Volume 7, Issue 28 (2014)                   LCQ 2014, 7(28): 53-77 | Back to browse issues page

XML Persian Abstract Print


Abstract:   (9926 Views)
«نظریه عام کلیشه‌ها» یکی از نگاه‌های صورت‌گرایانه قرن بیستم به ادبیات عامیانه است که به تأثیر از مطالعات عامیانه، عبارت‌شناسی و واژگان‌شناسی صورت گرفت. جی. ال. پرمیاکوف زبان‌شناس و نویسنده روسی، با نوشتن کتاب از مثل تا قصه‌های عامیانه (1968) چارچوب نظری این نظریه را بنیان نهاد و با بررسی عناصر بازتولیدی زبان از قبیل ضرب المثل‌ها، چیستان، کنایات، قصه‌ها، و هرگونه عبارت قالبی و فرمولوار زبان در تقابل با متون تولیدی و خلاق زبان، نظریه عام کلیشه‌ها را معرفی نمود. پرمیاکوف و برخی هم‌نظران وی برخلاف گروهی که عقیده داشتند در آفرینش‌های ادبی باید از عناصر کلیشه‌ای زبان پرهیز شود و چندان نظر مساعدی به‌این‌گونه عبارات نداشتند، تلاش کردند که علت وجودی کلیشه‌ها و فواید ساختار آن را توجیه کنند. و نشان دهند که کلیشه‌ها صرفاً مشتی عبارات دست‌دوم، کهنه و پیش‌پا افتاده نیست. پرمیاکوف از منظر زبان‌شناسی، نظریه عام کلیشه‌ها را ارائه می‌کند و حدود طرح کلی نظریه‌اش از ضرب‌المثل‌ها (کوچکترین واحد ادبیات عامیانه) تا افسانه‌ها (بزرگترین واحد ادبیات عامیانه) را شامل می‌شود و بیشتر به دنبال تحلیل ساختاری واحد‌های ادبیات عامیانه است. با استناد به عنوان فرعی این کتاب: «یادداشت‌هایی درباره نظریه عام کلیشه‌ها» می‌توان ادعا نمود که این نظریه هنوز کامل نیست و پرمیاکوف بیشتر به دنبال طرح مقدماتی این نظریه بوده‌‌است. هدف ما از ارائه این نوشته، معرفی این نظریه و جایگاه آن در نقد ادبی است و برای این منظور، تلقی زبان‌شناسان و منتقدان ادبی را از منظر محققان شعر شفاهی و نیز صورتگرایان درباره ادبیات عامیانه جستجو نموده‌ا‌یم.
Full-Text [PDF 168 kb]   (4275 Downloads)    
Article Type: Theoretical | Subject: folklore|Literary Theory|formalism
Received: 2014/05/21 | Accepted: 2014/12/11 | Published: 2015/01/21

Rights and permissions
Creative Commons License This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License.