دوره 10، شماره 40 - ( 1396 )                   جلد 10 شماره 40 صفحات 139-116 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML Print


1- دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده:   (5357 مشاهده)
خلق «شخصیت نافرمان» خصیصه­ای است که در اکثر فراداستان­های ایرانی به‌وضوح دیده می‌شود و از ویژگی­های غالب فراداستان فارسی است. موضوع این پژوهش بررسی ارتباط میان غلبه این ویژگی در فراداستان فارسی ـ با توجه به پراکندگی ویژگی­های فراداستان در آثار خارجی ـ با گفتمان و نوع ساختار قدرت در جامعۀ ایران است. در ایران حدود سال­های پیش از انقلاب 1357، چند گروه و اندیشه سیاسی وجود داشت؛ اما پس از انقلاب و بعد از غیریت­سازی برای هویت­یابی، فضای استعاری گفتمان انقلاب اسلامی به‌‏تدریج محدود شد و از میان گروه­های سیاسی مختلف فقط گفتمان بنیاد­گرای ‏اسلامی هژمونیک شد. این گفتمان دال­هایی همچون قداست سنت­ها، مالکیت، خانواده و نگرش­های پدرسالارانه دارد. تأثیر این وضعیت در فراداستان فارسی دیده می­شود که در این مقاله با استفاده از آرای بوردیو به بررسی آن خواهیم پرداخت. با نظر به آرای بوردیو می­توان وضعیت سیاسی کشور را «موقعیت» درنظر گرفت و شخصیت نافرمان را «کنش». طی بررسی کنش، ویژگی­هایی رخ نمود که بوردیو آن‌ها را «منش» می­نامد و بر این باور است که منش­ها با موقعیت­ها ارتباط دارند. در این مقاله، چند منش را در شخصیت نافرمان به‌مثابه کنش یافته­ایم که با موقعیت در ارتباط‌اند. این منش‌ها عبارت‌اند از: تأکید بر فردگرایی و اعلام حضور، مطالبه کردن صدا و اعتراض به راوی به‌عنوان قدرت تام‏.
متن کامل [PDF 686 kb]   (1503 دریافت)    
نوع مقاله: پژوهشی اصیل | موضوع مقاله: انواع ادبی
دریافت: 1396/8/25 | پذیرش: 1396/12/14 | انتشار: 1396/12/21

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.