دوره 13، شماره 52 - ( 1399 )                   جلد 13 شماره 52 صفحات 109-65 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
2- استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد ، bameshki@um.ac.ir
3- دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده:   (2574 مشاهده)
منظومه شیرین و فرهاد یکی از نظیره­های خسرو و شیرین نظامی‌ گنجوی است که سلیمی‌جرونی آن را در قرن نهم هجری سروده است. وجه تمایز این منظومه با پیش‌متن آن افزوده شدن درون‌مایه عرفانی به بستر غنایی روایت است. در این پژوهش سعی شده با استفاده از نظریه بیش­متنیت ژراژ ژنت و با تکیه بر تفسیر قصدگرا نشان داده شود ساختار روایی این منظومه در مقایسه با خسرو و شیرین نظامی گنجوی چه تغییراتی داشته و سلیمی‌جرونی چگونه توانسته است اندیشه­های عرفانی خود را با عشق زمینی خسرو و شیرین پیوند دهد. با توجه به شواهد برون‌متنی و درون‌متنی و از طریق بازیابی قصد نویسنده ضمنی این نتیجه به‌دست آمد که سلیمی‌جرونی با کاربرد گشتارهای کمّی و کاربردی، روایتی خلاقانه پدید آورده است که در ژرف­ساخت خود، داستان سلوک عارفانه و گذر از صورت به معنا را نمایش می­دهد. شخصیت­های داستان نیز متناسب با محتوای عرفانی منظومه و همسو با تکامل شخصیت قهرمان (خسرو) در مسیر رسیدن به مقام انسان کامل معنای رمزی یافته­اند. در این مقاله کوشش شده است با پُر کردن شکاف‌های روایی و کاستن از تناقض‌ها، به خوانشی از شیرین و فرهاد دست ‌یافته شود که بتواند درنهایت معنای تعیّن‌یافته در ذهن نویسنده ضمنی را به‌شکلی هنجارمند آشکار سازد.
متن کامل [PDF 717 kb]   (1104 دریافت)    
نوع مقاله: پژوهشی اصیل | موضوع مقاله: روایت شناسی
دریافت: 1399/4/2 | پذیرش: 1399/9/5 | انتشار: 1399/10/10

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.