دوره 8، شماره 30 - ( 1394 )                   جلد 8 شماره 30 صفحات 54-37 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد
چکیده:   (8593 مشاهده)
در این مقاله تلاش شده است تا با تأکید بر تأویل به‌عنوان ویژگی‌ای بنیادین در زبان عرفان، یکی از پرکاربردترین الگوهای روایی در حکایات عرفانی معرفی شود. این الگو نیز، همسو با بسیاری از حکایات تعلیمی حاصل خطا و مجازات است، با این تفاوت که خطای آشکار رخ داده از سوی یک کنشگر، با تبدیل شدن به کنشی قانونی، به مجازات مورد انتظار نمی‌رسد بلکه در لایه‌ای دیگر با تعریف خطایی نو مجازاتی نو نیز رخ می‌دهد. در این الگوی روایی، تأکید بر خطای دوم، محصول حرکتی تأویلی و باطن‌گرایانه است به همین دلیل خطای نخست نیز دیگر خطا محسوب نمی‌شود. از این رو می‌توان گفت این الگو توصیفی روایی از کارکرد تأویل در متون عرفانی ارائه می‌دهد. با این نگاه، برجسته شدن برخی خطاها در حکایات عرفانی و چشم‌پوشی از برخی دیگر، می‌تواند نقش قوانین حاکم بر سنت عرفانی در شکل‌گیری این حکایات را نیز آشکار کند. این روش و الگوی برآمده از آن اگرچه بر ویژگی‌های ساختاری و روایی متون عرفانی مبتنی است، پیوندی آشکار با عناصر زبانی و فکری سنت عرفانی دارد. این مقاله تلاشی است محدود در جهت سبک‌شناسی روایت در حکایات کهن.
متن کامل [PDF 552 kb]   (3160 دریافت)    
نوع مقاله: نظری | موضوع مقاله: روایت شناسی
دریافت: 1393/11/10 | پذیرش: 1394/4/1 | انتشار: 1394/4/28

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.