زبان به حقیقی و مجازی اشاره کرده اند؛ اما یادآور نشده اند که در تطور بلاغت اسلامی برخی نظریه پردازان از اصل، منکر کارکرد مجازی زبان بوده اند. پژوهشگران نظریه انکار مجاز را به برخی از پیشینیان چون ابواسحاق اسفراینی (ف. 417 ق) نسبت داده اند؛ اما کسی که با پافشاری از این دیدگاه دفاع کرده، ابن تیمیه دمشقی است. این مقاله پس از بیان درآمدی درباره مجاز و تاثیر باورهای ایدئولوژیک در شکل گیری نظریه های بلاغی، به زمینه های پیدایش بحث درباره انکار مجاز می پردازد، آن گاه آرای ابن تیمیه را بررسی می کند و تاثیرگذاری آن را در سیر تدوین بلاغت اسلامی نشان می دهد.}, keywords_fa = {نظریه بلاغت,حقیقت,انکار مجاز,ابن تیمیه}, url = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-9912-en.html}, eprint = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-9912-en.pdf}, journal = {Literary Criticism}, issn = {2008-0360}, eissn = {2538-2179}, year = {2011} } @article{ author = {}, title = {Rethinking the theoretical framework of eloquence}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {4}, Number = {14}, pages = {31-50}, publisher = {Tarbiat Modares University}, title_fa = {بازاندیشی چارچوب نظری فصاحت}, abstract_fa ={اصطلاح فصاحت که در سنت بلاغت عربی - اسلامی همواره در هم نشینی و ارتباط با اصطلاح بلاغت به کار رفته است، به وضوح و روشنی در زبان اشاره دارد. چارچوب نظری فصاحت گروهی از خطاها را شامل می شود که باید از آن ها دوری کرد. ملاک های این چارچوب اغلب سلبی اند و فقط فصیح را از غیرفصیح جدا می کنند. در این نوشته می کوشیم ضمن به دست دادن توصیفی مجمل، اما روشن از مجموعه دیدگاه های سنتی در باب فصاحت و مسائل مرتبط با آن، به کمک یافته های زبان شناسی اجتماعی چارچوب جدیدی برای فصاحت پیشنهاد کنیم. در این چارچوب، ملاک ها ایجابی خواهند بود و ما را قادر خواهد ساخت تا الگوهای مختلف زبان اعم از کلمه، کلام، دستگاه خط و مانند آن را به شیوه موثرتری ارزیابی و درباره فصاحت آن ها داوری کنیم. چارچوب نظری جدید پنج ملاک دارد: اصالت، زیبایی، کفایت، کارایی و قابلیت پذیرش. تفکیک این ملاک ها برای فهم بهتر جنبه های مختلف فصاحت است و این ملاک ها در مقام کاربرد در نقد زبانی با هم در تعامل اند و با هم عمل می کنند. پیشنهاد چارچوب جدید به معنای رد و کنار نهادن چارچوب سنتی نیست. هدف اصلی، رفع محدودیت های آن چارچوب قدیم و احیای مفهوم فصاحت برای کاربست در انتقادهای زبانی در دوره معاصر است.  }, keywords_fa = {بلاغت,فصاحت,درست و غلط,زبان شناسی اجتماعی}, url = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-5260-en.html}, eprint = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-5260-en.pdf}, journal = {Literary Criticism}, issn = {2008-0360}, eissn = {2538-2179}, year = {2011} } @article{ author = {Pirloojeh, Hossein and Fayyazi, Maryam}, title = {Hypothetical Focalization and Intensional Semantics}, abstract ={In the present article, after reviewing the classical typologies of focalization and considering discoursal markers of focalization identified by traditional narratologists, we will turn our attention to a kind of focalization which entails hypothesizing about what might have been perceived/conceived through a perspective never adopted by the focalizer; thus “hypothetical focalization”. For this kind of focalization to be described (ahead of any explanation), we need to apply some linguistic and philosophical insights gained either after, or out of, the ensemble of conventional narratology. The ideas specifically at issue here will be those first developed within the frameworks of the possible-worlds and intensional semantics. The due conceptual framework will serve to spotlight the intensional aspects (or the sense) of narrative well beyond the structural narratologists’ and logical semanticists’ formal accounts. Therefore, the present study not only will specify the most usual modes of verbal focalization in a number of Persian extracts, but will also examine some lesser known semantic dimensions of narrative discourse, drawing on those virtual aspects of focalization inherently refraining from the logical or formal investigations pertinent to structural narratology.}, Keywords = {propositional attitude,opaque context,possible worlds,intensionality,modal sentences}, volume = {4}, Number = {14}, pages = {51-78}, publisher = {Tarbiat Modares University}, title_fa = {کانونی سازی فرضی و معنی شناسی مفهومی}, abstract_fa ={در مقاله ی حاضر، پس از مرور انواع کانونی سازی روایی و ابزارهای کلامیِ آن از نظر روایت پژوهان سنتی، با رده-شناسی تازه ای از اقسام کانونی سازی تحت عنوان «کانونی سازی فرضی» نیز آشنا خواهیم شد. منظور از کانونی سازی فرضی، امکان دریافت تجربه ای ادراکی مفهومی است از موضعی که کانونی ساز هرگز در آن حضور نداشته است. توصیف (و سپس تبیین) این نوع کانونی سازی نیازمند بهره گیری از دیدگاه های زبان شناختی و فلسفی ای است که یا پس از روایت شناسی ساختارگرا مطرح شده اند، یا بیرون از دیدرس روایت پژوهان سنتی مانده اند. در این میان، دیدگاه-هایی که به طور ویژه مورد توجه نگارنده خواهند بود، یکی معنی شناسی جهان های ممکن است و دیگری معنی شناسی مفهومی. این دو چارچوب نظری در کنار یکدیگر زمینه ی مناسب را برای سنجش ارزش مفهومی داستان در جایی ورای تحلیل های صوری روایت شناسان ساختارگرا و معنی شناسان منطقی فراهم خواهند کرد. در نتیجه، پژوهش حاضر پس از شناسایی علائم زبانیِ انواع متعارف کانونی سازی در نمونه داستان های فارسی، سرانجام با تکیه بر وجوه مجازی این مفهوم، به معنی شناسیِ ابعاد مبهمی از گفتمان روایی خواهد پرداخت که ذاتاً به تحلیل های صوری یا منطقیِ روایت شناسان ساختارگرا تن نمی دهند.}, keywords_fa = {نگرش گزاره ای,بافت تیره,جهان های ممکن,مفهوم داری,جملات وجهی}, url = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-5773-en.html}, eprint = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-5773-en.pdf}, journal = {Literary Criticism}, issn = {2008-0360}, eissn = {2538-2179}, year = {2011} } @article{ author = {Beyad, Maryam Solt}, title = {Examining the Potentials of the Archetypal Approach in Comparative Studies of Literature: A Brief Survey of the Shadow and Journey Archetypes}, abstract ={Abstract: Focusing on the linguistic and national diversities, the French school of comparative literature has mainly attempted to trace the footprints of the literature of one country in that of another mostly in a historical context. The rival American school, on the other hand, has raised new questions in this field and extended the scope of research to subsume other domains of scholarly endeavors. The present paper first intends to briefly examine the limitations of the French school. It then proceeds to show how the archetypal approach of literary criticism and the American school of comparative literature can be employed to bear fruitful results in the field of comparative studies. Such interdisciplinary approaches can make up for the possible shortcomings of the individual modes of study and make much of the potentials that the concept of archetype can offer for this purpose. The study then singles out the Shadow archetype and makes a comparative study of the concept in two epic works, i.e. Beowulf and Gilgamesh. It finally picks out a structural archetype—hero’s journey-- as an example, to briefly discuss and evaluate such models.}, Keywords = {Comparative Literature,French school,American School,Archetypal approach,Beowulf,Gilgamesh,Shadow archetype,archetype of hero’s journey}, volume = {4}, Number = {14}, pages = {79-104}, publisher = {Tarbiat Modares University}, title_fa = {بررسی قابلیت های نقد کهن الگویی در مطالعات تطبیقی ادبیات: نگاهی گذرا به کهن الگو های "سایه" و "سفر قهرمان"}, abstract_fa ={چکیده: مکتب ادبیات تطبیقی فرانسه با تأکید بر تفاوت های زبانی و ملی بیشتردر تلاش بوده است تا تأثیر ادبیات یک کشور را بر ادبیات کشور دیگر در بستری تاریخی مورد بررسی قرار دهد. از سوی دیگر، مکتب امریکایی ، با تغییر نگرش به سؤالات اصلی این حوزه کوشیده است دامنه مطالعات را از حوزه ادبیات صرف به دیگر حوزه های فکری بکشاند و مجال بیشتری را برای پژوهش های سنجشی فراهم آورد. مطالعه حاضر در صدد است تا ضمن بررسی محدودیت های مکتب فرانسه نشان دهد چگونه با تلفیق معیارهای نقد کهن الگویی و قابلیت های مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی می توان دو حوزۀ نقد و ادبیات تطبیقی را (اگر بتوان آنها را دو حوزۀ متفاوت نامید) وارد تعاملی کارآمد و سازنده کرد. این نوع بررسی های بین رشته ای می تواند از کاستی های احتمالی پژوهش های تک ساحتی بکاهد و قابلیت های اَشکال مختلف کهن الگو را در این نوع مطالعات نشان دهد. به منظور ارائه مدلی عملی ، مقاله سپس با تمرکز بر کهن الگوی سایه به بررسی تطبیقی بخشی از دو حماسۀ بیوولف و گیلگمش می پردازد. در پایان نیز کهن الگوی سفر قهرمان به عنوان نمونه ای از کهن الگوهای ساختاری به اختصار مورد بحث و نقد قرار می گیرد.}, keywords_fa = {ادبیات تطبیقی,مکتب فرانسوی,مکتب آمریکایی,نقد کهن الگویی,بیوولف,گیلگمش,کهن الگوی سایه,کهن الگوی سفر قهرمان}, url = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-8701-en.html}, eprint = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-8701-en.pdf}, journal = {Literary Criticism}, issn = {2008-0360}, eissn = {2538-2179}, year = {2011} } @article{ author = {Hejazi, Behjatosadat and Hejazi, Behjatosadat}, title = {The creat of pluralism in the view of molavi}, abstract ={The historic record of pluralism is related to sophastaeyan period. In the present, Jhon Hic discuss a kind of religious pluralism in the extent of christiaity religion with other religions. Reseachers and benefactors everyone, have practiced to disquisition and realization this subject of subject of different sights. We can to see their result of article indeed with different in mystic texts. Among important questions in this way is,”which one of pluralism is consistency with Islam?” What is the logic of pluralists and their original stimulus of accept religious pluralism? Is the neglect or leniency a kind of behavery and public pluralism? The writer in this article practice to analysis this view in the Quran and Mollana’s poetries . Because Mathnavi in comparison with other texts, and practice to spacious legend and right and resolve inverts about this subject, have universality.Writer this article critic thought a few of benefactors a bout pluralism.}, Keywords = {Key word:pluralism,Mollana,John Hic,neglect,leniency}, volume = {4}, Number = {14}, pages = {105-132}, publisher = {Tarbiat Modares University}, title_fa = {نقدی بر پلورالیزم در اندیشه مولوی}, abstract_fa ={پیشینه تاریخی پلورالیزم یا کثرت گرایی به زمان سوفسطائیان می رسد.درعصر حاضر جان هیک در حوزه مقایسه آیین مسیحیت با سایر ادیان نوعی پلورالیزم دینی را مطرح می کند. وپژوهشگران وصاحب نظران هر کدام به تفحص و تبیین این موضوع از زوایای متفاوتی پرداخته اند. حاصل کلام ایشان را البته با تفاوت هایی، در متون عرفانی نیز به نوعی می توان مشاهده کرد. از جمله پرسش های مهم در این راستا ، این است که آیین اسلام با کدام نوع پلورالیزم سازگاری دارد؟ استدلال های کثرت گرایان وانگیزه اصلی ایشان از پذیرفتن پلورالیزم دینی چیست؟ آیا تسامح وتساهل نوعی پلورالیزم رفتاری و اجتماعی است؟ نگارنده در این جستار به تحلیل این اندیشه در کتاب آسمانی قرآن و سروده های مولانا مبادرت می ورزد. زیرا مثنوی به لحاظ جامعیتی که نسبت به سایر متون عرفانی دارد؛ بهتر به شرح مبسوط وصحیح این موضوع ورفع سوء تعبیرها می پردازد. همچنین نقدی بر اندیشه بعضی صاحب نظران در این خصوص دارد.}, keywords_fa = {مولانا,کلید واژه: پلورالیزم,جان هیک,تسامح وتساهل}, url = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-2120-en.html}, eprint = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-2120-en.pdf}, journal = {Literary Criticism}, issn = {2008-0360}, eissn = {2538-2179}, year = {2011} } @article{ author = {}, title = {Critique of Moralization in Klila and Demna through a glance at the Melancholia ideas}, abstract ={Because of its unique story – educational features, Klila and Demna has a certain commonality and reputation both in demostic literature and in the world literature. This book is the result of cultural exchanges among the great oriental civilizations (India, Iran and Islam) The main theme includes mainly the moral and political concepts interwoven in different layers (infrastructure and superstructure), leaving a work that one can hardly distinguish between the limist arias of ethics and politics in it. However, a deep exploration of the content of Klile and Demna reveals that. unlike the initial thought, there is a historical isputes, between ethics and politics running in different sections of it. Diving the book into the two layers of infrastructure and superstructure, this challenge will appear more obviously. Deliberation of the author(s) of klila and Demna on the necessity of dominance of ethics over politics has caused the outcome of every story to end with a certain moral results. However, during the story, especially in infrastructure layer, there are characters who, like Melancholy, believe in demoralization of politics. Therefore, we see many similarities between the Melancholia thoughts and the themes of some stories and characters of the book. Key words: Ethical critique, ethics and politics, klila and Demna, melancholy.}, Keywords = {Key words: Ethical critique,ethics and politics,klila and Demna,melancholy}, volume = {4}, Number = {14}, pages = {133-160}, publisher = {Tarbiat Modares University}, title_fa = {نقد اخلاق گرایی در کلیله و دمنه با نیم نگاهی به اندیشه های ماکیاولی}, abstract_fa ={دکتر جواد دهقانیان دکتر ناصر نیکوبخت چکیده کلیله و دمنه به دلیل ویژگی های منحصر به فرد داستانی- تعلیمی، نه تنها در ادبیات ایران، بلکه در تاریخ ادبیات جهان از شهرت و اعتبار خاصی برخوردار است. این کتاب برآیند تبادلات فرهنگی میان تمدن¬های بزرگ شرق (هند، ایران و اسلام ) است . دورن مایه اصلی آن بیشتر مفاهیم اخلاقی و سیاسی است که در لایه های مختلف(روساخت و زیرساخت) به هم پیوند خورده و اثری را پدید آورده که به سختی می توان حد و مرز اخلاق و سیاست را از یکدیگر باز شناخت تعمد نویسنده/ نویسندگان کلیله به لزوم تسلط اخلاق بر سیاست باعث شده که هر داستانی به نتایج اخلاقی خاصی منجر شود؛ اما در خلال داستان و خصوصاً زیر ساخت، شخصیتهایی مشاهده می شوند که همچون ماکیاولی به اخلاق زدایی از سیاست اعتقاد دارند . به همین دلیل شباهت های زیادی میان اندیشه های ماکیاولی و درون مایه برخی داستان ها و شخصیت ها¬ی کلیله و دمنه دیده می شود . این مقاله می کوشد به نقد اخلاق گرایی کتاب کلیله و دمنه و همچنین چالش و تضاد میان تئوری های نظری اخلاق -که عمدتا در روساخت جای دارند- با رفتار ها و کنش های فردی و سیاسی- زیر ساخت- بپردازد و در حد امکان علل و نتایج چالش های اخلاقی متن را بررسی کند . کلید واژه :نقد اخلاقی ، اخلاق و سیاست، کلیله و دمنه ، ماکیاولی .}, keywords_fa = {نقد اخلاقی,اخلاق و سیاست,کلیله و دمنه,ماکیاولی}, url = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-1273-en.html}, eprint = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-1273-en.pdf}, journal = {Literary Criticism}, issn = {2008-0360}, eissn = {2538-2179}, year = {2011} } @article{ author = {aryana, di}, title = {a survey of continuity of signification in chehel nameye kutah be hamsaram, by nader ebrahimi}, abstract ={Abstract This study is based on discourse of Chehel Nameye Kutah Be Hamsaram [Forty Short Letters to my Wife], by Nader Ebrahimi according to semiotics. In this thought, the relation between sign and meaning are considered together. Neither the sign nor the meaning can be effective. Therefore, both meaning and sign are pale without eachother. In this research, we are not just dealt with a single sign, but with the interaction of signs in a systematic way for continuityof signification. So the discourse system of this work is dynamic rather than static. We have considered the survey of continuity of signification in this research. According to the hypothesis the continuity of meaning depends on the memorial, intervening, and the corpus procedures of the sign.. The results show that continuity of signification most of all depends on the perceptive structure, after that the tensive, emotional, cultural and aesthetics procedures are the effective factors.}, Keywords = {Semiotics,continuity,perceptive structure,Chehel Nameye Kutah be hamsaram [Forty Short Letters to my wife]}, volume = {4}, Number = {14}, pages = {161-186}, publisher = {Tarbiat Modares University}, title_fa = {چگونگی تداوم معنا در چهل نامه ی کوتاه به همسرم، از نادر ابراهیمی}, abstract_fa ={مقاله حاضر براساس گفتمان کتاب چهل نامه ی کوتاه به همسرم، از نادر ابراهیمی با رویکرد نشانه- معنا شناسی نگاشته شده است. چنین رویکردی با نشانه ها به صورت منفرد سروکار ندارد، بلکه هر نشانه در تعامل با مجموعه ای از نشانه ها قرار گرفته و این تعامل جریان معناسازی گفتمان را رقم می زند. موضع اصلی در این نگرش این است که نشانه و معنا هیچ کدام به تنهایی کارآیی ندارند. همان گونه که نشانه به حضور معنا هویت می بخشد، معنا نیز حضور نشانه را تقویت می کند. نکته مهم این است که نشانه ها در فرآیندی تعاملی به معناآفرینی منجر می شوند. نظام های گفتمانی که چنین نشانه هایی را در خود می پرورانند پویا و دارای معناهایی از پیش تعیین نشده هستند. تداوم معنا در این گفتمان ها تابع چه کارکردهایی است ؟ اعتقاد ما بر این است که تداوم معنا در چهل نامه ی به همسرم تابع کارکردهای حافظه ای، واسطه ای و جسمانه ای است. اما این کارکردها همواره از ویژگی هایی تنشی، عاطفی زیبایی شناختی و نمودی برخوردارند. نقش این ویژگی ها در تداوم معنا چیست ؟ هدف اصلی این پژوهش بررسی کارکردهای نشانه- معنایی است که سبب تداوم معنا در گفتمان مورد نظر می گردند. همچنین این پژوهش نشان خواهد داد که مطالعه معنا بدون در نظر گرفتن همه ابعاد گفتمانی که جریان معناسازی در آنها شکل می گیرد، غیرممکن خواهد بود. کلید واژه ها: تداوم معنا، نشانه – معنا شناسی گفتمانی، چهل نامه ی کوتاه به همسرم، کارکرد حسی – ادراکی}, keywords_fa = {کلید واژه ها: تداوم معنا,نشانه – معنا شناسی گفتمانی,چهل نامه ی کوتاه به همسرم,کارکرد حسی – ادراکی}, url = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-11234-en.html}, eprint = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-11234-en.pdf}, journal = {Literary Criticism}, issn = {2008-0360}, eissn = {2538-2179}, year = {2011} } @article{ author = {}, title = {Structural Analysis of the Story of Feizi Dakani,”Nal and Daman”}, abstract ={Story is one of the ancient forms of literature which has an old history among the nations. India among the eastern nations is also a mystical land whose numerous narrative masterpieces such as Mehabeharata and Ramayana are of importance. Nal and Daman is an episode of this narrative work which was translated from Sanskrit to Persian by Feizi Dakani, Malek-Al- Shoara of the court of the king Akbar in tenth century and then it was rendered in verse by him! Translation of various Indian stories to Persian in king Akbar period until the extinction of the rule of Teimourian predominantly influenced the Persian story-telling in the interim between the tenth to twelfth century. The present study represents an attempt to structurally analyze the Nal and Daman story based on the constituents of a story such as plot, character, point of view and so on. The achieved result is that the mentioned story simply has all the constituent elements of the modern story but it lacks the complexity of these kinds of stories.}, Keywords = {"Eleventh Century"," Romance","Story Constituents"}, volume = {4}, Number = {14}, pages = {187-218}, publisher = {Tarbiat Modares University}, title_fa = {تحلیل ساختاری داستان « نل و دمن » فیضی دکنی}, abstract_fa ={داستان از قالب های کهن ادبیات است که در میان ملّتها تاریخچه ای دیرینه دارد. هند نیز در میان ملل مشرق زمین سرزمین پر راز و رمزی است که شاهکارهای متعدّد داستانی آن از جمله«مهابهاراتا و رامایانا» دارای اهمیّت است. «نل و دمن» قسمتی از این اثر داستانی است که به دست فیضی دکنی ملک الشعرای دربار اکبر شاه در قرن دهم (ه) از سانسکریت به فارسی ترجمه شد و سپس توسط این شاعر به نظم فارسی درآمد. در این پژوهش کوشش شده است داستان «نل و دمن» بر اساس عناصر تشکیل دهندۀ یک داستان نظیر: طرح ، شخصیّت ، زاویۀ دید و غیره تحلیل ساختاری گردد.نتیجۀ به دست آمده این است که داستان مورد نظر به شکل ابتدایی و ساده ، همه عناصر داستان امروز را دارد اما از پیچیدگی این گونه داستانها بی بهره است. کلیدواژه : منظومه عاشقانه ، قرن یازدهم ، نل و دمن ، فیضی دکنی ، تحلیل ساختاری ، عناصر داستان.}, keywords_fa = {"منظومه عاشقانه","قرن یازدهم","عناصر داستان"}, url = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-1912-en.html}, eprint = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-1912-en.pdf}, journal = {Literary Criticism}, issn = {2008-0360}, eissn = {2538-2179}, year = {2011} } @article{ author = {}, title = {Two contradictions in Abolfazl Harri\'s criticism of the book "Ashrat al-Darya" (The Book of Signs of the Sea): The Book of Narratives in Masnavi Ma\'ani.}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {4}, Number = {14}, pages = {219-222}, publisher = {Tarbiat Modares University}, title_fa = {دو تناقض در نقد ابوالفضل حرّی بر کتابِ از اشارتهای دریا: بوطیقای روایت در مثنوی معنوی}, abstract_fa ={}, keywords_fa = {}, url = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-4459-en.html}, eprint = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-4459-en.pdf}, journal = {Literary Criticism}, issn = {2008-0360}, eissn = {2538-2179}, year = {2011} } @article{ author = {}, title = {The necessity of theoretical framework and research method in comparative literature studies}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {4}, Number = {14}, pages = {219-222}, publisher = {Tarbiat Modares University}, title_fa = {ضرورت چارچوب نظری و روش تحقیق در پژوهش های ادبیات تطبیقی}, abstract_fa ={}, keywords_fa = {}, url = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-3419-en.html}, eprint = {http://lcq.modares.ac.ir/article-29-3419-en.pdf}, journal = {Literary Criticism}, issn = {2008-0360}, eissn = {2538-2179}, year = {2011} }