دوره 1، شماره 4 - ( 1387 )                   جلد 1 شماره 4 صفحات 216-1 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


مربی گروه زبان انگلیسی دانشگاه اراک
چکیده:   (9353 مشاهده)
این جستار دو گونه ژانر فانتاستیک/ وهمناک، یعنی شگرف و/ در مقابل شگفت و تعیین میزان کارآمدی این ژانرها را در تعیین نوع ادبی حکایت های کوتاه فرج بعد از شدت (باب های هفتم، هشتم و نهم از جلد دوم) بررسی می کند. ابتدا به تعریف واژه وهمناک، و سپس به پیشینه آن اشاره می شود. در ادامه، از رهیافت ساختاری تودروف به وهمناک سخن به میان می آید. در نگرش تودروف، وهمناک ناممکنی است که به کمک علل طبیعی یا فراطبیعی ممکن می شود؛ از این رو، شیشه عمر بس ناپایدار آن با برطرف شدن شک و ترس خواننده شکسته، و وهمناک به یکی از دو حوزه مجاور خود یعنی شگرف و/ یا شگفت وارد می شود. در این مقاله ضمن اشاره به برخی حکایت های فرج بعد از شدت- که در ژانرهای شگفت و شگرف و نیز ژانر «کرامات» قرار می گیرند- گفته می شود که در این داستان ها، تردید شخصیت و یا خواننده به یکی از دو روش زیر برطرف می شود: یا برای رخدادهای به ظاهر عجیب داستان ها دلایل عقلانی و منطقی ایراد می شود (گونه شگرف) یا اینکه معلوم می شود رخدادها در دنیایی غیرواقعی رخ داده است (گونه شگفت). در پایان، به یافته های پژوهش اشاره می شود: 1. توجه به شخصیت مرکزی داستان؛ 2. رویدادها را راوی حکایت می کند، امّا حوادث از دیدگاه شخصیت مرکزی دیده می شود (راوی- کانونی گر)؛ 3. دیدگاه خواننده با دیدگاه راوی و شخصیت اصلی یکی است.
متن کامل [PDF 302 kb]   (6725 دریافت)    
موضوع مقاله: ادبیات عامیانه
دریافت: 1392/4/8 | پذیرش: 1387/10/1 | انتشار: 1392/4/8

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.