دوره 1، شماره 4 - ( 1387 )                   جلد 1 شماره 4 صفحات 82-53 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران
چکیده:   (18661 مشاهده)
ساختگرایان ادبیات را دارای ساختاری یکسان با زبان می پندارند و در پی گردآوری قواعد نحوی ویژه ای برای آن هستند. ساختگرایی در داستان، بیشتر به بررسی عنصر روایت می پردازد. روایت شناس ساختگرا در پی گردآوری ساختار روایی منسجم و واحدی از حوزه های گوناگونِ داستان است. در این مقاله، یکی از برجسته ترین رمان های فارسی، شازده احتجاب، (1348) نوشته هوشنگ گلشیری با توجه به برخی دیدگاه های منتقدان ساختگرا همچون ژنت، گرماس، برمون، تودوروف و بارت تحلیل شده است. برای این منظور، ساختار شازده احتجاب در سه سطح بررسی شده است: در سطح نخست که عنوان آن «راوی و زاویه دید در شازده احتجاب» است، زاویه دید، شیوه روایت و راوی یا راویانی بررسی شده که شازده احتجاب را روایت می کنند. سطح دوم به بررسی ساختار روایی شازده احتجاب، و سطح سوم به تحلیل ساختاری این داستان نظر دارد.
متن کامل [PDF 294 kb]   (6280 دریافت)    
موضوع مقاله: ادبیات عامیانه
دریافت: 1392/4/8 | پذیرش: 1387/10/6 | انتشار: 1392/4/8

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.